مذهب توتمیسم چیست ؟ - توتمیست شاهنامه چیست
توتمیست شاهنامه چیست
مذهب توتمیسم و اصول و ارکان آن
معروفترین مذهبى که ... همه جامعه شناسان ، مستقیم و غیر مستقیم ، تحت تأثیر تز جامعه شناسایى آن هستند، مذهب توتمیسم است ... توتمیسم معتقد است که قبیله هاى بدوى و قبایلى که امروز نیز در آفریقا، آمریکاى شمالى و استرالیا در بدویت زندگى مى کنند، هر یک شیئى یا حیوانى (و بیشتر حیوان ) را مى پرستند. حیوان یا پرنده خاصى مورد پرستش قبیله قرار مى گیرد...
هر قبیله توتمى دارد و افراد قبیله در مراسم عبادى ، در لباس پوشیدن و در آرایش و حرکاتشان مى کوشند تا اداى توتمشان را در بیاورند، بشکل او آرایش کنند، لباس بپوشند و... قبیله ، خوردن گوشت توتم را براى خودش حرام مى داند ولى براى قبیله دیگر، نه ... تقدسى که توتم پرست براى توتمش قائل است و همچنین خویشاوندى که بین خود و توتم احساس مى کند، خویشاوندى ای است که فرد و افراد، خودشان را زائیده توتم مى دانند. پس توتم پرچم جاوید جامعه است که افراد مى آیند و مى روند، اما جمع و روح جمعى مى ماند و تقدسش به دلیل همین جاوید بودن است . مساله دیگر این است که توتم ، براى افراد قبیله ، منشأ زیبائى نیز هست . افراد قبیله همیشه حرکات او را در رفتار عبادى و دسته . جمعیشان ، و به شکل او را در آرایش خود، تقلید مى کنند. 1
در قرن 19 جمعى از محققین مانند "بالدوین اسپنسر" و "گلین " و :استرهلو" به کاوش و تحقیق در معتقدات اقوام ابتدائى استرالیائى ... عقایدى شبیه به عقاید توتمى بومیان آمریکا، با مناسک و اعمال در آنجا یافته ، بلکه دیدند در استرالیا آئین توتمى به صورت ابتدائیش محفوظتر مانده ، و بالاخره این نوع آئین را چه در استرالیا و چه در آمریکا و چه در آفریقا و نقاط دیگر، آئین توتمى یا توتمیسم اصطلاح کردند. مبانى عمده ارکان این آئین ساده ، در سه اصل خلاصه مى شود:
1- توتم
لفظ توتم به نوعى از موجودات و اشیاء، خاصه حیوانات مخصوصى که اعضاء کلان آن را مقدس شمرده و یا طبق نظر برخى از محققین آن را جد خویش نیز تصور مى نمایند، گفته مى شود. این موجودات از نوع جانوران مانند: گاومیش ، عقاب ، طوطى ، کانگورو، شاهین ، کرم درخت ، و برخى موارد از نوع نباتات مانند: بوته هاى چاى و گاه بندرت از موجودات بیجان طبیعت چون : باران و دریا یا کواکب مى باشند. هر "قوم " و "کلانى" که مثلا عقاب "توتم " آنها است ، تمام اصناف "عقاب " را مقدس و محترم شمرده و آن را تقدیس مى کنند! پیوستگان به یک توتم ، همه با هم منسوب بشمار آمده و در حقیقت توتم نشانه قومى و علامت قبیلگى و همبستگى نیز بشمار مى رود.
وقتى ملت ها کوچک مى شوند، شخصیت هاى بزرگ هم ارزش هاى خود را در ذهن آنها از دست مى دهند و ارزش هاى متعالى آنها مجهول مى ماند و چون ملت این ارزش ها را نمى شناسد، ارزش هائى را که مى شناسد، مى تراشد و به آنها نسبت مى دهد2- مانا
کلمه "مانا" اساسا لغت بومى (شمال شرق استرالیا) است ، و مقصود از آن یک قوه و نیروى بى تعین است که در همه جا پراکنده و منتشر، و بین همه موجودات بى جان و جاندار، مقدس و غیر مقدس ، مشترک است ....بومیان امریکاى شمالى نیز به مفهوم "مانا" اعتقاد دارند...
