نوستالژی: جوانان وبزرگسالان پرسپولیس دهه50منتخب بزرگسالان شوش دهه60
جوانان پرسپولیس دهه50
ایستاده از راست: عزیزدانیالی(سرمربی)موسوی- حسین کلیددار-نعیم جنادله-حسین منصوری-جهانگیری-ابراهیم حسینی-اسدالله رضایی-پرویز ساکیانی-محمدعلی دانیالی(مؤسس تیم پرسپولیس)
نشسته از راست:کریم سعیدی-رضاچنانی-عباس احمدی- غلامعلی کلیددار-حسن نصریون- غلامحسین پاپی نمدی- مرحوم رضا رشتی پور
پرسپولیس سال 58(نائب قهرمان باشگاه های شوش جام انقلاب)
ایستاده از راست: پرویز ساکیانی-عبدالرضا پورصفایی-عبدالمحمد ساکیانی-حشمت الله سمیعی-نوری شکوهی- رحمان فرزان پور
نشسته ازراست: مرحوم رنگچی-غلامعلی کلیددار-برهان زبیدی-حسن یزدانفر-احمد املاوی- رازبان
منتخب شوش در بازی دوستانه مقابل تیم قدرتمند منتخب اهواز( نتیجه بازی 1-1)
ایستاده از راست: فریدون میرزایی-غلامعلی کلیددار-پرویز ساکیانی-کریم دیناروند-عباس فیلی-حسین حیدری-محول (سرپرست)
نشسته از راست:یدالله توحیدی-محمدعلی حیدری-عبدالمحمد ساکیانی-غلام مرادی- ناصرطیارزاده
منتخب شوش در برابر تیم خرمشهر (جام خونین شهر)
تیم شوش نشسته ازراست:یوسف نوری-محمدقنبرزاده-پرویزساکیانی-حسین حیدری-رحمان کاوندی-عبدالعلی حسن پور-عبدالمحمد ساکیانی-غلامعلی کلیددار-شاهرخ عالی پور-نادر رستمی- فریدون میرزایی
گالری عکس :پرویز ساکیانی
پرویز ساکیانی در جدال هوایی با دروازبان حریف
پرویز ساکیانی با لباس منتخب شوش در نبردی با تابش بازیکن منتخب دزفول
اردو تیم فوتبال جوانان شوش (مسجدسلیمان)
ایستادهازراست:پرویزساکیانی-مصطفی دیناروتد-ساویزی
نشسته ازراست:محمدعلی حیدری- نوری شکوهی-کریم دیناروند
نوری شکوهی - مرحوم ناجح گل گلی(ناجی)- پرویز ساکیانی
تیم پرسپولیس در مسیربهبهان(توقف به دلیل پنجرشدن مینی بوس)
ایستاده: شکوهی-سعیدی-کلیددار-مرحوم قماشی-ساکیانی-عبدالمحمد ساکیانی-مرحوم خریبط-چعب (راننده) رزاق گل گلی-حسین هیوری
نشسته: رازبان_تعبیرزاده_مرحوم رنگچی-ولید هیوری
ردیف عقب:حسن یزدانفر-رزاق گل گلی -ولیدهیوری-امیری-مرحوم غلامرضاخریبط-عبدالمحمد ساکیانی- عباس فیلی
ردیف جلو:عبدالحسین چنانی-مرحوم ناجح گل گلی-نوری شکوهی-مرحوم محسن قماشی-پرویز ساکیانی-احمدرازبان
ساکیانی در تیم پیشکسوتان شوش
برادران ساکیانی-زبیدی
عبدالمحمدساکیانی-برهان زبیدی-پرویز ساکیانی-سعیدزبیدی
آشنایی با پیشکسوتان شوش:پرویز ساکیانی
آشنایی با پیشکسوتان فوتبال شوش: پرویز ساکیانی مهاجم گلزن پرسپولیس ومنتخب شوش
نام: پرویز ساکیانی
تولد:4/8/1339
پست: هافبک – مهاجم
ویژگی های فنی : دریبل زن – سرزن- جاگیری عالی با توجه به بازیخوانی هم تیمی ها
تیم ها: پرسپولیس شوش- پرسپولیس دزفول- منتخب جوانان وبزرگسالان شوش
مربیان: عزیزدانیالی – ناصر دهنایی – عبدالعظیم کلید دار- علی تعبیرزاده –عبدالمحمدساکیانی – حسن یزدانفر-مرحوم ولی آبله رنگی – محمدرضادیناروند- حبیب چهارلنگی – غلامعلی حیدری – حبیب موسوی- سامی رازیان
