اصفهان، شهر سازگار با اقلیم
مقدمه
درطی قرون مختلف، اقلیم مناطق و چگونکی تسلط بر آن مهم ترین مساله در
نحوه ی استقرار و ایجاد مجتمع های زیستی بوده است. انسان به طور فطری
همواره در تلاش بوده است که فضای زندگی خود را در مکان هایی بنا کند که
منابع طبیعی موجود در جغرافیای محل پاسخ گوی نیازهای اکولوژیک او باشند.
زیرا ادامه ی زندگی مرهون وجود وضعیت مساعد برای فیزیک بشربوده و آب و
اقلیم (به ویژه منابع آب شیرین ) دراین میان نقش ویژه ای ایفا می نمایند.به
همین دلیل است که بیش تر شهرهای تاریخی بزرگ جهان در کنار رودی پرآب که
باعث برکت و پیشرفت آن ناحیه می گردد،طراحی و ساخته شده اند.
در ایران شهرهایی نظیر اصفهان و در خارج ازایران،مسکو، هامبورگ ،پاریس و
لندن از شهرهایی می باشند که با توجه به اقلیم محل و کاملاًمتأثرازآن شکل
گرفته اند و حتی تاثیرعوامل اقلیمی را در شکل گیری فرم بناها و جزئیات
معماری آن ها نیز می توان مشاهده کرد.
این موضوع به ویژه در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی و درمناطق گرم وخشک اهمیت و شکل ویژه ای می یابد.
اقلیم و معماری
درک معماری هر عصر و هرمنطقه، نیازمند آگاهی ازچگونگی تطابق جزئیات آن با
اقلیم خاص منطقه است. معماری هرگز نمی تواند منفصل ازشرایط بافت پیرامون
خویش، چه طبیعی و چه مصنوعی، باشد. بنابراین هر موقعیت جغرافیایی با توجه
به شرایط اقلیمی آن محیط، معماری خاصی را می طلبد. بافت شهری،فرم بنا و نوع
مصالح درهریک ازمناطق،درتطبیق کامل با شرایط اقلیمی ست که بهترین کار کرد
خود را می یابند.
عواملی که برشرایط اقلیمی یک منطقه اثر می گذارند،عبارت اند از:زاویه ی
تابش خورشید،عرض جغرافیایی، یعنی دوری و نزدیکی ازخط استوا،شدت جریان وجهت
بادهای فصلی،وجود آب،رطوبت،و گیاه در منطقه،ارتفاع از سطح دریا و ناهمواری
های سطح زمین(۳) .
در همین ارتباط و با توجه به مواردی که بیشترگفته شد،معماری سنتی ایرانی
پاسخی معمارانه و درخوربه طبیعت و اقلیم داده و در همه ی دوره ها
ایجادآسایش برای فرد در فضا و حفظ آن را مد نظر قرار داده است.چنان که در
معماری سنتی ایران می بینیم،درشهرهایی همچون یزد معماری هم خوان با اقلیم
برای غلبه برآب وهوای بسیار گرم منطقه و در شهرهایی مانند کرمانشاه طراحی
معماری با توجه به اقلیم سرد آن شکل گرفته است. توجه به عوامل اقلیمی را در
مناطق دیگر مانند شمال، جنوب و حاشیه ی خلیج فارس نیز می توان مشاهده
کرد.
در ایران آنچه گنجینه ی طراحی اقلیم ست، طیف وسیعی از طراحی های معمارانه ی
فضاهای مسکونی دائم نظیرخانه،فضاهای عمومی مثل بازار،مسجد و مدرسه تا
فضاهای شهری را شامل می شود که نه تنهاجنبه های فرمال و کیفی فضا،بلکه
انتخاب نوع مصالح،رنگ،سازه و…را نیز دربرمی گیرد.سیردر این دامنه ی وسیع و
ازیک خانه به فضاها و گذرهای شهری و تغییرمقیاس ازجزء به کلان، به زیبایی
هرچه تمام تر،معماری بوم آورد منطقه را با توجه به عوامل زیست شناختی
انسان و فعالیتهای او در کنارعوامل اقلیمی منطقه به همراه داشته است.زیرا
انسان و نیازهای او عامل اصلی در چگونگی شکل گیری معماری می باشند و یکی
ازاصلی ترین اهداف درطراحی ساختمان، تأمین آسایش فیزیکی کاربران است.
با نگاهی به نتایج بررسی های انجام گرفته در معماری سنتی،به نظر می رسد
کلیه ی تکنیک های طراحی هم خوان با اقلیم که امروزه درطراحی بناها مورد
توجه قرار دارند،درمعماری سنتی سرزمین ما،به خصوص درمناطق کویری مانند شهر
اصفهان بسیار مورد توجه قرار گرفته اند.(۴)چگونگی دراختیار گرفتن این
عوامل و استفاده از آنها در راستای ایجاد شرایط آسایش انسانی،روش هایی را
پدید آورده که در معماری قدیم شهراصفهان-و با مد نظر داشتن این که عوامل
جغرافیایی تأثیرگذار بر منطقه و شهراصفهان مربوط به اقلیم گرم و خشک می
باشند-لحاظ گردیده و اصفهان را به صورت شهری سازگار با اقلیم جهانیان معرفی
می نماید.
