غزلی به مناسبت عید سعید قربان

می برند حاجیان برای خدا چارپایی به رسم قربانی

یاد آن ساعتی که ابراهیم ز پسر میگذشت عرفانی

تو ز احساس یک پدر ای دوست در چنین لحظه ای چه میدانی

عشق آنجا چقدر جدّی بود و خدا بود و یار و مهمانی

و منا هم نفس نفس میزد و صفا کرده بود طوفانی

ای تمام وجود ابراهیم تو تو هستی فقط تو جانانی

گوئیا هر چه بر رگش میزد خنجرش کند بود میدانی

سنگها میشکست با خنجر کآمدش آن ندای رحمانی

گوسفندی گرفت و قربان کرد جای شیرین پسر به آسانی

شاید آنجا چنین به او فرمود کردگار کرشمه پنهانی

صبر کن عاشقانه ابراهیم تا ز نسلت بیاید آن فانی

هر چه دارد به عشق خواهد داد عشق و پروانگی و عریانی

و تمام پیمبران رفتند به تماشای آن سرافشانی

سعیشان عاشقانه برپا شد چه منایی و عید قربانی

-----------------------------------------------------------------------

عید و ایامتان مبارک باد

عید و ایامتان مبارک باد

توضیح این که این غزل را در دفترچه قرن۱۵ هم گذاشته ام

شعر برای عید قربان. مجموعه اشعار زیبا و دکلمه های خواندنی ویژه عید قربان

یاشاسن ایلم turkmensehra - عید قربان -- قربانی نفس - یاشاسن دانلود دکلمه زیبای سحر از رسول

عید سعید قربان ، جشن تقرب عاشقان حق ، روز اوج بندگی و تجلی ۴-اجرای دکلمه فروع دین توسط 2

حیاط خلوت یک خانم معلم - جشن عید قربان و غدیر چند تا از بچه ها هم شعر و دکلمه خوندن.

صدای پای سحر - غزلی به مناسبت عید سعید قربان - دفترچه اشعار کاف شین

عید سعید قربان بزرگترین و شادترین عید مردم ترکمن در استان گلستان است که در این استان باشکوه

برچسب :
دکلمه عید قربان