افتخارات تیمی: قهرمان باشگاهی شوش سالهای 64-71- 73-74-قهرمان جام حذفی شوش سالهای 64-63-65نائب قهرمان شوش سالهای 58-67-68-69 مقام سوم شوش سال 66با پرسپولیس شوش – قهرمان جام شهید بقایی بهبهان با پرسپولیس شوش - قهرمان جام شهید سروندی با منتخب شوش – قهرمان استان خوزستان دردور دوم جام کشوری نصر با منتخب شوش
افتخارات شخصی: عضویت در منتخب جوانان وبزرگسالان شوش- گلزنی دردربی- کاپیتانی تیم پرسپولیس
آقای پرویز ساکیانی از بازیکنان سرشناس پرسپولیس محسوب می شود که نام خانوادگی شان با نام پرسپولیس شوش گره خورده است واز بازیکنان با تعصب این تیم محسوب می شود که تمام دوران ورزشی خود را دراین تیم سپری کرده است در راستای معرفی پیشکسوتان به معرفی ایشان می پردازیم:
شروع فوتبال
پرویز ساکیانی همچون هم نسالان خود مانند کلیددار،رضاچنانی،عبدالرضا عیدی،..... فوتبال اش را از کوچه پس کوچه های اطراف حرم شروع کرد وآن قدربه خاطرعشق به فوتبال محو بازی می شدند که گذر زمان را متوجه نمی شدند و در پایان بازی باید مخالفت وکتک خانواده را هم به جان می خریدند.
بعدها که زمین خاکی شوش میدان کنونی شبیه درست شوش شد به عنوان توپ جمع کن تیم پرسپولیس شور وشوق به فوتبال شان را نشان می دادند.
((وقتی از مدرسه می آمدیم کتاب ها را خانه می گذاشتیم وبا بچه ها به زمین خاکی رختشویی خانه پیش خانه مان (محل کنونی فروشگاه فرهنگیان) میرفتیم وتا شب بازی می کردیم بعد از بازی هم باید کتک ها را می خوردیم وشام هم گیرمان نمی آمد . همیشه من برای این که کتک نخورم مستقیم می رفتم سرپشت بام وخودمرا به خواب می زدم .خواهرم یک گوجه وخیاری در نان می گذاشت وبرایم می آورد و من زیر پتو یواشکی می خوردم واین کارها را به خاطر فوتبال انجام می دادم.))
((بعدها هم محل بازی مان روی موزائیک های موزه بود که تا پاسی از شب با بچه ها بازی می کردیم.))
((در میدان خاکی هم توپ جمع کن تیم بزرگسالان پرسپولیس بودیم و وقتی توپ پشت دروازه می رفت با دو توپ را می آوردیم وعمدا به پشت تور میزدیم که تور بلرزد و شوق ذوق مان به فوتبال را این طوری نشان می دادیم.))
جوانان پرسپولیس
پرویز ساکیانی که در محله ای پرسپولیس زندگی می کرد برای ادامه فوتبال باشگاهی به جوانان تیم مورد علاقه اش پرسپولیس پیوست و خیلی زود با نشان دادن توانایی های فنی اش کاندیدای محلق شدن به بزرگسالان قرمزها شد.
((در جوانان پرسپولیس که بازی می کردم در برابر تاج یکی از تکنیکی ترین بازیکنان این تیم را دریبل زدم که با استوک هایش روی رانم آمد که جای آن روی پای ماند،بین دو نیمه به آقای محمد علی دانیالی مؤسس تیم پایم را نشان دادم وگفتم : فلانی زدم ونمی توانم بازی کنم . که مرا پیش آقای نژند بردو موضوع را به او گفت .نژند آن قدر عصبانی شد گفت :تابلو باشگاه شان را گِل می گیرم .که با صحبت اطرافیان که در فوتبال این اتفاقات وجود دارد،آرام شد.))
