جايگاه مشاوره در پيشرفت تحصيلي و رشد عاطفي و اجتماعي دانش آموزان

اهداف آموزش وپرورش زماني تحقق خواهند يافت که برنامه ها و محتواي آموزشي با توجه به نيازها وامکانات دانش آموزان تهيه و اجرا گردند.  .در مقاله حاضرپس از ذکر مقدمه اي چند درقسمت تجزيه وتحليل مطالب به ترتيب به فايده و اهميت مشاوره،تاريخچة راهنمايي و مشاوره،تعاريف راهنمايي و مشاوره ، اهداف مشاوره و راهنمايي ، ضرورت مشاوره در مدارس ، مشاوره و راهنمايي در نظام آموزش و پرورش ، نقش مشاور در مدارس ، امور تحصيلي ، تأمين بهداشت رواني‌ دانش آموزان و مهم ترين وظايف کادر آموزشي در برابر برنامة مشاوره و راهنمايي پرداخته شده است.

مقدمه:

 انسان تنها موجودي استکه با همنوعان خودبه تبادل نظر مي پردازد و براي شناخت و حل مشکلات خود با آنان مشورتو از راهنمايي آنان استفاده مي کند . راهنمايي و مشورت درطول زندگي آدميان مطرح بودهوآنان با کساني که مورد قبول و اعتمادشان بوده مشورت مي کرده اند .باتوسعة علومانساني و رشدعلوم رفتاري به راهنمايي ومشاوره به عنوان شاخه اي مستقل ازعلوم رفتاري‌توجه شد. امروزه راهنمايي ومشاوره به صورت حرفه اي ياورانه براي کمک به افرادي استكه در رشد ، سازگاري ، تصميم گيري ، روابط خانوادگي ، مهارتهاي اجتماعي وشيوة زندگي مشکلاتي‌دارند ومشاوره به اين افراد کمک مي کند تا راه حل مناسبي براي مشکلات بيابند.اهميت مشاوره ومشورت دردين مقدس اسلام کراراً مورد توجه ائمة اطهار و بزرگان دين قرار گرفته است . بشر امروز در يک دورة پيچيده زندگي مي کند ، يکي از مشخصات اين دوره ، تخصصي شدن مسائل و وابستگي افراد به يکديگر جهت استفاده از تخصص آنها براي تداوم يک زندگي متعادل است . لذت بردن از زندگي شخصي و رشد و تعالي شخصيت ، شکوفا نمودن استعدادها و ارضاي نيازها ، اعم از نيازهاي اولية جسماني ، نياز به امنيت و آرامش ، نياز به تعلق ، نياز به دوست داشتن و دوست داشته شدن ، نياز به احترام و نياز به‌شکوفايي در دنياي امروز فرايند ساده اي نيست ، در تمام اين مراحل به مشاور و مشاوره نيازاست .وظيفة نهاد آموزش و پرورش ، در آماده کردن دانش آموزاني که نيروي انساني فردا تلقي مي شوند ، براي مواجهه و سازگاري با مقتضيات قرن بيست و يکم که از حساسيت ويژه اي برخوردار است بسيار حساس و سنگين است . اضطراب ، افسردگي ، سوء مصرف مواد مخدر ، رفتارهاي نابهنجار، مشکلات تحصيلي‌،گرايش ارتباط با جنس‌مخالف از عمده‌ترين مشکلات رواني‌اجتماعي دانش آموزان است ، به طوري که بيش از 32 درصد دانش آموزان از نوعي مشکل اجتماعي رواني رنج مي برند .اهداف آموزش وپرورش زماني تحقق خواهند يافت که برنامه ها و محتواي آموزشي با توجه به نيازها و امکانات دانش آموزان تهيه و اجرا گردند. ازطريق « خدمات راهنمايي ومشاوره» مي توان توانايي ها ونيز محدوديت هاي دانش آموزان راشناخت واز امکانات موجود حداکثر‌استفاده‌را به‌عمل‌آورد.مشاورتحصيلي با شناخت دانش آموزان در زمينه هاي گوناگون مي تواند آنان را به رشته هاي تحصيلي مناسب راهنمايي کند وآنان را در حل مشکلات ياري دهد.گرچه آشنايي معلم با فنون راهنمايي ، تدريس و عملکرد او را مؤثر و پربار مي سازد، ولي معلم به تنهايي نه مي تواند ونه فرصت داردبه تمام مسائل و مشکلات رواني و خانوادگي و تحصيلي دانش آموزان رسيدگي کند و براي هر کدام راه حل ارائه دهد. از اين رو ، مشاور تحصيلي با همکاري معلم و خانواده و مسئولان مدرسه مي توانددانش آموزان را در جهت رفع مشکلات تحصيلي و خانوادگي و رواني وتأمين ثبات عاطفي ياري دهد و نهايتاً نيل به اهداف آموزش و پرورش را ممکن سازد.