از مسائل مهم مربوط به شهرسازی که با اقلیم و جغرافیای منطقه نیز در پیوند
بوده و از آن تأثیر می پذیرفته،جهت قرارگیری خانه،یا به زبان استاد
پیرنیا،«رون» با توجه به جهت تابش نور خورشید بوده است. رون اصفهان جهت
شمال غربی -جنوب شرقی داشته و از وضعیت آب وهوا،چگونگی تابش،جهت وزش باد
مطبوع،توفان و… ومکان قرارگیری و جنس زمین تأثیر می پذیرفته است.جهت
قرارگیری دراین منطقه باعث مهارشدن و به حداقل رسیدن نفوذ گرمای ناشی
ازتابش آفتاب دربعدازظهر می شود.
بافت شهری در این نواحی،به هم فشرده است و ابنیه متصل به هم
هستند.اصولاًهیچ فضای شهری نامحصوری در اقلیم گرم وخشک وجود ندارد. زیرا
محافظت از فضای نامحصور در مقابل اوضاع نامساعد اقلیمی ممکن نیست.میدان های
شهری مانند میدان نقش جهان نیز همچون دیگر فضای شهری مناطق گرم و خشک
کاملاً از چهار طرف محصور هستند. کار کرد مرکز محلات نیز دقیقاً مانند مرکز
شهر، ولی در مقیاسی کوچکتر بوده است و اتصال مراکز محلات از طریق گذرها
بوده است، که در بعضی قسمت ها با ساباط پوشیده می شده است. در اطراف هر
مرکز محله،یک یا چند مسجد،یک حسینیه ی سرباز یا سرپوشیده، پک یا چند
مغازه،یک حمام و گاهی در محلات بزرگ ترآب انبار،مدرسه و کاروان سرا
قرارداشته است.
به طورکلی،ویژگیهای فرم بنا در مناطق گرم وخشک را به این شرح می توان دسته بندی کرد:
ا-کلیه ی بناها به صورت کاملاً درون گرا و محصور طراحی شده اند؟
۲-کلیه ی بناها دارای حیاط مرکزی ( به جزحمام)و اغلب دارای زیرزمین، ایوان و بادگیربوده اند؟
۳-کف ابنیه و به خصوص حیاط، پایین تر از سطرمعابرقرار می گرفته است:
۴-ارتفاع اتاق ها نسبتاً زیاد بوده؟
۵-تاق ها غالباً قوسی و گنبدی بوده اند:
۶-دیوارها نسبتاً قطور بوده اند.
نقشه ی ۱:نقشه ی اقلیمی ایران.(۵)
نقشه ی ۲:نقشه ی بازار و میدان نقش جهان اصفهان.(۶)
هریک ازاین موارد، دلایل خاص خودش را داشته،ولی مهم ترین آن ها ایجاد فضای
مساعد دراقلیم گرم وخشک در راستای تامین آسایش انسان های ساکن دراین منطقه
بوده است و به نظر می رسد همه یا دست کم بیش تر تکنیکهای طراحی هم خوان
با اقلیم که امروزه در طراحی بناها مورد توجه قرار دارند، در معماری سنتی
ایران، به خصوص در مناطق کویری مانند شهر اصفهان، مورد استفاده قرار می
گرفته اند. دکتر قبادیان مجموعه ی این تکنیک ها را در یک دسته بندی کلی
چنین معرفی می کند
-استفاده از آب و گیاهان.
-تهویه ی طبیعی.
-در نظر گرفتن بادشکن.
-نحوه ی تقسیم بندی و طراحی فضاهای داخلی و خارجی.
-به کارگیری دیوارها و پنجره های خورشیدی.
-محافظت بنا توسط زمین.
-ایجاد سایه در مقابل خورشید
-ایجاد پوسته ی حرارتی
در ادامه به شرح و بررسی اجمالی هر یک ازاین وارد می پردازیم:
استفاده از آب و گیاهان
درکشورایران که بیش ترمناطق آن دارای اقلیم گرم و خشک می باشند،آب همواره
مقدس ترین عنصرطبیعت بوده و به باور بیش ترادیان،آب سرچشمه حیات است و
زمانی که با درخت سرو که تمثیل جاودانگی ست ادغام می گردد، قداست ویژه ای
می یابد.شاید به همین دلیل است که دراصفهان موقعیت شهرنسبت به رودخانه به
شکلی در نظرگرفته شده که رودخانه یکی ازارکان اصلی استخوان بندی شهراصفهان
را تشکیل می دهد.