منتخب جوانان شوش
پرویز ساکیانی به تیم منتخب جوانان شوش با مربیگری مرحوم ولی آبله رنگی دعوت شد اما به زعم خودش علیرغم آمادگی بالا در حق اش اجحاف شد ویک دقیقه بازی به او نرسید.
((با این که خیلی آماده بودم وهمه بچه ها می گفتند فیکسی به دلایل غیر فنی یک دقیقه به من بازی نرسید به نظرمن چون مربیان مان استقلالی بودند به من بازی ندادند.))
((تمام بازیکنانی که روز اول بازی نکردند بقیه بازی ها به عنوان اعتراض لباس نپوشیدند ولی من تمام بازی ها رامثل سربازی با لباس ورزشی روی نیمکت نشستم.))
پرسپولیس 58
اولین دوره مسابقات باشگاهی بزرگسالان شوش سال58 به نام جام انقلاب در چمن استادیوم تختی برگزار شد که پرسپولیس با شکست دادن رقیب سنتی اش استقلال در نیمه نهایی به فینال رسید که پرویز ساکیانی در این بازی یار مستقیم غلام حیدری بود که با انجام وظیفه اش در صعود پرسپولیس نقش بسزایی داشت هرچند در فینال باشکست در برابر تیم تازه تأسیس هما دست شان از جام کوتاه ماند.
((دربازی برابر استقلال آقای عزیز دانیالی به من گفت که باید امروز غلام حیدری را که بهترین بازیکن استقلال بود وتازه از تیم نیرو اهواز برگشته بود وبسیار آماده بود را بگیرم وبه من گفت کاری به بازی نداشته باش فقط او را کنترل کن و به من بسیار روحیه داد. در بازی هم چون من جوان وسرحال بودم هر کجا که توپ به غلام حیدری می رسید را قطع می کردم ویا توپ هایش را می زدم . با کنترل غلام حیدری که بهترین بازیکن استقلال بود آنها راشکست دادیم.))
خدمت سربازی
دوران سربازی پرویز ساکیانی با ناآرامی های اول انقلاب کردستان و شروع جنگ همزمان شده بود واو بعد از طی دوران آموزشی در شاهرود به کردستان اعزام شد و با شروع جنگ نیز در جبهه ایلام به پاسداری از مملکت انجام وظیفه کرد و دراین مدت از فوتبال دور بود هرچند در شوش نیز به علت جنگ فوتبال تعطیل شده بود.
پرسپولیس دزفول
پایان دوران سربازی پرویز ساکیانی با جنگزدگی مردم شوش همزمان شد واو به همراه خانواده به دزفول نزد اقوام شان مهاجرت کردند. درزمان جنگزدگی مسابقات باشگاهی شوش در هفت تپه برگزار شد وپرسپولیس تیم نداشت اما بعضی از بازیکنان این تیم همچون عبدالمحمد ساکیانی،طیارزاده یزدانفر،لیمن،پور صفایی به استقلال پیوستند و به پرویز ساکیانی هم پیشنهاد دادند که به انها ملحق شود که او به خاطر تعصب پرسپولیسی نپذیرفت وبه تیم پرسپولیس دزفول پیوست وبا این تیم نائب قهرمان جام حذفی دزفول شد.
پرسپولیس شوش
پرویز ساکیانی به همراه برادر بزرگوارشان به خاطر حضور طولانی ونقشی که در تیم پرسپولیس داشتند به شناسنامه این تیم تبدیل شده اند و در این مدت مدید پرویز ساکیانی با این تیم پرسپولیس به قهرمانی های مسابقات باشگاهی ،حذفی ،گلزنی در دربی و کاپیتانی رسید و توانست گل های بسیاری درمسابقات باشگاههای شوش و استانی برای این تیم به ثمر رساند.می توان او را گلزن ترین بازیکن دربی بعد از انقلاب نامید.
او که از بازیکنان متعصب پرسپولیس می باشد برد های استقلال وگلزنی در دربی را شیرین ترین خاطرات فوتبالی خود ، در پرسپولیس می داند.
((اگر من در فوتبال شوش پرویز ساکیانی شدم این کاررا پرسپولیس و مربیان آن انجام دادند.))
((ما بازیکنان پرسپولیس مثل یک خانواده بودیم و به قول یکی از دوستان فوتبال مانند یک زنجیر مارا به هم وصل می کرد.))
