گزارش صعود به قله «البروس» از تهران تا تهران!
صعود به قله «البروس»
اعضای تیم :
سرپرست:حسین نظر
مربی و مسول فنی تیم: ایرج معانی
پزشکیار: مهدی سهیل
سایر اعضاء : محبوبه خاری و رویا آزادکیا، محمدجعفروطنی، محمدعلیزاده، محمد باستانی،حیدرقرنچیک، محمدخیرخواه، محمدعلی(نصرت) نظر، شاهین مطلب زاده، مسعود نوذری، رحمان خسروی.
میانگین سنی اعضای تیم : 28 تا 67 سال
قبل از حرکت، در روز شنبه دوم شهریور، جلسه ای توجیهی در تهران برگزار و آقایان ایرج معانی و حسین نظر در خصوص نحوه اجرای برنامه، مسیر صعود، شرایط منطقه و... و همچنین در خصوص لوازم موردنیاز برنامه صعود توضیحات مفصلی ارائه نمودند. اعضای تیم نیز ضمن معرفی خود، درمورد سوابق کوهنوردی به منظور آشنائی با مهارت ها و آمادگی های افراد با همدیگر و آشنائی سرپرست و راهنمای تیم از اعضای گروه، مطالبی توضیح دادند. از آنجائیکه مطابق برنامه از پیش تعیین شده، مسیر رسیدن به منطقه از طریق تفلیس (پایتخت گرجستان) انتخاب شده بود، اعضای تیم روز سه شنبه بطرف تفلیس حرکت کردند.
• سه شنبه 5 مرداد
پرواز تهران – تفلیس با هواپیمای بوئینگ شرکت آتا بالاخره پس از 5/1 ساعت تاخیر ساعت 2 بعداظهر انجام شد. طول پرواز یک ساعت و سی دقیقه که با توجه به تفاوت ساعت تهران – تفلیس که حدود سی دقیقه می باشد، هواپیما ساعت 3:30 در فرودگاه تفلیس به زمین نشست. پس از انجام تشریفات فرودگاهی و پرداخت 35 دلار جهت اخذ ویزا، از فرودگاه خارج شدیم.
فاصله فرودگاه تا هتل حدود 30 دقیقه می باشد که با توجه به عدم آشنایی راننده با شهر تفلیس و آدرس هتل حدود 45 دقیقه طول کشید تا به هتل مورد نظر رسیدیم. توضیح آنکه این ماشین که یک دستگاه خودرو ون بود از ارمنستان اجاره شده بود، علت آن روابط سرد بین گرجستان و روسیه که در عبور از مرز می توانست مشکل آفرین باشد،عنوان شده بود لیکن در ادامه مسیر و برگشت مشخص گردید که چنین توجیهی درست نبوده و بهتر بود که ماشین از خود گرجستان با راننده گرجی اجاره می گردید.
برای اقامت هتل سه ستاره بنام VARAZI واقع در خیابان KOSTAVA که منطقه نسبتا خوب تفلیس محسوب می شود، رزو شده بود ، پس از استقرار وسایل در هتل و استراحتی کوتاه، برنامه گشت شهری پیشنهاد شد که اغلب اعضاء تیم استقبال کردند.
گرجستان،کشوری کوچک با جمعیتی حدود 7/4 میلیون جمعیت و به پایتختی تفلیس در منطقه قفقاز واقع شده است. با ارمنستان، آذربایجان، ترکیه و روسیه مرز مشترک دارد و حدود 300 کیلیومتر با دریای سیاه نیز ساحل دارد که هر ساله در تابستان از میلیون ها توریست پذیرایی می کند. کشوری بسیار زیبا است که با وجود کو ههای قفقاز و هم جواری با دریای سیاه آب و هوای مطبوعی دارد.
در دوره رئیس جمهور قبلی (ساکا شویلی) که تمایلات غربی داشت، مرز بین گرجستان و روسیه بسته بود، لیکن در انتخابات اخیر رئیس جمهوری متمایل به روسیه انتخاب شد که موجب گشایش این مرز گردید. از مناطق تفریحی گرجستان میتوان از ساحل باتومی که در کنار دریا قرار دارد و پذیرای توریست های زیادی است نام برد.