وجود محورآبی زاینده رود و بیشه های سرسبزاطراف آن درتلطیف آب وهوای محل
بسیارمؤثربوده و تقسیم آب و رودخانه به مادی ها و نهرها برای آبیاری اراضی و
باغ ها،باعث شده که سبزینگی و لطافت گیاهان درنقاط حاشیه ای شهر نیز
گسترش یابد. درواقع،مادی ها همانند مویرگ، رطوبت را درتمام شهر گسترانیده و
سبزینگی را به داخل فضای شهری می کشانند.
درمعماری ایرانیان قدیم،کنارهم نهادن دو عنصر آب و گیاه ،باغ ایرانی را
پدید آورده که تمثیلی از بهشت بر روی زمین است، به خصوص در مناطق گرمسیری
باغ اهمیت ویژه ای داشته و درخت نیز به عنوان عامل گیاهی و حیاتی مورد
احترام مردم بوده است. ایجاد انواع فضاهای سبز در ارتباط با آب درشهرهای
کویری ایران از جمله در اصفهان معمول بوده است؛ چنان که در شکل گیری
استخوان بندی شهر صفوی، وجود محورچهارباغ عمود بر محور رودخانه ی زاینده
رود، به پدید آمدن مجموعه ی باغ ها و فضاهای سبزی منجر گردیده که هنوزهم
نقشی اساسی در تعریف شهر به عهده دارد.
علاوه بر ایجاد باغ های بزرگ در شهر سازی شهراصفهان،نمونه های کوچک آن در
مقیاس خرد، یعنی در خانه ها که کوچک ترین واحد شهری می باشند نیز مورد توجه
قرار گرفته، چنان که باغچه ها، گودال باغچه ها، و نارنجستان های شهرهای
کویری نظیراصفهان،همان تأثیر باغاهای بزرگ در مقیاس کلان شهری را دارند.
از آن رو که ظرفیت حرارتی و گرمای ویژه ی آب نسبت به دیگر اجسام روی کره ی
زمین بیشتراست،وجود منابع آب در اقلیم منطقه باعث اعتدال درجه ی حرارت در
طی شبانه روزمی شود و در یک اقلیم کوچک مانند خانه نیز می تواند نوسان
درجه ی حرارت را کاهش دهد. هوای مرطوب نیز به دلیل وجود ذرات بخار آب،
بهتر می تواند حرارت را در خود ذخیره کند. به همین دلیل،معماران قدیم با
طراحی حوض هایی با اشکال مختلف هندسی نظیر شش ضلعی یا دوازده ضلعی و
مستطیل با تناسبات طلایی و حتی حوض گرد و یا کشاندن عامل آب به وسیله ی
حوض خانه و قنات به درون خانه ها،برزیبایی و لطافت فضای خانه می افزودند.
وجود گیاهان و درختان ازشدت گرما در خانه ها می کاست و با ایجاد رطوبت،
هوایی مطبوع فراهم می ساخت و باعث ایجاد سایه می گردید که خود ازحرارت
بسیارآفتاب می کاهد.طراحی باغچه ها و حوض ها و آب نماها درخانه های قدیمی و
کاشت درختان میوه هایی همچون نارنج، لیموترش،لیموشیرین و نارنگی که در
فصول مختلف سال زیبایی خود را حفظ می کنند، درخانه های مناطق کویری معمول
بوده است.کاشت گیاهانی مانند خرزهره برای دفع حشرات و انواع گل ها مانند
یاس،زنبق سفید، نیلوفر، درخت پیچ، و … نشان از توجه طراحان قدیم به جزئیات
فضاهای زیستی دارد. این طراحان از درختان همیشه سبز یا سوزنی برگ مانند
کاج و سرو،برای سد کردن بادهای زمستانی و برای محافظت ساختمان و محیط
اطراف آن،و ازدرختان برگ ریز در سمت جنوبی خانه برای استفاده از سایه ی آن
ها درتابستان و بهره گیری ازآفتاب زمستان استفاده می کردند.همچنین
استفاده از بوته های کوتاه نیزدرهدایت باد مؤثر بوده و باعث کاهش گرد و
غبارانتقال صورت و تصفیه ی هوا می شده است. ایجاد ارتباط بصری میان اتاق
ها و حیاط، علاوه بردید مناسب و دلگشا به طبیعت ،هوای مطبوع را نیزبه داخل
خانه هدایت می کرده است.
پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
**کارشناس ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
۳-بررسی اقلیمی ابنیه ی سنتی ، وحید قبادیان،۲۱٫
۴-طراحی اقلیمی، قبادیان، فیض مهدوی، ۵٫
۵-بررسی اقلیمی ابنیه ی سنتی وحید قبادیان،۳۶٫
۶-مهندسان مشاورنقش جهان، پارس.