تماشاگران
((برای تیم های آماتور تنها دلگرمی و انگیزه بازی حضور تماشاگران بود که ما از آن برخوردار بودیم ومن از همه آنان تشکر می کنم.))
دربی
((دربی که 2-1 بردیم شیرین ترین بردبرای من بود که هم گل زد م وهم پاس گل دادم.))
((غلامعلی کلیددار توپی را از کنار سانتر کرد که من در غیاب مدافعان استقلال توپ را سینه استپ کردم که توپ اوج گرفت وقتی پایین آمد با قوزک پا توپ را گل کردم.))
((بعد از گل خیلی خوشحال بودم و بچه ها تیم روی من افتادند که حسین حیدری آمد شیطنتی کرد و گفت: پاشو با این گل مسخره ات !شما که بهترین گل را خوردید.اشاره به گل 40متری شاهرخ عالی پور))
((گل دوم را هم این بار من از کنار پا فریدون میرزایی به غلامعلی کلیددار دادم که او توپ را گل کرد.))
((با استقلال در هفت تپه بازی داشتیم که با گلی که استقلال از روی کرنر زد و حسین حیدری دروازبان را بدون توپ انداخت توی گل و مهاجم آنها توپ را گل کرد تا دقیقه 85یک برصفر عقب بودیم که من پشت قوس هیجده قدم دفاع استقلال را دریبل زدم وتوپ را نه به قصد گل اما شوت زدم در حالی که یزدانفر مرا از سمت راست صدا می زد که به او پاس بدهم و بعد از شوت یک (قدت برایا) هم بهم گفت، توپ سمت گل استقلال رفت ودروازبان هرچی کش آمد توپ را که کنار بود نگرفت من توپ را ندیدم گل بشود فقط صدا تماشاگران مان را شنیدم و دیدم تور استقلال تکان می خورد فهمیدم گل شده است.))
تلخ ترین برد
((تلخ ترین برد مان برد 4-0تیم قدرتمند کاغذپارس بود که علیرغم این برد استقلال با تفاضل یک گل قهرمان شد.))
بهترین بازی
((بازی با توحید که 4-0بردیم بهترین بازی ام بود که 2گل من زدم .))
((روز بازی با توحید در اداره محل کارم مجله ارزش ورزش را می خواندم که قسمت علمی مجله در مورد کالری میوه ها مطلب نوشته بود مثلا نارگیل 400کالری دارد من بعد از کار رفتم واز بازار نارگیل خریدم وطبق دستورالعمل مجله دوساعت قبل از بازی شیره آن را خوردم و موقع بازی با این که خیلی دویدم ودوگل زدم وخیلی هم خوب بازی کردم ولی هنوزانرژی داشتم ونمی دانم کی بازی تمام شد الان نمی دانم اثر شیره نارگیل بود یا من به خودم تلقین کرده بودم.))
بهترین بازی لیگ استان
((بازی برابر پرسپولیس بهبهان بهترین بازی ام بود که همه کاری کردم اما گلی نزدم.))
شیرین ترین قهرمانی
(( قهرمانی جام شهید بقایی که در فینال شاهین اهواز قهرمان جام حذفی کشور را شکست دادیم .))
تلخ ترین شکست
(( شکست به نفتون مسجد سلیمان در مجموع بازی های رفت وبرگشت که با اشتباه مسلم کمک داور در نگرفتن هندبازیکن نفتون بود که منجر به گل شد.))
بازی جنجالی
((بازی سرنوشت ساز با استقلال عمله تیمورنیاز به 4گل داشتیم تا دفیقه40دو بر صفر جلو بودیم که در یک صحنه من از پشت محوطه جریمه توپ رااز دفاع ردکردم ووارد هیجده قدم شدم که کاظم ملا ثانی با دو پا از پشت هردو پایم را زد که داور مرحوم عباسی پنالتی گرفت .تیم عمله اعتراض کردند که پنالتی نبود اگر هم بود پشت هیجده قدم بزنند و کاظم ملاثانی تیم را گوشه زمین زیر سایه دوتا درخت که پشت سکوها بودند و برچمن افتاده بود،برد وگفت بازی نمی کنیم که داور هم مجبور شد سوت پایان بازی را بزند و بازی سه بر صفر بشود و ما که نیاز به 4گل داشتیم ودر یک نیمه دو برجلو بودیم وپنالتی هم گیرمان آمده بود با این ترک میدان ، قهرمانی را از دست دادیم.))
