نوروز به روایت شاردن
نوروز به روایت جهانگرد فرانسوی ژان شاردن
نوشته و گزینش: محمد مهدی حسنی
سر انگشت قلم زن چون قلم بشکافید
بن اجزای مقالات و سمر بگشایید (خاقانی)
پارسال مقارن با همین روزهای خجسته، در پستی زیر عنوان " نوروز و مهرگان از زبان جاحظ"، بخشی از ترجمه کتاب "تاج" (التاج في اخلاق الملوک) نوشته جاحظ و به پارسی گردانی،حبیب اله نوبخت را آوردیم، تا با این ترتیب آئین و مناسک نوروزی را از زبان غیر ایرانیان ایران دوست بخوانیم به ویژه اینکه خواندن چنین مشهوداتی ما را از اهمیت تاریخی و پیشنه ی نوروز در میان پدرانمان آگاه می سازد. می خواهم اگر عمر فرصتی بدهد، این کار ، در "چه بگویم" من و شما، سنت شود.
منتخب حاضر، برگرفته از جلد دوم کتاب سیاحتنامه شاردن(ص 360 – 367) است که به خامه ی محمد عباسی پارسی شده و به وسیله موسسه مطبوعاتی امیرکبیر در ده مجلّد، به سال 1335 انتشار یافته و اکنون بسیار نایاب و به لحاظ قیمت مادی گران است
در تنظیم دیباچه بحث از مقدمه های شادروان محمد عباسی، آمده در جلد 1 همان کتاب و نیز سفرنامه شاردن (قسمت اصفهان)، ترجمه حسین عریضی، انتشارات نگاه، 1362 و سفرنامه شاردن، ج 1، اقبال یغمایی، انتشارات توس، 1372 و نیز دو سایت thepeerage و depts.washington.edu بهره فراوان برده ایم. امیدوارم مقبول افتد.
الف - در باره نویسنده:
سر ژان شاردن (Sir John Chardin) ، جهانگرد، بازرگان، ایران شناس، محقق و فیلسوف فرانسوي در ۱۶ نوامبر سال ۱۶۴۳ در یک خانواده ای ثروتمند پاريسی به دنيا آمد. پس از پایان تحصيلات مدتي به شغل پدری خود جواهر فروشي پرداخت. در سال 1664 میلادی (1073ق) در سن ۲1 سالگی و به نمایندگی از پدر به قصد تجارت جواهر به هند شرقي رفت و از آنجا برای نخستین بار و در سال 1665 میلادی (1074ق) از راه خلیج فارس به ایران (اصفهان) سفر كرد. شاردن از هنگام ورود به دربار پادشاه صفويه تقریب یافت و به "تاجر شاهی" یا "زرگر دربار شاه" ملّقب شد وی نخستین و همچنین از معدود جهانگردان اروپايي بود كه توانست زبان فارسي و نیز ترکی را به خوبی ياد گيرد، بخواند و بنويسد و همین ویژگی در مقایسه با همتایان وی مانند: دالساندری، توماس هربرت، پیترو دولا واله، آدام اولئآریوس، تاورنیه؛ بزرگترین عامل موفقیت شاردن در انتزاع یافته هایش از محیط ایران و انتقال آن به جهانیان و به ما است
وی در سال 1670 پس از شش سال اقامت در مشرق زمین به فرانسه بازگشت و چون هنوز خود را واجد معلومات عمیق و جامع لازم برای ترقیم کامل دانسته هایش نمی دانست، از این رو نخستین كتاب خود را - كه شرح و توصیف ساده ی وقایع مربوط عهد شاه عباس دوم و مرگ وی و بر تخت نشستن فرزندش شاه سلیمان صفوی بود، - زیر عنوان: "تاجگذاری سلیمان سوم پادشاه ایران" در پاريس منتشر کرد، و یکسال نگذشته بود که دیگر بار در سال 1671 میلادی ( 10822ق) ، در زمان شاه صفی دوم از طریق قفقاز و تبریز و میانه و قم و کاشان به اصفهان آمد و تا سال 1677 در ایران ماندگار شد.
