نمایش تک نفره
پریشانی سوار بر باد تا بیکرانهها
تکگویی نمایشی
به قلم رضا آشفته
آدمها:
یک زن، بیست و چند ساله
صحنه:
سه تابلو متفاوت
1. ایستگاه مترو
زن نشسته بر یک صندلی بلند و فلزی! صدای قطار از دور...
زن: به هیکلم نگاه نکن که هنو برقرارم. من از درون پوسیدهام کافیه فوت کنی تا ببینی چطور از هم میپاشم.
مشکل کی نداره؟ منام یکی از هزاران آدمی که مشکل دارم... زدم به سیم آخر... یا سیب آخر... همون سیبی که حوا گاز زد و داد دست آدم که هبوط و رسوایی بار آورد... اون سیب آخرین گازش رسیده به من... (آن سیب گاز خورده را از کیف چرم سرخش بیرون میآورد) لذت داره، اونم چه لذتی؟ خیلیا دوست دارن خطا کنن در حد آدم و حوا.. اما انگار قسمت منه که در حد تیم ملی خطا کنم و برم تو فهرست آدمای کار درست... آهان من بچه دار نمیشم هان... (جلدی سیب گاز زده را میبلعد) فکر کردی سر فرود میآورم و تسلیم کائنات میشم یا رب العظیم... به ما که رسید، وا رسید. ببین من چقدر خرد و خاکشیر شدم جلو اون مرد که هفت ساله شوهرم شده و اون خونواده تازه به دوران رسیدهاش که هنو طعم خیلی از چیزا رو نچشیدهان مگر به مرحمتی و لطف من که نسل اندر نسل شاهزاده بودیم و با تفاخر و سربلندی نفس کشیدهایم... دنیا دیدهایم و بلند نظر.. دست و دل باز و پر غرور.. تکبر هم داریم الا ماشاءالله چرا نداشته باشیم که از نسل فرعونیم؟!
من اگه دارم رسوا میشم بگو که نشم. بچه ازت خواستم ندادی. دنیا رو بهم ریختم رفتم پیش بزرگترین دکترای عالم اما بیا که دست از پا کوتاه برگشتم جلو اینا که ونگ بزنم دس از سرم بردارید. من بچه دار نمیشم برید یه سوگلی بیارید برا این آقازاده و فخر آفرین عالم امکان.. نرفتن که میخوان از نسل شاهزاده بچهدار بشن که این فردای اونا رو تضمین میکنه.. ببین من شدم گارانتی تفاخر اونا.. اما نه از من دس بردارن و نه از نیش و کنایه... حالا مثل خل و چلا راه افتادم که برم برا همیشه.. واقعن نعشمو هم نمی تونن برگردونن تو اون خونه و زندگی.. میرم پی سرنوشت.. می خوام خودم باشم و تنها... رب العالمین اهل خودکشی نیستم اما دیگه سر به فرمان تو هم فرود نمیارم. می دونی چرا؟ چون این غربتیها رو نصیبم کردی که غرور و تفاخر منو بشکنن که شکستن و خوبم شکستن.. منو ببین برا یه بچه نداشته ویرون شدهام و بیچاره... گردن کجم و روسیاه، اینا بالاترین شکنجه است برا یه بانو که از نسل بزرگانه.. یه بانو که میتونه در حد ملکه جهان رو بگردونه.. اما این ملکه بی بال و پر شده و فراری... بیچاره و درمونده.. من حالا به چی باید فخر کنم؟...
منو بردن دارالمجانین که حاشا و کلا دیوونهام باید تحت مراقبت باشم تا خوب بشم و بازم برگردم اون دیونه خونه بزرگ که شوهرمو تر و خشک کنم... آخه با چه دلی و با چه سری و سامانی؟
هی بچه، تو چند سالته؟ طفل خدا تو چهار پنج سالته اومدی فال می فروشی.. تو فنچ کوچولو الان باید کنار مامانت یا غذا بخوری یا تاتی تاتی بازی کنی یا خوابت برده باشه.. بیا به یکی میدی از پس نگه داشتنش برنمیاد به یکی هم نمیدی تا در حسرت داشتنش بمیره. منم که نخوام به اجبار باید نصیبم کنی وگرنه تا سر حد جنون حالمو میگیرن. آخر سرم اسممو میذارن زنیکه دیوونه و روانی!
بچه! شلخته دوست داشتنی واستا کارت دارم... زن به دنبال بچه میدود. صدای قطار که اوج میگیرد... تاریکی و جیغ بلند و پژواک آن در ایستگاه زیر زمینی...
مطالب مشابه :
نماییشنامه کوتاه کمدی : تست بازیگری
دانلود نمایشنامه های حامد مربوط صادق - نماییشنامه کوتاه کمدی : تست بازیگری - دانلود نمایشنامه های حامد مربوط صادق / خیابانی و کمدی موزیکال / میان پرده - دانلود نمایشنامه
دانلود نمایشنامه کوتاه (2)
هنر ششم - دانلود نمایشنامه کوتاه (2) - اولین نشریه مجازی دانشگاه تربیت معلم تهران ( کانون ... واگویه های پندار باورمداران در آستانه حضور ، نويسنده : هوشنگ جاوید.
نگاهی کوتاه به نمایش های ابزورد
ابزوردیسم، دبستانی تئاتری مشتمل بر آثار نمایشی اروپایی و آمریکایی حاصل ناامیدی انسان در دوره پس از جنگ جهانی دوم(دهه های 1950 و 1960میلادی) است.نمایش های این
نمایش تک نفره
نفرت از اطلسی ها - نمایش تک نفره - اشعار بلند و کوتاه شاعر خیابان آزادی و نمايشنامه هاي( رضا آشفته )
چند نمایش کوتاه
اشتیاق - چند نمایش کوتاه - فرهنگ ، هنر ، اندیشه. ... مرد 3 : نگاه به خنده هام نکنید ! اتفاقا منم توی کار عتیقه جات و اجناس و پول های قدیمی ام ... مرد 1 : چی داری می گی !
نمايشنامه هاي مدرن ايراني
ديگر آنكه فرم نمايشنامه مدرن در مقايسه با نمايشنامه هاي شكسپير متفاوت است كه هم شامل نمايشنامه هاي بلند و هم شامل نمايشنامه هاي كوتاه است … »1 در فرهنگ اصطلاحات
دانلود نمايشنامه هاي شكسپير
English of high school - دانلود نمايشنامه هاي شكسپير - ... کتاب داستان های کوتاه انگلیسی برای کودکان · + نوشته شده در پنجشنبه سی ام آبان ۱۳۹۲ساعت 19:51 توسط
نگاهی به نمایشنامه ی رادیویی
گوینده می تواند با گفتاری کوتاه صحنه آغاز نمایشنامه را برای شنونده شرح دهد و یا بعد از هرچند صحنه و دیالوگ بنا بر ضرورت مطالبی بیان نماید. برای جداکردن صحنه های
جنس چینی (نمایشنامه ی رادیویی کوتاه)
جنس چینی. نمایشنامه ی رادیویی. /صدای ولوله و شلوغی جمعیت رفته رفته کم می شود و جای خود را به صدای گام های زنی با کفش های پاشنه بلند می دهد . صدای گام ها به تدریج
خلاصه 50نمایشنامه ایرانی
25 سپتامبر 2012 ... کوشش های پدر ناموفق می ماند، زیرا دولت نیز به جعفر میدان می دهد تا در جهت ... " کاکتوس" نمایش تکپردهای و کوتاهی درباره پزشک و نمایشنامهنویسی
برچسب :
نمایشنامه های کوتاه