شعر برای روز معلم
آنکه نقاش است و نقشی ساخته
با قلـــــــم طرح نویی انداخته
در مسیر واژه های دوستــــــــی
سطر سطــری زآشنایی داشته
آنکه چون اسطوره های پارســی
عین ولامی را به میم افراشته
هم ردیف انبیاء و عارفـــــــــــان
پوششی بر جـــــهل جاهل بافته
آنکه آهنگ و کلامی دل ربــا
از یرای درس خـــــــــود آراسته
چشمه های معرفت جوشــــد ز او
دانشی از حد فزون انبـــــــاشته
لحظه هایش پر شده از خـاطرات
خاطراتی که زدل جان باخـــته
هرچه از عطرش ببویم کم بود
او گلستان ها ز گل ها کاشته
آنکه معمار است و الگوی همه
لاله ای بر قلب خود بگذاشته
با سلاح علم در راه مـــــــــــــراد
چون جلوداران به کفران تاخته
آن معلّم آن مرّبی آن که او
از فنونش عالمی پرداختــــــــه
او عزیز است و مقامش پاس دار
چونکه یزدان نام او بنگاشته
عارف آن باشد که چون قطعه زمین
هرکسی او را لگد انداخته
یعنی از زهد و کلام و علم او
ذره ای از دانشش برداشته
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
معلمی شغل نیست ، هنر است ، عشق ، ایثار ، و فداکاریست
معلم عزیز روز معلم را به شما تبریک می گویم و از زحماتتان تشکر میکنم
.
.
.
.
معلم باغبان باغ عشق است
معلم قافله سالار عشق است
همه کار معلم کار عشق است
.
.
.
.
فروغ صبح دانایی انیس روز نادانی
چگونه پاس دارم تو را اینک ؟ که می دانم خدا هم نیز چون من بسیار دوست می دارد تو را
.
.
.
.
دیروز میگفتم : مشقهایم را خط نزن ، مرا نزن ، گوشم را نکش ، جریمه نکن ، امتحان سخت نگیر
اما اکنون : مرا بزن ، گوشم را بکش ، جریمه کن ، امتحان سخت بگیر
ولی مرا برای یک لحظه به دوران خوب مدرسه باز گردان
.
.
.
.
نمی دانم کدامین جمله را برای توصیف محبت هایتان بنویسم
نمی دانم چگونه شما را توصیف کنم :
معلمی از جنس بلور ، آسمانی و مهربان !!!
چقدر زیبا واژه ها را آسمانی می کنید
.
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . دل دریاییت لبریز از آرامش است همچون
کوه استوار از حوادث روزگار ایستاده ای و همچون ابر، باران پر شکوه معرفت بر چمن های
دشت دانش آموختگی فرو می ریزی . خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما وحرارت کلبه ی
سرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است . غنچه ی تبسمی که از گلستان لبهای
تو می روید، طراوت لحظه های ابهام و زیبا یی بخش خانه ی وجود ماست . کلام روح بخش
و دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند و اهنگ زندگی را به
شور در می آورد. روانی به لطافت گلبرگهای ارغوان داری که از احساس و شور و شعف لبریز
است . دستهای روشنت سپیدی خود را از گل بوسه های گچ گرفته و شمع وجودت از
نیروی ایمان و انسانیت شعله ور است . سرخی شفق ، تابش آفتاب ، نغمه ی بلبلان ،
صفای بستان ، آبی دریاها ، همه و همه را می توان در تو خلاصه نمود . معنای کلام امید
بخش تو همچون نسیم صبحگاهان نشاط بخش روح خسته ماست . علم آموزی و صبر
ایمان را از پیامبران به ارث برده ای و به حقیقت وارث زیبایی ها بر گستره ی گیتی
هستی . قدوم سبز تو سبزینه ی کوچه باغ های زندگی و صفا بخش خاطر پر دغدغه ی
ماست . طپش قلب تو آهنگ خوش هستی و جوشش نشاط در غزل شیوای زندگی
است . تو روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نور می بخشی . ‹‹ و ما
یستوی الاعمی والبصیر . و لا الظلمات ولا النور ›› وهرگز کافر تاریک جان کور اندیش با مومن
اندیشمند خوش بینش یکسان نیست وهیچ ظلمت با نور یکسان نخواهد بود . چگونه
سپاس گویم مهربانی ولطف تو را که سرشار از عشق ویقین است . چگونه سپاس گویم
تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روشن هدایت را بر کلبه ی محقر وجودم فروزان ساخته
است . آری در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است ونه کلام وصف
تنها پروانه ی جانم بر گرد شمع وجودت ، عاشقانه چنین می سراید : معلم کیمیای جسم
و جان است .... مــعلم رهنمای گمرهان است.... شـده حک بر فراز قله ی عشق .... معلم
وارث پیغــــمبران است
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
معلم تو را سپاس : ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، تو را سپاس .ای والا مقام ،
ای فراتر از کلام، تورا سپاس. ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی
سپاست می گویم، تو را به اندازه تمام مهربانی هایت سپاس می گویم . ای نجات بخش
آدمیان از ظلمت جهل و نادانی،ای لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی تو را سپاس
می گویم . این تویی که با دستان پر عطوفتت گلهای علم و ایمان را در گلستان وجود می
پرورانی و شهد شیرین دانش را به کام تشنگان می ریزی. پس تو را ای معلم به وسعت
نامت سپاس می گویم . همان نامی که چهار حرف بیشتر ندارد ، اما کشیدن هر حرف و
صدایش زمانی به وسعت تاریخ نیاز دارد
.
.