در خصوص نحوه اجرای برنامه، بحث و بررسی های زیادی انجام گرفت و قرار شد با توجه به اطلاعات هواشناسی، برنامه یک روزه و در روز پنجشنبه انجام گیرد. لیکن تصمیم گیری نهایی به بعد از استقرار در منطقه و بررسی عینی شرایط جوی منطقه موکول گردید. بر همین اساس قرار شد روز بعد چهارشنبه 6 صبح بطرف مرز روسیه حرکت کنیم.
• چهارشنبه 6 شهریور
ساعت 6صبح تمام اعضای تیم در لابی هتل حضور یافته و پس از استقرار وسایل در داخل خودرو ون، حدود ساعت 6:40 بطرف مرز حرکت کردیم. با توجه به لوازم زیاد کوهنوردی، این ماشین برای 14 نفر با وسایل کوهنوردی گنجایش مناسب را نداشت به ویژه این که مسیر طولانی یکروزه در پیش بود. به همان دلیلی که قبلا ذکر شد(ناآشنایی راننده با منطقه)، عدم اطلاع راننده از مسیر گرجستان و روسیه، زمان زیادی صرف شد که راننده جاده خروجی از تفلیس بطرف مرز را پیدا کند، متاسفانه راننده نقشه، GPS و هیچگونه اطلاعی برای راهبری نداشت. این موضوع می بایستی مورد توجه سرپرستان گروه قرار گیرد، در غیر اینصورت به دلیل تاخیر های زیاد، برنامه ها ممکن است، دچار تغییر شود.خوشبختانه همکار راننده جوان بسیار مودبی بود که گفته میشد دانشجوی دکترای بیولوژی است و نامش وارطان بود و به زبان انگلیسی نیز تا حدودی آشنایی داشت.
مرز بین گرجستان و روسیه لارسی نام دارد،فاصله این مسیر حدود 180کیلومتر است،جاده ای فوق العاده زیبا، کوهستانی و سرسبز در دامنه کوههای قفقاز، شبیه جاده چالوس خودمان. در ادامه مسیر کوه های قفقاز و رودخانه قفقاز که از قله گازبک به ارتفاع5050 مترسرچشمه میگیرد، دیده میشد. برای صعود به قله گازبک از همین مسیر که جاده فرعی آنرا جدا می سازد، استفاده می شود. در ادامه مسیر تعدای رستوران وجود داشت که کیفیت مناسبی نداشتند ، چندین بار برای صرف صبحانه توقف کردیم، ولی چیزی برای خوردن در رستورانها موجود نبود. بالاخره صبحانه را در رستوران هتل کوچکی بنام پاناما صرف نمودیم و پس از آن حدود 10:30 به راه خود ادامه دادیم. در طول مسیر مناطقی برای اسکی و مجهز به تله کابین دیده میشد که گویای آن بود که پیست های اسکی زیادی در منطقه وجود دارد. بالاخره بعد از 6 ساعت حدود ساعت 12 به مرز گرجستان (گازبک) رسیدیم.تشریفات مرزی در قسمت گرجستان خیلی سریع و در حدود 30 دقیقه بیشتر طول نکشید، بدون بازرسی وسایل، البته با کمی ولخرجی!
لیکن در قسمت روسیه(لارسی) بدلیل صف طویل خودروها که با تریلی های حامل بار در یک ردیف بودند (البته تا قبل از ورد به گمرک)، تخلیه وسایل از ماشین، بی نظمی و بویژه صدور اجازه ورود ون که از ارمنستان آمده بود،حدود3 ساعت و سی دقیقه معطل شدیم و حدودا ساعت 4 بعداظهر از مرز خارج شدیم، بعد از خروج از مرز و طی مسیری کوتاه راننده می بایست خودرو خود را جهت ورود به روسیه بیمه میکرد. برای این کار نیز 15 دقیقه وقت سپری شد. این اتفاقات پیش بینی نشده زمان برنامه ریزی را دچار تغییرات میکرد که میبایستی با دقت بیشتری مورد نظر قرار می گرفت. حدود ساعت 5:05 به شهر ولادی قفقاز وارد شدیم، این مسیر نیز کوهستانی ، زیبا و سرسبز بود. پس از یکساعت حدود ساعت 6:10 به شهر ناردون و بالاخره حدود ساعت 7:30 به شهر نالچیک که مرکز ناحیه نالچیک است رسیدیم، قبلا تصور میرفت که فاصله زمانی تفلیس تا نالچیک 6ساعت باشد ولی با توجه به موارد و موضوعات مطرخ شده حدود 13 ساعت و سی دقیقه بطول انجامید. بهرحال می باستی در دهکده چگت که نزدیک تله کابین است مستقر می شدیم. از شهر نالچیک خارج شده و باز طبق گذشته تا پیدا کردن مسیر، زمانی را از دست دادیم.
