کنترل پروژه کارگاهی برای پروژه های EPC

پروژه های EPC شامل سه بخش زیر می باشند : بخش اول: مهندسی Engineering بخش دوم: تامین تجهیزات Procurment بخش سوم: اجرا Construction

معمولا دو بخش اول یعنی برنامه ریزی فعالیت های مهندسی و فعالیت های تامین تجهیزات توسط نفرات مستقر در دفاتر مرکزی شرکت های پروژه ای انجام میشود و بخش سوم یعنی اجرا توسط نفرات مستقر در کارگاه ها حمایت می شود. چارت سازمانی مناسب برای این فعالیت ها می تواند به این صورت باشد که یک نفر به عنوان سرپرست کل برنامه ریزی پروژه یا Head Planer مسئولیت کلی برنامه ریزی را بر عهده داشته باشد و هر کدام از بخش های سه گانه فوق نیز توسط نفرات مجزایی مدیریت شوند البته این موضوع بستگی به وسعت و گستردگی پروژه و شرکت پیمانکاری می تواند متفاوت باشد. ولی فرض ما در این بحث این است که شرکت یک شرکت پیمانکاری مادر و EPCکار است. معمولا چنین شرکت هایی از پشتوانه فنی و تجهیزاتی بالایی برخوردار هستند و مدنظر قراردان چارت سازمانی پیشنهاد شده می تواند برای آنها مفید و در بسیاری موارد لازم باشد. پس تا اینجای کار یک پروژه EPC سه بخش دارد که بهتر است برای هر بخش آن مسئولی جداگانه فعالیت کند و یک نفر نیز به صورت کلی بر کل پروژه احاطه داشته باشد.

بخش مهندسی را می توان به دو قسمت Basic Design و Detail Design تقسیم کرد.

جزئی‌ترین اقلام در دسترس و قابل كنترل در این بخش مدارك می‌باشند بنابراین تهیه ساختار شكست كار تا سطح مدرك باید ادامه پیدا کند. بر اساس تجربیات می توان روشی را جهت محاسبه درصد پیشرفت هر مدرك و سهم هر مرحله از مراحل تولید تا تایید، مبنای کار قرار داد. به عنوان مثال روش زیر می تواند یکی از این روش های مبنا باشد :

- % First Issue : 60

- Approved As Noted : 27%

- Approved : 13%

-----------------------------------------------

Sum : 100%

همانطور که مشخص است وقتی مدرکی از مدارک مهندسی چه در بخش Basic و چه در بخش Detail مراحل فوق را کامل کرد درصد پیشرفت آن صد خواهد بود. البته در صورتی که وظیفه مهندسی کار هم بر عهده پیمانکاران باشد لازم است روشی برای محاسبه سطوح ریزتر که در برنامه پیمانکار مدنظر قرار می گیرد استفاده شود. البته لازم به ذکر معمولا برنامه ریزی و کنترل فعالیت های بخش مهندسی و ارتباط با بخش های مربوط به آن جزء وظایفی بخش مهندسی کنترل پروژه است و در حیطه بخش کارگاهی نمی گنجد و به همین دلیل در این مورد بیشتر بحث نمی کنیم.

بخش تامین تجهیزات را می توان به دو قسمت کلی Supply / Manufacturing (تهیه و ساخت) و Transportation / Site Delivery (حمل و تحویل) تقسیم نمود.

جزئی‌ترین اقلام در دسترس و قابل كنترل در این بخش، تجهیزات می‌باشند بنابراین تهیه ساختار شكست كار تا سطح تجهیز ادامه دارد. بر اساس تجربیات می توان روشی را جهت محاسبه درصد پیشرفت هر تجهیز و سهم هر مرحله از مراحل تولید تا تایید، مبنای کار قرار داد. به عنوان مثال روش زیر می تواند یکی از این روش های مبنا باشد:

در قسمت تهیه و ساخت (Supply / Manufacturing) :

- Tendering & Contract Award : 10%

- Document Ready (For Fabrication) : 5%

- Raw Material Prepared : 5%

- Fabrication : 60%

- Final Factory Test (Acceptance) : 10%

- Packing & Shipping Doc. : 10%

----------------------------------------------------------

- Sum : 100%

* در صــــورت عدم نـــیاز بــه Document و Raw Material، وزن ایــــن دو ردیــف به Fabrication اضافه می‌گردد.

* همچنین راجع به مراحل و درصد پیشرفت مربوط به دوران Fabrication به تناسب تجهیزات با پیمانكار توافق خواهد شد.

در بخش حمل و تحویل (Transportation / Site Delivery) :

- Shipping : 15%

- Port : 20%

- Custom Clearance : 30%

- Received At Site (RAS) : 35%

------------------------------------------------

Sum : 100%

ردیف‌های Port, Custom Clearance مربوط به تجهیزاتی كه حمل خارجی دارند می‌گردد و برای تجهیزات ساخت داخل وزن دو مورد فوق به ردیف Received At Site اضافه می‌شود.