او پس از سپری کردن حدود دوازده سال از عمرش در میان شرقیان و به ویژه ایرانیان، به اروپا برگشت و چون بر مذهب پروتستان بود، ترجیح داد برای اینکه در میان مردم کاتولیک کشورش آزاری نبیند به انگلستان برود. شاردن در زمان حیاتش (سال 1681) از سوی شارل دوم پادشاه انگلستان به مقام شوالیه مفتخر شد و مسئولیت وزارت گرفت
در سال 1711 ، در انگلستان، شرح کامل مشاهدات خود را در در هشت مجلّد منتشر کرد. و از آن زمان به بعد بارها متن كامل یا قسمت هایی از سياحت نامه ي وی به صورت منقّح به زبان های مختلف انگلیسی و آلمانی و غیره ترجمه و انتشار یافته است.
شاردن در پنجم ژانويه سال ۱۷۱۳ در سن هفتاد سالگي در لندن درگذشت. و در راهروی جنوبی کلیسای وست مینستر (Westminster) به خاک سپرده شد .
سفرنامه شاردن در میان سفرنامه هایی که سایر جهانگردان و سیّاحان در باره ایران فراهم آورده اند، جایگاه ممتاز و ویژه ای دارد و به منزله دایره المعارفی کامل ایران شناسی است که توانست در کوتاهترین مدت ايران و ايراني را به اروپائیان و جهانیان بشناساند. شاردن با کوشش و تلاش و رعایت تمام اصول علمی شناخته شده ی زمان خود و اعمال بی غرضی در تحقیقات همه جانبه، میراثی گرانبها از فرهنگ و تاریخ و آداب ایران زمین، برای ما و جهانیان گذارد. وی با انجام تحقيقات دقيق و تتبعات علمي منحصر و انجام قضاوت عینی و بی طرفانه و کم اشتباه، براي اولين بار ايران و ايرانيان را - چنان كه شايسته بود - به جهانيان معرفي كرد و با ارائه شيوه نوين انتقادي و تاريخي، بنیاد ایران شناسی را در غرب بنا نهاد. وی در سفرنامه خود به تعريف و توصيف کامل کشور پادشاهی ايران در دوران طلایی صفویه پرداخته است. انعکاس وضعیت سياسي و نظامي و چگونگی سازمان حکومت، نظام اداری و دیوانی، رفتار و اعمال درباریان؛ توصیف وضع فرهنگ عمومی و آداب و عادات غذایی و خورد و خوراک ، ورزش ها، پوشاک، فولکور و فرهنگ عامه ایرانی و چگونگی غنای ادب رسمی و زبان و ادبیات فارسي؛ بررسی دقیق علوم مختلف طبیعی و اجتماعی مانند نجوم، حساب، رياضيات، فلسفه، پزشکی، تاريخ، جغرافيا و نظام آموزشي و مدارس و میراث مکتوب ایرانیان مسلمان، شرح هنرهای ایرانی، صنايع مستظرفه و دستی و معماری ایرانی وفضا سازي باغ ها، و اوضاع مذهبی و اجتماعی و اقتصادی، تجارت، تولیدات صنعتی و کارخانه ها، ذکر تام وضعيت طبقات و اصناف، مشاغل، مالکیت زمین و دارایی منابع مالی و محصولات و شیوه کشاورزی، اوضاع اقليمي و جغرافياي تاريخي و آب و هوا، جغرافیای طبیعی و جانوری و معادن و بیان بخش های از تاریخ کشور ما، شرح ابنيه تاریخی و مذهبی به ویژه تخت جمشيد (که برای اولین بار صورت گرفت) و ... باعث شده است تا سفرنامه ی او، دایره المعارفی کامل و تمام نما از ایران دورن صفوی را ارائه دهد و اطلس ضمیمه کتاب او شامل، نقشه ها و نقاشی هایی که به وسیله نقاشی چیره دست همراه و مستخدمش: "گره لو" ترسیم شده بر ارزش و غنای کار او افزوده است.
برای اثبات دانش و دیدگاه های علمی و بی غرضانه او همین بس که مورخين و دانشمندان مشهور قرن هجدهم، چون منتسكيو، روسو، گيبون، ولتر در تدوين تهيه آثار علمي و تاریخی خود از عقايد فلسفي و اجتماعي شاردن استفاده شایان برده اند و همچنین مستشرقین و مورخان ایرانی موخر او مانند مرحوم محمد حسن خان اعتماد السلطنه، ادوارد براون، پروفسور مینورسکی، لرد کرزن، ابراهیم پورداود، سید محمد علی جمال زاده و دیگران، کرراً به نوشته های وی استناد کرده و او را ستوده اند.
