محمدرضا پهلوي و فرح ديبا در دوران نامزدي
بیوگرافی کوتاه :
محمدرضا پهلوی شاهنشاه اریامهر کمی پيش از انقلاب، در روز 26 دی ماه 1357 همراه با خانواده اش ايران را برای سفری بی بازگشت ترک گفت. او ابتدا در مصر اقامت گزيد؛ جائيکه يکسال و نيم بعد در آن در گذشت<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
محمدرضا پهلوی در 4 آبان 1298 در تهران به دنيا آمد. مادرش تاج الملوک، دومين همسر رضاخان بود و از آنجا که نخستين فرزند ذکور رضاشاه بود، چندی پس از تاجگذاری رضا خان به عنوان شاه ايران در سال 1304، به عنوان وليعهد ايران منصوب شد
او که تحصيلکرده سوئيس بود، در شهريور 1320 پس از تبعيد پدرش، رضاخان، موسس حکومت پهلوی، در سن 22 سالگی جايگزين او شد و به عنوان آخرين شاه ايران 37 سال در راس حکومت اين کشور قرار داشت
محمدرضا پهلوی سه بار ازدواج کرد. نخست در سال 1318 با فوزيه خواهر ملک فاروق، پادشاه مصر ازدواج کرد که حاصل اين ازدواج دختری به نام شهناز بود. اين ازدواج پس از چندی به جدايی انجاميد.
دومين ازدواج شاه با ثريا اسفندياری بختياری بود که از مادری آلمانی و پدری از خوانين بختياری به دنيا آمده بود. اين ازدواج نيز به دليل اينکه ثريا نتوانست فرزندی برای شاه بياورد سرانجامی نداشت.
محمدرضا پهلوی چهل ساله بود و هنوز فرزند پسری نداشت که بتواند به جانشينی خود برگزيند. طبق قانون اساسی ايران اگر شاه فوت می کرد يکی از برادران او به سلطنت می رسيد
سومين و آخرين همسر محمدرضا پهلوی، فرح ديبا بود که حدود بيست سال از شاه کوچکتر بود. اين تحصيل کرده رشته معماری در فرانسه، در سال 1338 به ازدواج شاه ايران در آمد. يک سال بعد رضا، نخستين فرزند پسر محمدرضا پهلوی به دنيا آمد. فرح ديبا سه فرزند ديگر با نامهای فرحناز، عليرضا و ليلا به دنيا آورد؛ که ليلا کوچکترين فرزند آنها در سال 1380 در سن 31 سالگی در لندن خودکشی کرد
نخستين جرقه های انقلاب ايران در سال در ماه 1356 زده شد زمانی که انتشار مقاله ای در روزنامه اطلاعات که نام مستعار"رشيدی مطلق" را بر خود داشت، خشم عده ای را برانگيخت. روز 19 دی 1356 مردم قم در اعتراض به انتشار اين مقاله که آن را نسبت به آيت الله خمينی توهين آميز قلمداد می کردند، به خيابانها ريختند که اين مخالفت با دخالت ارتش سرکوب شد
چهل روز بعد، در روز 29 بهمن، مردم تبريز به پاسداشت قربانيان تظاهرات قم دست به تظاهرات زدند که اين بار نيز دخالت ارتش اين تظاهرات را خاموش کرد. اين تظاهرات ها و مخالفتهای ديگر در نقاط مختلف ايران به تدريج پايه رژيم را سست کرد
شاه از اين هنگام تا تبعيدش به خارج از کشور، چندين بار نخست وزيرانش را تغيير داد اما هيچکدام نتوانستند شعله های خشم مردم را فروبنشانند. جمشيد آموزگار، جعفر شريف امامی، غلامرضا ازهاری و شاپور بختيار در عرض يکسال و نيم، يک يک جايگزين ديگری شدند ولی هيچکدام نتوانستند راهی برای بازگرداندن آرامش چاره کنند.
کودتای 28 مرداد 1332، انقلاب سفيد شاه و مردم، اصلاحات ارضی، تشکيل سازمان اطلاعات و امنيت کشور ساواک، بازداشت و تبعيد آيت الله خمينی و تشکيل حزب منفرد رستاخيزو شکوفائی اقتصادی و صنعتی عظیم کشورو دروازه های تمدن از جمله مهمترين اتفاقات دوران محمدرضا پهلوی بود که هر کدام تاثير بسزايی در تاريخ سياسی معاصر ايران برجای گذاشت
نخستين توقف محمدرضا پهلوی در دوران تبعيد 1.5 ساله اش مصر بود. سفر های پی در پی و کوتاه مدت شاه و خانواده اش به مراکش، باهاماس، مکزيک، ايالات متحده و پاناما با مرگ او در قاهره پايان يافت.
شاه از مدتی پيش از انقلاب گرفتار بيماری سرطان غدد لنفاوی بود. قوای او بر اثر شدت يافتن اين بيماری به شدت تحليل يافته بود. از شاه سابق ايران در زمان مرگ جز پوست و استخوانی باقی نمانده بود. محمدرضا پهلوی نهايتا در روز 27 ژوئيه 1380 (5 مرداد 1359) در بيمارستانی در قاهره در گذشت و در مسجد رفاهی اين شهر دفن شد
... ولی خانه من نيست ' ، خاطرات فرح پهلوی
از بيست و پنج سال پيش که محمدرضا شاه پهلوی و خانواده اش ايران را ترک کردند، فرح پهلوی شهبانوی سابق ايران سکوت کرده بود، سکوتی که هم می تواند از روی احتياط باشد و هم از روی بصيرت. اما اکنون در سن شصت و پنج سالگی تصميم گرفته که خاطرات خود را زير عنوان ساده " فرح پهلوی " منتشر کند. به همين مناسبت مارک ايروينگ خبرنگار روزنامه تايمز لندن در آپارتمانی در پاريس گفتگويی با ملکه سابق ايران انجام داده که در مجله ضميمه تايمز شنبه منتشر شده است.
