قصه های جزیره
قصههای جزیره محصول سال ۱۹۸۹ یک سریال پربیننده و مشهور به شمار میرود این مجموعه در اوایل با نام «قصههای جزیره» و بعدها با نام «جادهای به آوونلی» درست شدهاست.این مجموعه چندین سال بر روی کانالهای کانادا و ۱۶۰ کشور پخش میشده و پر طرفدارترین مجموعه در کانادا به شمار میرفته.کارگردان قصههای جزیره «کوین سالیوان» پس از ساخت «آنی از گرینگیبل» تصمیم به ساخت مجموعهای دیگر میگیرد و با الهام از داستانهای «مونت کومری» نویسنده و کارگردان چنین داستانها و مجموعههای جذابی این مجموعه را کارگردانی میکند.
قصههای جزیره در سال ۱۹۸۹ یعنی درست بعد از آنی از گرین گیبل ساخته شد این داستان به زندگی «خانواده کینگ» در اوائل قرن بیستم میپردازد و داستان بر روی دختری بنام سارا استنلی (سارا پلی) که به این شهر نقل مکان کرده و در کنار آنها زندگی میکند میچرخد و با مشکلاتی همچون رفتارهای ارباب منشی و مغرورانه فلسیتی کینگ (جما زامپروگنا) و رفتار موزیانه فلیکس (زاخاری بنت) روبرو میشود. سارا در خانه خاله بزرگش هتی کینگ (جکی باروس) بزرگ میشود و برای تحصیل به دانشگاه رفته و برای ازدواج دوباره به آوونلی دهکدهای که در آن بزرگ شده باز میگردد.
بازیگران
- در میان 3 دهه گذشته، دهه 70برای دوبله سریالها، درخشانترین بوده است. در این دهه شاهد چند دوبله خیلی خوب و عالی بودهایم، از جمله در برابر باد، ارتشسری، خانم ماریل، از سرزمین شمالی، ناوارو، ماجراهای شرلوک هلمز، خاطرات شرلوک هلمز، پوآرو، رویای سبز، رودخانه برفی، سرای ابریشم، خانهپوشالی و تجارت مرگ. در دهه 60 فقط 2 شبکه تلویزیونی وجود داشت، بنابر این تعداد سریالها نیز کمتر بود، اما گرفتن نسبت دوبلههای خوب این دهه به کل سریالهای پخش شده در آن مدت، برتری دهه 70 را نشان میدهد.
در دهه 80 نیز باوجود فراوانی تعداد سریالها، دوبلههای درخشان بسیار کمتر بود. قصههای جزیره یکی از آثار جذاب و دیدنیای بود که اواسط دهه 70 پخش و با دوبله درخشانش به مدیریت رفعت هاشمپور به اثری ماندگار در تاریخ تلویزیون ایران تبدیل شد. ماجراهای (داستان) قصههای جزیره در یکی از جزایرکانادا و در زمانی میگذرد که مدرنیسم بتدریج وارد زندگی مردم میشود.
سارا استنلی برای زندگی نزد خالههایش میآید و کمکم با شرایط جدید خو میگیرد و در جزیره ماندگار میشود. هاشمپور برای این کودک خلاق که بارها مقابل خاله سنتیاش میایستد و او را به پذیرش خواستههایش وادار میکند، مریم شیرزاد را برگزیده است. صدای شیرزاد جزو صداهای زیبا و نرم و مهربان دوبله است که قابلیت استفاده برای دورههای مختلف سنی یک شخصیت را دارد. سارا از کودکی تا جوانی در سریال حضور دارد و شیرزاد با صدای قابل انعطافش به زیبایی، نقش را در این دورهها اجرا کرده است. هاشمپور برای نقش فلیسیتی نیز صدایی را برگزیده که از کودکی تا جوانی این شخصیت را گفته است. مهوش افشاری نیز همانند شیرزاد صدایی زیبا و قابل انعطاف دارد ـکه برای دورههای مختلف بعضی شخصیتها استفاده میشود ـ و شخصیت مغرور و استقلال طلب فلیسیتی را بخوبی ارائه کرده است. مدیر دوبلاژ برای نقش هتی کینگ ابتدا ناهید شعشعانی را انتخاب کرد و خود گویندگی جانت را به عهده گرفت، اما پس از حدود 20 قسمت، گویندگان هر دو نقش تغییرکردند. هاشمپور نقش خاله هتی را گفت و برای جانت، مریم صفیخانی را برگزید و این تغییر شگفتانگیز، 2 دوبله درخشان را پدید آورد. هتی کینگ زنی است مغرور و مستبد که مقابل مدرنیسم میایستد و برای همه تعیین تکلیف میکند و افراد خانواده خودش را برترین آدمهای جزیره میداند، اما در عین حال مهربان هم است.