داوری بحث برانگیز
((آخرین بازی باشگاهی مان با شاهین شوش بود که اگر 6گل می زدیم قهرمان می شدیم داور وسط آقای فیلی بود ویکی از کمک هایش آقای جعفر دیناروند بود تا دقیقه 70با پنج گل جلو بودیم سه تا از گلها را گپی نژاد دروازبان این تیم خورد که به مربی شان گفت : من را بذار دفاع تا نگذارم دیگر گل بزنند که دوتا گل دیگه هم خوردند.
دقیقه 85 کرنری گیرمان آمد که توپ را گل کردیم داور به سمت وسط زمین رفت یعنی گل شده که در این لحظه کمک آقای دیناروند بی دلیل پرچم را بالا یرد وگل را مردود اعلام کرد وداور نظر او را تأیید کرد و در اعتراض ما می گفت چون کمک گرفته نمی توانم نظرم را عوض کنم.))
محرومیت
((دربازی با تیم شاهین شهرک بهرام که همه تیم ها را شکست داده بود وآن سال قهرمان شد تا دقیقه نود یک بر صفر عقب بودیم و هر کاری می کردیم گل نمی زدیم من خودم 5تا تک به تک خراب کردم تا این که دقیقه نود گل مساوی را زدم در حال شادی بودم که مرحوم عباسی به خاطر شادی که به نظرم معمولی بود به من اخطار داد.
یک روز که طبق معمول برای تماشای بازی های باشگاهی به استادیوم رفتم ،دیدم داور مرحوم عباسی است بین دونیمه به رختکن داوران رفتم واز آقای عباسی دلیل اخطارم را پرسیدم که در این بین با هم درگیری لفظی پیدا کردیم که با وساطت غلامعلی حیدری از هم جدا شدیم که آقای عباسی به کمیته داوران گزارش داده بود.
اهواز خانه خواهرم بودم که ظهر یوسف بشکار دنبالم آمد که بیا بریم امروز جلسه کمیته انضباطی داری و من به و گفتم: چه بیام چه نیاییم مرا محروم می کنند که با اصرار یوسف بشکار دست زن وبچه ام را گرفتم وبه شوش آمدم
در جلسه کمیته انضباطی آقای جعفر دیناروند رئیس کمیته داوران به من القاء می کرد که به داور فحاشی کرده ای و درگیرشده ا ی و هرچی من می گفتم نمی پذیرفتند و گفتم اگر غلام حیدری تأیید کند به عباسی حمله کرده ام حرفی ندارم .درپایان من نیز با خود جعفر دیناروند در گیری لفظی پیدا کردم و از جلسه بیرون آمدم ونتیجه جلسه هم 6ماه محرومیت نا حق به دلیل حمله به داور برای من بود.))
حاشیه
((قبول دارم بازیکن حاشیه ای بودم اما درچهارجوب مسائل فنی مثلا اگر بازیکنی کورس می بستم شاید مانع اش می شدم ،یا کسی ازم رد می شد خطا می کردم ویا برای جلوگیری از حمله حریف خطا می کردم ولی هیچگاه حرف زشت یا رکیک یا توهین از دهانم خارج نشد واین را می توانید از بازیکنان رقیب مان در شوش واستان بپرسید.))
منتخب شوش
پرویز ساکیانی به غیر دور اول منتخب بعلت سربازی ودوره اول بازی های جام کشوری نصر که به دلیل محرومیت کمیته داوری شوش در تیم منتخب حضور نداشت دیگر در تمام ادوار بازی های منتخب در لیست نهایی تیم جای داشت واز این حیث جزء بازیکنان با دوام فوتبال شوش محسوب می شود ودر آخرین بازی های منتخب در درود جام نصر نیزبرای آخرین بار لباس این تیم را برتن کرد.
((شیرین ترین لحظات زندگی ام حضور دراردو ها ومسافرت های تیم منتخب و پرسپولیس و حتی الان با تیم پیشکسوتان بوده است.))
