ترو من شو Truman show
تز اصلی: در این فیلم به خوبی نشان داده شده است که دنیای مجازی ساخت رسانه ها که منافع صاحبان قدرت را تامین می کند ، انسان را در جزیره ای دروغین حبس می کند و اجازه کشف بیرون از جزیره را به او نمی دهند. حتی او را از آگاه شدن از ماهیت دنیای مجازی نیز محروم می کنند. و زمانی که آگاه می شود و می خواهد رها شود ، همچنان با راههای مختلف او را اسیر می کنند تا در این جزیره دنیای مجازی نگاه دارند.
این فیلم بسیار هنرمندانه و با استفاده از طنزی نقادانه ، نشان می دهد که" دنیای مجازی "ساخت رسانه ها انسان را ( مخاطبی که این دنیا را باور کرده ) زندانی و اسیر "مجازی ها" می کند و او را حتی از حق آگاه شدن و رفتن و کشف کردن آنچه بیرون از آن " دنیای مجازی" است ، محروم می سازد. " جزیره " ای که در این فیلم مانند یک شهر کامل ساخته اند نیز یک نشانه صریح است. انسانی که گرفتار " دنیای مجازی" می شود ، در یک " جزیره" زندانی است و حتی این را نیز خودش نمی داند. تا هنگامی که کودک است همه چیز را آنگونه که دریافت می کند می آموزد و باور می کند، وقتی نوجوان است و کنجکاو و می خواهد بیشتر بداند ، نمی گذارند.
صحنه ای که Truman در کلاس درس با کنجکاوی و ذوق بسیار به معلم خود می گوید که می خواهد بقیه دنیا را ببیند و دنیا را کشف کند. معلم نقشه جهان را نشان داده می گوید: " ولی چیزی برای کشف کردن باقی نمانده است ، همه جا قبلا کشف شده است." او نیز مانند بقیه شهروندان مجازی ( بازیگران) آن جزیره که در خدمت اهداف کارگردان این برنامه تلویزیونی هستند ، می خواهد Truman را در جزیره نگاه دارد و نگذارد این انسان با هوش و با استعداد بفهمد که در یک دنیای مجازی گیر افتاده ، با هدف اینکه بقیه دنیا برنامه او را ببینند و کارگردان و صاحبان رسانه به منافع تجاری ، در آمد های هنگفت و منافع دیگر خود برسند.
از طرفی انسانی که دنیای مجازی را به عنوان دنیای حقیقی باور کرده و نمی داند که در دنیای مجازی زندانی شده ، خودش نیز " فیلم شده است" ، یعنی خودش شده ابزار و آلت دست رسانه ها و صاحبان قدرت برای اینکه آنها به منافع تجاری و سیاسی غیر اخلاقی و غیر انسانی خودخواهانه خود برسند.
در اینجا نقدی نیز به شیوه آموزشی یکسویه می شود که چه در مدارس و چه در مقاطع تحصیلات عالی، نمی خواهند دانش آموز کنجکاوی کند ، پرسشگر و خلاق و نقاد باشد و به " مجازی ها " پی ببرد و واقعیت ها را خود کشف کند . نمی گذارند او " کشف " کند و همواره با شیوه آموزشی ناقص یکسویه می گویند " همه چیز قبلا کشف شده است. "
و هنگامی که بالغ شده بیشتر فکر می کند و بیشتر متوجه می شود ، می خواهد آگاه شود و نهایتا پی می برد که نمی تواند همه چیز را باور کند، وقتی که آگاه می شود و می خواهد خود را از این " دنیای مجازی" و این " جزیره" برهاند، با بیرحمی و اصرار و صرف نیروی بسیار جلوی او را از جهات مختلف می گیرند. نمی گذارند فرار کند و او را از هر طرف گیر می اندازند. وقایع صحنه های فرار Truman همه نشانه است و البته با معانی صریح .
