داستان های جالب درمورد نماز و روزه

نوشته: غلامرضا نيشابوري
شهيد رجایی و جريمة تأخير نماز اوّل وقت
يكى از دوستان شهيد رجائى چنين مى گويد : روزى حدود ظهر نزد شهيد بزرگوار رجائى بودم صداى اذان شنيده شد، در حالى كه ايشان از جايش حركت كرده، مى خواستند خود را براى اقامه نماز آماده كنند، يكى از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت : غذا آماده است سرد مى شود، اگر اجازه مى فرماييد بياورم. شهيد رجائى فرمود : "خير بعد از نماز" وقتى كه خدمتگزار از اتاق خارج شد، ايشان با جهره اى متبّسم و دلى آرام خطاب به من فرمود : "عهد كرده ام هيچ وقت قبل از نماز نهار نخورم اگر زمانى ناهار را قبل از نماز بخورم، يك روز روزه مى گيرم.(1)
منبع: روشهاى پرورش احساس مذهبى نماز، ص29.
روزه و تربيت نفس
عارفى گفت : هر گاه غفلت از ديدگان اهل يقين ناپديد شود، هلال هدايت در بال بيدارى آشكارا مى گردد، اينجاست كه بايد از هوا و هوس روزه گرفت.
ديگرى گفته : در خانه انديشه با نفس خود خلوت كن و آن را از هر آنچه بدان سرگرم است تنبيه كن و هر گاه متنبه نشد او را به گورستان بخوان و اگر از آنجا هم سرمشقى نگرفت او را با تازيانه گرسنگى بزن، يعنى روزه بگير.
پاداش شب زنده دارى و روزه داران
رسول اكرم مى فرمايد:
در بهشت درختى است كه از آن اسبهاى ابلق (سياه و سفيد) با دو بال و با زينهايى از ياقوت بيرون مى آيند. اولياء خدا بر آنها سوار مى شوند و به هر جاى بهشت بخواهند به پرواز درمى آيند، اهل بهشت از خدا مى پرسند: خدايا! اين بندگان تو چگونه به اين مقام و جايگاه رسيده اند كه ما از آن محروم هستيم. جواب مى شنوند:
آنها كسانى هستند كه در دنيا شب ها از بستر خواب بيرون مى آمدند و به نماز و راز و نياز مشغول بودند، در حالى كه شما در خواب بوديد و روزها كه شما مى خورديد و مى نوشيديد، آنها روزه مى گرفتند و هميشه از ترس و شوق من مى گريستند.
منبع: رساله لقاءالله، ص 128.