ب - آیین نوروز در دوره صفویه
نوشته ی سر ژان شاردن
ترجمه ی محمد عباسی
در بیست و یکم مارس، چهل و هفت دقیقه بعد از طلوع آفتاب مطابق غره ذی الحجه دوازدهمین ماه سنه هجری قمری توپخانه و ساخلوی قلعه سه بار شلیک کردند و بدین طریق حلول سال نو "عید نوروز" را اعلام داشتند. معمولاً همیشه در موقع ورود آفتاب به برج حمل خواه شب باشد و خواه روز، سال جدید اعلام می شود.
ایرانیان اعیاد و ایام سوگواری مذهبی بسیار متعددی دارند، بعضی از این مراسم به یاد حوادث و وقایع بزرگ دینی است و برخی دیگر مخصوص انقلابات مهم می باشد. مع هذا کله، فقط سه عید و تعزیه مذهبی را با شکوه و جلال تمام رسماً برگزار می کنند : عید فطر، که بمثابه جشن قیامت (احیای) مسیح بعد از اختتام ایام پرهیز می باشد، عید اضحی، شهادت آل علی (ع) و یک جشن غیر مذهبی (ملی) دارند که عید نوروز است . باید متذکر شویم که ایرانیان اگرچه فقط یک چنین جشنی (ملی) دارند ولی آن را به طرز بسیار باشکوهی برگزار می کنند. فی المثل سه روز تمام طول می کشد و در بعضی مقامات، مانند دربار، تا هشت روز ادامه دارد و چنانکه گفتیم از ورود آفتاب به برج حمل آغاز می یابد.
این عید را نوروز سلطانی می نامند، تا از سال جدید و واقعی تاریخ فعلی ایران که مبدا آن هجرت حضرت محمد (ص) از مکه (به مدینه) است مشخص باشد ، پیغمبر اسلام از خوف کفار که می خواستند شارع آئین جدید را مقتول سازند مهاجرت فرمود و تمام مسلمین جهان حادثه مزبور را مبداء تاریخ خود قرار داده اند. آغاز سال تاریخ اسلامی که قمری می باشد، غره محرم است که اول سال هجری می باشد. ایرانیان جشن نوروز را مطابق سال شمسی که معمولاً تاریخ باستانی این قوم بوده است، برگزار می کنند و بانی این عید را جمشید می دانند که چهارمین شاهنشاه ایران است و از همین سنت باستانی به ثبوت می رسد که مردم این کشور به اعیاد مربوط به تحویل آفتاب و اعتدال ربیعی بسیار اهمیت قائل بوده اند و آغاز بهار را سخت نیکو و مبارک می شمرده اند.
جشن نوروز هشت روز تمام ادامه داشته است، در نخستین روز عید، شاهنشاه بار عام می داده، روز دوم مخصوص شرفیابی علما و دانشمندان و مخصوصاً اخترشماران بوده است، سوم به مغان و موبدان اختصاص داشته ، چهارم ویژه قضات بود، پنجم مخصوص بزرگان و اعیان و اشراف کشور، ششم برای خویشاوندان و منسوبین شاهنشاه، و دو روز آخر به زنان و کودکان سلطان اختصاص داشته است. این جشن تا هجوم اعراب به ایران با شکوه و جلال تمام ادامه داشته، ولی تازیان با آئین جدید، تاریخ نوی با خود سوغات آوردند، در این تقویم تازه آغاز سال نو در اعتدال ربیعی و آغاز بهار واقع نمی شود، بلکه ابتدای سنه جدید قمری اول محرم الحرام است. غالبین با مردم مملکت که در آئین باستانی خود سخت پابرجا بودند معارضه به مثل کرده، مانع احیای سال شمسی بودند، اما ایرانیان همچنان آغاز سال نو را طی یک جشن مذهبی در روز مزبور سخت زشت می شمارند، یک نوع بت پرستی جلوه می نمود و اما آغاز سال قمری به هیچ وجه با جشن و سرور مناسبت نداشت، چون دهه اول محرم، نخستین ماه سال اسلامی، به تعزیه داری شهادت آل علی (ع) اختصاص دارد.