فايده و اهميت مشاوره و راهنمايي :

راهنمايي کودکان ونوجوانان و بزرگسالان يک فراگرد بسيار مهم و استثنايي در حل مشکلات و معضلات‌اين‌طبقات‌سني‌مي‌باشد.ضرورت‌مشاوره و راهنمايي قبل ازهرچيز ديگر، در رابطه با حرفه و شغل و مخصوصاً در نظام جديد آموزش و پرورش مطرح مي باشد. چگونگي تجديد نظر و تغيير يک برنامه تربيتي مفيد و سازنده و خلاق به عنوان يک اصل مسلم در جهت توسعه و پيشرفت فرهنگ و تمدن آشکارشده است . پيدايش انقلاب صنعتي در اروپا و انقلاب در تکنولوژي و فرستادن اقمار مصنوعي به فضا ، نياز مراکز صنعتي به نيروهاي ماهري که حداکثر کارايي و بازدهي را داشته باشند، همه و همه تغيير و تحول را در نظام آموزشي کشورها ضروري ساخته است.                   اينکه چرا بايد برنامه هاي آموزش و پرورش تغيير وتحول يابند ، و همچنين عوامل پيدايش راهنمايي در آموزش و پرورش مربوط به عللي است که مهمترين آنها افزايش   بي روية جمعيت به ويژه جمعيت جوان کشورها و افزايش دانش آموزان و عدم تعادل در توزيع دانش آموزان در رشته ها و شاخه هاي تحصيلي ،ضرورت برقراري تعادل بين بازار کار و تربيت نيروي انساني و افت تحصيلي مي باشند.  تغيير نام بعضي از مواد درسي مي توان گفت‌که تغيير به وجودآمده است؟پاسخ اين‌سؤال‌منفي‌است .بايدخاطر نشان ساخت که هرگونه اصلاح و تجديدنظر و يا تغييرات اساسي مي بايد از جميع جهات مورد توجه قرار گيرد و نيز بايد مشکلات آن را پيش بيني کرده ، راه هاي رسيدن به اين هدف ها را جستجو نموده و جهت اساسي آن را روشن ساخت. با توجه به همين نکات است که اهميت و ضرورت مشاوره و راهنمايي به عنوان يک اصل مهم در جريان تعليم وتربيت آشکار مي گردد.مدرسه به عنوان يک نهاد اجتماعي بايد متناسب با احتياجات فردي و مقتضيات جامعه باشد . چون جوامع پيوسته در اثر عوامل مختلف (نظير جنگ و نزاع ، بيماري ، عوامل طبيعي ، انقلاب و غيره )تغيير مي يابند،مدرسه هم به عنوان يک نهاد اجتماعي بايد متناسب با تغييرات جامعه تحول يابد. مدارس بايد با تحولات فرهنگي،علمي و اجتماعي هماهنگ و همگام باشند و براي پيشرفت در اين زمينه ها ، متغير و متحول گردند.                                                                                     

تاريخچه راهنمايي ومشاوره:

دربين ممالک صنعتي،امريکاي شمالي نخستين کشوري است کهدرآن مراکز ويژه راهنمايي ومشاوره تأسيس شده و از ميان افرادي که نخستين بار به ايجادمرکز راهنمايي در آن سرزمين اقدام کرده اند بايد از فرانک پاستور نام برد که درسال1908 اولين مرکز راهنمايي راکه درحقيقت مرکز راهنمايي حرفه اي بود درشهر بوستنتأسيس کرد. سال 1332 را مي توان مبدأ شروع راهنمايي به معني خاص آن در کشور خودبدانيم درسال 1334 دراداره مطالعات و برنامه ها دايره اي بنام دايره تحقيقاتروانشناسي بوجود آمد که به تهيه برخي تستهاي هوش وسنجش هاي رواني مبادرتکرد و سرانجام کنگره هاي منعقده درتابستان هاي 37 و 38 راهنمايي در مدارس را امري ضروريتشخيص داده و مرکز راهنمايي در اداره کل تعليمات متوسطه به وجود آمد. درسال 1347 اداره کلآموزش راهنمايي تحصيلي در وزارت آموزش وپرورش تأسيس گرديد ودرسال 59 طي بخشنامه ايبرنامه راهنمايي و مراکز مشاوره و راهنمايي تعطيل گرديد. از ابتداي سال 67 ضرورتوجود مشاورين در مدارس احساس شد و مجدداً اين رشته شروع به جذب دانشجو نمود.

تعاريف راهنمايي و مشاوره :

مطالعة نظام هاي آموزشي جهان نشان مي دهد که از خدمات راهنمايي و مشاوره به عنوان تسهيل كنندة فرايند تعليم و تربيت در دوره هاي مختلف تحصيلي به شكل مطلوب سود برده اند. براي راهنمايي تعاريف گوناگوني بيان شده است كه ضمن برخورداري از تنوع ، از وجوه مشتركي نيز بهره مند هستند. براي رعايت اختصار و پرهيز از اطاله كلام تنها به يكي از آن تعاريف بسنده مي كنيم .راهنمايي كوششي است انساني ،براي ايجاد حداكثرتوافق ممكن بين خصوصيات فرد مورد راهنمايي و متقضيات فعاليتي( تحصيلي يا حرفه اي ) كه بدان مشغول خواهد شد ( شكوهي 1367 ) .مفاهيمي كه در راهنمايي بكار برده شده است بسيار متنوع و از تنوع ديدگاهي ، بخش عظيمي از فرايند تعليم و تربيت را شامل مي شود . گزاره‌هاي ذيل مؤيد اين موضوع است : - راهنمايي بخشي از كل جريان تعليم و تربيت بطور اعم و مدرسه بطور اخص است .- راهنمايي يك سلسله خدمات و كوشش هاي منظم و سازمان يافته است .- منظور از راهنمايي فرد ، كمك به تصميم گيري آگاهانه وعاقلانه و قرار گرفتن درمسير رشد و پرورش قوه قضاوت است .چنانچه راهنمايي را دايره عظيمي از فعاليت هاي تربيتي در آموزش و پرورش بدانيم مشاوره به عنوان دايره كوچك تري در قلب آن دايره عظيم جاي دارد. به عبارت ديگر يكي از مهمترين خدمات راهنمايي، خدمت مشاوره است.