۷- اقلیمی ،قبادیان،فیض مهدوی ،۵٫
باد و باد شکن
اختلاف درجه ی حرارت و فشارهوا در حین دوران کره ی زمین باعث جابه جایی هوا و ایجاد باد می گردد.
بسیاری ازشهرها و روستاهای نواحی کویری ایران زمین،با توجه به موقعیت باد
طراحی شده اند؟بدین ترتیب که کل شهر، ساختمان ها،بازشوها و بادگیرها به سمت
باد مطلوب و خنک بنا شده اند:که این امر ضمن آن که ورود گرد و غبار را سد
می کند،باد مطلوب را به درون شهر و ساختمان ها می کشد. در قدیم ارزیابی
جهت و شدت باد غالب در تقسیم بندی عملکردها و طراحی شهری اهمیت ویژه ای
داشته، چرا که باد در انتقال صوت،آلودگی هوا و بو نیز مؤثراست. توجه به
کارکرد باد در طراحی محوطه و ساختمان نیزنقش تعیین کننده ای دارد(۱)،با
قرار دادن درختان سوزنی برگ(مانند کاج و سرو)،بادشکن،پستی و بلندی زمین و
یا ابنیه ی مجاور،می توان جلوی باد مزاحم را گرفت و در صورت لزوم باد
مساعد و مطلوب منطقه را به سمت دلخواه هدایت کرد.فرم بنا و جهت بازشوها
دراقلیم گرم و خشک به صورتی بوده که باد مطلوب به وسیله ی بازشوهای بزرگ
به داخل هدایت شود و ازسمت دیگرازسقف اتاق خارج گردد.توجه به جزئیات بنا
ازجمله جهت قرارگیری پنجره ها برای استفاده ازنسیم تابستانی و استفاده از
دیوارهای الحاقی،پیش آمدگی ها و کرکره ها برای هدایت بادهای تابستانی و
تهویه ی هوا،همچنین استفاده از هواکش های سقفی و بادگیرها به منظورتهویه ی
عمودی هوا دربناهای سنتی،از موارد خاص مورد توجه طراحان قدیم بوده است.
عوارض زمین نیزدرجلوگیری یا هدایت باد به سمت ساختمان مؤثراست.درسایت هایی
که زمین مسطح است،با قراردادن یک حیاط مرکزی دربخش میانی ساختمان می توان
نور،حرارت خورشید و هوای تازه را به درون بنا هدایت کرد.این مساله در
اصفهان که دارای ناهمواری های زیادی نیست، مورد توجه بوده است.
تهویه ی طبیعی
با توجه به اقلیم گرم وخشک منطقه ی اصفهان،معماران و طراحان سنتی کوشیده
اند برای حل مساله ی تهویه و ایجاد برودت و هوای خنک مناسب درخانه ها
تمهیداتی بیندیشند.برای این منظور،ازتکنیک هایی استفاده کرده اند که هم
زمان با به کاربستن یک راه حل،چند نیاز برآورده می شد و بدین ترتیب انسان
ازقید تسلط طبیعت رها می شد.
درمناطق کویری،چگونگی شکل گیری گذرهای شهری برای مبارزه با گرما و آفتاب
کویر،و هدایت باد مناسب در راستای تهویه ی مسیرهای شهری بوده است.
ساباط،عنصرشاخص فضای شهری کویری به عنوان یک عنصراقلیمی سازه ای در سرمایش
گذرهای شهری نقش به سزایی داشته است.شریان های پرپیچ وخم بافت گرم وخشک
غالباً درمسیر یک خط شکسته امتداد داشته اند و مسیرحرکت بادهای محلی را
تعریف می کنند و از خشکی و گرمای هوای تابستان به میزان زیادی می کاهند.به
علاوه،با وجود ساباط ها باد در گذرها کانالیزه و جهت دارشده و با تغییر
تدریجی عرض گذر،سرعت آن نیز تغییر می یابد و بدین ترتیب،ازدمای هوای
دیوارها کاسته می شود.بدین ترتیب،ساباط جریان هوا را سرعت بخشیده و دمای
ذخیره شده دردیوارها را نیز کاهش می دهد.
همحنین، افراد با عبور از گذرهای متراکم شهری و رسیدن به محوطه های باز
نظیر میدان ها، میدانچه ها،مراکز شهری و محلی، ناگهان با موقعیت دیگری در
دل شهر کویری روبه رو می شوند. نکته ی خاصی که با وارد شدن از گذرهای تنگ
به میدانی بزرگ نظیرمیدان نقش جهان با آن روبه رو می شویم،آن است که علاوه
بر ایجاد فضای بسیار زیبا با معماری ویژه، هوای لطیف و مناسبی نیز بر فضا
حاکم است که بسیاراعجاب انگیز می باشد. مکان یابی میدان ها با توجه به جهت
باد غالب منطقه و همچنین استفاده از عنصر آب به شکل حوض های بزرگ و آب
نماها بر لطافت هوای میدان می افزاید.
