رونمایی صد سال اعلان و پوستر فیلم در ایران
کتاب صد سال اعلان و پوستر فیلم در ایران رونمایی خواهد شد.
این کتاب که توسط نشر نظر منتشر شده است شامل آثار پوستر های فیلم در ایران می باشد.
این
مراسم روز دوشنبه ۹ آبان ماه از ساعت ۱۸ در خانه ی هنرمندان ایران آغاز
خواهد شد و مسعود مهرابی به عنوان مولف و محمود رضا بهمن پور (مدیر نشر
نظر) سخنرانی خواهد کرد.
همچنین آیدین آغداشلو، محمد علی حدت، ابراهیم حقیقی و فرشید مثقالی نیز به سخنرانی در همین زمینه می پردازند.
علاقه مندان می توانندبرای حضور در این مراسم به سال "جلیل شهناز" خانه هنرمندان مراجعه نمایند.
لازم به ذکر است در پایان مراسم نمونه هایی از پوسترها در سالن تابستان به نمایش گذاشته خواهند شد.
یادداشت مولف:
بدون بازخوانی گذشته - بیكموكاست، زشت و زیبا - آینده را
باید از صفر شروع كرد؛ دستكم، از كشف آتش و اختراع دوبارهی چرخ.
خوش
و ناخوش زندگی درهم است، جدا كردنی نیست؛ مثل میدان ترهبار نیست كه پول
بیشتر بدهیم و كالای بهتر برگزینیم. روایت فراز و فرود تاریخ و تمدن و
فرهنگ ملتها نیز چنین است؛ قطعهها در كنار هم معنا و مفهومی یكپارچه و
آینهوار میسازند. بیان و عرضهی ـ فقط ـ خوبیها و خوشیها و زیباییهای
تاریخ، همانقدر جعلیست كه تاریخی كه صرفاً به بازتاب دادن بدیها و
كژیها پرداخته باشد. این كتاب حاصل چنین نگاهیست؛ درهم. هرچند بهخاطر
رعایت پارهای ملاحظهها، جای یكدو نمونهی شاخص (از پوسترهای جریان اصلی
سینمای ایران در اواخر دههی ۱۳۴۰ تا اواسط ۱۳۵۰) كه میتوانست نشان از
حضیض مضمون و محتوا در دورهای از این سینما باشد، و به هر حال،
خواهناخواه، بخشی است از تاریخ سینما و گرافیك ما، خالیست، متأسفانه.
مجموعهی
پیش رو، فقط تاریخ یك قرن گرافیك و روایت تصویری یك قرن سینما در ایران
نیست كه تاریخ طرد و پذیرش و سكون و تلاطم و افراط و تفریط اجتماعی و
فرهنگی یك ملت نیز هست؛ انبانی پُر متاع برای اهل تحلیل و تفسیر و گزارش
تجربههای انسانی یك سرزمین.
تاریخ
پوستر فیلم در ایران، كم از تاریخ سینمایش ندارد؛ فیلم به فیلم، شانه به
شانه و همسان. همراه با كژی و كاستی و تقلید، توأم با نمونههایی درخشان و
زیبا كه امید را تداوم بخشیدهاند. نشانههای حضور پوستر فیلم در سینمای
ایران با قدمت تاریخی ِبیشتر نسبت به «تاریخ سینمای ایران» ـ اما چون آن ـ
زیر دو سرفصل عمدهی قبل و بعد از انقلاب اسلامی جای میگیرد. دورهی اول
در پهنهای گستردهتر، در قضاوتی دشوار اما منصفانه، مأیوسكننده و
حزنبرانگیز است. هرچند، آنچه ما را به دورهی دوم رساند، كورسوی نور همان
نمونههای امیدواركننده بود كه در این دوره چراغ راه منزل مقصود شد.