قدرت و زیبایی صدا و بیان هاشمپور، ویژگیهای هتی را بیشتر به بیننده منتقل میکند. صدای مهربان و منعطف صفیخانی نیز خیلی خوب با چهره و شخصیت جانت هماهنگ شد.
یکی دیگر از گزینشهای عالی مدیر دوبلاژ، به نقش اولیویا کینگ مربوط میشود. اولیویا، زن جوانی است که روزنامهنگار میشود و برخلاف خواهر خشک و جدیاش، آدمی شاد و پرتحرک است. هاشمپور برای این نقش مینو غزنوی را برگزیده که پیش از قصههای جزیره نیز نقشهایی اینچنینی گفته بود و اینجا نیز کارش را با قدرت انجام داده است. هاشمپور برای نقش فلیکس ـ که پسربچهای شیطان است ـ کلیشهای عمل کرده و شوکت حجت را برگزیده، اما حاصل کار همانند بسیاری از نقشها درخشان شده است، مدیر دوبلاژ برای نقش جسپر دیل، علیرضا باشکندی را انتخاب کرده که در آن زمان حدود 6 سال از ورودش به عرصه دوبله میگذشت و این نقش گویی به بهترین کارش تبدیل شد. جسپر آدمی خجالتی و گوشهگیر است که اختراعاتی نیز دارد. صدای باشکندی کاملا مناسب چهره بازیگر این نقش است و او کار دشوارش را ـ به دلیل لکنت زبان جسپر ـ بخوبی به سرانجام رسانده است.دیگر انتخابهای رفعت هاشمپور از جمله همت مومیوند (الک)، امیرمحمد صمصامی (گاس پایک)، زهرا آقارضا (موریل استیسی)، شهروز ملکآرایی (کلایو پتی بون) و زندهیادان پروین ملکوتی (خانم لیند) و مهین بزرگی (دستکم در 2 نقش) نیز دقیق و مناسب بوده و در مجموع، دوبلهای بسیار جذاب و ماندگار را پدید آورده است. هاشمپور در دهه 80 فقط 2 سریال دوبله کرد که هیچکدام موفقیت قصههای جزیره را تکرار نکرد؛ «پادشاهان قصرهای پوشالی» که با کارآموزان و دوبلورهای تازهکار دوبله شد و «امیلی در نیومون» که دوبلهاش را ناتمام گذاشت و جلال مقامی آن را ادامه داد. هاشمپور پس از این دو کار فعالیتهایش را در دوبله به یکی دو گویندگی در هر سال محدود کرد و اکنون چند سالی است کنارهگیری و علاقهمندان را از شنیدن صدایش محروم کرده است. متاسفانه این تحریم از جمله تحریمهای سازنده نبوده است و امیدواریم روزی او حتی به صورت محدود به دوبله بازگردد.
گفت و گو با سارای جاده ای تا اونلی:
گفت و گو با سارای «قصه های جزیره»دخترک خوش دل قصه های جزیره -سارا پلی -امسال داور شصتمین جشنواره کن بود.