روز معلم، روز تشکر و قدردانیه. روز سپاس ازمعلمای عزیزمونه که برای ما خیلی زحمت
میکشند؛ اونهایی که تمام وقت خودشون رو برای با سواد کردن ما بچهها، صرف میکنن
و با تلاش زیاد، به ما خواندن و نوشتن یاد میدن. آرزوی همه معلمها، اینه که ما درس
بخونیم، به شهر علم و دانش وارد بشیم و از صحرای خشک و بیآب و علف نادونی
بگذریم…! اینطوری وقتی بزرگ میشیم، آدم موفقی میشیم و پیروز و سربلند، زندگی
میکنیم و به انسانهای دیگر هم کمک و خدمت میکنیم. ما میتونیم با درس خوندنمون،
آرزوی معلمهای زحمتکش رو برآورده کنیم معلم عزیزم روزت مبارک تا اخرین روز عمر
فداکاریت را فراموش نمیکنم دوستت دارم
.
.
قدر استاد نکو دانستن حیف استاد به من یاد نداد معلم هدفت عشق است و
ایثار هزاران خفته از درس تو بیدار معلمی شغل نیست . عشق است . ذوق است .ایثار و
فداکاریست . اگر به عنوان شغل به آن می نگری رهایش ساز و اگر عشق توست ، بر تو
مبارک باد . معلم شهید رجایی اگر کسی بتواند معلم خوبی باشد ، خیانت کرده است اگر
به کار خوب دیگری بپردازد . چرا که معلمی مقام پیغمبری و تعلیم مقام خدایی است
.
.
می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن اول از استاد، یاد آموختیم پس،
سویدای سواد آموختیم از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم ای معلم چون
کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان
جهالت نوح ما یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است لیک اگر
پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین استاد حسین شهریار
.
.
روزی از روزها یکی یکی روزها رو می شمردم . مامانم گفته به من ، روزی میاد که دستتو
تو دستای گرمش میذارم . مامانم گفت که آنروز میاد ، می سپارمت به او.تو عزیز دل من ،
تو نور دیده ی من . گفته بودند ، مهربانی است او ، همه را یکی یکی می نگرد . وقتی می
رسه روز وصال ، روز من ستاره بارون میشه . برق شادی تو چشاش موج می زنه ، شکوفه
روی لباش می شکفه . یکی یکی روزها رو می شمرم . نکنه کم بیارم . روزی از روزا ،
مادرم برد مرا ، تا که بسپارت به او.، او که منتظره ، تا که بینا کند . تا توانا کند من و
همچون مرا . وقتی دیدم او را . برق شادی تو چشاش موج می زد . رولباش شکوفه ها
جمع بودند . یکی یکی روزها رو که می شمردم . به امروز که رسیدم پای آن لوح بزرگ ،
روی آن خط سفید ، با گچ سبز قشنگ ، با دلی پراز امید نوشتم : علی عدالت دوست
.
.
سلام برتو ای گوهر گرانقدر و ای دُر گرانبهای قله های ایثار و استقامت ، تو با نسیم علم
ودانشت طراو ت خاصی به این بدن های خواب و نا آگاه ما بخشیدی ، تو باعث شدی تا ما
از تاریکی و ذلت جهل بسوی روشنایی وسربلندی علم و از غبار کده بی معرفتی و نا
آگاهی بسوی دهکده علم معرفت راه یابیم . به راستی اگر تو نبودی چه کسی دستگیر ما
دراین طوفان سهم گین زندگانی شده وما را بسوی کشتی پر بار علم و معرفت راهنمایی
میکرد . مگر نه این است که تو چراغ راه ما دراین دهکده امتحان و بلکه ظلمت کده غفلت و
از خدا بی خبری شدی ، تو که بعنوان یک معلم دلسوز هیچگاه دست پر مهر و محبت ومملو
از امیدت را از سر ما برنداشتی و شب وروز به راه درست و صراط مستقیم بودی ، همان
راهی که تمام پیامبران الهی وامامان معصوم (ع) تا اخرین نفس شان سعی داشتند مردم
را از منجلاب غفلت وانحراف بسو ی رستگاری ابدی سوق دهند و راهی که فلاح و
رستگاری ما در آن نهفته است . پس این تو بودی ای معلم آزاده که آزادی و آزادگی را به ما
اموختی و به ما یاد دادی که چگونه با سلاح برنده ایمان خودرا از زنجیر های اسارت و
بردگی این دنیای دنی رهانید . سلام ابدی ما نثار گام های استوارتو باد ای معلم عزیز ، تو
باعث شدی تا ما آفریدگار حقیقی خودما را بشناسیم و به دستورا ت او عمل کنیم و با
کارهایی خدا پسندانه خودما بجای نارضایتی او سایه لطف ومهربانی اش را بر سر ما
احساس کنیم . بهشت جاویدان جایگاه ابدیت باد ای معلم عزیز . بار دیگر روزت مبارک باد
.
مطالب مشابه :
اشعاری در مورد علم و دانش
اشعاری در مورد علم و دانش با چراغ دین و دانش گر بشر بیناشود . هر كه بر مردان حقّ پیوست
ٍٍسخنان بزرگان اندیشمندان در باره ارزش علم ودانش
قوافی هست علم و، شعر نیست// ای از علم و دانش بهرهمند برای کسب دانش، نخستین و
کنکور و تحصیل علم و دانش
شعر باورشان شده بود لذا دنبال درس و تحصیلات نرفتند و کار و کسبی برای کسب علم و دانش
چهل حدیث زیبا درباره علم و دانش-1
علم و دانش هر کس دانشى یا حدیثى از من بنویسد تا آن دانش و حدیث باقى است ، برایش اجر
شعر برای روز معلم
شعر برای روز بخونیم، به شهر علم و دانش وارد بشیم و از صحرای خشک و بیآب و علف
برچسب :
شعر برای علم و دانش