مبانی نظری آسیب شناسی اجتماعی

مبانی نظری آسیب­های  اجتماعی

    آسیب­شناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی است که دانشمندان بین بیماریهای عضوی وانحرافات اجتماعی قائل می­شود در واقع با        شکل­گیری و رشد جامعه­شناسی در قرن نوزدهم میلادی بهره­گیری از علوم مختلف برای بیان فرایندهای اجتماعی نیز معمول گردید و در نتیجه بسیاری از اصطلاحات و واژه های رایج در علوم دیگر چون زیست شناسی، علوم پزشکی، زمین شناسی و مانند آن در جامعه­شناسی نیز به کار گرفته شد که از جمله می توان آسیب­شناسی را نام برد. آسیب­شناسی عبارت است از مطالعه و شناخت ریشه­ی بی­نظمیها در ارگانیسم انسانی بنابراین در مشابهت کالبد انسانی با کالبد جامعه، اصطلاح آسیب­شناسی اجتماعی برای مطالعه وریشه­یابی بی نظمی­های اجتماعی بکار می­رود       ( ستوده، 1374؛ 11)

 

هدفها و مقاصد آسیب­شناسی اجتماعی

    عمده ترین هدفها ومقاصد آسیب شناسی اجتماعی را می­توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

1- مطالعه و شناخت آسیب­های اجتماعی و علل و دلایل پیدایش آنها، زیرا تشخیص درست دردها، نخستین شرط چاره­جویی و بیش از نیمی از درمان است. درد تشخیص ناداده را کمتر  می­توان ریشه­کن ساخت. بی­شک هر گونه ساختن بدون شناختن، تیر در تاریکی رها کردن است .

2- پیشگیری از وقوع جرم و انحراف در جامعه به منظور بهسازی محیط زندگی جمعی و خانوادگی؛ پیشگیری همواره ساده تر، علمی تر و کم هزینه تر از درمان است.

3- درمان کجروان اجتماعی با بکارگیری روش­های علمی و استفاده از شیوه­های مناسب برای قطع ریشه ها وانگیزه­های این کجرویها

4- تداوم درمان برای پیشگیری و جلوگیری از بازگشت مجدد انحراف اجتماعی

بنابراین، آسیب­شناسی اجتماعی، مطالعه­ی سازمانیها وآسیب­های اجتماعی نظیر فقر، بیکاری، تبهکاری، خودکشی، اعتیاد، روسپیگری، ولگردی وگدایی همراه با علل وعوامل وشیوه­های پیشگیری ودرمان آنها به انضمام مطالعه­ی شرایط بیمار­گونه اجتماعی است.

ازاین رو، مفهوم آسیب­شناسی اجتماعی دارای گستره­ای بسیار وسیع و از ابعاد ارزشی فراوانی برخوردار است، اما در قلمرو آن اتفاق نظر نیست، از این رو به عنوان مثال بررسی در مورد احزاب یا گروههای سیاسی رادیکال و به طور کلی رادیکالیسم نیز در همین زمینه قرار می­گیرد. همچنین کارکرد گرایان به هنگام طرح تمامی امور دارای دژ کارکردی آنها را در همین قلمرو جای می­دهند و کشمکش ( تضاد) را در حالت آسیب­شناسی حتی یک پیکر سالم اجتماعی و نه حالت عادی آن به حساب می­آورند بدین ترتیب آسیب­شناسی اجتماعی مطالعه خاستگاه اختلالات    بی­نظمی­ها و نابسامانی­های اجتماعی است. اگر در جامعه­ای هنجارها مراعات نشود، کجروی پدید می­آید و رفتار آسیب می­بیند. مطالعه علمی این گونه نابسامانیها و بی­نظمی­ها را درجامعه انسانی آسیب­شناسی اجتماعی می­گویند.

    البته باید دانست ­که تشخیص نظم و بی­نظمی­های اجتماعی و درست یا نادرست بودن رفتارها درارتباط با ملاک ها و معیارهای فرهنگی، ارزشها و هنجارها حاکم بر جامعه است.