تعريف مشاوره :

يكي از جديدترين تعاريف مشاوره عبارتي است كه در سال 1965 توسط كرومبولتز بيان شده است . او مي گويد: مشاوره از تمامي فعاليت هاي اخلاقي تشكيل يافته است كه در آن مشاور متعهد، تلاش مي كند تا به مراجع كمك كند تا به آن دسته از رفتارهايي بپردازد كه بتواند به حل مشكلات و مسائل او منجر شوند.اما جامع ترين تعريف مشاوره توسط بوركس و استفلر بيان شده است . به گونه اي كه تقريباً به همه جنبه هاي كار يك مشاور در فرايند مشاوره اشاره نموده اند.«مشاوره به رابطه حرفه اي بين يك مشاورآموزش ديده و مراجع دلالت دارد. اين رابطه معمولا  ميان دو نفر است . اگر چه بعضي مواقع مشاوره با بيش از دو نفر صورت مي گيرد. اين رابطه براي كمك كردن به مراجعان جهت درك و روشن كردن نظرات آنان در مورد محيط زندگي خود و ياد دادن راه  رسيدن به اهداف انتخاب شده فردي از طريق انتخاب راههاي سنجيده و با معناي فردي و حل مشكلات هيجاني و ميان فردي برگزار مي شود».

اهداف مشاوره و راهنمايي :

در تعاريفي که از راهنمايي به عمل آمده تصريح شده که به فرد کمک شودتا خود را بشناسد. منظور و هدف از اينکه فرد خود را بشناسد اين است که با اين شناسايي به صورت انساني مؤثرتر و خلاق تر ودر نتيجه شادمان تر درآيد. چنين فردي درمعنايي که کارل راجرز بيان داشته به صورت فعال تر ظاهر مي گردد. 
از
طريق مشاوره و راهنمايي فرد نه تنها وضع فعلي خود را درک مي کند ، بلکه از آنچه که به صورت آن درخواهدآمد نيز آگاه مي شود.راجرز معتقد است که هدف بيشتر مشاغل ياري دهنده که شامل مشاوره و راهنمايي نيز مي شود ، افزايش رشد شخصي و رواني فرد در مسير رشد اجتماعي است. بدين طريق راهنمايي داراي دو هدف مي باشد که يكي هدف آني و ديگري هدف غايي و نهايي مي باشد.                                  

1.هدف آني راهنمايي :      هدف آني راهنمايي کمک و راهنمايي فرد در حل مشکلات تحصيلي ، خانوادگي و احياناً شغلي است، که اين را علاج واقعه قبل از وقوع مي دانند و باعث جلوگيري از اتلاف سرمايه مادي و معنوي فرد در راهي ناشناخته مي شود.  

2.هدف غايي ونهايي :   عبارت است از اينکه فرد خود قادر باشد يا بتواندکه با بينش صحيح به حل مشکلات خويش پرداخته و عاقلانه رفتار نمايد.اين است که راهنمايي آني شرط لازم و مکمل راهنمايي غايي و نهايي و خود رهبري مي باشد.    از آنجايي که قشر دانش آموز بيش از هر طبقه سني ديگري نياز به مشاوره و راهنمايي دارد، لذا بيشترين اهداف اين دانش مربوط به مواردي مي شود که در مدارس جنبه عملي به خود مي گيرد.معمولاً هدفهاي يک دوره تحصيلي به صورت زير تحقق مي يابد:  
 
‌أ. 
برنامه هاي تحصيلي مربوط به آينده‌ب. تحصيلات حرفه اي ‌ج. فعاليت هاي هنري‌د.  فعاليت هاي مربوط به حفظ سلامت جسمي و فکري‌ه.  رشد علائق اجتماعيمنظور از اين اهداف اين نيست که تنها دانش آموز در يک يا چند فعاليت مربوط به اين هدف ها شرکت نمايد، بلکه لازم است برنامه راهنمايي تحصيلي به طريقي ترتيب يابد که دانش آموز با هر کدام از اين اهداف درگيري فعالانه داشته باشد. به هر طريق،مشاوره و راهنمايي در دوران تحصيل ، اهداف گوناگون و وسيعي را در هر مقطع تحصيلي دنبال  مي کند.در خانواده و جامعه نيز اهدافي را دنبال مي کند که يکي از مهمترين آنها تجديد سازماندهي خود است.                                                  

 ضرورتفعاليت هاي راهنمايي و مشاوره در مدارس:

يکي از نهادهاي اجتماعي، نهاد آموزش وپرورش استکه مسئوليت مهمي درتربيت کودکان ،نوجوانان و جوانان بر عهده دارد .نگاه گسترده بهنقش آموزش وپرورش به عنوان عاملي مؤثر در فعليت بخشيدن به امکانات بالقوه وذاتيافراد ،انتقال اندوختة تجارب گذشتگان ، ارائه ارزش هاي مطلوب ، افزايش معلومات و ايجادمهارت هاي لازم در افراد براي زندگي و بالاخره تسهيل مسير حرکت وجودي آدمي به سويکمال اهميت اين نهاد اجتماعي را بيش از پيش نشان مي دهد. گسترش کمي آموزش وپرورش‌نشانگر گرايش و‌استقبال‌همگان‌به اثربخشي‌اين نهادوگسترش‌کيفي‌آن‌ناشي ازتوسعةمعارف ، علوم و رشد بي وقفه تکنولوژي است که اين دو بر پيچيدگي و ظرافت جريان آموزشو پرورش افزوده است.بنا بر اين براي تحقق اهداف تعليم و تربيت و رشد شخصيت کودکانو نوجوانان بايد ازخدمات راهنمايي و مشاوره به خوبي استفاده کرد. نقش راهنمايي در آموزشو پرورش افراد به حدي است که عده اي ازصاحب نظران آن را نوعي تعليم و تربيت گفتهاند و بعضي راهنمايي راتسهيل کننده جريان تعليم وتربيت مي دانند. اگر تربيت را بهمعني نشو و نمادادن ، زياد کردن ، برکشيدن و به حداعتدال سوق دادن آدمي بدانيم ،تعليم را رشددادن آدمي درتسهيل جريان رشد وکمال آدمي خواهيم يافت. مهمترين‌عواملي که درضرورت راهنمايي و مشاوره و توسعة آن درنظام هاي آموزش و پرورش مؤثربوده اند عبارتند از:1- توجه به اصالت کودک وآموزش و پرورش وي 2- وجود تفاوت هايفردي دردانش آموزان وضرورت شناخت و توجه به اين تفاوتها در امرآموزش وپرورش 3- وجود‌استعدادهاي عمومي و اختصاصي در‌دانش آموزان وضرورت شناخت و پرورش تدريجي و سنجش آنها4- رشد جمعيت و افزايش گرايش ها و علاقه مندي  به تحصيل درسطوح مختلف و گسترش علوم وتکنولوژي5- تراکم وتنوع واحدهاي درسي دررشته هاي تحصيلي و ضرورت انتخاب مناسب6- توسعه مشاغلو حرفه و ضرورت انتخاب شغل مناسب7- تغييرنگرش ها و ارزشهانسبت به انتخاب رشته هايتحصيلي و انتخاب شغل8- گسترش نيازهاي جامعه به نيروي انساني درسطوح مختلف مهارت9- وجود مسائل ومشکلات جسماني،عاطفي، اجتماعي، رفتاري، تحصيلي وخانوادگي در دانش آموزان. 

خصوصيات مشاوران : خصوصياتي که مشاورين را بدين وسيله متمايز و مشخص مي سازد، موضوع تحقيق بسياري از دانشمندان بوده است. اين گونه تحقيقات از موقعي که مطالعه نقش و وظيفه مشاور در سال 1960 به وسيله اتحاديه امريکايي کارکنان راهنمايي آغاز شد، گسترش يافته است. در سال 1951، ماورر نوشت که رشد شخصي يا پختگي ، مهمترين خصوصيت مشاوران  مي باشد، اما روش صحيحي براي ارزيابي آن وجود ندارد.هامرين و پولسون ، مطالعه اي را براي اين مسئله به تحقيق گذاشتندکه در آن 91 مشاور،خصوصياتي را که به نظرشان عمل مشاوره را تسهيل مي کرد بيان نمودند. اين خصوصيات به ترتيب فراواني پاسخ ها به شرح زير به دست آمده است:                1- فهم يا ميزان درک مشاور 2- زمينه همدردي در جريان مشاوره3- ثبات وپايداري  4- حوصله و بردباري 
۵
عينيت     6- صميميت 
۷
حضور ذهن 8- انصاف 9- سعه صدر  10- پاکي و صداقت  11- آرامش   12- داشتن فکري باز  13- هوش     14- تعادل اجتماعي  15- ابتکار و خلاقيت  اينها خصوصياتي بودند که در مطالعه و تحقيق هامرين و پولسون به ترتيب اولويت ، توسط مشاوران شرکت کننده در تحقيق (به تفکيک) خاطر نشان شده بودند. اما اتحاديه تعليم و تربيت  و سرپرستي مشاوران، شش خصوصيت ذيل را براي مشاوران قلمداد کرده و لازم مي داند:      1- اعتقاد به هر فرد        2- تعهد در برابر ارزش هاي انساني  3-  آگاهي از دنيا     4- داشتن فکري باز  5- شناخت خود  6- تعهد حرفه اي                   

نقش هاي راهنمايي و مشاوره در نظام آموزش و پرورش :