درصد پیشرفت فعالیت‌های تامین تجهیزات با مشخص شدن اینكه هر فعالیت شامل چه تجهیزاتی است و وضعیت آن تجهیز متناسب با مایلستون‌های فوق چه می‌باشد قابل محاسبه است.

بخش اجرا: (Construction)

بخش اجرا که خود به تنهایی حدود 62% وزن یک پروژه نیروگاهی را شامل می شود را می توان در سه قسمت ساختمان ، نصب و راه اندازی تفکیک کرد:

1- بخش ساختمان (Civil) :

این بخش شامل فعالیت های ساختمانی پروژه می باشد و در پروژه های نیروگاهی براساس تجربیات به دست آمده معمولا حدود 25% از 62% بخش اجرا را شامل می شود.

2- بخش نصب (Erection):

این بخش شامل انواع فعالیت های نصب در قسمت های مکانیک، برق و ابزار دقیق می باشد. این بخش در پروژه های نیروگاهی می تواند 32% وزن مربوط به کل اجرا را به خود اختصاص دهد.

3- بخش راه اندازی (Commissioning):

این بخش شامل انواع فعالیت های لازم جهت راه اندازی تجهیزات و سیستم های نصب شده می باشد. این بخش در پروژه های نیروگاهی حدود 5% از اجرا را شامل می گردد.

به طور کلی می توان گفت: جزئی‌ترین اقلام در دسترس برای آیتم‌های اجرایی (ساختمان، نصب و راه اندازی)، فعالیت‌های متناسب با آن است به عنوان مثال جهت اجرای فونداسیون نیاز به خاكبرداری، آرماتوربندی و ... و محاسبه درصد پیشرفت آنها نیز بر اساس حجم كار انجام شده نسبت به كل حجم كار، قابل محاسبه است.

معمولا برنامه با دو دیدگاه لازم است تهیه شود.

الف ) دیدگاه اول، کارفرمایی است. این دیدگاه تا سطح سیستم ها را در WBS شامل می شود. سطوح بالاتر بسته به نوع پروژه متفاوت است ولی در یک پروژه نیروگاهی به ترتیب شامل جزایر، زیرجزایر ، EPC، فاز و سیستم می باشد.

به عنوان مثال :

جزایر : مثل جزیره بویلر

زیر جزایر مثل : بویلر شماره 1

مهندسی: مثل EPC

فاز : مثل طراحی جزییات (Detail Design)

سیستم مثل : سیستم بلودان Blow Down System)

یا در حوزه اجرا :

جزیره بویلر – زیر جزیره بویلر شماره 1 – بخش اجرا – فاز ساختمانی – سیستم فونداسیون تجهیزات سیستم Blow Down

ب ) دیدگاه پیمانکاری : این دیدگاه ادامه WBS را تا جزیی ترین بخش قابل کنترل شامل می شود. این بخش معمولا توسط پیمانکاران تهیه می شود. با توجه به اینکه هر پیمانکار بخشی از کل کار را انجام می دهد بعد از عقد قرارداد لازم است از فعالیت های برنامه کارفرما، بخش مربوط به آن پیمانکار فیلتر شده و جهت تهیه برنامه سطح ریز فعالیت ها تحویل پیمانکار شود. پیمانکار با توجه به مفاد قرارداد و سرفصل های فعالیت های ارائه شده از طرف کارفرما نسبت به تهیه برنامه پیمانکاری خود اقدام می کند. برنامه پیمانکار مبنای محاسبه درصد پیشرفت و دیگر اطلاعات لازم برای فاز کنترل پروژه است.

به عنوان نمونه از فعالیت های برنامه پیمانکاران می توان شکست کار فونداسیون تجهیزات سیستم Blow Down را به شرح زیر مشخص نمود :

1- خاکبرداری Excavation

2- آرماتوربندی Reinforcement

3- قالب بندی Form Work

4- بتن ریزی Concrete Pouring

5- بکفیل Backfill

البته احتمال کم یا زیاد شدن این فعالیت ها یا تغییراتی در ارتباطات پیش زمانی بین آنها بسته به نوع سازه و شیوه اجرا قابل تغییر است.

در مورد اوزان فعالیت ها نیز لازم به توجه است که پیمانکار لازم است هر فعالیت برنامه کارفرما را صددرصد فرض کرده و براساس آن فعالیت های ریز برنامه خود را بشکند به عنوان نمونه اگر اجرای فونداسیون تجهیزات سیستم Blowdown را صد فرض کنیم مثلا برای خاکبرداری 5% برای آرماتوربندی 35% برای قالب بندی 20% برای بتن ریزی30% و برای بکفیل 10% از کل صددرصد فعالیت فونداسیون تجهیزات سیستم مدنظر قرار دهد. این اوزان نیز در زمان محاسبه درصد پیشرفت برنامه مورد نیاز می باشند.