(همان منبع، 13)

 

دیدگاهها و نظرات جامعه شناسی انحرافات و آسیب­های اجتماعی

1- دیدگاه کارکردگرایی ساختی:

براساس دیدگاه کارکرد گرایی، جامعه سیستمی از بخش های مرتبط است که هماهنگ با یکدیگر در جهت حفظ وتعادل وتوازن اجتماعی کار می­کنند. از منظر این دیدگاه هریک ازنهادهای اجتماعی نقش مهمی در جامعه ایفا می­کنند و برنهادهای دیگر تأثیر می­گذارند.

    کارکردگرایان ساختی برای تعریف تأثیرات عناصر اجتماعی بر جامعه اصلاحات کارکردی وکژکاردی را به کار می­برند، اگر عناصر اجتماعی به ثبات جامعه کمک کند کارکردی واگر ثبات جامعه را مختل کنند کژکارکردی هستند دو نظریه عمده مسائل آسیب­ها وتهدیدات اجتماعی از دیدگاه کارکرد گرایی ساختی نتیجه می شود.

1- آسیب­شناختی اجتماعی

 2- بی­سازمانی اجتماعی

    براساس مدل آسیب­شناسی اجتماعی مسائل اجتماعی نتیجه نوعی بیماری در جامعه است. اگر بخش­هایی ازجامعه­ای از جمله عناصر ساختاری و فرهنگی درست عمل نکنند بیماری حاصل خواهد شد. به عنوان مثال جرم، خشونت، فقر و نابرابری از فروپاشی نهاد خانواده و بی­کفایتی در نهادهای اقتصادی، آموزشی و سیاسی حاصل می­شود.

    این نظریه بیان می­دارد بیماری اجتماعی زمانی به وجود می­آید که افراد آنقدر جامعه­پذیر نشده­اند که هنجارها و ارزشهای جامعه را بپذیرند. لذا برای پیشگیری از مسائل اجتماعی و حل آنها افراد باید به درستی جامعه پذیر شوند و آموزش های اخلاقی و فرهنگی مناسبی را دریافت کنند.

در نظریه بی­سازمانی اجتماعی تأکید می­شود که تغییرات سریع اجتماعی هنجارهای جامعه را دچار اختلال می­کند.

    وقتی هنجارها ضعیف یا با یکدیگر در تعارض باشند، جامعه در وضعیت بی­سازمانی یا           بی­هنجاری قرار می­گیرد. براساس این نظریه راه حل مسائل اجتماعی کم کردن سرعت تحولات اجتماعی وقوت بخشیدن به هنجارهای اجتماعی است ( فاضل، آشتیانی، 78)

2- دیدگاه کشمکش

    این دیدگاه برخلاف دیدگاه کارکردگرایی ساختی که جامعه را متشکل از بخش­های مختلف    می­بیند، جامعه را به صورت گروه ها ومنافع مختلفی می بیند که برای دستیابی به قدرت و منابع با هم رقابت می­کنند. دو نظریه عمده در دیدگاه کشمکش وجود دارد؛

1- مارکسیستی

2- غیر مارکسیستی

    نظریات مارکسیستی بر کشمکش اجتماعی ناشی از نابرابری اقتصادی تمرکز دارند ومسائل اجتماعی را نتیجه اختلاف طبقاتی، نابرابری­های اجتماعی و احساس بی­عدالتی می­دانند و معتقدند بسیاری از آسیب­ها و بحران های اجتماعی با فقر در ارتباط است.

    این نظریه همچنین بر از خود بیگانگی یا ضعف و بی­معنایی درزندگی مردم تمرکز دارد و مسائل اجتماعی را نتیجه اختلاف طبقاتی، نابرابری­های اجتماعی واحساس بی­عدالتی می­داند و معتقد است بسیاری از آسیب­ها و بحران­های اجتماعی با فقر در ارتباط است. این نظریه همچنین بر از خود بیگانگی یا ضعف و بی­معنایی در زندگی مردم تمرکز دارد و مسائل اجتماعی را نتیجه اختلاف طبقاتی، نابرابری­های اجتماعی واحساس بی­عدالتی می­داند ومعتقد است بسیاری از آسیبها وبحرانهای اجتماعی با فقر در ارتباط است. این نظریه هم چنین بر ازخود بیگانگی یا ضعف و بی­معنایی مردم تمرکز دارد.