راهنمايي و مشاوره درنظام آموزش وپرورش سه نقش را ايفا مي کند:1- کمک به فرد فرد دانش آموزانبه منظور سازگاري با محيط ، حل مسائل ومشکلات شخصي ،بروز و ظهور استعدادها  و رشد وتکاملآنان 2- کمک به دانش آموزان درانتخاب مناسب ترين راه ازنظر رشته هاي تحصيلي و انتخابمناسب شغلي و برنامه ريزي و آمادگي براي زندگي3- ارائه خدمات راهنمايي اعم از:

  • خدماتاطلاعاتي: منظور از اين خدمت عرضه اطلاعات نظام يافته اي است تا  دانش آموزان بتوانندآگاهي کافي نسبت به برنامه هاي درسي،رشته هاي تحصيلي،مقررات وآئين نامه هايامتحاني، امکانات آموزشي،حرفه اي و شغلي بدست آورند.تا از روي بصيرت راه هاي  مناسب‌را انتخاب کنند.عرضه اطلاعات لازم درزمينه روشهاي صحيح مطالعه و يادگيري دروس درمدرسه، اهميت و ارزش علم آموزي،اهداف و انگيزه هاي تحصيلي،آداب وروشهاي برخورد انسانيدرمحيط مدرسه،انواع مسايل‌مشترک‌دانش آموزان‌وچگونگي‌برخوردبامسايل وشيوه هاي تقويتاراده و راههاي خودسازي درمدارس بسيار بجا و ضروري خواهد بود.
  • خدمات مشاوره اي: هدفاز اين خدمت درمدارس برقراري ارتباطي اساسي بين دانش آموزان و مشاوران است خدمات‌مشاوره اي، خودشناسي دانش آموزان را تسهيل مي کند و دانش آموزان را ياري مي دهد تا ازطريقترکيب وتطبيق اطلاعات مربوط به خود و محيط ، مشکلات خود را باز يابند و حل کنند و به تصميمگيري مناسب بپردازند. اين امر مستلزم وجود مشاوراني است که براي اين مهم تربيتو آماده شده اند تا دانش آموزان را درحل مشکلات واتخاذ تصميم هاي معقول و مناسب ياريدهند. مشاوران، رکن اصلي و پايه اساسي برنامه راهنمايي هستند . افرادي که براساس دانش هاينظري و تجارب علمي ، صلاحيت هاي همه جانبه را براي کمک به دانش آموزان و رفع مشکلاتمتعددو متنوع آنان بايد داشته باشند . مشاوران مدارس بايد علاقه مند به دانش آموزانوآگاه به مراحل رشد وتربيت آنان ، واقف به اصول ومباني روانشناسي ، تعليم وتربيت و جامعهشناسي و قادربه بهره مندي از اصول و فنون راهنمايي ومشاوره و داراي تجربه کاري باشند. مجموعه تلاش وکوشش هايي که به شناخت استعدادها ورغبتهاي دانش آموزان منجر مي شوديا آنان را در انتخاب رشته هاي تحصيلي و يا شغلي و رفع مشکلات شخصي و سازشي ياري مي دهدجزء وظايف مشاوران به حساب مي آيد. برنامه راهنمايي و مشاوره در مدارس متوسطه در سهبعد تحصيلي ، شغلي و تربيتي انجام مي گيرد.

نقش مشاوردرمدارس:

مشاوران با تسهيل جريان‌رشد همه جانبة فرد، آموزش مهارت هاي زندگي فردي ، اجتماعي ، کاهش و حذف موانعرشد، خودشناسي و محيط شناسي و ارائه ساير خدمات ياورانة روانشناختي در مدارس نقشبسيارحساسي دارند.   عمده ترين اهدافي که مي توان از طريق خدمات راهنمايي و مشاوره بهآنها دست يافت عبارتند از: الف) رشد وتوسعه قواي فکري ومعنوي وعقلي دانش آموزان

1- ايجاد پيشرفت درکسب مهارت هاي مطالعه 2- راهنمايي دانش آموز براي انتخاب رشته هايتحصيلي3- طرح ريزي براي انتخاب دروس،براي ادامه تحصيلات4- ترغيب دانش آموز برايبهره برداري خويش بينانه و خلاقانه از نيروي خويش

ب)‌ رشد وتوسعه مهارت هاي شغلي و حرفهاي دانش آموز

1- ياري کردن دانش آموزان تا ازتوانائي ها و علائق حرفه اي خويش آگاهشوند.2- ياري کردن دانش آموزان تا ازموقعيت ها وفرصت هاي استخدامي و شغلي جامعه مطلعشوند.3-ياري کردن دانش آموزان تا بر اساس شناسايي خويش و فرصت هاي حرفه اي ، به توسعهوپيشرفت در حرفه و شغل خود بپردازند و طرحها و تصميمات خود را مؤثر سازند.       

ج) رشد وتوسعهشخصيت دانش آموز

1- ياري کردن دانش آموز تا براي خود به عنوان عضوي از جامعه احترامقائل شود.2- ياري کردن دانش آموز تا در ايجاد روابط و مناسبات متقابل ،داراي شايستگيشود.3- همکاري با معلمان درتدارک محيط سالم ومساعد درکلاس تا به رشد رواني دانشآموزان کمک شود. 4- ارتباط با والدين به منظور ايجاد شناخت رفتارهاي طبيعيو نيازمندي هاي رواني جوانان.