مسیر جاده نالچیک به دهکده چگت در دل دره و رودخانه باکسان قرار دارد، جاده ای باریک، خلوت و فوق العاده سرسبز و زیبا، تعدا قابل توجه ای هتل در اطراف جاده جهت اقامت اسکی بازان به چشم می خورد. حدود ساعت یازده شب پس از حدود شانزده ساعت رانندگی به دهکده چگت وارد شدیم. به جزء چند رستوران در این منطقه بقیه رستوران ها بسته بودند. سرپرست تیم پس از بررسی و بازدید از چند هتل، بالاخره هتلی را انتخاب و اعضای تیم در آن مستقر شدند. با توجه به خستگی راه، اعضای تیم به استراحت پرداختند و قرار شد فردا ساعت 8 صیح برای صرف صبحانه و عزیمت بطرف دهکده آزائو در لابی حاضر شوند. نکته قابل ذکر عدم برآورد دقیق فاصله زمانی تفلیس تا دهکده چگت بود، تصور میشد که این فاصله زمانی 7تا 8 ساعت باشد، لیکن حدود 16 ساعت طول کشید تا به چگت برسیم.
• پنجشنبه 8 شهریور
ساعت 8صبح تمام اعضای تیم در رستوران هتل تجمع و پس از صرف صبحانه و گذاشتن وسایل اضافی(وسایل شهری) در هتل با خودروهای ون 6نفره که جای زیادی برای استقرار وسایل و لوازم داشت ساعت 9:45 بطرف دهکده آزائو که ابتدای تله کابین بود، رهسپار شدیم.
طول مسیر حدود 15 تا 20 دقیقه می باشد.
دهکده آزائو در ارتفاع 2350 متری قرار دارد و برای انتقال کوهنوردان و اسکی بازان به ارتفاعات دارای دو خط تله کابین است. یکی خط قدیمی(ساخت روسیه) با گنجایش هر کابین 20نفر و دیگری خط فرانسوی(شرکت پوما) به گنجایش هر کابین 10 نفر.
اعضای تیم ابتدا با خط فرانسوی به ایستکاه اول به ارتفاع 2970 متری بنام اولد ویلوپونیت رسیده و در آنجا با تعویض لاین در ایستگاه دوم به ارتفاع 3400 متری بنام کابیکار پیاده شدند. ادامه مسیر با تله سیژتک نفره صورت گرفت و در ارتفاع 3780 متری بنام ایستگاه گاراباشی که محل کمپ گروه های کوهنوردی و اسکی بازی است پس از چند دقیقه کوهپیمایی حدود ساعت 12 ظهر به محل کمپ رسیدیم.
در این منطقه سه محل برای اقامت کوهنوردان و اسکی بازان در نظر گرفته شده است. محل اول جائی بود که برای اقامت اعضای تیم ما پیش بینی شده بود و در نزدیکی ایستگاه تله سیژ قرار داشت. در این محل حدود 13 عدد بشکه های بزرگ به شکل استوانه ای که به طول حدودا 9 متر و به قطر حدودا 2.5 مترمی باشد برای اقامت وجود دارد، هر کدام از این بشکه ها کنجایش 6 نفر را دارند. تمامی بشکه ها مجهز به تختخواب و جریان الکتریسته است، لیکن برق از ساعت 8 شب به جریان می افتد. اجاره و یا هزینه اقامتی برای هر نفر در این بشکه 500 روبل است.( با احتساب ارزش هر روبل به مبلغ 100 تومان هزینه اقامت هر شب برای هرنفر، 50 هزار تومان می باشد )تخت ها مجهز به تشک می باشند ولی از نظر بهداشتی وضعیت مناسبی ندارند. امکان شارژ وسایل الکتریکی نیز در این بشکه ها میسر می باشد.