مطبوعات
و سینما زاییدهی تجدد و مدرنیتهاند، و عجبا كه چراغ اول را روسیخان
طرفدار مستبدین روشن كرد، و نه صحافباشی آزادیخواه! ۲۱ مهر ۱۲۸۶ اولین
آگهی نمایش فیلم در عكاسخانهی روسیخان (ایوانف) در روزنامهی حبلالمتین
(یكی از نشریههای مشروطهخواه) چاپ شد، گرچه سه سال پیش از آن (مهر ۱۲۸۳)
میرزا ابراهیمخان صحافباشی نخستین سالن عمومی سینما را در ابتدای خیابان
چراغگاز تهران تأسیس كرده بود، اما بهخاطر فشار واپسخواهان آن را جار
نزد. دیری نپایید كه سد شكاف برداشت. آگهیهای مطبوعاتی از پس هم در
«یومیه»هایی چون صور اسرافیل، صبح صادق و... بهویژه ایران نو جاری شد و
با استقبال روزافزون مردم، فیلم و سینما در جامعهی ایرانی رسمیت یافت و،
بعد از دو سال، در پاییز ۱۲۸۸، اولین اعلان (پوستر) سینمایی ایران - دعوت
به تماشای فیلم در سینما فاروس (سینمای روسیخان) در طبقه بالای مطبعه
فاروس، خیابان لالهزار تهران - متولد شد.
مطبعه
فاروس كه نامش در زیر این اعلان و بسیاری از اعلانهای بعدی دیده میشود،
از معتبرترین چاپخانههای آن روزگار بود، اما حروفی كه در این اعلان چیده
شده، نشان از تنگدستی و فلاكت حروف سربی در ایران دارد (حكایتی دارد
دلگزا) و اندك سواد فارسی روسیخان (غرغ بهجای غرق و خد بهجای خود). پای
طاووس بهكنار، آنچه در متن این اعلان چون الماس میدرخشد و خیال را پر
میدهد، تصویر (گراور)یست از یك تماشاخانهی باشكوه كه انبوه زنان و مردان
در لباسهای رسمی ضیافت، به تماشای تصاویر متحرك نشستهاند، در حالیكه
بر روی صحنه گرامافونی بوقی (احتمالاً در حال پخش مارش) قرار دارد و كنار
پردهی نمایش، مردی (كه در ایران دیلماجاش مینامیدند) در حال توضیح دادن
صحنههای فیلم است. اهمیت و هوشمندی استفاده از این گراور غیرایرانی
جذابِِسحرانگیز، زمانی آشكار میشود كه بدانیم در ۱۵۰ شمارهی اول
روزنامهی ایران نو كه از دوم شهریور ۱۲۸۸ در همین چاپخانه چاپ شد، بهجز
دو نمونهی كوچك و كماهمیت، هیچ تصویری وجود ندارد، حتی برای افتتاح
اولین «دارالشورای ملی» در ۲۴ آبان ۱۲۸۸ كه واقعهای بود بس عظیم و این
روزنامه برای آن ویژهنامهای منتشر كرد.
این
اعلان، تنها نمونهی بهدست آمده تا امروز است. ولی قطعاً نمونههای دیگر ـ
احتمالاً پیش و ـ پس از آن وجود داشته كه در گذر زمان و جامعهای نامهربان
با میراث (...ما میكاریم و خودمان میخوریم) فنا شده است. نمونهی بعدی،
اعلانیست بیبدیل كه در ۹ شهریور ۱۲۸۹ در تبریز منتشر شده است: «در محله
ارمنستان، در خانه وارتان وارتانیانس، روبروی مریضخانه تبریز، افتتاح
میشود الیزیون ایران[با تأسی به نام یك سینما/تئاتر در مسكو]
باقوةالكتریك...». متن مفصل و خواندنی این اعلان، بسان آیینهی سكندر،
چگونگی احوال جامعهی یكصد سال پیش را در برابر دیدگانمان جان میبخشد؛
وه كه چه پُرشكوه و نازل: «... از زمان سابق اطوار و اخلاق ملل عالم با عكس
و پردههای طبیعی ارض كُره یعنی عكسهای برّی و بحری در الیزیون ایران
آقایان عظام ملاحظه خواهند فرمود ترقی و معجزههای علمی قرن حالیه را و در
آنجا خواهند دید ته دریا و كُره ارض را با معجزهی علمی با تعجب تمام و
...»