نقش مشاور درامور تحصيلي :

دانش آموزان درجريان تحصيل بامشکلات زيادي مواجه مي شوند که مشاور مي تواند در رفع اين مشکلات کمک هاي مؤثري بهدانش آموزان ارائه دهد که پاره اي از اين مشکلات را مي توان به شرح زير شمرد:1- ضعفپاية تحصيلي: در مورد چنين دانش آموزاني مشاور بايد براي فراگيري دروس پايه ازنقطه اي که ضعف دارد برنامه ريزي کند وبا کمک خانواده ضعف پايه اي  او را جبران کند.  فشار آوردن و وادار کردن دانش آموز به زحمات شبانه روزي در سطح بالاي تحصيلي بدونتوجه به پايه بي فايده است .آماده کردن دانش آموز و اولياي وي براي چنين برنامه اينياز به جلسات مشاوره اي دارد که متولي آن مشاور مدرسه است.2- کمبود يا نبود انگيزهتحصيلي:دانش آموزاني وجود دارند که از نظر هوشي در حد طبيعي و ظرفيت لازم براي يادگيريرا دارند ، اما انگيزه اي براي درس خواندن ندارند . درمورد اينگونه دانش آموزان کهتعدادشان نيز کم نيست مشاوربايد علت تنبلي را جستجو و براي درس خواندن آنها ايجادانگيزه کند.تشويق کردن به انحاي  مختلف،ايجادزمينه هاي موفقيت براي دانش آموز،اورابه موقع تأييد کردن و در مجموع به کار بردن انگيزه هاي طبيعي مي تواند کارسازباشد.مشاوران با همکاري ساير عوامل آموزشي وپرورشي مي توانند درسه سطح پيشگيري اوليه،ثانويه وثالث اقدام به فعاليت نمايند. مدرسه مکان مناسبي براي اجراي برنامه هايپيشگيري از مشکلات رواني و عاطفي است و بخش مهمي ازرسالت مدرسه به آموزش سازگاري عاطفيفرد در زندگي اختصاص دارد . لذا مدرسه بهترين فضا و فرصت براي آموزش ترويج شيوه هايسازگاري صحيح درزندگي فردي و اجتماعي است. مشاوران دربعد پيگيري اوليه با آموزشمهارت هاي زندگي و با ارائه خدمات راهنمايي ،مشاوره و اطلاع رساني در زمينه هايتربيتي،تحصيلي و شغلي وتسهيل روند ارضاي نيازهاي اساسي دانش آموزان،ازجمله شکوفايياستعدادها وتوانمنديها احساس خود ارزشمندي و اعتماد به نفس، خودشناسي و ارتقاي سلامت‌رواني آنان نقش مؤثري را ايفا مي کند. اينگونه خدمات ازطريق تدريس درس مهارتهايزندگي درقالب ساعت پرورشي،اجراي آزمون ها و انجام فرايند هدايت تحصيلي و اطلاع رسانيشغلي وآموزش فرايند برنامه ريزي تحصيلي و طرح ريزي شغلي درفرصت هاي مناسب اجرا‌مي شود.

نقش مشاوران درتأمين بهداشت رواني دانش آموزان : 

