شعر خوانی : ایران
شعر خوانی
قالب شعر : مثنوی
شعر از : علی باباجان
بیت 1 :
بار نخست دیدم ایران باستان را ایران کاویان را، ایران راستان را
معنی :
اولین بار بود که ایران قدیمی، کشور سلسلهی کاویانی و کشور انسانهای درست کار و صادق را میدیدم.
لغت :
باستانی : قدیمی / کاویان : مربوط به کاوهی آهنگر (شخصیّت اساطیری شاهنامه) / راستان : انسانهای دست کار و صادق
آرایهها :
تکرار «ن» «ا» و «ی» : واج آرایی / تلمیح به داستان کاوهی آهنگر / باستان و راستان : جناس
نکته دستوری :
ایران باستان، ایران کاویان و ایران راستان : گروه مفعولی
بیت 2 :
بار نخست دیدم شهر قدیمی ری شهری که ابن سینا بوده است در بر وی
معنی :
اولین بار بود که شهر قدیمی ری را میدیدم، شهری که ابن سینا در آن جا زندگی میکرد.
لغت :
ابن سینا : ابوعلی سینا، دانشمند معروف ایرانی / در بر وی : در آغوش وی
آرایهها :
ری و وی : جناس
بیت 3 :
دیدم خجسته شیراز، شیرازهی جهان است حافظ با باغ و بستان چون بوی گل نهان است
معنی :
دیدم که شیراز فرخنده، سبب دوام و استواری جهان است و حافظ، مانند بوی خوش گل، در باغ و بستان، نهفته است.
لغت :
خجسته :فرخنده / شیرازه : در این بیت، عامل استواری و دوام و اعتبار
آرایهها :
شیراز و شیرازه : جناس / جهان و نهان : جناس / شیرازه جهان بود : کنایه از سبب استواری و ارزش بودن / باغ و بستان و گل : مراعات نظیر / چون بوی گل : تشبیه
نکته دستوری :
شیراز : نهاد / شیرازهی جهان : مسند / مصراع اول و دوم مفعول است برای فعل «دیدم»
بیت 4 :
شب تا سحر نشستم با پیروان سعدی آرام جان من بود شعر روان سعدی
معنی :
یک شب تا سحر با مقلّدان و دوستداران سعدی شعر میخواندیم، زیرا شعر ساده و لطیف سعدی، سبب آرامش خاطر من بود.
لغت :
پیروان : مقلّدان، دوستداران / روان : شیوا، آسان
نکته دستوری :
«تا» حرف اضافه، بیانگر زمان / نشستم : فعل ناگذر / شعر روان سعدی : گروه نهادی
بیت 5 :
بزم سخن به پا شد در توس باستانی از شاهنامه خواندم ابیات پهلوانی
معنی :
مجلس شعری در توس خراسان بگزار شد و بیتهایی را از شعرهای حماسی و پهلوانی شاهنامه، خواندم.
لغت :
بزم : مجلس / توس : یکی از شهرهای قدیمی خراسان و در گذشته به جایی گفته میشد که شهر نوقان و طابران و روستای سناباد - مدفن امام رضا (ع) و هارون در آن بود.
نکته دستوری :
باستانی و پهلوانی : صفت نسبی مشتق («ی» در این دو واژه، صفت نسبت است) / توس باستانی و ابیات پهلوانی : ترکیب وصفی
بیت 6 :
آهسته پا نهادم در کوچه باغ خیّام لبریز روشنی بود آن جا چراغ خیّام
معنی :
با وقار و احترام در کوچه های شهر نیشابور، آرامگاه خیّام، رفتم، شهری که به خاطر پرتو وجود خیّام، غرق نور و روشنایی بود.
نکته دستوری :
پا نهادم : فعل مرکب / آهسته : قید / «ی» در روشنی : مصدری (= روشن بودن)
بیت 7 :
در راه سوی تبریز آمد به خاطر من شعر «کمال» عاشق، سوز فراق میهن
معنی :
در بین راهی که به تبریز میرفتم شعر کمال خجندی و غم و اندوه دوری از وطن، به یاد من آمد.
لغت :
خاطر : ذهن، یاد / سوز : غم و اندوه شدید
نکته دستوری :
مصراع دوم، نهاد است برای فعل «آمد».
بیت 8 :
ای صاحب سخاوت، رود دمان کارون بادا تو را درودی از رودبار سیحون
معنی :
ای رود خروشان و بخشندهی کارون، سلام و آفرین رود سیحون بر تو باد.
لغت : سخاوت : بخشش / دمان : خروشان / درود : سلام و آفرین
آرایهها :
کارون : تشخیص (چون منادا واقع شده) / تکرار «د» و «ر» : واج آرایی / رود، رود کارون، رودبار و سیحون : مراعات نظیر
نکته دستوری :
دمان : مشتق (دم : بن مضارع + ان) رودبار : مشتق (رود + بار : پسوند مکان)
مطالب مشابه :
نگاهی به شعر « زنگ آفرینش » کتاب فارسی هفتم
شعر« زنگ آفرینش »که در کتاب فارسی هفتم آمده بـه نظر می رسد بـه معنی دعا و نیایش باشد
زنگ افرینش
زنگ افرینش شعر« زنگ آفرینش »که در کتاب اصطلاح «آفتاب شدن»در اینجا به معنی محو شدن
شعر خوانی : رنگ بهاران
برخی نیز در فارسی، ادب را به معنی فرهنگ نگاهی به شعر « زنگ آفرینش » کتاب فارسی
نمونه سوال 2 امتحان ادبیات هفتم
معنی شعر و در شعر زنگ آفرینش، منظور شبنم از جمله ی «می نتایج مسابقه آفرینش های
سوالات فصل سوم فارسی اول
6- کدام یک از بیت های شعر « زنگ آفرینش » جمله ی عاطفی محسوب می شود 15- معنی لغات زیر را بنویسید
آزمون ادبيّات فارسي پايه ي هفتم (اوّل متوسطه)
نگاهی به شعر « زنگ آفرینش » کتاب *کدام واژه با توجّه به درس «زنگ آفرینش » غلط معنی شده است
شعر خوانی : ایران
نگاهی به شعر « زنگ آفرینش » کتاب آرام جان من بود شعر روان سعدی. معنی : یک شب تا سحر با
معنی شعر های فارسی سال هفتم
معنی شعر = بهترین سر زنگ آفرینش پایه
برچسب :
معنی شعر زنگ آفرینش