تا سال چهارصد و هفتاد و پنج هجری اوضاع به همین منوال بود. در این سال، در روز اعتدال ربیعی هنگام تحویل آفتاب به برج حمل سلطان جلال الدین (ملک شاه سلجوقی) به تخت سلطنت جلوس کرد و منجّمین مملکت فرصت را برای احیای سنت باستانی ایرانیان مغتنم شمرده، گفتند: این در نتیجه مشیّت الهی است که سلطان در نخستین روز سال، البته بر حسب تقویم باستانی، به تخت امپراطوری جلوس فرموده است، و بدین طریق توانستند که رسم قدیمی کشور خود را که یادگار عهود بسیار باستانی است، به وی بقبولانند و جشن (ملی) مردم را مثل ادوار پیش از اسلام همچنان استوار و برقرار سازند. اخترشماران به سلطان اظهار داشتند که جشن نوروز را نمی توان در آغاز سال قمری تثبیت کرد، چون ابتدای سنه این تقویم، مصادف با ایام سوگواری است و مسلم است که تصادف عید با عزاداری منحوس خواهد بود، بالنتیجه صلاح آنست که نوروز در آغاز سال خورشیدی تثبیت گردد که همیشه مصادف با آغاز بهار، نیکوترین فصل سال می باشد، در صورتیکه ابتدای سنه قمری بر حسب گردش ماه در فصول مختلف و متوالی واقع می شود. منجمین برای جلب توجه شاهنشاه گفتند که وضع چنین تقویمی واجد خصوصیت شایان توجه دگری هم میباشد، توضیح آنکه بر حسب یک رسم باستانی ایرانیان آغاز سلطنت پادشاهان خود را مبداء تاریخ قرار می دهند و بدین طریق همیشه نوروز آغاز سال شمسی، مصادف با روز جلوس وی خواهد بود. سلطان جلال الدین را پیشنهاد اخترشماران خوش آمد و عید باستانی را در آغاز سال جدید سلطانی تثبیت فرمود و از آنوقت به بعد این جشن همیشه با شکوه و جلال هر چه تمامتر برگزار می گردید.
چنانکه گفته شد، با شلیک توپ و تفنگ، البته در نقاطی که این تسلیحات موجود باشد، از قبیل پایتخت و دیگر شهر های بزرگ و مهم، حلول سال نو برای مردم اعلام می شود.
منجمین لباس فاخر در بر کرده، یک یا دو ساعت پیش از اعتدال ربیعی برای تعیین تحویل آفتاب به برج حمل، به کاخ سلطنتی و یا عمارت حکومت محل می روند و در پشت بام و یا روی مهتابی، با اسطرلاب خود مشغول کار می شوند و به محض اینکه علامت دادند، برای اعلام حلول سال جدید شلیک می شود و صدای آلات موسیقی طبل و شیپور، نای و نقاره در هوا طنین انداز می گردد. بدین ترتیب ترانه و طرب، جشن و سرور تماشاچیان و بزرگان مملکت آغاز می شود.
در اصفهان در همه روزهای عید، در مقابل در کاخ شاهنشاه، مراسم سرور با رقص و طرب، آتش بازی و صحنه های کمدی، به مانند هفته بازار برگزار می گردد و هر فردی هشت روز عید را با شادی بی پایان بسر میبرد.
ایرانیان برای نوروز مختلفی دارند، از جمله آنرا عید لباس نو می خوانند، چون هر کس هر اندازه ای نادار باشد در این جشن یک دست لباس نوی بتن می کند و افراد متمکّن در ایام عید، هر روزی ملبوس دیگری در بر می نمایند. ایام نوروز فرصت مناسبی است برای مطالعه شکوه و جلال دربار چه در این جشن عظمت و ابهت این دستگاه پیش از هر موقع دیگر جلوه گر می گردد، هر درباری عالی ترین و نفیس ترین وسایل تجمل خویش را در روزهای عید زیب تن و پیکر خود می کند. در ایام نوروز ، در تمام هشت روز، گردش و تفریح در خارج شهر به طرز بی سابقه ای جریان دارد.