مارک ايروينگ پس از شرح مختصری از دوران جوانی و چگونگی ازدواج فرح پهلوی با محمدرضا شاه، می نويسد که برای بسياری از ايرانی ها که دوران قبل از انقلاب را به خاطر می آورند، او نماينده چهره مهربان تر حکومت شاه است.
حتی بعضی از ايرانی هايی هم که در سال ۱۳۵۷ به دنيا نيامده بودند از او با احترام ياد می کنند. برای آن ها فرح پهلوی ستاره ای از دورانی است که فريبندگی و زرق و برق جرم نبود، دورانی که کسی به فکر ايدئولوژی نبود و خيلی ها حتی معنی آن را هم نمی دانستند.
برای آن ها فرح پهلوی با آرايش مويش، لباس هايش و حتی لهجه اش آينه تمام عيار يک زن شيکپوش در سطح ستارگان سينماست.
فرح پهلوی تا قبل از انقلاب ده ها موزه و مرکز فرهنگی در سراسر ايران ايجاد کرد که شايد از نظر جوانان ايرانی مهم ترين آن ها موزه هنرهای معاصر در تهران است.
او به ايروينگ می گويد که در آن زمان بسياری از هنرمندان بين المللی ميل داشتند که آثار خود را در محلی رسمی و معتبر به نمايش بگذارند اما ايران پول آن را نداشت که آثار گران قيمت را خريداری کند. البته هرآنچه هم که در آن زمان به قيمت های ارزان خريداری شد اکنون بسيار گران بها شده است.
فرح پهلوی می گويد که در دوران انقلاب نگران از بين رفتن اين آثار هنری بوده اما کارکنان موزه ها موفق شدند که آن هارا از حمله انقلابيون نجات دهند.
فرح پهلوی همچنين می گويد که تعداد زيادی آثار هنرمندان بزرگ هم در کاخ های سلطنتی بوده که معلوم نيست چه بر سرشان آمده است. يکی از اين تابلوها پرتره خود فرح پهلوی بود که اندی وارهول هنرمند معروف آمريکايی آن را کشيده بود. وارهول قبل از ملکه سابق ايران پرتره های مريلين مونرو و ژاکلين کندی را کشيده بود.
اما به نوشته مارک ايروينگ تمام صحبت از گذشته نمی تواند از هنر و موضوعات خوشايند ديگر باشد. فی المثل نقش ارتش شاه در وقايع خونين ميدان ژاله در شهريور سال ۱۳۵۶ يعنی چند ماه قبل از پيروزی انقلاب.
فرح پهلوی می گويد که تيراندازی از سوی نظاميان نبوده بلکه انقلابيونی که لباس نظامی بر تن کرده بودند تيراندازی کردند. به گفته او خونی که در عکس ها نشان داده شد خون گوسفند بود و رسانه های گروهی هم که تحت نفوذ مخالفان حکومت بودند به اين ماجرا دامن زدند.
فرح پهلوی در باره فعاليت های ساواک نيز به مارک ايروينگ می گويد ساواک هم مانند تمام سازمان های پليس مخفی در سراسر جهان تلاشش حفظ امنيت و ثبات کشور بوده و نبايد فراموش کرد که در دوران جنگ سرد، ايران موقعيت بسيار حساس ژئوپوليتيکی داشته است. شوروی در همسايگی ايران بود، سه نخست وزير را متعصبين مذهبی ترور کرده بودند، سه بار به جان شاه سوءقصد شده بود و حتی سعی شده بود که وليعهد را بربايند.
ملکه سابق ايران به تقليد از محمد رضا شاه نيروهای انقلابی را اتحاد نامقدس سرخ و سياه می خواند که منظور کمونيست ها و مذهبيون هستند.
او می گويد که شاه سابق سعی داشت که روابط متوازنی با شرق و غرب داشته باشد و اضافه می کند که بعد از خارج شدن شاه از صحنه، اين توازن به هم خورد: شوروی افغانستان را اشغال کرد و عراق ابتدا به ايران و بعد به کويت حمله کرد. به گفته فرح پهلوی عده ای شاه را خودبزرگ بين می خواندند و می پرسد که آيا به دنبال صلح و ثبات در خليج فارس بودن يا سعی در رساندن کشور به جهان صنعتی داشتن، خودبزرگ بينی است؟
در مورد کسانی که باعث سقوط حکومت شوهر اوشدند، فرح پهلوی می گويد که بنيادگرايی اسلامی خطرناک است چون بنيادگرايی در ديگر اديان را باعث می شود.
به گفته او ايران زمانی مهد تمدن بود و مردمش مورد احترام جهانيان، اما اکنون مردم جهان ايرانيان را چون هيولاهايی می بينند.
به نوشته مارک ايروينگ، فرح پهلوی در دوران تبعيدش زندگی غمباری داشته و شوهر و جوان ترين فرزندش را از دست داده است. وقتی ايروينگ از او می پرسد که در باره تبعيد چه فکر می کند، با لبخند شعری فارسی را زمزمه می کند: اين خانه قشنگ است ولی خانه من نيست
|