هم اکنون 11 سال از پخش جهانی آخرین قسمت از سریال قصه های جزیره می گذرد و هنوز بسیاری از ما خاطرمان هست که جمعه شب های دلگیر سال74را تنها می شد با تماشای اتوپیای سبز و شیرین پرنس ادواردز و قصه آدم هایش از سر گذراند.
بهانه این نوشته بزرگ شدن و حضور دخترک روی فرش قرمز است تا بدانیم بعد از یک دهه جمع رفقای جمعه شب ها، امروز کجایند؟ چه می کنند؟ و چقدر -مثل ما - بزرگ تر یا پیرتر شده اند؟
***
سارا پلی هفت سال با مجموعه قصه های جزیره همکاری کرد اما از وقتی که کمپانی دیزنی توزیع آن در امریکا را به عهده گرفت؛ سارا از امریکایی زده شدن مجموعه ابراز نارضایتی کرد و سرانجام هم دست از همکاری با آن کشید و فقط در قسمت آخر حضور یافت. البته مدت کوتاهی پس از بیرون آمدن او سریال هم متوقف شد.
سارا پس از بازی در مجموعه قصه های جزیره در سال 1996 در سریال تلویزیونی «راست راستی؟» بازی کرد. این سریال از شبکه سی بی سی پخش شد و تا سال 1998 ادامه یافت. سارا که در این سریال نقش لیلی را بازی می کرد برای ایفای این نقش برنده جایزه جمینای شد. سارا پس از این سریال در سال 1997 در فیلم «شیرینی جهان پس از مرگ» در نقش نیکول برنل ظاهر شد. این فیلم توجه امریکایی ها را به وی معطوف کرد و باعث شد در فستیوال فیلم ساندنس چهره بسیار پرطرفداری باشد.
وی در سال 2000 بازی در فیلم پرهزینه «تقریباً مشهور» به کارگردانی کامرون کرو را به عهده گرفت اما سپس از این پروژه خارج شد تا برای بازی در فیلم کم هزینه «قانون ضمایم» به کانادا برود. کامرون پس از کناره گیری سارا از فیلم نزدیک بود ساخت فیلم را لغو کند. همچنین پس از کناره گیری سارا، برد پیت نیز که قرار بود در این فیلم بازی کند و از همبازی بودن با سارا هم بسیار خوشحال بود از فیلم بیرون رفت. در سال 2003 در «زندگی من بدون من» بازی کرد و یک سال بعد برای این فیلم جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن جینی (معادل کانادایی اسکار) را از آن خود کرد. در همین سال با بازی در نسخه بازسازی شده و موفق «سحرگاه مردگان» چهره متفاوتی از خود در سینما بروز داد.
سارا در سال 2005 در کنار تیم رابینز در فیلم «زندگی پنهان واژه ها» بازی کرد که نقش هانا در این فیلم هم نامزدی بهترین بازیگر اروپایی در جوایز آکادمی فیلم اروپا را برایش به ارمغان آورد.
سارا سپس وارد عرصه کارگردانی شد. نخستین تجربه کارگردنی اش فیلم کوتاه «دوبار فکر نکن» بود که در سال 1999 در فستیوال فیلم تورنتو شرکت کرد. این فیلم کمدی سیاهی است در مورد مردی که در انتخاب میان عشق و خانواده با خودش درگیر است. سارا پس از آن «دور از او» را ساخت که بر اساس داستان کوتاه «خرس به بالای کوه آمد» نوشته آلیس مونرو ساخته شد.
این فیلم با بازی جولی کریستی نخستین بار درسال 2006 و در فستیوال بین المللی فیلم تورنتو به نمایش درآمد. نشریات ورایتی، هالیوود ریپورتر و روزنامه های تورنتو این فیلم را به خاطر بازی کریستی و همبازی اش گوردون پاینسنت و همچنین به خاطر کارگردانی پلی تحسین کردند.