هر کسی هدایا و تحفی فراهم می کند، و روز عید برای یکدیگر تخم مرغ های منقش و مطلایی ارسال می دارند، بعضی از اینها سه دوکای طلا ارزش دارد. شاهنشاه پانصد تخم مرغ از نوع مزبور در بشقاب های نفیس در سرای خود بین سوگلی های خویش بخشش می کند، چند تایی از اینها را من هنگام مراجعت با خود به یادگار آورده ام. این تخم مرغ ها مستور از طلا و مزین به چار صورت یا مینیاتور بسیار نفیس است. روایت می کنند که ایرانیان در تمام ادوار (تاریخ خود) در ایام نوروز به یکدیگر تخم مرغی هدیه می داده اند، چون تخم مرغ نشان پیدایش حیات و آغاز تکوین موجودات است. تعداد مصرف آن در ایام عید باور نکردنی نمی باشد. بزرگان کشور بعد از تحویل به برج حمل، برای تهنیت عید نوروز به حضور شاهنشاه می روند، اعیان و اشراف تاج مرصعی بر سر، با تجهیزاتی حتی الامکان سبک و چابک به پیشگاه همایونی شرفیاب شده، هر یک هدیه ای از گوهر های گرانبها و جواهرات قیمتی منسوجات و عطریات عالی و و نوادر دیگر، اسب و نقدینه و غیره بر حسب مقام و مقدور خویش به حضور ملوکانه تقدیم می دارند. اکثر بزرگان طلا پیشکش می کنند و استدلال می نمایند که در تمام عالم تحفه مناسبی برای صندوقخانه (گنجه) همایونی وجود ندارد و معمولاً از پانصد تا چهار هزار دوکا تسلیم می دارند. رجال و بزرگانی که در ایالات و ولایات ماموریت دارند، آنها نیز هدایا و تحف خود را تقدیم حضور همایونی می کنند و احترامات لازم را بجا می آورند.
هیچکس از انجام این مراسم معاف نمی باشد و معمولاً مقام و منزلت هر شخصیتی بر حسب هدایای تقدیمی در سالهای متمادی منظور نظر و مورد توجه است. و بدین ترتیب شاهنشاه در عید نوروز ثروت سرشاری به هم می زند، و یک قسمت از آنرا در سرای همایونی بین اعضای بیشمار اندرون به عنوان عیدی تقسیم و توزیع می فرماید.
شاهنشاه در تمام ایام عید از ساعت ده تا ساعت یک، از اعیان و اشراق کشور با شکوه و جلال تمام پذیرائی به عمل می آورد و سپس به اندرون تشریف می برد. معمولاً رجال و بزرگان مملکت نیز هر یک به نوبه خود در منزل خویش مشغول پذیرائی از واردین می گردند و نصف مدت روز را برای قبول مراجعین و دریافت هدایا و تحف تابعین تخصیص می دهند، این رسم مسلم مشرق زمین است که کوچکان به بزرگان می بخشند و دارایان به ناداران می دهند و از دهقان تا سلطان این سلسله مراتب، در داد و دهش مرعی و مراعات می گردد.
اشخاص مومن و متدیّن در صورت امکان تمام ساعات نخستین روز عید سال جدید را با دعا و عبادت در منزل خویش می گذرانند. این گروه در طلیعه صبحدم اغتسال می کنند و آنگاه پوشاک بسیار تمیزی می پوشند، از نزدیکی به زنان امتناع می ورزند، نماز عادی و فوق العاده روز را می خوانند و به قرائت قرآن و کتب نفیس خویش مشغول می گردند و با زهد و عبادت آرزومندند که سال نو را به خوشی و خرمی بسر برند.