وقتی در مصاحبه زنده تلویزیونی با کارگردان، سیلویا به تلویزیون زنگ می زند، و با عصبانیت به کارگردان اعتراض می کند، او را یک دروغگو و فریبکار می نامد و کار او با " ترومن" را کاری بیمارگونه. وقتی سیلویا می گوید " تو چه حقی داری که زندگی یک کودک را به مسخره بگیری ... هیچ وقت احساس گناه نمی کنی؟" کارگردان در کمال خونسردی و اعتماد به نفس می گوید: " من به ترومن فرصت هدایت یک زندگی" نرمال" را دادم. دنیا ، جایی که تو در آن زندگی می کنی بیمار گونه است. سی هون ( جزیره دنیای مجازی که کارگردان ساخته)، به شکلی است که دنیا باید باشد. "
و قتی سیلویا متذکر می شود که " ترومن " زندانی کارگردان شده، نه یک هنرپیشه،کارگردان ادعا می کند که" ترومن هر موقع که بخواهد می تواند از این دنیای مجازی بیرون برود و اگر او واقعا و کامل قاطع باشد که برود ما نمی توانیم جلوی او را بگیریم، او آزاد است. ولی تو از این ناراحتی که" ترومن"، جایی را که تو زندان می خوانی ترجیح می دهد. "
کارگردان برنامه که " ترومن " را از آغاز زندگی اش اسیر کرده و هرگز به او نگفته تمام زندگی اش در حال ضبط و پخش است، و هرگز اجازه نداده " ترومن " بفهمد که جزیره یک دنیای مجازی است و ... خودش و دیگران را با این توجیهات قانع می کند که این زندگی برای ترومن بهتر از زندگی بیرون جزیره است.
وقتی جلوی رها شدن این انسان آگاه را می گیرند، او نیز ناچار می شود وانمود کند دیگر آگاه نیست و او نیز مجبور می شود که برای غلبه بر حقه های آنها راهی دیگر بیندیشد که صادقانه و آشکار نباشد. در نتیجه وقتی رسانه ها تقریبا باور می کنند که او همچنان در این دنیای مجازی باقی خواهد ماند، در ساعاتی که همه از جمله مسئولین رسانه ها خوابشان می برد ، Truman این بار آنها را فریب می دهد. به گونه ای فرار می کند که دیده نمی شود...
نهایتا دیگر از آب نمی ترسد، چون کاملا فهمیده که او را از آب ترسانده بودند تا هرگز از جزیره فرار نکند. حالا نیمه شب، با قایق بر آب رفته، عکسی که به زحمت با استفاده از بریده های عکس های متعدد مجلات ساخته تا شبیه چهره دختر مورد علا قه اش شود ( تنها کسی که به گفته بود همه چیز دروغ بوده) با خوشحالی به سوی کشف دنیای بیرون از دنیای مجازی و پیدا کردن عشق حقیقی خود می رود.(Silvia دختری که به خاطر تلاش در آگاه ساختن Truman از او با زور و اجبار جدا شد، از جزیره بیرون برده می شود و کارگزاران این دنیای مجازی از آن پس جلوی هر گونه تماسی را بین آن دو می گیرند. )
در پایان فیلم که کارگردان برای جلوگیری از کشتن قهرمان داستان خود طوفان را قطع نموده، قهرمان به پایان دنیای مجازی می رسد و بر دیوار ( مرز دنیای مجازی و دنیای بیرون) دست می کشد، حالا انسانی است آگاه، و حق انتخاب دارد، مکالمه کارگردان با او در این قسمت بسیار جالب است.
همچنین برای چندمین مرتبه شخصیت و در حقیقت نقش این کارگردان در این قسمت نمایان است. رفتار های او، کنترل طوفان و آفتاب، صدای او که از آسمان از میان ابر ها می آید، و جملاتی که باور های او را نشان می دهند.
کارگردان می گوید: " من خالق یک برنامه تلویزیونی هست ....تو ستاره هستی .... " و و قتی ترومن می پرسد : " هیچ چیز واقعی نبود؟" او می گوید : " تو واقعی بودی. و این چیزی است که باعث می شد انقدر برای تماشا خوب باشی."