    نظریات غیر مارکسیستی بر کشمکش­های اجتماعی ناشی از رقابت بر سر ارزش­ها ومنافع دربین گروه­های اجتماعی مبتنی است راه حل مسائل که بر اثر رقابت ارزش­ها ایجاد می­شود     می­تواند شامل مواردی از جمله تضمین این که گروه­های درگیر عقاید یکدیگر را بشناسند و رفع تفاوت­ها از طریق مذاکره یا میانجی­گری یا پذیرفتن این تفاوت ها بشود باشد. با این حال نتایج حاصل از کشمکش­ها اغلب تحت تأثیر قدرت قرار دارند وگروهی که بیشترین قدرت را دارد می­تواند ازموفقیت خود برای تأثیر گذاری استفاده کند.

3- دیدگاه کنش متقابل نمادین

    این دیدگاه برخلاف دو دیدگاه قبل منعکس کننده دیدگاه جامعه شناسی فرد است و بر این نکته تأکید دارد که رفتار انسانی تحت تأثیر تعاریف ومعانی قرار دارد که در کنش متقابل نمادین با دیگران خلق می­شود و تداوم می­یابد. تصویری که ما از خود داریم با مشاهده این که دیگران چگونه با ما وارد تعامل می­شوند و برداشتی از ما دارند ساخته می­شود.

    یکی از نظریه­های عمده دیدگاه کنش متقابل نمادین درباره مسائل و آسیب­های اجتماعی نظریه بر چسب­زنی است. این نظریه می­گوید یک موقعیت یا گروه اجتماعی زمانی مشکل ساز به نظر    می­آید که با این عنوان بر چسب خورده باشد براساس این نظریه گاهی حل مسائل اجتماعی شامل تغییر معانی و تعاریفی می­شود که به افراد یا موقعیت­ها نسبت داده می­شوند. براساس این      دیدگاه­های مطرح شده درجامعه­شناسی انحرافات، چارچوب نظری تحقیق به منظور تعریف و شناخت آسیب­ها وتهدیدات اجتماعی ایران عمدتاً مبتنی بر دیدگاه کارکرد گرایی ساختی بوده است.

در این مبحث چهار نظریه مهم و بر حسب مورد بررسی قرار می­گیرد:

الف)نظریه های هنجاری

    بی­هنجاری، حاصل وضعیت آشفته­ای است که هنجارها از بین رفته یا در تضاد  قرار گرفته­اند. جامعه­هایی که در آنها به طورگسترده بی­هنجاری وجود داشته باشد، درخطر تلاشی قرار          می­گیرند، زیرا اعضای آن جامعه برای نیل به مقاصد مشترک خطوط راهنما در اختیار ندارند واغلب مواقع احساس جدایی و بی­جهتی می­کنند.

    رابرت مرتون مفهوم بی­هنجاری را برای نشان دادن اختلاف بین هدف مورد تأیید جامعه ودسترسی به وسایل حصول به آن به کار می­برد.

ب) نظریه تضاد

    نظریه تضاد نیز مانند نظریه­ی انحراف به طور کلی برعواقب شخصی واجتماعی تمرکز ثروت و قدرت در دست عده ای معدود تکیه می­کند. نقطه عطف عمده این نظریه آن است که گروههای قدرتمند جامعه علایق مشترک اقتصادی وسیاسی دارند و اکثر برگزیدگان قدرت از قدرت سیاسی خود برای تدوین واجرای معیارهای قانونی حامی منافع خود استفاده یا در واقع سوء استفاده       می­کنند.

    طرفداران این نظریه تا حدی تبیین های متفاوتی را درباره­ی چرایی بروز موقعیت مورد بحث در جوامع جدید عنوان می­کنند. چامبلیس وسیدمن(1971) عقیده دارند که چنین شرایطی در هر جامعه­ی پیچیده­ای که دارای نظام طبقاتی متعددی باشد، به وجود می­آید .