افراد دیگر که "اهل زمانه" می باشند و مدام در توسعه جاه و جلال و افزایش ثروت و مکنت خویش می کوشند ایام عید را طور دیگری می گذرانند، این گروه تمام اوقات تعطیلات را به جشن و سرور و تفریح و تفرّج می گذرانند و مدعی هستند که برای میمنت سال جدید بایستی در ایام نوروز به شادی و سرور پرداخت تا تمام سال را در رفاه و راحتی به سر برند. نکته ای که بیش از پیش بر رونق و شکوه عید نوروز می افزاید آن است که این روز را مصادف با انتصاب حضرت علی به ولایت حضرت ختمی مرتبت می دانند. مسلمانان (شیعیان) مدعی هستند که در روز تحویل آفتاب به برج حمل، حضرت محمد (ص) جانشین خود را در حضور قوای مسلح خود رسماً اعلام فرمود، بالنتیجه علی رغم دیگر اعیاد و ایام سوگواری که با تقویم قمری تعیین می گردد، این یگانه جشن بزرگ مذهبی با گاهنامه خورشیدی تثبیت و تعیین می شود و نخستین روز سال شمسی عید مذهبی مسلمین (شیعیان) است در این رباعی اشاره به همین نکته شده است.
بهار با لاله های جام مانند جلوه گر است
در آرزوی نثار شبنم به خاک نجف است
در این روز نو علی بر مسند رسول نشست
بدین جهت نوروز میمون و مبارک است.
شاهنشاه فقید، شاه عباس ثانی اندکی پیش از فوت خویش فرمان داده بود به مانند ایرانیان باستان تحویل آفتاب را در تمام بروج دوازده گانه در طی سال، با نوای نی و طنبور و ساز و شیپور تجلیل کنند. ولی مرگ نابهنگام و سریع شاهنشاه مزبور استقرار این آئین باستانی را فرصت نداد.
در بیست و دوم بعدازظهر برای تهنیت عید به کاخ حکومتی رفتم و یک قبضه خنجر بسیار نفیس و عتیقی - که دسته و غلاف عاج ظریف مطلای مینایی داشت - تقدیم حضور خان ایروان کردم. این هدیه مطبوع طبع حاکم و بسیار مورد توجه وی واقع گشت. در ایران یک رسم قانون مانند است که در عید نوروز نمی توان بدون تقدیم تحفه ای به حضور بزرگان بار یافت. حاکم مرا در کنار خویش بنشاند و مرا به خوردن میوه های تر و خشک و شراب های بسیار نفیس و عالی گرجستان و شیراز خواند.
مطالب مشابه :
ویژه برنامه های اجرایی هفته بزرگداشت معلم استان هرمزگان تشریح شد
برابر روز شمار این هفته که از ادبی از جمله و بازنشستگان فرهنگی،تجلیل از
« عناوين و برنامههاي هفته كارگر سال92- سال حماسه سیاسی حماسه اقتصادی »
بررسی اخبار و مسائل جامعه کارگری و بازنشستگان کانونهای ادبی مراسم تجلیل از
رونمایی از کتاب و تجلیل از استاد صمد فرزین نیا+تصویر
آیین رونمایی از کتاب نیز تجلیل به عمل آمد و وی از سوی علوم ادبی بزنیم
باتقویم مناسبتهای سال تحصیلی 90 – 1389 مناسبت هاو برنامه های مناسب با روز ؛بیشتر آشنا شویم
شهدا ، رزمندگان تجلیل از بزرگمردان مسابقات ادبی و شعر و متن ادبی
نوروز به روایت شاردن
(حقوقی، ادبی و از آن زمان به بعد بارها متن كامل یا قسمت هایی از ویژه ی بازنشستگان
24هزار و ۵۳۲ معلم کشور «نمونه» شدند/تقدیر از ۶۸ معلم برگزیده کشوری
در این روز از بازنشستگان و معلم به تجلیل از معلمان در متنخوان
عادل آذر پژوهشگر برتر کشور شد
حال بد این روزهای مورموری/ شهر محرومی که نداشته های خود را از حقوق شاغلان و بازنشستگان
سردار نقدی:بسیج؛ امروز آمادهتر از هر روز
امروز بسیج آماده تر از هر روزی در عرصه دفاعی است و از اقتدار بسیج در عرصه دفاعی کاسته
تاریخچه ی احداث ساختمان شهرداری و اولین خیابان اهر- این مقاله در هفته نامه گویا به چاپ رسیده است
و محمد ابراهیم سلیمیان از بازنشستگان نیروی ادبی. سوالات تجلیل بیست و شش نفر برگزیده
برچسب :
متن ادبی تجلیل از بازنشستگان