علاوه بر این محل، دو ناحیه دیگر برای اقامت وجود دارد:
اولی در ارتفاع 4050 متری به نام بارل (معنی همان بشکه افقی را می دهد) و دومی در ارتفاع 4200 متری بنام دیسل که در زمان اجرای برنامه در تمام سه منطقه کوهنوردان و اسکی بازان مستقربودند.
پس از استقرار در بشکه ها و استراحت مختصری، بنا به توصیه سرپرست تیم، جهت صعود بهتر، اغلب اعضای تیم به منظور هم هوائی تا ارتفاع حدود 4200 متری صعود کرده و به محل کمپ بازگشتند.
همانطور که قبلا نیز ذکر گردید، قرار بود تصمیم نهایی برای صعود و زمان اجرای برنامه پس از دریافت اطلاعات جدید هواشناسی و بررسی عینی شرایط جوی در منطقه و با مشورت راهنمایان روسی در محل کمپ گرفته شود.
اطلاعات واصله نشان میداد که تقریبا در هر 6یا 7 روز، یک تا دو روز هوای مناسب برای صعود مناسب می باشد. از طرفی هواشناسی پیش بینی کرده بود که از روز بعد از بعد از ظهر هوای اطراف قله منقلب شده و احتمال بارش برف وجود دارد.نتیجه مشورت با راهنمایان روسی و کسب اطلاعات هواشناسی ، دو راهکار برای صعود به قله البروس وجود داشت:
راهکار اول آنکه برای اطمینان کامل از هوای مناسب، می بایستی 5تا6 روز در کمپ می ماندیم و در روزی که شرایط مساعد و مناسب بود قله را صعود می کردیم و راهکار دوم آنکه برای کاهش زمان صعود، بخش اولیه ارتفاع را با پیس کوب یا برف کوب ( Snow Car ) که جهت حمل اسکی بازان و کوهنوردان در محل وجود داشت ، طی کنیم.
اعضای تیم با توجه به محدودیت زمان و عدم امکان اقامت چند روزه در کمپ، به اتفاق روش دوم را انتخاب و به سرپرست تیم پیشنهاد نمودند.
نا گفته نماند که بعدا مشخص شد که تمام تیم های خارجی که همزمان صعود داشتند، از پیس کوب استفاده کردند و گروه هائی که این روش را انتخاب نکردند، بدلیل شرایط جوی نامساعد و نامناسب از ادامه صعود بازماندند. در هر صورت همیشه این وضعیت آب و هوایی است که شرایط خود را بر برنامه های از پیش تعیین شده تحمیل می کند. بدیهی است اگر هوا برای چند روز خوب بود، برنامه به نحو دیگری اجرا می شد. استفاده از پیس کوب تیم را در امر صعود حدود 4تا 5 ساعت جلو می انداخت. قرار شد فردا ساعت 4 صبح سوار بیس کوپ شده و تا حدود 4700 متری ارتفاع بگیریم.
• جمعه 9 شهریور
اعضای تیم ساعت 3 صبح از خواب بیدار شده و پس از پوشیدن لباس و استقرار وسایل اضافی از جمله کیسه خواب، زیراندازو.... در داخل بشکه، ساعت 4صبح سوار پیس کوپ شدند. بخشی از فعالیت این پیس کوپ ها حمل مسافر (کوهنوردان و اسکی بازان) به ارتفاعات می باشد و بهمین منظور در پشت آنها نیمکت های چوبی تعبیه شده است. تمام اعضای تیم 14 نفره با کلیه وسایل در این قسمت جای گرفتند..
البته استفاده از Snow Mobil نیز امکان پذیر می باشد پیس کوپ با چراغ های روشن حدود ساعت 4صبح بطرف بالا حرکت کرد،همزمان نیز تعداد دیگری از پیس کوپ ها دیده می شد که گروه های دیگری را بالا می بردند.