«دور از او» را کمپانی لاینزگیت به مبلغ 750 هزار دلار برای اکران در امریکا خریداری کرد و در بهار 2007 آن را در این کشور به نمایش درآورد. انتظار می رود این فیلم، هم در بخش بازیگری و هم در بخش کارگردانی و نویسندگی که هر دو را خود پلی به عهده داشته است در اسکار سال آینده نامزد جایزه شود. پلی که اینک هم در عرصه بازیگری و هم کارگردانی تجربه دارد از هر دو اظهار رضایت می کند. اما قصد ندارد این دو را با هم بیامیزد. خودش می گوید؛ دوست دارم هر دو را جدای از هم تجربه کنم. برایم غیرقابل تصور است که در یک فیلم هم بازیگر باشم و هم کارگردان. کلاً ترجیح می دهم بخش های مختلف ذهنم را جداگانه به کار بگیرم.
فعالیت های سیاسی سارا پلی
احتمالاً اولین فعالیت سیاسی سارا مربوط به سال 1991 است زمانی که سارا 11 ساله بود و اولین جنگ خلیج به راه افتاده بود. سارا که در آن زمان با کمپانی دیزنی همکاری می کرد در مراسم اهدای جوایز تلویزیون کودکان در واشنگتن حاضر شد و در حالی به روی سن رفت که آرم صلح را بر روی لباسش داشت. این کمپانی از او خواست که آرم صلح را از روی لباسش بردارد اما سارا توجهی به خواسته آنها نکرد. در نتیجه کمپانی هم دیگر هیچ گاه او را دعوت به همکاری نکرد.
سارا یکی از اعضای مهم حزب دموکرات جدید است و گفته می شود پیتر کورماس عضو هیات قانونگذار اونتاریو کانادا مربی سیاسی وی بوده است. وی در سال 1995 در یک درگیری با پلیس دو تا از دندان هایش را از دست داد. وی در شورشی علیه دولت محافظه کار مایک هریس در پارک کوئین تورنتو شرکت کرده بود. پس از آن هم با ائتلاف اونتاریو علیه فقر همکاری کرد. در سال 2003 هم عضو گروه مشاوران دیوید میلر شهردار جدید تورنتو شد.
او روز 10 سپتامبر 2003 با دیوید وارنسبی تدوینگر کانادایی سینما ازدواج کرد و از این ازدواج کاملاً راضی است و آن را مایه افتخار خود می داند.
از دیگر فیلم های سینمایی که سارا در آنها بازی کرده می توان به آثار زیر اشاره کرد؛ کریسمس جادویی (1985)، آخرین شب (1998)،دروغ های سفید (1998)، برو (1999)، زندگی پیش از این (1999)، وزن آب (2000)، من درون (2003)، بیولف و گرندل (2006)، جان ادمز (2007)، آقای هیچ کس (2008).
جوایز سارا
برخی از جوایز سینمایی اش به شرح زیر است؛
جوایز فیلم تورنتو/2006/جایزه بهترین بازی
انجمن منتقدین فیلم ونکوور/ 2004 / بهترین بازی برای فیلم زندگی من بدون من
جوایز کمدی کانادا/ 2000/ بهترین بازیگر زن برای فیلم برو
انجمن منتقدین ملی/ 1997/ بهترین بازی برای فیلم شیرینی جهان پس از مرگ
انجمن منتقدین سینمایی بوستون/1997/ بهترین بازی برای فیلم شیرینی جهان پس از مرگ
سارا پلی در کن
سارا امسال برای چهارمین بار به کن سفر کرد. نخستین سفر وی به کن در هفده سالگی اش بود که در مقام بازیگر فیلم «شیرینی جهان پس از مرگ» ساخته اتم ایگویان در پنجاهمین سالگرد فستیوال کن شرکت کرد. اما امسال تجربه متفاوتی در کن داشت چون در کنار بزرگان سینمای جهان وظیفه داوری جشنواره به عهده اش بود.
خودش درباره این تجربه می گوید؛ معمولاً زیاد به فستیوال های سینمایی می روم و همیشه هم دو روز را به مصاحبه در اتاق هتل اختصاص می دهم. امسال هم چهارمین باری است که در کن شرکت می کنم اما احساسم به گونه دیگری است. انگار که اولین تجربه حضور در کن را می گذرانم.