و حالا می خواهد توجه او را به خود جلب کرده، او را قانع کند که در همین دنیای ساختگی باقی بماند. " (به من گوش بده ترومن ! هیچ چیز واقعی تر از آنچه در این دنیا برای تو خلق کردم، در آن بیرون وجود ندارد. همان دروغها، همان فریب ها. ولی در دنیای من تو دلیلی برای ترسیدن نداری. من تو را بهتر از خودت می شناسم. )"
ترومن فریاد می زند: " ولی تو که هرگز دوربینی در سر من نداشتی. "
صاحبان قدرت می خواهند بر فکر انسانها نیز سلطه داشته باشند اما تا کجا می توانند؟
حالا که ترومن متوجه شده تمام این سالها به او خیانت شده، به او دروغ گفته شده و از بقیه انسانها جدا افتاده، چون زندانی یک جزیره دنیای مجازی بوده و نمی دانسته، تمام این سالها با احساسات او بازی شده، پدر مجازی او به دروغ غرق شد تا او برای همیشه از آب بترسد و دوری کند و از انتهای جزیره ساختگی با خبر نشود، مادر او مجازی بود، عشق حقیقی او را که تنها انسانی بود که به او حقیقت را گفت از او جدا کردند، دختری با عشق دروغین ( مجازی) را همسر مجازی او نمودند. دوست صمیمی او که از 7 سالگی با او بود همواره یک دوست مجازی با صمیمیت دروغین بود...
در نهایت این انسان آگاه با حق انتخاب، با اینکه از دنیای بیرون اطلاعی ندارد و کمی ترس طبیعی است ،با آخرین جمله معروفش با کارگردان و دنیای مجازی و همچنین با تماشاگران خداحافظی می کند و با خوشحالی پا را از این دنیای مجازی بیرون می گذارد تا دنیای بزرگتر را کشف کند.
در سالهای کودکی او، صاحبان قدرت و گردانندگان رسانه ها به ویژه کارگردان این برنامه تلویزیونی " Truman show " به خاطر منافع تجاری خود، از معصومیت و سادگی یک کودک سوء استفاده نمودند. گردانندگان رسانه ها با آگاهی و انتخاب کامل " دنیای مجازی" را برای مخاطبان خلق می کنند. و مخاطبانی که آگاهی ندارند به ویژه کودکان که تا چشم باز می کنند برنامه رسانه ها را دریافت نموده، دنیای مجازی را به عنوان واقعیت دنیا و زندگی باور می کنند .
از سویی مخاطبان برنامه تلویزیونی “Truman show” که بیرون از جزیره ساختگی بودند، در نقاط مختلف کره زمین و کشورهای متفاوت، به عنوان مخاطبانی که از مجازی بودن این دنیای مجازی آگاه بودند، به خاطر درگیری احساس عاطفی شدید و جذابیت برنامه ( که ناشی از طبیعی بودن رفتارهای Truman بود)، تمام زندگیشان پای تماشای این برنامه تلویزیونی می گذشت. این یک برنامه 24 ساعته بود که در حقیقت نماینده تلویزیون 24 ساعته است ، که 24 ساعته وقت مردم (تماشاگران) را می بلعد.
مخاطبان " ترومن شو" با گریه ترومن گریه می کنند و با شادی او شاد می شوند و با تقلا ها و و مصیبتهای او از اوج هیجان و نگرانی محو تماشای برنامه می شوند و تمام زندگیشان شده تماشا و پی گیری یک سریال طولانی چندین ساله که به طول عمر ترو من و 24 ساعته پخش شده و می شود. تماشاگران این برنامه آنقدر از نظر احساسی درگیر شده اند که نمی توانند یک روز یا یک ساعت هم آنرا تماشا نکنند. در همه حال و در همه جا حتی سر کار نیز محو تماشا و دنبال کردن ماجرا های او از طریق تلویزیون هستند. این همه به صراحت نشان دهنده این است که گردانندگان رسانه ها به خصوص تلویزیون است که به خاطر منافع تجاری و حفظ قدرت خود با عواطف مردم بازی می کنند. مخاطبان برنامه های تلویزیون، با دنیای مجازی تلویزیون بیش از حد درگیری عاطفی پیدا می کنند، طوریکه زندگیشان با زندگی آن دنیای مجازی در هم آمیخته و در این راستا وقت بسیار زیادی از فرصت های زندگی شان در غرق شدن در تلویزیون تلف می شود.