((آقای چهارلنگی بازیکنان هفت تپه را بدون حضور در تمرین بازی می داد قبل از یک بازی منتخب داشتم لباس عوض می کردم که برادر بزرگتر م عبدالمحمد گفت: لباس نپوش .غلامعلی حیدری متوجه شد ودلیلش را از عبدالمحمد پرسید که به او گفت : شما اگر کسی تمرین نیایید بازی می دهید ؟ که غلام گفت: نه،چطور مگه ؟ عبدالمحمد به او گفت : چرا این چند بازی ابراهیم حسینی را که مرتب تمرین می آید بازی نمی دهید ؟ولی چرا بازیکنان هفت تپه که تمرین نمی آیند را بازی می دهید؟ غلام گفت: بپوشید امروز بازی می کند.این اعتراض ما باعث شد ابراهیم حسینی به حقش برسد ودرترکیب تیم جای بگیرد.))
((در یکی از تمرینات تیم به مربیگری موسوی حدود 70بازیکن از تیم های مختلف برای تمرین انتخابی آمدند واو دوتا میله گذاشت بین هیجده قدم و وسط زمین وبازیکنان را گذاشت دور این میله ها بدوند و هرکدام از بازیکنان را می شناخت بیرون می کشید
در یک تمرین نیز بازیکنان را گذاشت به دروازه شوت بزنند یکی از بازیکنان که الان مرحوم شده است ودر اصل دروازبان بود توپی را که برایش انداختند به تیر افقی دروازه زد وموسوی دست دور گردنش گذاشت واورا کنار کشیدواین صحنه دستاویز ناصر طیارزاده شد که با آن بازیکن شوخی کند وبه او بگوید :حتما بهت گفته عجب بازیکنی تا الان کجا بودی ؟ عجب بازیکنی کشف کردم ؟.....))
((در مسابقات منطقه ای جام نصر دردورود تنها رقب مان تیم منتخب دورد بود که تادقیقه88 مساوی بودیم که توپی از راست پرویز حسنوند به من داد و من از کرنر تا هیجده قدم دوتا مدافع حریف را جا گذاشتم وبا دروازبان در گوشه هیجده قدم تک به تک شدم چون زاویه رابسته بود توپ را به حسن مانگری که بین نقطه پنالتی و خط دروازه رو به گل حریف تنها بود پاس دادم که حسن آمد توپ را رباح ماجری (تکنیکی) بزند که سایه توپ را زد( بوش رفت) و آه از نهاد همه ما برخاست وباعث شد بازی به روز آخر وگل شماری بکشد.))
((بعد از بازی با دورود آقای دبیریان رئیس وقت هیئت فوتبال شوش وسرپرست تیم گفت چرا خودت توپ را نزدی؟ که غلام حیدری مربی تیم گفت: بهترین کار ممکن را کرد تقصیر آن فلان فلان شده است و به حسن مانگری بدوبیراه کرد .حسن نیز آن شب خیلی گریه کرد وشام هم نخورد و حسین به طرفداری از حسن با غلامعلی حرفش شد و حسین تهدید کرد که او وحسن به شوش برمی گردند که بچه ها آنها را آشتی دادند.))
((بازی فردامان با ایلام بسیار حساس بود شب مربیان و بچه های تیم بیرون خوابگاه زیر انداز پهن کرده بودیم ودورهم نشسته بودیم ،غلامعلی کلیددار پیشنهاد کرد با مربی تیم ایلام حرف بزنیم تاروبروی ما خیلی جدی بازی نکنند.بچه ها رفتند ومربی ایلام را که از پا می لنگید را آوردند وبا اوصحبت کردند وقبول کرد فردا هرچقدر گل بخواهید می توانید به ما بزنید در حال رفتن بود که غلام حیدری پشت سرش بلند شد واداء راه رفتن او را که می لنگید را درآورد.ما اول فکر کردیم متوجه نشده است ولی بعد از این که غلام حیدری رفت خوابید آمد به ما گفت :برید به مربی تان بگویید فکر نکند من کودنم ونمی فهمم الان اگر راست می گویید فردا ما را ببرید.
فردا روز بازی هر کاری کردیم بیش از دوگل به تیم ضعیف ایلامی نزدیم وبه خاطر تفاضل گل کمتر صعود نکردیم.))