بهترين روزها و ماهها و عملها كدام است؟
از عبدالله عباس پرسيدند بهترين روزها كدام است، و بهترين ماهها كدام، و بهترين عملها كدام است؟
گفت بهترين روزها، روز جمعه است.
و بهترين ماهها، ماه مبارك رمضان است.
و بهترين عملها، نمازهاى يوميه است كه در وقتش خوانده شود.
اين سؤال و جواب را به حضرت امير گزارش دادند.
آن بزرگوار فرمود اگر از مشرق تا مغرب از هر يكى از علماء و حكماء اين سؤال را مى كردند، آنها همين جواب را مى دادند كه ابن عباس داده است. وليكن من مى گويم بهترين عمل ها، عمليست كه خدا آن را از تو قبول فرمايد و بهترين ماه ها، ماهيست كه در آن ماه از گناهان توبه كنى و به سوى خدا برگردى. و بهترين روزها، روزى است كه بيرون آيى به سوى خدا در آن روز در حالتى كه ايمان داشته باشى.
منبع: كشكول منتظرى، ص 93.
مجلس تحصيل علم از هزار روز روزه برتر است.
مردى از انصار، نزد رسول اكرم آمد و سوال كرد: «يا رسول الله! اگر جنازه شخصى در ميان است و بايد تشييع و سپس دفن شود و مجلس علمى هم هست كه از شركت در آن بهره مند مى شويم، وقت و فرصت هم نيست كه در هر دو جا شركت كنيم، در هر كدام از اين دو كار شركت كنيم از ديگرى محروم مى مانيم، شما كداميك از اين دو را دوست مى دارى تا من در آن شركت كنم؟»
رسول اكرم فرمود: «اگر افراد ديگرى هستند كه همراه جنازه بروند و آن را دفن كنند، در مجالس علم شركت كن همانا شركت در يك مجلس علم از حضور در هزار تشييع جنازه و از هزار عيادت بيمار و از هزار شب عبادت و هزار روز روزه و هزار درهم تصدق و هزار حج غير واجب و هزار جهاد غير واجب بهتر است. اينها كجا و حضور در محضر عالم كجا؟ مگر نمى دانى به وسيله علم است كه خدا اطاعت مى شود، و به وسيله علم است كه عبادت خدا صورت مى گيرد. خير دنيا و آخرت با علم توأم است، همانطور كه شرّ دنيا و آخرت با جهل توأم است.»
منبع: بحارالانوار، چاپ جديد، جلد 1، صفحه 204.
چراغى كه از پشت سر آيد نور و جلا ندارد!
مردى پس از عمرى تلاش و جمع آورى ثروت دنيا مريض شد و به بستر بيمارى افتاد. مرض روز به روز شدت گرفت و او را در آستانه مرگ و سفر به جهان آخرت قرار داد. دستور داد فرزندانش حاضر شدند تا وصيّت نمايد. او خطاب به پسر بزرگش گفت: پسر جان! من دارم مى ميرم و ديگر اميدى به زنده ماندنم نيست. امروز به خود آمده ام و مى بينم دستم خالى است و بايد با كوله بارى از معصيت و شرمندگى به سوى خدا بروم. ثروت و مال زيادى جمع كرده ام و در اختيار شماست. سعى كنيد از اين پولها بدهيد تا برايم نماز بخوانند و روزه بگيرند و از ثروتم در اين راه خرج كنيد و احسان نمائيد، كه من شديداً بدان نيازمندم. لذا مقدارى كه براى واجبات لازم بود تفكيك و در اختيار وى قرار داد. او از تاريكى راه خود نگران بود و مرتّب مى گفت چراغى از پشت سرم بفرستيد. از قضا مرد شفا پيدا كرد و نمرد.
روزى او را به ميهمانى دعوت كردند. او به فرزندش گفت پسرم چراغ همراه خود بياور. پسر اطاعت كرد. پدر و پسر راه افتادند اما در ميانه راه پسر چندين قدم از پدر عقب افتاد. در اين حال پدر دچار مشكل شد و زبان به شكوه گشود و گفت: پسر چرا عقب ماندى، بايد چراغ جلو حركت كند راه را نمى بينم و مى ترسم بيفتم و دست و پايم بشكند. پسر از فرصت استفاده كرد و گفت: پدر جان يادتان هست كه آن روز وصيت مى كردى و مى گفتى راه آخرت سخت است و خطرناك!! چراغ از پس من بفرستيد، خودت چراغ نبردى و از قبل نفرستادى و چراغ را از پشت سر خواستى، آرى پدر، چراغى كه از پشت سر آيد نور و جلا ندارد.
 منبع: ترجمه، از ديوان تجليات استاد منعم اردبيلى.