بسیاری از بازیگران سینما رویای بردن جایزه اسکار را در سر دارند اما برای پلی این طور نیست. برای او داور کن بودن جایزه بزرگتری محسوب می شود. پلی در هیات داوران کن در کنار مگی چانگ بازیگر هنگ کنگی، تونی کولت بازیگر استرالیایی، ماریا د مدیروس کارگردان و بازیگر پرتغالی، میشل پوکولو بازیگر فرانسوی، ابدرامان سیساکو کارگردان موریتانیایی، مارکو بلوچیو کارگردان ایتالیایی و اورهان پاموک نویسنده ترک، به فعالیت پرداخت. پلی فقط یکی از آنها را از قبل می شناخت؛ او و مدیروس هردو در فیلم «زندگی من بدون او» بازی کرده اند. اما به سیساکو دورا دور بسیار علاقه مند است و او را محبوب ترین کارگردان زندگی اش می داند.
سارا از اینکه امسال دربخش مسابقه فستیوال کن هیچ فیلم کانادایی حضور نداشت بسیار خوشحال بود چون بدین ترتیب می توانست کاملاً عادلانه قضاوت کند. او درباره قضاوتش بسیار حساس است به گونه ای که مثلاً دو فیلم «برهان مرگ» ساخته کوئنتین تارانتینو و «منطقه البروج» ساخته دیوید فینچر از دو هفته قبل از برگزاری کن در امریکای شمالی به نمایش درآمده بودند و سارا می توانست آنها را زودتر ببیند اما این کار را نکرد تا به گفته خودش همه فیلم ها را در شرایط یکسان جشنواره ببیند و شرایط محیطی متفاوت بر دیدگاهش تاثیر نگذارد.
مصاحبه با سارا پلیاز اولین فعالیت سیاسی ا ت برایمان بگو.
11 ساله که بودم در زمان جنگ خلیج در مراسمی در واشنگتن شرکت کردم که در آن سناتورها دور میز نشسته بودند. نشان صلح به لباسم بود و شروع کردم به صحبت کردن درباره جنگ و اینکه چقدر به نظرم منفور است. بعداً تلفنی از شرکت دیزنی داشتم و یکی از مدیرانش می خواست بداند آیا من کمونیست هستم، من فقط 11 سالم بود، پس از آن خبری از دیزنی نشد در حالی که پیش از آن همیشه با من در تماس بودند.
از میان شخصیت هایی که تا به حال بازی کرده ای با کدام یک بیشتر همذات پنداری می کنی؟
نیکول در «شیرینی جهان پس از مرگ». لحظه ای در زندگی اش هست که می فهمد جهان دیگر مکانی دو بعدی نیست و ناگهان همه آدم ها در نظرش جان می گیرند و خیلی واضح خوب و بد آنها را می فهمد. به جهانی خارج از جهان کودکی اش پرتاب می شود جهانی که همه در آن راضی و شاد بودند. در جهان جدید همه چیز ناگهان چهره ای دیگر می یابد و ترس و وحشت را به وی القا می کند. چنانکه احساس می کند پا به زمین مین گذاشته است. احساس می کنم در زندگی من نیز لحظه ای بود که ناگهان هویت اصلی آدم ها برایم آشکار شد به شیوه ای به غایت ترسناک و مهیب.
چه چیزی بیشتر از همه نگرانت می کند؟
اینکه ندانم کی هستم بزرگترین دغدغه و نگرانی ام است اما در عین حال بزرگترین شادی ام را هم تشکیل می دهد. بنابراین به نظرم تمام زندگی ام را صرف ساختن و شناختن چهره درونی خودم می کنم.
دوست داری چه نقش هایی را بازی کنی؟
دلم می خواهد نقش آدم هایی را بازی کنم که رازی دارند، کسانی که به طریقی خود را به انزوا کشانده اند. تنهایی چیزی است که همیشه از آن گریزانم اما گمان نکنم من تنها کسی باشم که این احساس را دارد.