نمونهی
تازهیاب از میان مجموعهی مركز اسناد ملی ایران، اعلان تغییر نام سینما
تجدد (موسس آرداشس بادماگریان، افتتاح ۱۲۹۰) به مدرن سینماست كه پنج سال
بعد از اعلان «الیزیون ایران» در مرداد ۱۲۹۴ در مطبعه «بوسفور» تهران چاپ
شده است. قطع اعلان بر كاغذی بهرنگ بنفش و حروفی بس شكیلتر از حروف
روزنامهها و اعلانهای پیشین، ۲۱×۳۵ سانتیمتر است. قطع اعلان/ پوسترهای
اولیه بیش از آنكه تابع اندازهی كاغذهایی باشد كه از روسیه، سوئد و چین
(كاغذ خانبالیغ پكن) وارد میشد، تابع ماشینهای چاپ و مهمتر از آن
اندازهی نه چندان بزرگ حروف سربی فارسی بود (محدودیت در اندازهی حروف
لاتین كه اغلب از روسیه و عثمانی وارد شده بود، كمتر بود). كلمههای «مدرن
سینما» و «قیمت بلیط دخولیه» در متن این اعلان، از بزرگترین حروف سربی آن
سالهاست كه روزنامهها برای تیتر مطالبشان بهكار میبردند. و چه بسا اگر
حروف بزرگتری در دسترس بود، قطع اعلانها به استانداردهای جهانیاش
نزدیكتر میشد. بر تارك این اعلان نوشتهای آمده كه حكایت از فرمانی
قانونی دارد؛ حكمی پایدار مانده تا امروز: «بواسطه تعطیل وزارت معارف ثبت
دفتر اعلانات نشد.» شبنامهها (در قطعهای گوناگون، حتی به اندازهی یك كف
دست) نقش مهمی در اطلاعرسانی انقلاب مشروطه ایفا كردند. هرچند بیشتر
شبنامهها بیرون از چاپخانهها (در مكانهای پنهان و بهصورت چاپ
ژلاتینی) تكثیر میشد، اما با پیروزی مشروطهخواهان و چند سال بعد، با
تأسیس وزارت معارف، برای بستن دست مخالفان در چاپ شبنامه و هر نشر دیگری،
قانونی در اولین مجلس شورای ملی به تصویب رسید كه به موجب آن تمام آثار
چاپی میباید از وزارت معارف مجوز دریافت كنند. شمارهی ثبت این مجوزها در
گوشهای از اعلانهای بعدی ـ از جمله اعلان گراند سینما، ۱۳۰۵ ـ گواه بر
حراست از كیان و كاخ است.
از
اواخر دههی ۱۲۹۰ تا اوایل ۱۳۰۰، بهخاطر تلاطمات سیاسی و اجتماعی در
ایران و جهان ـ از جمله قیام جنگل، سقوط سلسلهی قاجار، جنگ جهانی اول و
انقلاب بلشویكی در روسیه ـ معدود سالنهای سینما (در قحطی فیلمهای جدید)
از رونق افتادند و طبعاً، از این دوره اعلان سینمایی در دست نیست، اما تا
دلتان بخواهد اعلامیهی سیاسی یافت میشود؛ با مجوز و بدون مجوز. با
فرونشستن توفان و سیل، و افتادن آب از آسیابها، از ۱۳۰۴ به بعد تأسیس
سالنهای جدید سینما بهشدت رونق میگیرد و از آسمان اعلان سینمایی
میبارد.
مطالب مشابه :
رونمایی صد سال اعلان و پوستر فیلم در ایران
لازم به ذکر است در پایان مراسم نمونه هایی از (از پوسترهای جریان ی علمی با تعجب
پوستر
برخی از پوسترهای سازی شاخه هایی از هنر آن آثار دارند؛ و این نمونه ای است از انقطاع
طرح درس:
نمونه هایی از عجایب ( نظارت و هدایت علمی و عملکرد نشان دادن پوسترهای زیبایی
نمایشکاه تخصصی شیلات:
نمایش نمونه هایی با استفاده از پوسترهای تخصصی شیلاتی (تهیه شده از انتشارات علمی
تبلیغات و ابزارهای تبلیغاتی:
زمانی بود که پوسترهای گوش داره" دو نمونه از ریفنشتال نمونه هایی از
نمونه ای از قضاوت امام علی(ع)
محل ارائه پوسترهای مذهبی نمونه ای از حضرت داوود در کوچه به بچه هایی که بازی می
برچسب :
نمونه هایی از پوسترهای علمی