از این پس فعالیت های تا سطح سیستم را فعالیت کارفرمایی و برنامه شامل آنها را برنامه کارفرما وفعالیت های زیر سطح سیستم را فعالیت پیمانکاری و برنامه شامل آنها را برنامه پیمانکار می نامیم.

با توجه به اینکه هدف ما شرح سیستم کنترل پروژه کارگاهی است بنابراین نیازی نیست تمرکز زیادی روی فاز برنامه ریزی داشته باشیم ولی نیازاست گریزی به آن زده شود.

جهت تهیه برنامه زمانبندی پروژه می‌بایست اقدامات زیر :

1- تعریف فعالیت‌ها

2- تعیین توالی فعالیت‌ها

3- برآورد مدت زمان فعالیت‌ها

4- تهیه زمانبندی

نه لزوماٌ با ترتیب ذكر شده و حتی در اكثر مواقع به طور موازی، صورت پذیرد.

ا) تعریف فعالیت ها:

جهت تعریف فعالیت‌های پروژه نیاز به ساختار شكست كار (WBS) می‌باشد. لذا ضرورت دارد پیش از وارد شدن به نحوه تهیه WBS، ضرورت وجود آن به همراه تعریفی از آن كه بر اساس استاندارد PMBOK و جهت آشنایی و شناخت تفاوت آن با سایر مفاهیم است، ارائه گردد. با توجه به گسترش و بزرگ شدن پروژه‌ها نیاز به وجود زبان مشترك بین تمام ذینفعان (كارفرما، پیمانكار، سطوح و قسمت‌های مختلف سازمان و ...) احساس می شود كه در واقع همان ساختار شكست كار می‌باشد لذا جهت تهیه آن باید به گونه‌ای عمل شود كه این زبان مشترك حاصل شود.

ساختار شكست كار نوعی دسته بندی و تقسیم عناصر تشكیل دهنده پروژه با محوریت قابل تحویل بودن (نتایج) آن است. این ساختار، بیان فعالیت های پروژه به صورت ساخت یافته است و با لیست فعالیت‌ها و یا سایر مستندات پروژه كه به نحوی فعالیت های پروژه (شامل شرح فعالیت‌ها به تفكیك مراحل تكمیل و تحویل آنها) را تبیین نموده‌اند یكسان نیست. ساختارهای مختلفی برای ارائه اطلاعات پروژه مورد استفاده قرار می گیرد اما WBS با سایر ساختارها متفاوت است و این همواره می‌باید مورد توجه مجریان قرار گیرد زیرا WBS مستقل از نحوه اجرای كار، سازمان و ... تنها بر پایه اقلام قابل تحویل در پروژه، مشخص می‌گردد.

در استاندارد به این موضوع اشاره شده كه در برخی پروژه‌ها ساختار شكست كار و لیست فعالیت‌ها همزمان تهیه می‌گردند (بخش 2-6-1) ولی این همزمانی تهیه، لزوم بر یكسان بودن آنها نیست.

برای اداره بهتر و مناسب‌تر كلیه امور پروژه می‌باید از اصلی به فرعی و از بزرگ به كوچك تفكیك و تقسیم شوند. تجزیه و تفكیك دقیق و كامل فعالیت‌ها، راه كار اصولی برنامه‌ریزی، اجرا، كنترل و خاتمه آنها در جهت نیل به اهداف پروژه می‌باشد. مراحل اصلی تجزیه كار عبارتست از:

- تعیین عناصر عمده پروژه

- تعیین كفایت تجزیه و تفكیكی كار: در این مرحله تجزیه و تفكیك‌های انجام شده مورد بررسی قرار می‌گیرد و امكان تهیه برآورد زمان و بودجه مورد نیاز برای تحقق هر یك از آنها تعیین می‌شود.

- تعیین مراحل كاری: در این مرحله، مراحل انجام و تحقق هر یك از فعالیت‌های تفكیك شده در مرحله قبل مشخص می‌شود. ملموس بودن و امكان ارزیابی عملكرد از ویژگی‌های اصلی مراحل كاری به شمار می‌آید.