نظرت راجع به سینما چیست؟
به نظرم غیرممکن است آدم در کار سینما باشد و در لحظاتی از زندگی اش به یک احمق تمام عیار تبدیل نشود. اما من چند سالی خودم را زهرزدایی کردم و نهایتاً به زمین بازگشتم.
نظرت راجع به هالیوود چیست؟
به نظرم آدم باید از جریان رایج هالیوود فاصله بگیرد تا بتواند فرد نرمالی باشد. من آنجا کار می کنم و دوست دارم آنجا باشم اما دوست دارم زندگی گمنامی داشته باشم.
یعنی نمی خواهی مشهور باشی؟
من برای مشهور شدن ساخته نشده ام. شخصیت من اصلاً به درد چنین موقعیتی نمی خورد.
درمورد حرف هایت چطور فکر می کنی؟
شانس بزرگی است کاری داشته باشی که برایت معنایی داشته باشد و در این صورت نیاز به انتخاب دیگری نیست. می دانم برخی از مردم این موقعیت را ندارند اما خوشبختانه من از این شانس بهره مند شده ام و از این بابت خوشحالم.
بعد از این همه سال بازیگری را چطور توصیف می کنی؟
من بازیگری را از 4 سالگی شروع کردم. اولین تجربه ام در صحنه فیلم مربوط به یک زمستان کشنده است. الان می فهمم که تقریباً هر فیلمی که بازی کرده ام اینچنین بوده؛ آن در واقع آغاز دوره ای طولانی از مناظر سرد و تهی بود.
در کانادا چه تصویری از تو وجود دارد؟
احساس می کنم رابطه پیچیده ای بین من و مردم این کشور وجود دارد. وقتی بچه بودم در سریال شاد و خوش «جاده ای به اونلی» یا همان قصه های جزیره بازی می کردم. بسیاری از مردم این سریال را می دیدند و با آن بزرگ می شدند. آنها دوست داشتند من همان سارا استنلی بمانم اما من بزرگ شدم و پا به سیاست گذاشتم. احساس می کنم مردم زیاد سارای جدید را دوست ندارند و گاهی اوقات فکر می کنم آنها فقط دوست دارند من خفه شوم. من با بسیاری از فیلمسازانی که دوست داشته ام کار کرده ام اما در کانادا فرهنگ چهره سازی وجود ندارد. وقتی فیلم جدیدی کار می کنم عکسم روی جلد مجلات است ولی در سایر اوقات زندگی گمنامی دارم.
چه چیزی باعث شد از 14 سالگی مستقل زندگی کنی؟
یک راهکار عملی برای کنار آمدن با شرایطم بود. پدرم در شهر کوچکی خارج از تورنتو زندگی می کرد در حالی که من در تورنتو به مدرسه می رفتم. برای اینکه به مدرسه نزدیک باشم باید این کار را می کردم و خیلی زود مستقل شدم.
از احساسات زمانی بگو که هنوز کودک بودی اما به شهرت زیادی رسیدی.
در واقع من از 9 تا 15 سالگی در دام تلویزیون و یا بهتر بگویم بازیگری افتادم. در آن سن دوست نداشتم بازیگر باشم اما قراردادم مرا مجبور کرد. در آن سن و سال برایم جالب نبود مردمی که نمی شناختم همه جا دنبالم باشند و برایم نامه های عجیب بنویسند، نامه هایی که در نظر من ترسناک می نمود. همیشه می ترسیدم. آغاز وحشتناکی در شهرت داشتم.درباره سارا * سارا از 14 سالگی و با درآمد خودش به طور مستقل زندگی می کند.
* بعضی ها معتقدند او شبیه جوانی اوما تورمن (بازیگر نقش اول زن بیل را بکش) است.
* از رفتن به روی صحنه تئاتر به شدت واهمه دارد.
* از طرفداران ورزش هاکی است.