در مقیاس خرد شهری نیز،حیاط با سبزینگی و حوض آب موجود و ایوان های مشرف به
آن، تهویه طبیعی مناسب فراهم آورده است. همچنین شکل گیری گودال باغچه
،پادیاو و حوض خانه ها در سطحی پایین تر از سطح زمین ( برای سوارشدن آب
کاریز بر آن) جایگاه خنک و دلچسبی را برای تابستان گرم و سوزان فراهم می
آورد.استفاده از بادگیرها درخانه ها،آب انبارها و کاخ ها معمول بوده و با
توجه به جهت وزش باد، هوای خنک را به درون هدایت می کرده و از گرمای هوای
مرکزخانه می کاسته است.
معمولاً بادگیرها با توجه به ارتفاع و جهت باد مطلوب طراحی و اجرا می شده
اند. بعضی ازبادگیرها فقط با جابه جایی هوا، و برخی ازطریق جابه جایی و
تبخیراین عمل را انجام می دهند.درخانه های چهارفصل که دارای حیاط مرکزی
هستند،معمولاً بادگیر در قسمت تابستان نشین ساختمان احداث می شود و با
تالار اصلی یا سرداب یا زیرزمین مرتبط می گردد.
تهویه ی طبیعی هوا درخانه های سنتی ایرانی و به ویژه دراصفهان،با ایجاد
هوای قابل تنفس درداخل ساختمان در راستای سلامت،کاهش میزان تبخیر در پوست
بدن انسان و همچنین خنک کردن حجم ساختمان، آسایش فیزیکی را برای انسان به
همراه داشته و بدین ترتیب به مهم ترین مشکل در اقلیم گرم وخشک که همان گرما
می باشد، غلبه می کرده است.
سایه درمقابل نورخورشید
نور خورشید همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی یک بنا مورد نیازاست، اما از
آن جا که این نور سرانجام به حرارت تبدیل می شود، باید میزان تابش را با
توجه به نیاز و اقلیم منطقه کنترل کرد. شدت تابش بر سطوح مختلف،بستکی به
جهت،رنگ، مصالح و سرعت جریان هوای پیرامون دارد(۲).
با ساخت بافت های متراکم،تلاش شده که بیش ترین سایه ی ممکن برسطوح خارجی
ایجاد گردد.بافت شهری اصفهان عموماً متراکم و گذرها و معابرباریک و گاه
نامنظم می باشند.این خصوصیات علاوه بر سرعت بخشیدن به حرکت هوا و کاهش دمای
جداره های شهری،با ایجاد سایه به دلیل بلند بودن جداره های کاه گلی،انسان
را ازتابش مستقیم آفتاب در امان می دارد و همچنین باعث ایجاد انسجام و
وحدت بصری در بافت تاریخی می گردد.
وجود ساباط ها برروی گذرها و یا آب انبارها برای ایجاد سایه و رفع خستگی از عناصر ویژه ی معماری اقلیم گرم و خشک می باشد.
ازدیگرخصوصیات معماری هم خوان با اقلیم،یکی هم آن است که افزون برغلبه بر
نورنامناسب،نورمناسب را نیز به صورتی چشمگیرو جالب مورد استفاده قرار می
دهد و بدین ترتیب بر زیبایی فضا می افزاید.
درمعماری ایرانی معمولاً نورازدو طریق به فضاها راه پیدا می کرد:
۱-مستقیم از حیاط
۲-غیرمستقیم ازطریق نورگیرهای سقفی
فضاهای عمومی شهری نظیرمسجد و بازار نیزازاین قاعده مستثنا
نیستند.استفاده از نورگیرهای سقفی با پنجره های مشبک،نور مناسب و زیبا را
برروی کاشی کاری ها و کاربندی های مساجد و بازارها بازتابانده و بر زیبایی
این فضاها افزوده است.بازار سرپوشیده ی بزرگ اصفهان با روزنه هایی برای
کنترل نورمناسب و جلوگیری از آفتاب گرم تابستان و ایوان هایی درمقابل مغازه
ها که به خریدار فرصت استراحت در سایه را می دهد،علاوه بر روشن کردن
فضا،تهویه ی مناسبی را نیز فراهم آورده است.برخی از مغازه ها نیز دارای
زیرزمین بوده اند که عمدتاً برای انبار کالا و استراحت حجره داران در فضای
معتدل شان استفاده می شده اند.