بازیکنان برتر فوتبال شوش از دیدگاه پرویز ساکیانی
گلر: سهراب الفتی
دفاع: غلامعلی کلیدار،فریدون میرزایی، علی اکبر اتابک،محمود رازبان
هافبک: عبدالمحمد ساکیانی،محمود کیارسی،ابراهیم حسینی
فوروارد:غلامعلی حیدری، گرگین والی،حمیدامیری،عبدالحسن چنانی
بازنشستگی: پرویز ساکیانی بعد از نزدیک دو دهه بازی های خاطر انگیز برای تیم پرسپولیس و منتخب با بالا رفتن سن ناچار به خداحافظی از فوتبال شد.
((بعد این همه سال فوتبال دیگر از فوتبال رسمی وباشگاهی اشباع شدم و استقلال هم به مسابقات استانی رفته بود دیگر انگیزه آن چنانی نداشتیم وقهرمانی های بعد از استقلال دلچسب نبود.))
پس از بازنشستگی
با تشکیل تیم پیشکوتان شوش در دهه هفتاد پرویز ساکیانی بعد از خداحافظ ازفوتبال به این تیم پیوست ودر تمرینات منظم این تیم حضورفعال دارد ودر بازی های دوستانه وتورنمنت های پیشکسوتان برای این تیم به میدان می رود.
امسال نیز بازیکنان سابق پرسپولیس تیم پیشکسوتان این تیم را تشکیل داده اند وساکیانی از مهره های ثابت این تیم است.
وضعیت کنونی
پرویز ساکیانی هم اکنون بازنشسته آموزش وپرورش وساکن شوش می باشد. وی دارای سه فرزند دودختر که هردو متآهل هستند ودرمشهدودزفول ازدواج وزندگی می کنند و یک پسر بنام مرتضی می باشد که امسال در دانشگاه افسری نیروی هوایی پذیرفته شده است.
سخن پایانی
((ازتمام کسانی که در دوران فعالیت ورزشی ام برایم زحمت کشیدند علی الخصوص برادر بزرگوارم عبدالمحمد ساکیانی و تمام مربیان ازجمله عزیز دانیالی،مرحوم رنگچی،محمدعلی دانیالی و حسن یزدانفر سپاسگزاری می کنم ودست آنها را می بوسم واز خانواده ام که تمام سختی های فوتبال( اردو ومسافرت ها) را تحمل کردند کمال تشکر رادارم.))
مانیز برای آقای ساکیانی و خانواده محترم شان آرزوی سلامتی و موفقیت داریم.
مطالب مشابه :
برگزاری دوره ضمن خدمت دوره ضمن خدمت هادیان بصیر آموزش وپرورش منطقه شاوور
انعکاس اخبار شوش دانیال بصیر آموزش وپرورش شوش را از خبرگزاری و سایت های
جزئیات آزمون استخدامی آموزش و پرورش و 26 هزار معلم حق التدریس در کشور
اشتغال و کارآفرینی در شهرستان شوش جزئیات آزمون استخدامی آموزش و پرورش و 26 هزار سایت شوش ;
بانک نخبگان و دانش آموختگان عالی شهرستان شوش دانیال (ع)
بانک نخبگان و دانش آموختگان عالی شهرستان شوش دانیال آموزش زبان سایت نخبگان شهرستان
برگزاری نمایشگاه عکس دفاع مقدس در محل ستاد اسکان فرهنگیان منطقه شاوور
انعکاس اخبار شوش دانیال آموزش وپرورش منطقه شاوور خبرگذاری و سایت های مختلف
نوستالژی: جوانان وبزرگسالان پرسپولیس دهه50منتخب بزرگسالان شوش دهه60
اطراف شوش دانیال از استان آموزش وپرورش وساکن شوش سایت آموزش
نوستالژی فوتبال : شمشیر دهه60
آقای علی دیناروند هم اکنون بازنشسته آموزش وپرورش وساکن شوش شوش دانیال سایت آموزش
شعر در مورد آزادی خرمشهر
یادایام"موزه آموزش وپرورش کرمانشاه" وب سایت استاندار محترم جناب مهندس رضایی بابادی .
قصه ی تلخ مرا........می دانند.
پورتال آموزش وپرورش سایت آوازک تور استان خوزستان شهرستان شوش دانیال ع شهرحر به شماره
برچسب :
سایت اموزش وپرورش شوش دانیال