* کتاب مورد علاقه اش «فرانی و زویی» نوشته جی دی سالینجر است و گفته پنج صفحه آخر این کتاب بهترین پنج صفحه آخر زندگی اش به شمار می رود.
* طرفدار فیلم های زامبی است و بیشتر از همه «زامبی سفید» و فیلم های رومرو را می پسندد. خودش می گوید اولین وآخرین اعتقادش به اسلحه فقط در دوران زامبی هاست؛ «اگر زمانی زامبی ها زمین را بگیرند باید همه مان مسلح باشیم.»
* رفتن به تئاتر فعالیت مورد علاقه اش است.
* محبوب ترین فیلمش را «خط قرمز باریک» ساخته ترنس ملیک می داند.
* در ژانویه 2007 از سوی نشریه سینمایی ورایتی در لیست 10 کارگردانی که کارشان ارزش دیدن دارند قرار گرفت.
* سارا قصد داشت اولین فیلم بلندش فیلمی باشد تحت نام «خارش دار» که فیلمنامه اش را هم خودش نوشته بود و به داستان دختر 12 ساله ای می پرداخت که در یک سریال تلویزیونی بازی می کرد اما نتوانست این پروژه را پیش ببرد و فیلم «دور از او» را به جایش ساخت. این فیلم ماجرای زنی است که به آلزایمر دچار می شود و تا حدی به مادربزرگ سارا که او هم به همین بیماری دچار شد مربوط است.
* به رانندگی علاقه ای ندارد و همیشه از قطارهای زیرزمینی استفاده می کند.
- در میان 3 دهه گذشته، دهه 70برای دوبله سریالها، درخشانترین بوده است. در این دهه شاهد چند دوبله خیلی خوب و عالی بودهایم، از جمله در برابر باد، ارتشسری، خانم ماریل، از سرزمین شمالی، ناوارو، ماجراهای شرلوک هلمز، خاطرات شرلوک هلمز، پوآرو، رویای سبز، رودخانه برفی، سرای ابریشم، خانهپوشالی و تجارت مرگ. در دهه 60 فقط 2 شبکه تلویزیونی وجود داشت، بنابر این تعداد سریالها نیز کمتر بود، اما گرفتن نسبت دوبلههای خوب این دهه به کل سریالهای پخش شده در آن مدت، برتری دهه 70 را نشان میدهد.
مطالب مشابه :
دانلود قصه های جزیره(جلد اول)
دانلود قصه های جزیره(جلد اول) جمعه ششم بهمن ۱۳۹۱ساعت 18:42 عنوان کتاب:قصه های جزیره(جلد اول)
قصه های جزیره
سارا پلی هفت سال با مجموعه قصه های جزیره همکاری کرد اما از وقتی که کمپانی دیزنی توزیع آن در
عکس های مجموعه ی قصه های جزیره
عکس های مجموعه ی قصه های جزیره داستانهای کوتاه و آموزنده دانلود نرم افزار شعر کدهای
قصه های جزیره
بچه های دهه ی 60 - قصه های جزیره - دانلود تیتراژ صوتی سریال قصه های جزیره.
کلیپ تیتراژ " قصه های جزیره "
کلی تیتراژ " قصه های جزیره "پ تصویری کلیپ تیتراژ فصل ۲ : دانلود. کلیپ تیتراژ فصل ۳ :
دانلود آهنگ جزیره از سیاوش قمیشی
دانلود آهنگ بسیار زیبای قمیشی به نام جزیره. دانلود آهنگ جزبره با صدای سیاوش فیلم های طنز
مصاحبه با مريم شيرزاد و دوبله قصه های جزیره
دانلود آهنگ های مصاحبه با مريم شيرزاد و دوبله قصه های جزیره.
دانلود نوار قصه های قدیمی
گالیور در جزیره کوتوله برچسبها: دانلود نوار قصه های
قصه ی جزیره ناشناخته
دانلود کتاب های قصه ی جزیره قسمت های زیبایی از
برچسب :
دانلود قصه های جزیره