در مساجد ،مدارس و کاروان سراها در اقلیم گرم و خشک،حیاط مرکزی فضای درون
را در برابرعوامل اقلیمی محافظت کرده و وجود حوض آب در حیاط و آب پاشی صحن
درتعدیل هوا مؤثر بوده است. بدنه ی این بناها نیز همچون قطعه ای از بافت
کل شهر،با ساختمان های مجاور تلفیق شده و نوسانات درجه ی حرارت در
بیرون،کم ترین تأثیر را در فضای درون دارد.به دلیل اهمیت مساجد به عنوان
مهم ترین بنا درشهرهای اسلامی و به منظور فراهم کردن شرایط آسایش روحی و
فیزیکی نمازگزاران در تابستان، ارتفاع مساجد به خصوص گنبد خانه زیاد بوده و
بدنه ی آن دارای سطوح بازشوی بسیار برای تهویه و هدایت جریان هوای مناسب
بوده است.همچنین در اکثر مساجد این اقلیم، یک شبستان زمستانه با فضای
محصور و ارتفاع نسبتاً کم برای ایام سرد سال ساخته می شده است.بهترین
نمونه این گونه مساجد در اصفهان مسجد جامع اصفهان می باشد.
درخانه ها نیزبنا به جهات مختلف و حرکت خورشید و سرما و گرمای به وجود آمده
از تکنیک های خاصی برای مبارزه با نور نامناسب خورشید استفاده شده است؛از
جمله ایجاد حیاط مرکزی و ایوان های چهارسوی آن و طراحی جزئیاتی از قبیل
ارسی،تابش بند و انواع دیگر.
حیاط علاوه برتامین نورمناسب و ایجاد وحدت میان عناصرخانه،نوعی ارتباط
گردشی نیزمیان اجزای خانه فراهم می سازد که از ورودی به سمت دیگر فضاها شکل
گرفته با قرارگیری محدوده های تابستانی و زمستانی درجبهه های مختلف
خانه،فضاهای مختلف را سازمان دهی می نماید.ایوان ازلحاظ میزان نور،حرارت ،
تهویه و دید و منظردرحالتی بینابین فضای درون و بیرون عمل می کند و در
فصول گرم و به هنگام غروب خورشید بهترین مکان ازلحاظ آسایش فیزیکی ست.با
توجه به گردش خورشید درجبهه های مختلف خانه،طراحان هرجبهه را به فصل و
زمان خاصی اختصاص داده اند.
جبهه ی روبه آفتاب (شمال خانه):زمستان نشین
جبهه ی پشت به آفتاب (جنوب خانه): تابستان نشین و پر سایه.
جبهه های غربی به دلیل نور نامناسب غالباً کور بوده و بهترین نور را از سقف
دریافت می کرده و معمولاً فضاهایی مانند مطبخ در این قسمت قرار می گرفته
اند. همچنین جبهه ی غربی و شرقی حیاط با تاق نماهایی برای ایجاد سایه
درساعاتی از روزهای سرد زمستان،استفاده می شده اند.
در شرق خانه که رو به آفتاب شدید غرب می باشد،فضاهای کم اهمیت و انبار قرار می گرفته اند و نورآن نیز از سقف تأمین می شده است.
بدین ترتیب نظم ویژه ی فصول در اطراف حیاط با جهت گیری خورشیدی و محورهای
چهارگانه ی اصلی،فضاهای خاص فصول چهارگانه را سازمان دهی می کرده است و بر
سازگاری بنا با اقلیم پیرامون می افزوده است.تعداد و مساحت پنجره های
ساختمان دراین اقلیم به خصوص درجداره های خارجی و به سمت گذرکاهش یافته و
یا به منظورجلوگیری ازنفوذ اشعه ی منعکس شده،پنجره درقسمت فوقانی دیوار نصب
می گردیده ،درمقابل تعداد پنجره های رو به حیاط و درسمت جنوب بنا افزایش
می یافته است.
در خانه ها سه دری ها و موقعیت قرار گیری آن ها به شکلی بوده که آفتاب به
طور مستقیم نتواند به درون نفوذ کند،همان طور که گفته شد،درجبهه های غربی و
شرقی بنا حتی درمواقعی،از نورگیری سقفی نیز استفاده شده است.
این نوع نورگیری همراه با رنگ ملایم دیوار و سقف اتاق،آرامش مناسبی بر فضا
حاکم می نماید.استفاده از شیشه های رنگی کوچک و زیبا درکنارچوب و گچ برای
ساخت ارسی ها و گره سازی های آن نیز باعث می شده چشم ازآسیب آفتاب سوزان
در امان بماند.
محافظت بنا توسط زمین
ساختمان هایی که دارای زیرزمین می باشند،عملکرد بسیار خوبی در کسب و حفظ
انرژی دارند. زیرا نور و حرارت رااز خورشید جذب کرده و به دلیل پوشش ضخیم
زمین دراطراف،این حرارت به خوبی در درون بنا حفظ می شود.همچنین بدنه ی ضخیم
بنا ازمصالح بنایی و خاک زمین که در محیط ساختمان است،مانند یک منبع
ذخیره ی حرارتی عمل می کند و حرارت جذب شده درطی روزرا به تدریج درطی شب
پس می دهد و باعث اعتدال دما در داخل ساختمان می گردد.