تازه مسلمان لبنانى و روزه ماه رمضان
علامه بزرگ سيّد شرف الدّين جبل عاملى صاحب كتاب «المراجعات» مى گويد: يكى از مسيحيان ثروتمند لبنان نزدم آمد و گفت: مى خواهم مسلمان شوم، وظيفه ام چيست؟
گفتم: دو ركعت نماز صبح بخوان و سه ركعت نماز مغرب.
گفت: مسلمانان هفده ركعت نماز مى خوانند!
گفتم: مسلمانى آنها يك مقدار قوى شده است، از اين رو پيامبر اسلام براى تازه مسلمانان، بنابر نقل تواريخ، دو ركعت نماز صبح و سه رکعت نماز مغرب مى خواندند، اكنون كه شما مسلمان شده ايد، همين اعمال را انجام بدهيد كافى است.
كم كم اين شخص تازه مسلمان، قوى شد، و به مساجد مى رفت و مانند ساير مسلمانان، نمازهاى پنجگانه را به جا مى آورد.
تا اينكه ماه رمضان فرارسيد، ايشان سراسيمه نزد من آمد و گفت: آيا من هم بايد روزه بگيرم؟
گفتم: خير، روزه مربوط به كهنه مسلمان ها است، مسلمانان صدر اسلام، پس از مدّت طولانى كه از بعثت پيامبر گذشت، به روزه گرفتن مأمور شدند.
گفت: مى خواهم روزه بگيرم.
گفتم: هر اندازه كه آمادگى دارى روزه بگير.
همين روش باعث گرديد كه در سال دوّم، تمام ماه رمضان را روزه گرفت، و اكنون او از مسلمانان نيرومند لبنان است، نماز شبش ترك نمى شود، و مهمترين بودجه ها و كمبودهاى مالى جنوب لبنان (مركز شيعه نشين) را او تأمين مى كند.
آرى هنگامى كه پيامبر7 معاذبن جبل را براى ارشاد مردم، به يمن فرستاد به او فرمود: يا معاذ بشر و لاتنفر، يسر و لاتعسر.
«اى معاذ! با بشارت و چهره شاد و گشاد با مردم روبرو شو، (و كارى را كه موجب فرار مردم از اسلام گردد انجام نده) آسان بگير و سخت نگير»
منبع: 1- مجله حوزه، شماره 39، ص 48 و 49.
2- سيره ابن هشام، ج 4، ص 237
گاندى رهبر هند و روزه صلح
مهاتماگاندى بنيانگذار هند آزاد در 78 سالگى با يكى از سخت ترين مراحل زندگى پرماجرا مواجه شد، و هند آزاد و مستقل با جنگ داخلى و خونين روبرو شد. مبارزين همگام سابق به صورت خصم رو در روى هم قرار گرفته بودند، هندو و مسلمان در بيهار، پنجاب و بنگال دست به كشتار يكديگر مى زدند. روز 12 ژانويه 1948 گاندى براى ابراز شرم و خشم گفت: من روزه مى گيرم و تا دم مرگ آن را ادامه مى دهم. و همين ايستادگى گاندى موجب شد كه طرفين ترك مخاصمه را امضا كنند و تنها با روزه گرفتن توانست صلح را برقرار كند.
جنگ طلبان، وجود گاندى مصلح را براى انجام مقاصد خود مزاحم مى ديدند و اين يك معجزه بود كه گاندى پير بدون محافظ هنوز زنده بود، ولى بالاخره جانيان كار خود را كردند و در 30 ژانويه 1948 زمان دعاى روزانه مردم در حالى كه اطراف گاندى را گرفته بودند او تكيه بر دو نوه اش (آبهاد و مانو) به سوى محل عبادت مى رفت. در صف اوّل مرد سى و شش ساله اى ايستاده بود كه دستهايش را بر سينه روى هم نهاده بود، او چند روز پى درپى در صف اوّل حضور يافت، گاندى لبخندى زد و به او گفت: امروز دير آمدى! درست در همين لحظه قاتل تپانچه اش را بيرون كشيد و سه گلوله شليك كرد! لباس سفيد گاندى غرق در خون شد، مردم به شدت وحشت كردند و با تعجب كه آيا ممكن است كسى پيدا شود و به چنين پيرمرد محبوبى تيراندازى كند! چند ثانيه واكنش نشان ندادند، تا رايزن كنسول آمريكا كه براى تماشاى مردم به دعا آمده بود، خود را روى ضارب انداخت و او را خلع سلاح كرد. هواداران گاندى به ضارب هجوم آوردند ولى او را نكشتند، خبر مرگ گاندى به سرعت در همه جا منتشر شد، نهرو همرزم گاندى در حاليكه اشك مى ريخت گفت: بدترين حادثه اى كه ممكن بود براى هند رخ بدهد اتفاق افتاد.
