گزارش کار کارورزی(جلسه اول،عبدالرحمان سالاریان)

با سلام و خدا قوت خدمت تمامی کسانی که در راه آموزش و پرورش این مرز و بوم قدم بر می دارند به ویژه اساتید ، کارکنان و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان.

بنده در اولین گزارش کارورزی(مشاهده) جا دارد از استاد عزیزم آقای دکتر آزادیان بخاطر راهنمایی ها و تغییر نوع نگرش نسبت به درس کارورزی صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم و امیدوارم تمامی اساتید دانشگاه به خصوص اساتید دانشگاه فرهنگیان که در حوزه ی تربیت معلم تلاش می کنند با تجربه ها و اطلاعات محیطی که در چارچوب آموزش و پرورش دارند بتوانند با نگاه جدید و مدرن در راه آموزش و پرورش گام موثری بردارند.

همان طور که منتظرش بودیم اولین روز رفتن به مدرسه با هماهنگی انجام شده توسط کارکنان اجرایی مرکز فرا رسید،صبح روز یکشنبه مورخه11/08/1393 ساعت 30/6 صبح همه بچه ها از خواب بیدار شدیم و بعد از آماده شدن و خوردن صبحانه با توکل بر خدا آماده رفتن به مدرسه شده ایم،در ساعت 7 صبح همه ی بچه ها آماده بوده ایم که در این هنگام استاد محترمان با مسئول محترم آموزش و سرپرست شبانه روزی حضور یافتند و هر کدام راهنمایی هایی به دانشجو معلمان می دادند.

استاد مربوطه با گروه بندی خاصی که از قبل در کلاس درس انجام داده بودند حکم ابلاغ دانشجو معلمان برای ورود به مدرسه به همراه یک جعبه شیرینی و یک پاکت نامه برای مدیر مدرسه را بین سرگروه،گروه ها توزیع کرد.(لازم به ذکر است که در کلاس درس سه گروه 5 نفره تشکیل شد)

بالاخره مینی بوس ساعت30/7 از مرکز حرکت کرد و در مسیر به اولین مدرسه که قبلا انتخاب شده بود رسیده ایم(البته بچه های گروه کلاس ما نبودند)و سرانجام ساعت 45/7 به مدرسه ابتدایی گل سرخ روستای x شهرستان x رسیده ایم و گروه ما که 5 نفر از دانشجو معلمان بوده ایم به همراه استاد روانه مدرسه شده ایم که در این هنگام دانش آموزان مدرسه در سر صف ایستاده بودند و مدیر با خوشامد گویی و سلام و علیک کردن با استاد و دانشجویان و معرفی نمودن خود( آقای x) ما را همراهی کردند،ما دانشجویان بخاطر اینکه در اثنای مراسم صبحگاهی رسیده بودیم در آخر صف دانش آموزان به چگونگی اجرا شدن مراسم صبحگاهی نگاه می کردیم،نکته قابل توجه برای من این بود که تمامی معلمان این مدرسه در مراسم صبحگاهی حضور داشتند و در دفتر مدرسه نشسته نبودند و نکته دیگر مداحی 2 نفر از دانش آموزان پایه دوم به مناسبت ماه محرم در جای خودش جالب بود و از صدای دلنشین وخالصانه این دو دانش آموز لذت بردم و بعد از مراسم مداحی و سینه زنی ورزش صبحگاهی و سرانجام دانش آموزان روانه کلاس شدند(به دلیل طولانی نشدن گزارش از گفتن همه ی حوادث و اتفاقات صرف نظر می کنم).

در ساعت اول کلاس ما دانشجویان در دفتر مدرسه نشسته بودیم و به همراه همکلاسی هایمان راجب محیط مدرسه و امکانات فیزیکی صحبت و گفتگو می کردیم و شاید نگرشی که بنده نسبت به یک مدرسه در روستا داشته بودم با آن چیزی که مشاهده کردم تفاوت زیادی داشت به عنوان مثال دفتر مدرسه محیط نسبتا بزرگ و شامل امکانات فیزیکی مناسب.

به دلیل عدم آشنایی کامل با عوامل اجرایی مدرسه در جلسه اول نتوانستیم سوالاتی که در ذهن مان بود را مطرح کنیم فقط از روی مشاهداتی که داشتیم به بعضی از سوالات ذهن مان پاسخ می دادیم.

مدیر مدرسه بعد از رسیدگی به کار مدرسه به همراه معاون مدرسه ما دانشجویان را در کلاس های مختلف سازماندهی کرد که بنده در کلاس سوم پسر سازماندهی شده ام.در ماههای بعد با تصمیمی که مدیر و معاون مدرسه اتخاذ کردند نحوه ی چینش دانشجویان متفاوت خواهد بود.