دانش آموزاني از سلامت روانيبرخوردارهستند که اولاً خودرا فردي ارزشمند وقابل احترام بدانند و به توانايي هاي خود ‌اطمينان داشته باشند.ثانياً بتوانند بدون دغدغه خاطر و ناراحتي با واقعيات زندگيمواجه شوند وکل وجودشان را همانگونه که هست بشناسند و بپذيرند،ثالثاً با آرامش خاطرو احساس امنيت و با شوق و اميد زندگي کننددانش آموزي که با بحران و مشکل رواني مواجهاست توانايي ايستادگي دربرابر فشارهاي وارده را ندارد و در حل مشکلات به طور منطقيو سنجيده عاجز است وتعادل رواني بهم خورده اي دارد. چنين دانش آموزي جهت حل مشکلو برقراري تعادل به مشاوره نياز دارد. مشاورين از عوامل مؤثر تأمين بهداشت رواني دانش‌آموزان درمدارس مي باشند. استفاده ازخدمات راهنمايي و مشاوره درآموزش وپرورش، درنهايتبه تأمين بهداشت رواني دانش آموزان منجر مي شود. دربهداشت رواني بهترزيستن وسلامت فکرو بهبود روابط اجتماعي ضرورت دارد.هدف اصلي بهداشت رواني تأمين سلامت فکر و روان و‌سالم سازي محيط فردي و اجتماعي است . مشاور بي آنکه کسي را به دوش بکشد يا به پيش وپس براند چشم انداز تازه اي را به ماجراهاي ذهني او  مي گشايد.چشم انداز و نگاهي که به‌آدمي مجال زيستن مي دهد و فرصتي فراهم مي کند تا فرد خودش را در ذهنش بازسازي کند وقدرتي را در اختيار فرد مي گذارد تا با بهره گيري از آن نوع جديدي از حضور را درپهنة  روابط بين فردي تجربه کند . افزون بر اين، مشاور وظيفه نظارت بر خويش را نيز بردوش مي کشد .بخشي از مهمترين فعاليت هاي اجرايي که مشاوران مي توانند در تأمينبهداشت رواني دانش آموزان انجام دهند عبارتند از :  1- شناخت محدوديتهاي رواني ،فيزيکي دانش آموزان2-ايجاد ارتباط صحيح و اصولي بين  دانش آموزان و اولياي مدرسه3- فراهم آوردن فرصت مناسب براي دانش آموزان به منظور خودشناسي و يادگيري روش هاي حلمسأله و تصميم گيري4- مصاحبه هاي فردي براي شناخت مشکلات دانش آموزان و راهنماييآنها5- برگزاري جلسات مشاوره فردي و گروهي با دانش آموزاني که مشکلات تحصيلي وخانوادگي و شخصي دارند .6- تشويق دانش آموزان به همکاري هاي اجتماعي7- ايحادهماهنگي بين فعاليتهاي خانه و مدرسه به منظور بهبود وضعيت تحصيلي  و رفتارهاي دانشآموزان   8- برگزاري جلسات مستمر بحث و گفتگو با دانش آموزان و تلاش در جهت حل مسائل ومشکلات آنان 9- تشکيل‌جلسات‌مشاوره‌باخانواده وياري‌دادن والدين براي‌رفع مشکلات‌دانش‌آموزان به شيوه اي درست10-ارزيابي‌نيازها‌وبررسي‌مشکلات‌دانش‌آموزان در‌زمينةمسائل‌شخصي،خانوادگي ، اجتماعي ،تحصيلي ، اخلاقي و انضباطي11-تنظيم و اجرايبرنامه هاي آموزشي در زمينه هاي رشد و پيشگيري و درمان مشکلات12- همکاري با معلمان وکمک به آنان در حل و فصل مشکلات دانش آموزان و شرکت در شوراهاي مدرسه13-انطباقدانش آموزان با محيط مدرسه ، معلم و دروس و ايجاد انگيزه هاي مناسب براي درس خواندنو عدم احساس ناتواني درموارد شکست تحصيلي با نگاه جامع به اهداف و وظايف آموزش وپرورش .تفکيک و مرز بندي دقيق بين راهنمايي و مشاورةتحصيلي با ساير ابعادراهنمايي و مشاوره از جمله راهنمايي و مشاوره تربيتي ، شغلي و حرفه اي اصولي و منطقينيست .مشکلات دانش آموزان ، زنجيره اي از عوامل فردي و اجتماعي است که نيازمند ديديجامع نگر و نظام مند به استعدادها و توانائي ها و علائق، شخصيت ، ساختار و وضعيتخانواده و ساير متغيرهاي محيطي است . مشاور مدرسه با آگاهي از ارتباط تنگاتنگ مشکلاتتحصيلي با زمينه هاي رواني - اجتماعي دانش آموزان , با استفاده از متون و روشهايراهنمايي و مشاوره از طريق  شيوه هاي مختلف فردي ،گروهي و خانوادگي به دانش آموزانکمک‌مي کند تا با بررسي هاي همه جانبة مشکل بتوانند راه حل يا راه حل هاي مناسب راانتخاب و براي اجراي آنها برنامه ريزي نمايند و در نهايت عملکرد دانش آموزان درابعاد مختلف بهبود يابد.يکي از روش هاي مشخص کردن نقش مشاوران اين است که ببينيم شاگردان ، معلمان ، مديران و والدين (يعني گروهي که مشاوران به آنها خدمت مي کنند) آنها را چگونه درک مي کنند. پيدا کردن آگاهي در اين مورد، چگونگي پذيرش مشاوران را از طرف اين افراد مشخص مي سازد.  تحقيقاتي که راجرزدر زمينه فوق  به عمل آورده ، معلوم کرده است که بيشتردانش آموزان معتقدند که برنامه راهنمايي روي هم رفته با ارزش مي باشد ، اما بايد خاطر نشان ساخت که دانش آموزان مورد مشاوره راجرز ، جز در مورد انتخاب حرفه و رشته تحصيلي در بقيه موارد، برنامه راهنمايي را منبعي ياري دهنده تلقي نمي کنند شايد يکي از علل اين موضوع عدم پذيرش مشاوران از جانب شاگردان و نبودن تفاهم ميان آنها باشد. در رابطه با عقايد معلمان نسبت به مشاوران ، بايد گفت که« پيرسون» مطالب زير را يک انگيزه احتمالي عقايد خصمانه درباره مشاوران مي داند.براي معلم قبول اين که در مدرسه به وجود متخصصان روابط انساني نياز هست،مشکل مي باشد.زيرا اعتراف به ضرورت وجود اين گونه متخصصان،مستلزم اين است که معلمان را محدود سازد و اين همان چيزي است که معلمان نمي خواهند با آن روبه رو گردند.  مديران هم نسبت به ضرورت وجود مشاوران در مدرسه ، عقايد مخالفي دارند. در مقاله اي از يک مدير مدرسه که در مجله  « لوک» نقل گرديده است، کار مشاوران را در مدرسه مربوط به مسئله شاگرداني که مدرسه را ترک مي کنند،داراي کمترين ارزش مي داند و معتقد بود که مشاوران از لحاظ آمادگي و خصوصيات شخصي در درجه دوم اهميت قرار دارند.اين مطلب توسط کاريکاتوري که به وسيله مدير مذکور رسم شده بود،نمايان گرديد اين کاريکاتور روشن مي ساخت که مشاوران در هر سطحي که مورد ارزيابي قرار گيرند، افرادي غير مؤثرمي باشند. نتايج تحقيقات ديگر مربوط به قبول مشاوران از طرف اکثريت مديران، نشان مي دهد که آنها، مشاوران را افرادي همه کاره مي دانند.با اينکه نظريات ذکر شده ظاهراً با هم مرتبط نيستند اما در واقع رابطه نزديکي ميان آنها وجود دارد.در نظر گرفتن کار مشاور از لحاظ معيار اداري (براي مثال کارايي ) مخصوصاً با توجه به انتظارات نابجاي مديران ، صحيح به نظر نمي رسد. اختصاص دادن وظيفه اي به يک فرد و توقع اين که آن فرد همه کاره باشد،نشانگر اين است که مديران جريان واقعي کار را مخفي نگه   مي دارند و بدون ترديد اگر فردي را براي انجام کاري استخدام کنند و بعداً وظيفه ديگري به او محول کنند، او نمي تواند وظيفه اصلي خود را به خوبي انجام دهد.   اما عقايد والدين دربارة مشاوران داراي اهميت خاصي مي باشد.« اورايف » معتقد است که والدين وظايف مشاوران را به ترتيب ذيل درجه بندي مي کنند:1- برنامه ريزي   2- تلاش براي حل مسائل  مدرسه3- مشاوره با شاگردان در مورد حرفه آينده آنها  
4- مشاوره با شاگردان درباره مسائل شخصي