شب هنگام، تمام رهبران سياسى كشور در اطراف جنازه گاندى گرد آمدند. قاتل كه مردى 36 ساله بود قبل از اين جنايت، مديريت يك روزنامه افراطى را به عهده داشت و با همدستانش از دهكده اى براى ترور گاندى به آنجا آمده بودند. او پس از قتل، به دار مجازات آويخته شد و جسد گاندى طبق آيين هندو طىّ تشريفاتى سوزانده و خاكسترش در سرتاسر هند پراكنده شد.
منبع: مجله اطلاعات هفتگى.
علّت تعطيلى ملاقات هاى امام خمينى(قدس سره) در ماه رمضان
امام با همه اشتغالاتى كه داشتند به انجام مستحبات بويژه خواندن قرآن، دعا و نماز اول وقت اهميت مى دادند. امام هر روز سه تا پنج مرتبه قرآن مى خواندند. در ماه مبارك رمضان سه بار قرآن را ختم مى كردند. نسبت به دعا شايد كسى باور نكند يك رهبر انقلابى و سياسى، اكثر دعاهاى مفاتيح الجنان را خوانده باشد. به نماز اوّل وقت خيلى مقيّد بودند. در اوج اشتغالات و گرفتاريها، به نماز اوّل وقت مقيّد بودند. روزى كه سران كشورهاى اسلامى براى قضيه صلح ايران و عراق به خدمتشان آمده بودند، وسط جلسه بود كه اذان ظهر گفته شد. امام، بلند شدند و فرمودند: من مى خواهم نماز بخوانم. چون مقيّد بودند به هنگام نماز، خود را با عطر و ادكلن خوشبو كنند. در همان جلسه به من اشاره كردند كه ادكلن من را بياور! پس از ادكلن زدن به نماز ايستادند و ديگران هم پشت سر ايشان نماز جماعت خواندند. خلاصه به دعا و انجام مستحبات، تهّجد شبانه و ... خيلى اهميت مى دادند. سرّ اينكه امام ملاقات هاى خودشان را در ماه مبارك رمضان تعطيل مى كردند براى اين بود كه بيشتر به دعا و قرآن و خلاصه به خودشان برسند.
منبع: مجله حوزه، شماره 45.
اخلاق امام خمينى(قدس سره)
در اوايل خرداد ماه 64 كه مصادف با ماه مبارك رمضان بود، هواپيماهاى عراقى در طول شبانه روز وقت و بىوقت، تهران را بمباران مى كردند. همراه آن، توپهاى ضدهوايى با صداهاى مهيب و گوشخراش به ويژه در منطقه دامنه كوههاى شمال تهران به صدا مپيچيد، خواب و استراحت را در همه گرفته بودند. صبح كه مى شد، همه در اثر بى خوابى شبانه، خواب آلوده و كسل بودند و نظم و نسق كارها را به هم ريخته بود. گرچه ما مجبور بوديم كارمان را منطبق با برنامه امام تنظيم كنيم، ولى امام ملزم به تبعيت از كسى نبودند و اختيار داشتند. برنامه كارشان را به طور دلخواه و مناسب حالشان تنظيم كنند. با اين حال، در شرايطى كه همه گرفتار بى خوابى و كسالت بودند و مايل بودند كه ساعتهاى اول روز را كه بيشتر آرام بود، بخوابند، حضرت امام، طبق روال هميشگى، هر روز رأس ساعت هشت صبح، سر حال در اتاق كار و ملاقاتشان حاضر مى شدند.
يك روز آقاى دكتر عارفى كه همواره مراقب وضع و سلامتى امام بود، بعد از معاينه سؤال كرد:
در ماه رمضان، اين روزها وضع خواب و استراحتتان فرقى نكرده؟ كم نشده؟
فرمودند: "نه".
مجدداً سؤال كرد هيچ فرقى نكرده است؟
باز هم تأكيد كردند: "نه".
در اواخر جنگ نيز كه براى مدتى، تهران مورد تهاجم موشكى دشمن قرار داشت، روزانه گاهى بيش از ده موشك به تهران اصابت مى كرد و تعداد زيادى از آنها يك خط منحنى را در شعاعى نزديك به جماران تشكيل مى دادند. اكثر ساكنان تهران و شميران به شهرهاى امن پناه برده بودند، ولى حضرت امام على رغم اصرار فراوان براى جابجايى و حداقل استفاده از پناهگاه، به هيچ وجه در محل اقامت و در انجام كارها و برنامه هاى روزانه شان كمترين تغييرى ندادند. حتى محل نشستنشان در اتاق كه تقريباً پشت شيشه بود، عوض نشد. تنها كارى كه در محل اقامت حضرتشان انجام شد، چسباندن نوار چسب به شيشه ها بود. ايشان هرگز به پناهگاه كوچكى كه ظاهراً به خاطر عدم ممانعت آن حضرت به عنوان ديگرى در نزديك محل اقامتشان ساخته بودند، نرفتند بعد هم دستور داند كه برداشته شود.