از طرف دیگر خود مردم جزیره که در حقیقت هنرپیشگان برنامه " ترومن شو " بودند، شهروندان مجازی آن جزیره ساختگی، از مجازی بودن آن دنیا خبر دارند ولی به خاطر دریافت درآمد اقناع کننده ( منافع مالی شخصی)، از آگاه شدن " ترومن" از حقیقت، جلوگیری می کنند، به نقش بازی کردن خود و دروغ گفتن و زندگی مجازی و ارتباطهای مجازی ادامه می دهند، و در واقع به حفظ و تقویت منافع کارگردان و صاحبان قدرت و گردانندگان رسانه ها کمک می کنند.
اینکه " ترومن" از آغاز زندگی اش با این دنیای مجازی به اسم دنیای واقعی روبرو شده، ما را به این مسئله هدایت می کند که بحثهای انتقادی در مورد تاثیرات برنامه های تلویزیون بر کودکان در این فیلم به خوبی بیان شده است. وقتی کودکی که از آغاز زندگی در مقابل تلویزیون و بهتر است بگوئیم در درون دنیای مجازی تلویزیون زندگی می کند و بزرگ می شود، خود را با قهرمان داستان فیلم " هم ذات پنداری" نموده، و با هنرپیشگان و ورویداد ها ی دنیای مجازی زندگی می کند و با باور این مجازی ها به عنوان واقعیت بزرگ می شود. افسوس که تمام زندگی اش زندگی در یک دنیای مجازی است و اگر آگاه نشود تمام عمرش به همین ترتیب گذشته است.
مطالب مشابه :
دختری که هنوز عاشق احمدی نژاد است
به گزارش العربیه، سیلویا به این خبرگزاری گفت: "می خواهم با احمدی نژاد رییس جمهوری ایران
دختر سال ایتالیا که میخواست با احمدینژاد ازدواج کند!
سیلویا والریا که دو سال پیش کاندیدای دختر سال ایتالیا شده بود گفته است می خواهد با احمدی
آرماگدون بیو تکنولوژیک!
3 خانم سیلویا م. متیوز(28 بنیاد راکفلر در راستای حمایت از پروژه وارد نمودن محصولات gmo به
گزارشی کامل از مراسم فیفا گالا (2013)؛ از اشک های رونالدو تا اهدای توپ طلا افتخاری به پله...
فرا رسید؛ پس از یک سال تلاش و مسابقه و مصاحبه، بالاخره نوبت دروی محصولات سیلویا ناید
اهدای جایزه بین المللی گلسنگ شناسی سیلویا شارنوف به وب سایت ایرانی مایکو-لیک
ایجاد کارخانه برای تبدیل محصولات دشت گوردیان و شناخته شد و جایزه سیلویا شارنوف
روشنایی iGuzzini ESPAÑA SA
مشاوران: MIAS های معماری [سیلویا Brandi (رهبر پروژه) نمايندگي رسمي محصولات مخابراتي
فراخوان نخستین جشنواره مجازی مستند منتشر شد
حجاب و پوشاک ، موسیقی ، محصولات غذایی ) یک شب دیگر بمان سیلویا/گروه تاتر چیستا/
ترو من شو Truman show
وقتی سیلویا می گوید " تو چه حقی داری که زندگی یک کودک را نمايندگي رسمي محصولات
برچسب :
محصولات سیلویا