مرده توی خواب روی سنگ غسالخانه
مریم آثاری نسب در بیان خاطراتش می گوید: ساعت کاری تموم شد، مثل همیشه آماده رفتن به منزل شدیم و باز مثل روزهای دیگر توی راه بازگشت به جسدهایی که در آن روز دیده بودم فکر می کردم. اون شب چون خیلی خسته بودم زود به خواب رفتم و خواب عجیبی دیدم. خانمی را که برای شستشو به غسالخانه آورده بودند، زنده بود و دست و پایش را با زنجیر بسته بودند و روی سنگ گذاشتنش و شروع به شستن کردند، فقط انگار جای سیلی و ضربه روی صورتش بود، در خواب خیلی منقلب شدم.
گریه کردم و برایم خیلی عجیب بود. صبح در حالی که درگیر تعبیر این خواب در ذهنم بودم به بهشت زهرا(س) آمدم و برای کار روزانه آماده شدم. در ابتدا قبل از شروع کار برای همکارانم ماجرای خوابم را تعریف کردم. حتی اینکه آن خانم چه لباسی پوشیده بود و یا روی کدام سنگ او را می شستند.
آن روز تا غروب جنازه ها را شستیم و همه چیز عادی بود. زمان استراحت شد و رفتیم برای آماده شدن و رفتن. در حال پوشیدن لباسهامون بودیم که عده ای از همکارانم رو صدا زدن که جنازه ای برای شستن آورده اند. چند لحظه ای از رفتن آنها نگذاشته بود که دیدم با تعجب و سراسیمه آمدند که آثاری، آثاری بیا همون رو که می گفتی آوردند! خشکم زد. با صدای لرزان گفتم: چه می گویید؟ چی شده؟ من، من گفتم؟ آهسته آهسته با ترس عجیب رفتم داخل غسالخانه! باور کردنی نبود، نه تنها من بلکه آن روز 14 یا 15 نفر بودیم. همه این صحنه را دیدند. روی پاهام نمی توانستم بایستم. خانمی سیلی خورده! چه می بینم! چند لحظه بعد به خودم آمدم. رفتم از اقوامش ماجرا رو بپرسم، یکی از بستگانش گفت: چند سال پیش بر اثر فشارهای روحی زیاد این بنده خدا مجنون میشه و در حالت شدید روحی قرار می گیرد.. آن را با زنجیر به تخت تیمارستان می بستند. این اواخر هم حال بدی داشت، تا اینکه خودش رو از پشت بام تیمارستان به پایین می اندازد و فوت می کند...
ماجرای خیلی عجیب بود. ارتباط این بنده خدا با خواب من! گیج بودم. خودم آن را شستم و بدنش رو با برگهای قرآن پوشاندم و به نوعی تطهیرش کردم و خدا رو قسم دادم به قرآنش، که ببخشدش و بیامرزدش.
مطالب مشابه :
مرده شور
در حالي كه اسلام براي شستن اموات مؤمنين چقدر وارد كه شديم مردهشور به
داستان مرده شور
یه مرده شور تعریف میکنه که : یه بار اومدن دنبالم برم مردشونو بشورم وقتی منو بردن تو اتاقی که
مرده شورها را دریابیم!
تنها در خانه - مرده شورها را دریابیم! - شعر وادب - تنها در خانه
مراسم و آیین شستن و غسل دادن میت در اراک قدیم
گــــــــــــــــــل بیتـــــــــــــــا - مراسم و آیین شستن و غسل دادن میت در اراک قدیم
حرف دل همسر مرده شور
مشکی روشن - حرف دل همسر مرده شور - عمومي، خبري، عكس، اجتماعي، گردشگري و
5 ماجرای باور نکردنی از غسالخانه بهشت زهرا(س
مرده توی خواب بود و دست و پایش را با زنجیر بسته بودند و روی سنگ گذاشتنش و شروع به شستن
چشم ها را بايد شست: تعبير ريختن آب، تعبير ديدن مرده و تعبير ادراركردن و مدفوع كردن در خواب
چشم ها راباید شست و خدا را بايد ديد - چشم ها را بايد شست: تعبير ريختن آب، تعبير ديدن مرده و
مرده توی خواب روی سنگ غسالخانه
مرده توی خواب بود و دست و پایش را با زنجیر بسته بودند و روی سنگ گذاشتنش و شروع به شستن
گربه هه موقع شستن نمرد موقع چلوندن مرد
شُرب مدام - گربه هه موقع شستن نمرد موقع چلوندن مرد - ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای
گفتگوی خانم زينب کريميان با دو مرده شور و شرح آنچه در مرده شورخانه دیده است.
بیدارشهر - گفتگوی خانم زينب کريميان با دو مرده شور و شرح آنچه در مرده شورخانه دیده است.
برچسب :
شستن مرده