مكرر اتفاق افتاد كه در حين تشرف به خدمتشان در همان جاى هميشگى صداى ضدهوايى يا انفجار، زمين را مى لرزاند. يك بار كه ساعت حدود هشت و ده دقيقه صبح بود كه موج انفجار ناشى از اصابت موشك به نزديكترين نقطه به جماران، چنان همه جا را تكان داد كه در اتاق به شدت باز شد و به پشت اين جانب كه نزديك در نشسته بودم، خورد.
در آن حال، من تمام توجهم به امام بود. ولى هيچ گونه تغيير و واكنشى در قيافه امام نديدم. بعد هم با توجه به اينكه با دستگاه مخصوصى به طور مداوم، قلب حضرت امام تحت كنترل بود و كمترين تغييرى حتى در تپش قلب مباركشان، روى صحنه مربوطه منعكس مى شد، از يكى از پزشكان مراقب تحقيق كردم معلوم شد كه اين حوادث و صداهاى مهيب كه براى يك لحظه هم كه شده، قلب همه را تكان مى داد، در مورد حضرت امام كه مصداق بارز "كالجبل الراسخ لا تحركه العواصف" بودند، نه فقط در ظاهر چهره پر صلابتشان كمترين تغيير ايجاد نمى كرد. حتى در دستگاه هاى عصبى و قلب آكنده از ايمان و توكلشان نيز هيچ گونه لرزشى به وجود نمى آورد. چرا كه او به حقيقت "لن يصيبنا الا ما كتب الله علينا" و اصل شده و ضمير آرام و قلب مطمئن او بار سفر آخرت را بر بسته بود و لحظه مرگ خود را آغاز حيات راستين خويش مى دانست و چون فقط از "خدا" مى ترسيد و تنها اراده "او" را حاكم بر هستى يافته بود، ديگر در وجودش جايى براى ترس جز از "او" يافت نمى شد.
منبع: در سايه آفتاب، ص 90، 91 و 92.
ثواب روزه متأهلين
امام صادق فرمود: مردى نزد پدرم (امام باقر) آمد، پدرم به او فرمود: «آيا همسر دارى؟»
او عرض كرد: «نه»
پدرم به او فرمود: «من دوست ندارم، همه دنيا و آنچه در آن است، داشته باشم، ولى يك شب را بدون همسر، بسر برم» سپس فرمود: «دو ركعت نماز مردى كه همسر دارد، بهتر است از عبادت سراسر يك شب، و روزه روز آن، از مرد بى همسر».
سپس پدرم هفت دينار به او داد و فرمود، «با اين پول، ازدواج كن» و فرمود: رسول اكرم مى فرمود: اتّخذوا الاهل ارزق لكم.
«براى خود همسر و فرزند فراهم كنيد، زيرا اين كار، روزى شما را بيشتر مى كند».
منبع: وسائل الشيعه، ج 14، ص 7.
زن حامله، ثواب روزه دار را دارد
ام سلمه خدمت پيامبر رسيد و عرض كرد: همه افتخارات نصيب مردان شده و زنان بيچاره چه سهمى از اين افتخارات دارند. پيامبر فرمود: زنان هم افتخارات فراوانى دارند، چون هنگامى كه زن باردار مى شود در تمام طول مدت حمل به منزله روزه دار و شب زنده دار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است، و هنگامى كه وضع حمل مى كند، آنقدر خدا به او پاداش مى دهد كه هيچكس حدّ آن را از عظمت نمى داند، و هنگامى كه فرزندش را شير مى دهد در برابر هر مكيدنى از سوى كودك، خداوند پاداش آزاد كردن برده اى از فرزندان اسماعيل را به او مى دهد، و هنگامى كه دوران شيرخوارگى كودك تمام شد، يكى از فرشتگان بزرگوار خداوند بر پهلوى او مى زند و مى گويد: برنامه اعمال خود را از نو آغاز كن، چرا كه خداوند همه گناهان تو را بخشيده است.
منبع: داستان هاى تفسير نمونه، ص 290.
روزه بانوى بداخلاق
عصر رسول خدا بود. بانوى مسلمانى همواره روزه مى گرفت و به نماز اهميّت بسيار مى داد. حتّى شب را با عبادت و مناجات بسر مى برد ولى بداخلاق بود و با زبان خود همسايگانش را مى آزرد. شخصى به محضر رسول خدا آمد و عرض كرد: «فلان بانو همواره روزه مى گيرد و شب زنده دارى مى كند، ولى بداخلاق است و با نيش زبانش همسايگان را مى آزارد.»
رسول اكرم فرمود: لا خير فيها هى من اهل النّار
«در چنين زنى خيرى نيست و او اهل دوزخ است.»
منبع: بحارالانوار، ج 71، ص 294.