 

ج) نظریه پیوند افتراقی

    نظریه ادوین ساترلند تحت عنوان پیوند افتراقی براین نکته دلالت دارد که فرایند یادگیری رفتار مجرمانه به وسیله­ی دوستان فرد مجرم تعیین می شود. چهار گام زیر فرایند نظریه پیوند افتراقی را به اختصار نشان می­دهد.

1- رفتار تبهکارانه، مانند دیگر رفتارهای معمولی در اثر کنش متقابل با دیگران به ویژه گروه دوستان آموخته می­شود .

2- فراگیری رفتارمجرمانه هم مستلزم یادگیری تکنیک­های ارتکاب جرم وهم انگیزه ها، سائقها و گرایش­های مناسب برای بزهکاری است .

3- انسان بدان سبب مجرم می شود که فراوانی امکانات قانون شکنی برمحدودیت­های نامساعد آن بچربد.

4- پیوندهای تبهکارانه یک شخص می­تواند ازجنبه های خاصی همچون فراوانی، طول مدت وشدت این تماسها متفاوت باشد و در تعیین تأثیر این پیوندها بر شخص به ما کمک کند     (ستوده، 74؛143)

 

د) نظریه­ی بر چسب

    نظریه بر چسب نوعی کنش متقابل نمادین است وچون در محدوده­ی این سنت نظری قرار       می­گیرد. عمدتاً چشم انداز آن با کنش متقابل بین منحرفان وسازشکاران سروکار پیدا می­کند. به علاوه چون کنش متقابل نمادین است، نظریه بر چسب با مفاهیمی که اعضای  سازمان(یا اعضای گروه) از اعمال و عکس­العمل­های دیگران می­گیرند سر و کار دارد.

    نظریه بر چسب تأکید می­کند که نفس رفتار، منحرفان را ازغیر منحرفان متمایز نمی­سازد، بلکه اعمال اعضای سازشکار جامعه است که این تمایز را فراهم می­سازد.

 

نظرگاههای اقتصادی در آسیب­شناسی اجتماعی

در این دسته از دیدگاه­ها وضعیت اقتصادی جامعه به عنوان عامل مؤثر در بروز آسیب­های اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد. یافته­های تحقیقات انجام گرفته در این حوزه نشان می­دهد که بین وضعیت اقتصادی افراد و وقوع جرم وسایر آسیب­های اجتماعی رابطه وجود دارد، بطوریکه با پایین تر رفتن سطح درآمد بر میزان وقوع آسیب­های اجتماعی افزون می­شود .

بر این اساس مسائل ومعضلاتی چون اعتیاد، طلاق، انواع جرم در طبقات پایین اقتصادی رایج­تر است. از این دیدگاه طبقه متوسط نسبت به سایر طبقات اقتصادی وضعیت مناسب­تری دارد و اغلب شیوع آسیب در این طبقه به عنوان مناطق آسیب­خیز شناخته می­شوند، که ویژگی اساسی این مناطق پایین بودن سطح اقتصادی افراد ساکن در آن است. در این دیدگاه فقر به عنوان یک معضل وسیع اجتماعی در نظر گرفته می شود که سر منشاء سایر آسیب­های اجتماعی است.

بر اساس این دیدگاه سامان دهی وضعیت اقتصادی اجتماعی در رأس برنامه­های آسیب­زدایی قرار می­گیرد. و برنامه­هایی پیشنهاد می­شود که با افزایش فرصتهای شغلی، افزایش سطح درآمد و مبارزه با بیکاری از وقوع آسیب جلوگیری می­گردد.

 

نظرگاههای روانشناختی درآسیب­شناسی اجتماعی

در این دیدگاه مسائل روانشناختی به عنوان عاملی مؤثر در وقوع آسیب­های اجتماعی در نظر گرفته می­شود. نبود شیوه­های تربیتی مناسب، انواع مشکلات روانی و روحی در بین افراد، عدم کارایی آنها در استفاده از شیوه هایی برای مبارزه با مشکلات زندگی، علل اساسی و وقوع آسیب شناخته می­شود .