پس از حدود 45 دقیقه به منطقه پاستاخوا در ارتفاع حدود 4700 متری رسیده و از پیس کوپ پیاده شدیم. مشکل اصلی در این قسمت از برنامه، بستن کرامپون ها در آن ارتفاع و در شیبی بسیار تند و در عین حال در هوای بسیار سرد بود. توصیه می گردد اگر کرامپون ها آسیبی به پیس کوب نمی رسانند قبل از سوار شدن به پیس کوپ، کرامپون ها در محل سوار شدن بسته شود.
مسیر با شیب تندی آغاز گردید، اعضای تیم با سرقدمی یک راهنمای منطقه بنام کازبک که جوانی نازنین و حدودا آشنا به زبان انگلیسی بود با گام های کوتاه ادامه مسیر دادند.
بدلیل تاریکی و مه شدید مسیر دیده نمی شد، لیکن می دانستیم که در مسیری تراورس روی فیس با دره ای عمیق در زیر پا قرار داریم. پس از حدود 5/2 ساعت در مسیر شیب تند به گردنه بین دو قله (قله بزرگ یا غربی به ارتفاع 5642 و قله کوچک یا شرقی به ارتفاع 5633متر) در ارتفاع حدود 5200 متری بنام سدل رسیدیم.
ادامه مسیر، شیب چندانی نداشت تا به ناحیه نسبتا تختی رسیدیم، در این محل اعضای تیم استراحت مختصری داشتند و سرپرست تیم جهت وضعیت اظطراری چادر امداد در این مکان نصب نمود. هوا همچنان مه آلود، گرفته و باد تندی می وزید.
شایان ذکر است که در مسیر طی شده، علی رغم تفاوت سنی و توانائی مختلف اعضای تیم ، بلحاظ مدیریت قابل تقدیر سرپرست و مربی تیم، هماهنگی کاملی بین اعضا دیده می شد و تمام افراد در یک فاصله کوتاهی از هم حرکت می کردند.
از این قسمت به بعد با شیب بسیار تندی مواجه شدیم، هرچه ارتفاع می گرفتیم شرایط جوی مطابق با پیش بینی های قبلی هواشناسی بدتر می شد، شدت باد افزایش می یافت و مه غلیظ تر می شد، بطوری که محدوده دید بسیار کمتر شده بود و تا سه و یا چهار متری محدود شده بود.
در طول مسیر با توجه به شرایط مسیر و بنا به دستور سرپرست بایستی از کلنگ استفاده می شد، در ادامه مسیر به منطقه ای رسیدیم که می بایستی برای صعود از طناب استفاده می کردیم، سرپرست و مربی تمام اعضای تیم را با کارابین مخصوص هر کس به طناب متصل نمودند.حرکت به کندی انجام می گرفت و سرپرست و مربی با بالا و پائین رفتن در مسیر، جویای حال اعضای تیم می شدند که خوشبختانه علیرغم شرایط بسیار بد هوا و شیب تند مسیر، تمام افراد در سلامتی کامل قرار داشتند.بالاخره پس از طی مسیر به قسمت تختی رسیدیم که حکایت از نزدیک بودن به قله را داشت و نهایتا پس از حدود 20 تا 30 دقیقه حدود ساعت 10:30 دقیقه به قله البروس که فضای کوچکی برای ایستادن داشت رسیدیم .شدت باد و مه غلیظ و سرمای حدود 20 تا 25درجه زیر صفر اجازه توقف چندانی را به تیم نداد و پس از گرفتن چند عکس و فیلم برداری های کوتاه ،سرپرست تیم برای حفظ جان افراد،سریعا دستور بازگشت داد.بهمین منظور تمام اعضای تیم با طناب حمایت بهم متصل گردیده و بطرف پائین حرکت کردند.