وظايف کادر آموزشي و اداري مدرسه در قبال مشاوره و راهنمايي :

جريان مشاوره و راهنمايي ، زماني در مدارس موفق خواهد گرديد که به عنوان جزئي از کل برنامه آموزشي مدرسه مطرح شود و هر کدام از پرسنل و کارکنان مدرسه اعم از مدير و معاون و آموزگاران وظيفه خود را در قبال هستة مشاوره به خوبي انجام دهند. مهمترين وظايف کادر آموزشي در برابر برنامة مشاوره و راهنمايي عبارتند از:

1- حمايت از برنامه هاي مشاوره ، کمک به مشاوره در جهت شناخت دانش آموزان و تسريع انجام کارهاي  مشاوره.     
۲
معرفي دانش آموزان مشکل دار توسط آموزگار به مشاور، جهت کمک و حل مشکل آنها.3- هماهنگ کردن برنامه مشاوره با ساير برنامه هاي مدرسه.4- همکاري با مشاوران در جهت شناسايي استعدادهاي شاگردان.      

نتيجه گيري :

برنامه‌هاي راهنمايي مدارس را در گذشته به صورت تأمين نيازمندي هاي آموزشي،    حرفه اي ، رواني و اجتماعي کودکان تشريح کرده اند.اما اغلب برنامه هاي راهنمايي در راه تأمين يک يا


مطالب مشابه :


مشکلات مدیریت در مدارس کوچک

تربیت ( Education ) - مشکلات مدیریت در مدارس کوچک - بیان دیدگاههاونظرات مختلف درمورد مسائل




مشکلات رفتاری دانش آموزان از زاویه دید مدیریتی

آموزش - مدیریت - معلم - مشکلات رفتاری دانش آموزان از زاویه دید مدیریتی - روانشناسی تدریس در




مشکلات اجرایی مدیریت مدرسه محوری

2- در مدارس راهنمایی از میان انواع مشکلات اجرایی که ظاهراً سازمانی- مدیریتی، به محور




مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس دورافتاده

مهدی رضایی شاهملکی - مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس دورافتاده - آوای مهدی رضایی




مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس کوچک -

وبلاگ معاونت دبیرستان سمپاد شهید بهشتی کاشان در خصوص مسایل و نکات مدیریتی مشکلات مدارس




مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس کوچک - اسحق علی عزیزی

علمی و پژوهشی - مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس کوچک - اسحق علی عزیزی - مقالات و




مشکلات آموزش پیش دبستانی و ابتدایی سازمان آموزش و پرورش اصفهان در سال تحصیلی 88-87

رادیومدیر - مشکلات آموزش پیش دبستانی و ابتدایی سازمان آموزش و پرورش اصفهان در سال تحصیلی 88-87




موانع و مشکلات مدارس چند پایه وراه حل های پیشنهادی

آموزش ، فرهنگ و هنر - موانع و مشکلات مدارس چند پایه وراه حل های پیشنهادی - - آموزش ، فرهنگ و هنر




مشکلات سیستم مالی مدارس

مشکلات سیستم مالی مدارس . 2- نبودن آمار ، اطلاعات و گزارشات مدیریتی بروز از وضعیت مالی




جايگاه مشاوره در پيشرفت تحصيلي و رشد عاطفي و اجتماعي دانش آموزان

مقالات آموزشی وراهکارهای مدیریتی مشاوره در مدارس ، مشاوره و با مشکلات زيادي




برچسب :