به نظر متخصصینی که از این دیدگاه پیروی می­کنند، سلامت جامعه درگرو سلامت افراد است. وتحقیقاتی که روی افراد درگیر در انواع آسیب­های اجتماعی انجام داده­اند نشان می­دهد این افراد معمولاً ازبهداشت روانی مناسبی بهره مند نیستند. مهارتهای کافی در زمینه زندگی مناسب ندارند و اغلب از خانواده­های نا بسامان برخاسته­اند.

    براین اساس، این دیدگاه به بهبود وضعیت روانشناختی افراد جامعه تأکید دارد وچنین هدفی در گرو آگاه­سازی افراد وخانواده­ها در قبال تربیت فرزندان، فنون ارتباطی، حفظ سلامت روانی خویش و...می­دانند. همچنین تحقیقاتی که دراین حوزه جهت بررسی آسیب­های اجتماعی صورت گرفته است رشد اخلاقی این افراد را در سطوح پایین برآورده کرده­اند. بطوریکه قضاوتهای اخلاقی آنها معمولاً از سطح افراد متوسط همراه خود پایین­تر بوده است.

    این دیدگاه لزوم ارائه آگاهی واطلاعات به افراد را در حیطه پیشگیری اولیه و انجام مشاوره­ها وخدمات روانشناختی به افرادی که در معرض ابتلا به آسیب­های اجتماعی هستند وافرادی که درگیر در این آسیب­ها هستند را درحیطه پیشگیری اولیه و ثانویه پیشنهاد می­کند.

 

نظرگاهها مبتنی بر ویژگیهای اجتماعی در آسیب­شناسی اجتماعی:

    در این دیدگاه انواع ویژگیهای جامعه مورد توجه قرار می­گیرد. جنگ به عنوان پدیده­ای است که در این دیدگاه به عنوان ایجاد کننده شرایط مساعد برای بروز مشکلات اجتماعی مورد توجه بوده است.

   مصرف بیشتر از حد متادون ناشی از جنگ جهانی و یا مصرف بیش از حد هروئین ومورفین بوسیله سربازان آمریکایی در جنگ ویتنام نمونه زنده­ای از این مسأله است. صنعتی شدن جوامع به عنوان عامل اجتماعی دیگر مورد توجه قرارمی گیرد. تحقیقات مختلف گسترش وسیع­تر    آسیب­های اجتماعی را در جوامع صنعتی نسبت به جوامع ساده تر نشان می­دهد.

   مسائل فرهنگی جامعه و میزان پایبندی یک جامعه به آداب و رسوم سنتی یک عامل دیگر در    پیش بینی احتمال وقوع آسیب­های اجتماعی در یک جامعه است. هر چه افراد به سنن و آداب فرهنگی خود پایبندی بیشتری داشته باشند احتمال وقوع آسیب کمتر خواهد شد.

    مبادلات مختلف یک جامعه با جوامع دیگر نیز حائز اهمیت است. سیاستهای مورد استفاده در این زمینه تأثیر کلانی درسلامت جامعه و حفظ آن از مشکلات ومعضلات قابل سرایت از جوامع دیگر خواهد داشت.


مطالب مشابه :


آسیب های اجتماعی چیست؟

آسیب شناسی اجتماعی social-pathology مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی




تعریف

آسیب شناسی اجتماعی - تعریف - معرفی و بررسی آسیب های اجتماعی از دیدگاه جامعه شناختی و حقوقی




پاتولوژي چيست؟

pathology( آسيب شناسي) - وبلاگي در رابطه با پاتولوژي و هيستولوژي در گرايش دامپزشكي و علوم مرتبط




آشنایی با مفهوم تهدید

تعریف تهدید : تهدید نشان دادن آسیب و شرارت قریب الوقوع مانند جنگ می باشد . (2) لانگمن




تعریف آسیب اجتماعی نوپدید

همچنین می توان آسیب­های اجتماعی نوپدید را این چنین نیز تعریف کرد: اصطلاح آسیب های اجتماعی




مبانی نظری آسیب شناسی اجتماعی

مبانی نظری آسیب­های اجتماعی آسیب­شناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی گرفته




تعریف هنجار

آسیب های اجتماعی - تعریف هنجار - بررسی هنجارها وناهنجارهای اجتماعی - آسیب های اجتماعی




برچسب :