هر چند که دوست داشتیم هوا آفتابی می بود و از قله اطراف البروس را نظاره گر بودیم و تمام منطقه را از قله بررسی و بازدید می کردیم و در مسیر قله شیب ها ، پرت گاه ها ، دیواره ها و چگونگی اطراف مسیر را می دیدیم و هر چند که دوست داشتیم لحظات بیشتری را در قله سپری می کردیم ، ولی متاسفانه شرایط جوی نامناسب اجازه ماندن در قله را نمی داد و می بایست هر چه سریعتر قله را ترک می کردیم. قله ای که سالها آرزوی صعودش را داشتیم و حالا با تلاش خستگی ناپذیر موفق به صعود آن شده بودیم و دیگر هیچ معلوم نیست آیا بار دیگر این قله را خواهیم دید ؟
نه تو مي ماني و من
و نه اندوه وغمي
و نه اين شادي ما مي ماند
و نه هر قله در اطراف جهان
که به یک همت والا تو تصرف کردی
جای پایت همه در راه صعود
یادگاری است به هنگام فرود
نه تو می مانی و من
و نه اين شهر بزرگ و نه اين آبادي
و نه اين مردم آباديها
و نه اين خواب و نه آن بيداري
و نه اين قامت و آن زيبائي
اين همه قامت زيبا همه پژمرده شوند
همه در راه عدم در راه اند
نيكي و ظلم ستم
يادگاري است كه از ما به جهان مي ماند
نه تو مي ماني و من
و نه سهراب و عظيم
و نه آنكس كه سپس مي آيد
احساسی که یک کوه نورد در زمانی که به قله مورد نظرش می رسد، احساس خاص و مشترکی است. این احساس به سادگی قابل انتقال به دیگری و به سادگی قابل درک در ذهینیت دیگران نیست مگر آنکه با زحمات زیاد و با همت و اراده قوی ترک دیار کنی و رختخواب گرم و نرم را رها کنی و خطرات راه و خطرات صعود و فرود را به جان بخری و در شرایط سخت سرما و گرما با مشقت زیاد ولی با عشق و علاقه ویژه ای شیب ها و مسیرهای زیادی را طی کنی و پس از صعود به قله بی آنکه به فکرش باشی این احساس تمامیت ذهنت را اشغال خواهد کرد.
• نکاتی چند در مورد قله البروس:
1- بلندترین قله اروپا و منطقه قفقاز به ارتفاع 5642متر(قله غربی)
2- یکی از قلل هفتگانه جهان ( قله البروس پنجمين قله هفتگانه جهان مي باشد )
قلل هفتگانه جهان به شرح زیر می باشد :
• اورست8848متر واقع در آسيا،
• آکونکا گوا6962متر واقع در آمريکا جنوبي،
• مک اينلي6164متر واقع در آمريکا شمالي
• کليمانجارو5895متر واقع در آفريقا،
• البروس5642متر واقع در اروپا،
• وينسون مسيف4897متر واقع قطب جنوب
• کارسنز پيراميد4884متر واقع در اقيانوسيه
بطور كلي اين قلل هفتگانه از هيجان انگيزترين كوه هاي جهان مي باشند. ،قللي كه آرزوي كوهنوردان بيشماري مي باشد و تعداد كمي از كوهنوردان به اين قله های مهم دست يافته اند.
3- واقع در رشته کوههای قفقاز بین دریای سیاه و خزر در جنوب روسیه استان کارباردنیو بالکاریا به مرکزیت نالچیک و در همسایگی گرجستان
4- مسیر از نظر فنی دشوار نیست و بزرگترین خطر این قله شرایط جوی آن می باشد بطوریکه بر اساس آمار یکی از مرگبار ترین قله های جهان است.
5- البروس یا البروز به زبان محلی مینگیتیا یعنی کوه برف سفید خوانده می شود.
همانطور که پیش بینی می شد، هوا رو به خرابی بیشتر می رفت و قرار نبود روی خوشی به ما نشان دهد و دقیقه به دقیقه باد تندتر و مه غلیظ تر می شد. در مسیر بازگشت در همان منطقه ای که طناب ثابت وجود داشت، بدلیل برخورد با یک گروه دیگر،مجبور بودیم از زیر طناب حرکت کنیم که بسیار خطرناک بود و فقط با استفاده از کلنگ، کارابین و نوک کرامپون و رو به کوه، عبور امکان پذیر بود. در این قسمت تلاش، سخت کوشی و در مواردی جان فشانی سرپرست و مربی تیم فوق العاده مشهود بود، بدون اغراق، اگر چنین از خودگذشتگی وجود نداشت، احتمال هرگونه خطری بعید نبود، خوشبختانه تمام اعضای تیم از این قسمت به سلامتی عبور کردند.