اغلب طوایف و قبائل استرالیائى ،هاوائى ، پولینزى ، نوول هبرید، میکرونزى ، رایاک ، (ایگوروت و تائیتى از این قدرت جهانى و مبداء واحد معمولا به "شورپنگا" تعبیر مى کنند.
3 تابو
مراد از این کلمه اصول و مقرراتى است که به موجب آن بعضى از اعمال و یا اشیاء حرام و ممنوع شمرده مى شود و خون آن اعمال محرمه را نیز "تابو" مى گویند. گاه "تابو" در مجموع براى مناسک و شرعیات آئین توتمى بکار میرود. این مناسک بر دو قسم اند: 1- سلبى یا محرمات 2 - ایجابى یا فرائض . مهمترین مناسک سلبى یا محرمات ، کشتن و خوردن و بى احترامى و لمس کردن و حتى نگاه کردن حیوانات یا گیاهان یا اشیاء دیگرى است که توتم اصلی محسوب مى شوند.
کسانى که گاومیش توتم آنهاست ، از خوردن گاومیش ممنوع اند. مگر در ضمن مناسک خاصى که باید همه اعضاء کلان به عنوان اتصال با توتم خود با تشریفاتى از گوشت آن بخورند. دیگر از امور ممنوعه کار کردن و حتى غذا خوردن در برخى ایام است که اعیاد دینى آئین توتمى محسوب است . ازدواج با اعضاء یک توتم حرام است ؛ یعنى هر فردى موظف است با کلان دیگرى که داراى توتم جداگانه هستند، ازدواج کند.
دیگر از مراسم سلبى آئین توتمى آنکه : در استرالیا چون بخواهند نوبالغى را عضو کلان سازند و به آئین توتمى خود وارد کنند، نخست او را وامى دارند تا مدتى عزلت گزیند و از دیدار زنان و کسانى که هنوز به جمع اهل دین در نیامده اند، خوددارى کند و بهتر آنکه در جنگل ها بسر برد. در این حال ، اکثر خوراکی ها بر وى حرام است ، و آنهائى نیز که حلال است ، خود نباید به آن دست برد؛ بلکه مربى مخصوص به مقدارى ضرورى در دهانش مى نهد تا سد رمقش شود. گاه سخت ترین امسکاک ها بر نو بالغ تحمیل مى شود. و بالاخره پس از طى این دوره عزلت و ریاضت ... به عقیده آنها یک نوع صفا و روحانیتى در نو بالغ پدید مى آید که حق شرکت در مجامع دینى را پیدا کرده و عضو کلان توتم معینى مى شود.
دیگر از محرمات آن است که گروههائى که "آدم خوارى" میان آنها رواج دارد، از خوردن کسى که عضو کلان توتم است اجتناب مى کنند؛ و به عبارت دیگر، خوردن عضو کلان یک توتم ، بر اعضاء دیگر حرام است .
فرائض و واجبات آئین توتمى
اما مناسک ایجابى یا فرائض آئین توتمى : از جمله منعقد ساختن جشن بزرگى در اوائل فصل بهار و مقارن شروع باران مى باشد که (اینتى شیوما) نام دارد. در این جشن تمام افراد کلان باید برهنه و عریان شده ، در نقطه اى که پر از سنگ و کلوخ است ، گرد آیند و به اعمال مختلف از جمله به جستن ها، پایکوبى ها، آوازها و افشاندن غبارگلها که در نظر آنها موجب افزایش برکت و نسل است . مشغول شده و پس از انجام این مقدمات ، همگى براى خوردن حیوان مقدسى که در غیر این موقع ، لمس آن نیز حرام است ، جمع شده و از آن تناول کنند تا با آن ، اتحاد و اتصال حاصل کنند. در آئین توتمى ، اعضاء کلان ، همه یکسان نیستند، بلکه مردان از زنان برتر و ارجمندترند و پیران بر جوانان فضیلت دارند.