طراحی بناهایی همچون حمام و آب انبار در اقلیم گرم وخشک با تدابیر ویژه ی
زیست محیطی برای استفاده درتمام فصول سال و ساعات مختلف شبانه روزبوده است.
به همین دلیل، کف حمام ها معمولاً چند متر پایین ترازسطح گذرعمومی قرار
داشته و بدین ترتیب،خاک اطراف دیوارها مانند عایق حرارتی عمل کرده و میزان
تبادل حرارت میان درون و بیرون بنا را کاهش داده و همچون خازنی حرارتی، در
تعدیل نوسانات کمک می کرده است.
آب انبارها نیزکه از ملزومات مهم برای تداوم زندگی دراقلیم گرم وخشک به
شمار می آیند،دربیش تر محلات شهرهای کویری از جمله اصفهان وجود داشته اند و
در دل زمین اجرا می شده اند تا کم ترین تبادل حرارت را با هوای گرم
خاورداشته باشند.
پوسته ی حرارتی
در اقلیم گرم وخشک با ایجاد معماری درون گرا و کاهش سطوح خارجی نسبت به
سطوح داخلی بنا،همچنین ایجاد گودال باغچه و حوض خانه ها و استفاده از
فضاهای ثانوی مثل انبار و مطبخ در جبهه هایی با نورنامناسب،ازتبادل حرارتی
از طریق جداره های ساختمان در تابستان و زمستان جلوگیری شده و نفوذ حرارت
به داخل ساختمان در تابستان و اتلاف آن در زمستان کاهش می یابد.همچنین با
تبادل حرارتی با زمین از طریق فضاهایی نظیر گودال باغچه و حوض خانه، شرایط
آسایش به نحو مطلوب برای انسان ساکن در این بناها فراهم می شده است.
استفاده اززیرزمین یا گربه رو به عنوان منطقه ی حائل بین فضای داخلی و
زمین، باعث می شود که هوا در زیر بنا به حرکت درآمده و آن را خنک سازد.
استفاده ازهشتی در قسمت ورودی خانه، تقسیم فضاهای خانه به زمستان نشین و
تابستان نشین،استفاده از کانال های عمودی هوا نظیربادگیرو کاهش بازشوهای
جبهه های شمالی،شرقی و غربی، همچنین طراحی جزئیات در و پنجره ها و جداره ها
برای ممانعت از ورود و خروج هوای ناخواسته،استفاده از مصالح مناسب نظیر
کاه گل و خشت و چوب با ظرفیت حرارتی زیاد و رنگ روشن برای کنترل جریان
حرارتی در پوسته ی ساختمان، همگی از تمهیدات و تکنیک هایی هستند که طراحان و
معماران قدیم برای غلبه بر اقلیم گرم وخشک منطقه به آن ها اندیشیده اند و
آن ها را در بناهای مختلف نظیر خانه، کاخ، مسجد،مدرسه و … به کار گرفته
اند.
توجه به مسائل اقلیمی منطقه حتی در انتخاب مصالح نیزمورد توجه بوده،چنان که
درمناطقی همچون اصفهان از خشت و گل که ظرفیت حرارتی بالایی دارد،استفاده
می شده و به دلیل کمبود بارندگی و درنتیجه کمبود چوب،سقف بناها به شکل
خرپشته، تاق یا گنبد ساخته می شده است.دیوارهای خشتی و آجری که به دلیل
تحمل بارسنگین سازه ی تاق های قوسی و گنبدی با ضخامت نسبتاً زیاد ساخته می
شدند، مانند یک خازن حرارتی،نوسان درجه ی حرارت را درطی شبانه روزکاهش
داده و با قرار دادن کلیه بازشوها روبه فضای نسبتاً مرطوب و معتدل حیاط و
مسدود کردن جدارخارجی ساختمان به جز ورودی، ارتباط فضای زیست داخل با خارج
تا حد امکان قطع شده و اقلیم کوچک و مناسبی برای آسایش ساکنان به وجود
آورده است.
مصالح مورد استفاده درمناطق گرم و خشک بیش ترشامل:گل،آجر،خشت بوده که علاوه
بر آن که به وفور در منطقه یافت می شده، تهیه ی آن ها ارزان بوده و
کاربردشان سابقه ی دیرینه ای دراین مناطق دارد. ضمن آن که همان طورکه گفته
شد، این مصالح ازنظراقلیمی عملکرد خوبی دارند و باعث تعدیل نوسانات حرارتی
می شوند، ولی دربرابر رطوبت و جانوران موذی ضعیف عمل می کرده اند.