در ادامه راه به منطقه نصب چادر امداد رسیدیم، پس از استراحتی کوتاه، چادر امداد جمع آوری شد و سپس به طرف پایین حرکت کردیم. بتدریج صدای رعد و برق شنیده می شد و بارش برف شروع شد که در واقع بارش برف به صورت تکه های کوچک یخی بود. هرچه پایین تر می آمدیم وضعیت هوا بدترمی شد و در قسمت عبور پیس کوپ ها، هوا ابری ولی قابل تحمل بود. در ناحیه پاستاخوا، اعضای تیم تجمع کرده و با نظر سرپرست تیم، تصمیم جدیدی اتخاذ نمودند،به اینصورت که اگر با همین سرعت ادامه مسیر میدادند، امکان رسیدن به تله کابین و تله سیژ بعید بود و میبایستی شب را در بشکه به سر می بردند، لذا پیشنهاد شد که از این قسمت با پیس کوپ پایین آمده و سریعا از تله سیژ و تله کابین به دهکده آزائو باز گردند. توضیح آنکه هزینه بالا و پایین آمدن با پیس کوپ ها بعهده خود اعضای تیم بود. این تصمیم سریعا به راهنمای روسی اطلاع داده شد و ایشان با موبایل درخواست پیس کوب کردند که حدود نیم ساعت بعد به محل تجمع افراد رسید، نهایتا تمام اعضای تیم در کمال صحت و سلامتی و بدون هیچگونه مشکل و حادثه ای به محل اقامت بشکه ای رسیدند و پس از استراحت مختصری و جمع آوری وسایل سریعا از طریق تله یژ و تله کابین به دهکده آزائو بازگشتند.
بنا به پیشنهاد برخی از دوستان، بدلیل گرسنگی، قبل از رفتن به هتل، غذا را در رستورانی در دهکده آزائو صرف نمودند. بهترین غذای آن منطقه شیشلیک بود.
اهالی چگت، آزائو، ترسکو و دهکده های اطراف و بطور کلی قفقاز اغلب مسلمان و آشنا به زبان آذری هستند، لذا کوهنوردان آذری زبان برای ارتباط مشکلات کمتری داشتند.
درمیدان دهکده چگت علاوه بر فروشگاههای کوچک که محل فروش سوغاتی ها و سمبول های منطقه است، دکه های دست فروشی لباسهای بافتنی نیز وجود دارد که اغلب توسط بانوان مسن و میانسال اداره میگردد و در همان جا مشغول بافتنی هستند.قیمت ها بسیار نازل است، علیرغم اینکه ارزش پول ایران در برابر پول های رایج دنیا کاهش شدیدی دارد، با این حال شما میتوانید یک ژاکت دست بافت را حدود 25 تا 30 هزار تومان خریداری نمایید.
بنا به گفته سرپرست تیم، هتل قبلی را بدلیل کمبود جا ترک کرده و در هتلی در کنار جنگل که نوساز بود و امکانات بهتری داشت مستقر شدیم، آسانسور هتل متاسفانه کار نمی کرد و ساعت استفاده از آب گرم نیزمحدود به چند ساعت در صبح و شب بود.
اطلاعاتی چند از سفر به سوچی و بازگشت به تهران از طریق مرز بین روسیه و گرجستان و پرواز از تفلیس به تهران :
- فاصله زمانی نالچیک تا سوچی با اتوبوس 12 ساعت می باشد و بهای بلیط اتوبوس برای هر نفر 1200 روبل است. مسیر بسیار زیبا و بخشی از آن شبیه جاده کناره است.
- طریق دگر رسیدن به سوچی، رفتن به شهر مینرال وادی با ون که حدود 2 ساعت طول میکشد و از آنجا پرواز به سوچی است. بهای بلیط هواپیما از مینرال وادی به سوچی در آن زمان 120 دلار بود.