کسانى که گاومیش توتم آنهاست ، از خوردن گاومیش ممنوع اند. مگر در ضمن مناسک خاصى که باید همه اعضاء کلان به عنوان اتصال با توتم خود با تشریفاتى از گوشت آن بخورند.
تحلیل فلسفى انسانى توتمیسم
از ویژگی هاى مذهب توتم پرستى و مذاهب بدوى مثل فتیشیسم و آنى میسم پرستش ارواح بى شمارى است که سراسر جهان را پر کرده و در همه اشیاء و پدیده هاى طبیعت جا دارند بنابراین اصل اعتقاد به نیروى مقدس و شوم و آثار بد و خوبى که در ذات و زندگى انسان دارد، انسان را به یک سلسله اصول و اعمال و احکام خاصى وامى داشت ؛ بدین معنا که ترس و گریز یا امید و حرمت را در آنان بر مى انگیخت و کوشش ها و مقدماتى را که براى آمادگى و پذیرش خود و جلب یا تسخیر آن قوا و اثرات غیبى ضرورت داشت ، موجب مى شد. و از اینجاست که مسأله عبادت و مراسم و اعمال دینى ، نظام خاص و تعلیمات روحى و فکرى و اخلاقى و اجتماعى و مذهبى و بالاخره ریاضت ، لازمه اش تحریم یک سلسله اعمال یا استعمال برخى چیزها و پرهیز از بعضى محرمات است که نامشان "تابو" است .تمام اشیاء عالم داراى روح خاصى است که نامش "مانا" است .
اسپنسر مى گوید: از یک بدوى پرسیدم این طلسم را چرا این قدر نگاه داشته اى و با حرمت بر روى آنها دست مى کشى و به چشمت مى مالى و از آنها تبرک مى جوئى ، مگر این چیست ؟ چرا به این جادوگر یا به این فرد مقدس جامعه تان ... دست مى کشى و لباس یا زانوى او را مى بوسى و به او احترام مى گذارى و؟
مى گوید: توى اینها "مانا" است ... مى بینم که وقتى ملت ها کوچک مى شوند، شخصیت هاى بزرگ هم ارزش هاى خود را در ذهن آنها از دست مى دهند و ارزش هاى متعالى آنها مجهول مى ماند و چون ملت این ارزش ها را نمى شناسد، ارزش هائى را که مى شناسد، مى تراشد و به آنها نسبت مى دهد... در جامعه هاى فتیشیسم ، آنى میسم و توتمیسم ، نیرویى هست به نام "شورینگا" که فقط عده خاصى در جامعه آن را دارند و اینها "روحانیون "اندکه به کمک این نیرو مى توانند در ارواح و قواى مرموز نفوذ کنند و اعمال و مراسم و اوراد مذهبى را انجام دهند و مردم را را مذهب مرتبط کنند و در آخر، مراسم عبادى و ریاضت هاى مختلف و مراسم دسته جمعى دینى و نذرها و وقف ها را انجام دهند. پس اینها واسطه هاى مقدس میان عوام مردم و قواى غیبى و مظاهر دینى هستند و علت این امتیاز طبقاتى و نقش اختصاصى و انحصارى شان خصوصیت ذاتى شان است که صاحب قوه "شورینگا" هستند و حامل روح مقدس. 2
به نظر مى رسد چنین باورى بدوى در تاریخ حیات انسان باعث شده تا در کنار دو ضلع "زور"و "زر"، ضلع "تزویر" هم شکل بگیرد و عامل "استبداد سیاسى ، دینى " و مایه "جهل " و "جور" در تاریخ بگردد.
,