- بازبینی مراحل طی شده

جهت تهیه ساختار شكست كار و به دنبال آن لیست فعالیت‌های پروژه، اطلاعات و پیش‌فرض‌هایی از قبیل:

- محدوده كار

- برنامه سطح 3 پروژه‌های قبل

- گزارشات، ساختار شكست كار سطح 4 و لیست مدارك مهندسی پروژه‌های قبل

- گزارشات، ساختار شكست كار سطح 4 و لیست تجهیزات پروژه‌های قبل

- گزارشات، ساختار شكست كار سطح 4 و جداول جبهه‌های كاری عملیات اجرایی در كارگاه‌ها

- تعریف روابط منطقی بین فعالیت‌ها

- استراتژی اجرای كار و تعریف مسئول اجرای كار بر اساس استراتژی و گروه‌های داخلی سازمان

- مدارك و نقشه‌های پایه و اصلی پروژه

مورد استفاده قرار می گیرد.

اولین چیزی كه در تهیه ساختار شكست كار می‌بایست مد نظر قرار گیرد، محدوده كار و شناخت كامل آن است. از این‌رو قرارداد (موافقت‌نامه، شرایط عمومی، شرایط خصوصی و مشخصات فنی) با كارفرما مورد مطالعه دقیق قرار گرفته تا تعهدات نسبت به كارفرما و شرح كار مشخص گردد.

پس از این مرحله اقدام به شكست كار و تهیه جزئیات بیشتر می شود.

برای تهیه شكست كار و جزئیات ابتدا می‌بایست سطوح شكست تعریف گردد. فهرست فعالیت‌ها باید بگونه‌ای تعریف شود كه بتوان حتی‌المقدور برای هر كدام از آیتم‌های ساختار شكست كار، فعالیت‌های مهندسی، ساخت، حمل، عملیات ساختمانی، نصب و راه‌اندازی (مراحل انجام كار از زمان شروع تا تحویل به كارفرما) مشخص نمود و برای هر یك از فعالیت‌ها، متناسب با نوع آن، اقلام قابل تحویل تخصیص داد. به عنوان مثال برای فعالیت‌های مهندسی، اقلام قابل تحویل، مدرك و نقشه، برای فعالیت‌های تامین تجهیزات، اقلام قابل تحویل، تجهیز و ... می‌باشند.

در این مرحله تعریف روابط منطقی بین فعالیت‌ها نیز به عنوان پارامتری تاثیرگذار در تعریف فعالیت‌ها باید مد‌نظر قرار گیرد. به این صورت كه فعالیت‌ها را به نحوی تعریف شوند تا روابط مناسبی بین آنها، متناسب با روند اجرای كارها قابل تعریف باشد.

یكی دیگر از عوامل تاثیر گذار در تعریف فعالیت‌ها، استراتژی اجرای كار است كه مشخص كننده تعداد و نوع قراردادها و نقاط مرزی بین آنها می‌باشد.

مدارك و نقشه‌های اصلی و پایه پروژه، جهت تعریف ساختار شكست كار و لیست فعالیت‌ها، ابزار مهمی هستند. خلاصه‌ای از موارد استفاده آنها را می توان به شرح زیر بیان كرد:

- مدرك Plot Plan: جهت مشخص شدن تعداد و ابعاد ساختمان‌ها، فونداسیون تجهیزات، مسیرهای لوله، كابل و ...

- مدرك Single Line Diagram: جهت مشخص شدن تعداد و نوع تابلوها، موقعیت قرارگیری آنها، ارتباط بین آنها (جهت تعیین توالی مهندسی و راه‌اندازی) و ...

- مدرك Sys. Description, PFD, P&ID و مشخصات فنی: جهت مشخص شدن سیستم‌ها و نحوه كاركرد آنها، نوع و تعداد تجهیزات، ارتباط بین سیستم‌ها و ...

- مشخصات فنی قرارداد:

- مدرك جانمایی ساختمان‌ها: جهت تعیین موقعیت قرارگیری تجهیزات جهت عملیات نصب و ...

- مدارك Erection Manual: جهت تعریف توالی فعالیت‌های نصب تجهیزات و سیستم‌ها.

- مدارك Commissioning Manual: جهت تعریف توالی فعالیت‌های راه‌اندازی تجهیزات و سیستم‌ها.


مطالب مشابه :


SECTION فاز دو مقطع

متین عرشه طراحی واجرای نازکاری - section فاز دو مقطع 2- انتقال دادن فونداسیون و شناژ روی




برج ۴۰ طبقه تجاری - اداری و مسکونی قصر آسمان مشهد

عظيم در 2 فاز صورت می 40 طبقه و ارتفاع آن از سطح فونداسیون تا انتها ۱۸۵ متر می باشد که




روشهای جدید ساختمان سازی در جهان

نقشه های فاز 2 - روشهای جدید ساختمان سازی در جهان - در این وبلاگ پروژه های فاز 2 معماری قرار




کنترل پروژه کارگاهی برای پروژه های EPC

، فعالیت‌های متناسب با آن است به عنوان مثال جهت اجرای فونداسیون نیاز برای فاز




برچسب :