- فرودگاه شهر سوچی آدلر نام دارد و ساحلی بهمین نام در 3 کیلومتری فرودگاه وجود دارد که گروه ما در آنجا اقامت نمودند، مرکز سوچی تا این قسمت حدود نیم ساعت با تاکسی فاصله دارد. در سواحل دریای سیاه در قسمت جنوب روسیه، اغلب شهروندان روسی دیده میشوند، ظاهرا توریست غربی کمتر به این محل مسافرت می کنند.
- بهترین مسیر برای بازگشت به تفلیس از مرز زمینی از شهر ولادی قفقاز می باشد.
- فاصله نالچیک تا ولادی قفقاز با خودرو ون حدودا 30/2 ساعت و کرایه 180 روبل است.
- کرایه ون از ولادی قفقاز تا تفلیس برای هر نفر 1500روبل و فاصله زمانی آن حدود 4 ساعت است.
- در مرز روسیه به گرجستان، ویزا برای ایرانیان به راحتی و با اخذ حدود 35 دلار صادر می گردد.
- هنگام خروج از مرز روسیه(لارس) پلیس تقریبا از گروه ما بازجویی کرد و علت سفر را به روسیه جویا شد که خوشبختانه با نشان دادن مدرک صعود به البروس، قضایا به خیر گذشت، البته ما چیزی از سفر به سوچی نگفتیم. اصولا طرز برخورد پلیس گرجستان و روسیه متفاوت است، هرچقدر پلیس گرجستان برخوردی گرم و صمیمی دارند، روسها خشک و خشن هستند.
- فاصله زمانی ولادی قفقاز تا مرز حدود یک ساعت و مرز تا تفلیس 3 تا 4 ساعت است.
- در تفلیس امکان اجاره آپارتمان با کیفیت خوب میسر می باشد، یک آپارتمان با این شرایط مناسب برای 5 تا 6 نفر، شبی حدود 80 تا 90 دلار می باشد.
در خاتمه جا دارد از آقایان حسین نظرو ایرج معانی بعنوان سرپرست و مربی تیم بدلیل سخت کوشی، بردباری، حسن وظیفه شناسی کمال سپاسگزاری و قدردانی را داشته باشم، بدیهی است در صورت عدم این ویژگی ها در این افراد و بدون سخت کوشی های آنان صعود به قله البروس در شرایط جوی موجود امکان پذیر نبود.
مانند همیشه از همسر عزیزم مینا که همواره مشوق من در اجرای چنین برنامه هایی بوده است قدردانی می نمایم.
تهیه و ارسال گزارش؛ «رحمان خسروی»
مطالب مشابه :
سقوط هواپیمای پرواز تهران _ ایروان با 168 سرنشین + تکمیلی
سقوط هواپیمای پرواز تهران _ ایروان با 7908 را از مبدأ تهران به مقصد تا شصت هکتار
تور روسیه با پرواز امارات | تور روسیه دلتابان با پرواز امارات | تور ترکیبی روسیه و دبی دلتابان
سنت پترزبورگ با پرواز امارات ایرلاین (از ایران تا ساعت 05:05 پرواز از تهران
سقوط هواپیمای پرواز تهران _ ایروان با 168 سرنشین
سقوط هواپیمای پرواز تهران _ ایروان با 168 50 تا 60 هکتار بعد از پرواز از فرودگاه
سقوط هواپیمای کاسپین به مقصد ایروان-ارمنستان
بسته شدن مرز زمینی ایران با ارمنستان. با 168 سرنشين از تهران پس از پرواز در 70
سفر به روسیه
پرواز تهران مسکو معمولا شدیم تا با پرواز نشون می داد پرواز ما از یه گیت دیگه
گزارش صعود به قله «البروس» از تهران تا تهران!
گزارش صعود به قله «البروس» از تهران تا تهران! پرواز تهران – تفلیس با از ارمنستان
ماجرای اصابت موشک به هواپیمای سی - 130 در ارمنستان
بیان ماجراها و خاطرات ايام پرواز وجنگ برگرفته از تا در شرايط ارمنستان ضمن هماهنگي با
توپولوف 154 یكی از ناامن ترین هواپیمای جهان است
خبرگزاری «نووستی-ارمنستان» به نقل از مسیر تهران-ایران در پرواز از این نوع، با
برچسب :
از تهران تا ارمنستان با پرواز