مطالب مشابه :


اهمیت نظم وچند خاطره از مرحوم امام(ره)

5- نظم واجتماع دراين رابطه ميبينيم كه كلام امام رهنمون ما درمورد نظم با توجه به اين حديث




چهل حدیث امام علی

فنگ شویی و هنر طراحی نظم چهل حديث اخلاقي از حضرت علي عليه السلام : همه چیز درمورد




شیوه های کلاس داری

و امكان بر هم زدن نظم كلاس را از دانش آموزان خاطي سلب نمايد، همچنين ضروري است كه حديث




تحقیق درباره قرآن / روایت حدیث

1000 حديث دكتر آگاه باشيد كه دانش آينده ، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در




حديث منزلت

اهلبیت خاتم .ص. - حديث منزلت - قرآنی. حدیثی. (م750)، نظم درر السمطين، چاپ اول، 1958م.




منابع حدیث غدیر درکتب اهل سنت

و با سلام درجواب اهل سنت كه درمورد حديث غدير شك دارند اين مطلب را نوشتم كه نظم درر السمطين




داستان های جالب درمورد نماز و روزه

داستان های جالب درمورد نماز و شبانه، خواب آلوده و كسل بودند و نظم و نسق كارها را به




آثار گناه در دنيا و آخرت

گناه عبارت است از پيروي نكردن از نظم به اين موضوع اختصاص يافته كه داراي 24 حديث




چهار استدلال امام خمینی بر ضرورت ولایت فقیه

و چون بي نظمي و پريشاني امور مسلمانان نزد خدا و خلق ناپسند است و نظم امام سپس به "حديث




تحقیق درباره حافظ شیرازی شاعر

1000 حديث دكتر به همين سبب يكي از بزرگترين شاعران جهان شمرده مي‌شود و از حيث نظم در لطف




برچسب :