زنگ تفریح اول زده شد و بعد از خوردن صبحانه با معلمان مدرسه، در ساعت دوم با همراهی معاون مدرسه وارد کلاس درس شدیم و با معلم کلاس خانم x سلام و علیکی انجام داده ایم و در انتهای کلاس روی میز نشستم و بعد از توضیحاتی که آقای x(معاون) داده اند حال و احوالی با معلم مربوطه کردیم و معلم درشس را ادامه داد درس بچه ها درس بخوانیم بود معلم در حال پرسش کردن درس از دانش آموزان بود من هم که تازه با این جو جدید داشتم آشنا می شدم به همه طرف نگاه می کردم از جمله به کارهایی که رو دیوار کلاس با خلاقیت دانش آموزان نصب بود.

معلم سوال های مختلفی از دانش آموزان می پرسید که بعضی ها ضعیف و بعضی ها قوی پاسخ می دادند معلم به کارش ادامه داد و من هم به دانش آموزان و بحث درسی توجه می کردم و کمابیش اطلاعاتی درباره دانش آموزان را در ذهنم کنکاش می کردم مثلا پیش خودم می گفتم که دانش آموزی که انتهای کلاس ما در میز تنها نشسته درسش ضعیفه(البته از روی حدس و گمان)

معلم درس جدید بخوانیم را شروع کرد(البته به نظر من روش تدریس معلم و نحوه ی برخورد با دانش آموزان جای بحث زیادی دارد که بعد از مشورت با استاد خودم در گزارش کار بعدی به این موضوع می پردازم).

زنگ تفریح دوم زده شد در این لحظه ما دانشجویان به دفتر نرفتیم بلکه با یکدیگر راجب موضوعات پیش آمده بحث می کردیم.

در ساعت بعدی کلاس سوم که زنگ ورزش دانش آموزان بود با اتفاق دبیر ورزش آقای x به سر کلاس رفتیم و بعد از حضور و غیاب وتذکرات لازم توسط معلم ورزش بچه ها به سمت زمین فوتبال رفتند و عده ای نیز به دلیل نداشتن لباس تا آخر کلاس از ورزش کردن محروم شدند(البته در این جا نیز شیوه ی برخورد معلم با دانش آموز مورد بحث است).

در ساعت چهارم دوباره معلم مربوطه وارد کلاس شد و بعد از چند دقیقه از من خواست که از دانش آموزان درس علوم را که در این زنگ داشتند سوال کنم بنده چون قرار بود فقط مشاهده داشته باشم در ابتدا امتناع نمودم و سرانجام معلم این مسئولیت را به دوش من گذاشت و گفت از درس 1 تا4 از بچه ها می توانم سوال بپرسی بنده هم که هیچ اطلاعی از کتاب علوم پایه سوم نداشتم و با گفتن جملاتی مثل این که هر درسی روش تدریس خاص خودش رو دارد نتوانستم معلم را قانع کنم،بالاخره شروع کردم چند دقیقه به نگاه کردن کتاب و توانستم چند سوالی را مطرح کنم،از دانش آموزان سوالات مختلفی پیرامون موضوع درس پرسیدم که بعضی ها جواب درست و بعضی ها نادرست اما سعی کردم مطلب درسی که در کتاب مطرح بود را بیشتر برای بچه ها باز کنم و با مثال های بیشتری بتونم توضیح بدهم و طوری شده بود که همه دانش آموزان حتی دانش آموزی که در کلاس فعالیتی نداشت به بحث کشیده شود.و سرانجام با همکاری معلم چند سوال دیگر را مطرح کردم و بالاخره زنگ به صدا در آمد.

دانشجویان گرد هم آمدیم تا دوباره به بحث بپردازیم که در این لحظه استاد به همراه سایر دانشجویان به دنبال ما آمدند و به سمت دانشگاه حرکت کردیم که در داخل مینی بوس همه ی دانشجو معلمان 3 گروه هر کدام به طور جداگانه با یکدیگر راجب محیط مدرسه و دامش آموزان بحث می کردند و سرانجام به دانشگاه رسیدیم و با استاد مربوطه کارهای مربوط به درس را پی گرفتیم.

با تشکر

گزارش کار کارورزی(جلسه اول،عبدالرحمان سالاریان)

مطالب مشابه :

گزارش کارورزی جلسه 1 (امیر حسین خجسته)

گزارش کار کارورزی(جلسه دوم،مهرداد محمد علی پور)

گزارش کار کارورزی

گزارش کارورزی جلسه 1 (علی محمد زاده)

گزارش کار کارورزی(جلسه اول،عبدالرحمان سالاریان)

گزارش کارورزی (محسن پورحسین سرنی )

گزارش کارآموزی و کارورزی

گزارش کارورزی جلسه دوم(سعید درویش )

میریت دانش کارورزی

کارورزی سینا اشکوریان (جلسه دوم )