به دلیل کمبود چوب در این مناطق، از آن بیشتر برای در و پنجره ها و گاهی
ستون ایوان ها و تیرافقی درداخل سقف استفاده می شده و سنگ برای پی و کرسی
چینی به کارمی رفته است.
درقدیم معمولاً کف اتاق ها را با خاک کوبیده شده و یا یک لایه گل رس می
پوشانند و گاهی پس ازاتمام کار،روی آن یک حصیر پهن می کردند،همچنین یک لایه
ی کاهگل در قسمت داخلی و خارجی دیوارها می کشیدند که درتعدیل هوای داخل
ساختمان کمک می کرده است.
استفاده ازکاشی نیز به دلیل ماندگاری در آب و هوای این اقلیم مورد توجه
بوده است. به طورکلی انتخاب نوع مصالح براساس بوم آوردی آن ها بوده و
ازنظرجنس و رنگ دارای هماهنگی کامل با شرایط اقلیمی منطقه بوده اند.
توجه به آنچه ذکرشد،نشانگر آن است که معماری سنتی شهراصفهان و مجتمع های
زیستی کهن درآن،تحت تأثیر عوامل مختلف محیطی، اجتماعی و… با قانونمندی خاصی
شکل گرفته و عوامل اقلیمی به وضوح در مکان و فرم استقرارمجموعه های
مسکونی تأثیر داشته اند.
پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
**کارشناس ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
۱- بررسی اقلیمی ابنیه ی سنتی ، وحید قبادیانف ۸
۲- اقلیم و معماری، کسمایی، ۶
منابع
-۱۳۶۳،کسمایی،مرتضی « اقلیم و معماری» تهران، شرکت خانه سازی ایران
-۱۳۸۲ ، قبادیان، وحید « بررسی اقلیمی ابنیه ی سنتی ایران» تهران، مؤسسه ی انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم
-۱۳۸۴، پابلو بونکور«اهمیت تاریخی نور طبیعی در معماری» ترجمه ی الهام
رضامند،فصلنامه ی معمار شماره ی ۳۰، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴، صص ۱۰-۱۲
-۱۳۸۳، فریار جواهریان، آذر و دی ۱۳۸۳،«حس مکان درباغ ایران و ژاپنی»فصلنامه ی معمار شماره ی ۲۸، آذر و دی ۱۳۸۳ ،صص ۱۴۰-۱۴۵
-۱۳۷۴،پیرنیا،محمدکریم و غلامحسین معماریان«آشنایی با معماری اسلامی ایران
در ساختمان های درون شهری و برون شهری» تهران،انتشارات علم و صنعت ایران،
چاپ سوم.
-۱۳۷۵، معماریان،غلامحسین« آشنایی با معماری مسکونی ایران (گونه شناسی درون گرا)»تهران،انتشارات علم و صنعت ایران، چاپ دوم.
- ۱۳۸۴،محوی، نیلوفر.«ساباط در سرمایش فضای شهری در اقلیم گرم وخشک»مجموعه ی
مقالات سومین کنگره ی تاریخ معماری و شهرسازی ایران تهران، نوربخش، جلد
دوم.
- ۱۳۸۱، توسلی، محمود.«ساخت شهر و معماری دراقلیم گرم و خشک ایران» تهران،پیام و پیوند نو.
نشریه دانش نما ،شماره ۱۶۹-۱۶۷
مطالب مشابه :
اصفهان، شهر سازگار با اقلیم
رون اصفهان جهت شمال غربی در قدیم ارزیابی جهت و شدت باد غالب در تقسیم بندی
شناسایی معیارهای عام شکل گیری بافت های روستایی درایران بخش 2
و قوژد (خراسان) با توجه به جهت باد غالب و ، دهلر (كرمانشاه) و قلعه سفيد (اصفهان)). در
تجزیه و تحلیل سایت در طراحی (1)
به صورت گرافیکی می نویسیم که شیب غالب باد : جهت باد مثلا در محله ی دنارت اصفهان بوی
بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران
شدت جریان و جهت باد، عرض باد غالب باید در طراحی شهری بوده ، در اصفهان
اقلیم گرم و مرطوب(سواحل جنوبی)
استان اصفهان ارزيابي جهت و شدت باد غالب در تقسيم بلكه در سمتي باشند كه باد غالب
آشنایی با روستاهای اصفهان - تودشک
باد: باد غالب منطقه بادهای غربی است که در تابستان جهت شرقی و دورافتاده در سرراه اصفهان
جهت یابی
دانشگاه اصفهان. در واقع باد غالب بیشترین که شکل آنها جهت باد غالب را نمایان می
جهتیابی با عوامل و نشانههای طبیعی
اگر جهت باد غالب منطقهتان در واقع باد غالب بیشترین انجمن دانشگاه صنعتي اصفهان
برچسب :
جهت باد غالب در اصفهان