مار جعفری
نام علمی : Echis carinatus sochureki نام انگلیسی: Sind saw-scaled viper نام فارسی: مار جعفری
|
مشخصات : پوزه پهن و كوتاه ، سر و گردن كاملا مشخص ، سر كمي باريك و مثلثي شكل ، پولكها تيغه دار ،مردمك چشم عمودي ، سوراخ بيني درون دو يا سه پولك ، گاهي داراي پولك باريك فوق چشمي ، بيني متصل به پولك رسترال ، بين چشم و لب بالا 1 تا 3 پولك ،در فاصله بين دو چشم 9 تا 14 پولك ، دور چشم 14 تا 21 پولك ، لب بالا 10 تا 12 پولك و لب پائين 10 تا 13 پولك ، پولكهاي سطح پشتي تيغه دار و بطور مورب و در سطح جانبي باريكتر و امتداد آن به سمت پائين و در 27 تا 39 رديف ، پولكهاي سطح شكمي 164 تا 186 عدد ، پولكهاي سطح زيرين دم در يك رديف (منفرد) و از 28 تا 38 عدد ، پولك مخرجي منفرد .
رنگ بدن خاكستري نقره اي ، شني ، زرد ،قهوه اي خاكستري متمايل به آجري ، در سطح جانبي داراي خط سفيد زيگزاك همراه با لكههاي سفيد با كنارههاي تيره متمايل به سياه ، در ناحيه خلفي سر داراي دو لك يا خط سفيد صليبي شكل ، سطح شكمي روشن يا سفيد گاهي با خالهاي كوچك قهوه اي روشن يا تيره يا سياه .
حداكثر طول 98 سانتيمتر ، دم 7 سانتيمتر .
تغذيه از حشرات ،عقربها ، رتيلها، موشها ،مارمولكها ، پرندگان كوچك .
زاد و ولد : تا 23 نوزاد در فصل بهار .
حركت مار جانبي است و از پهلو به صورت حلقه حلقه حركت مي كند .
زيستگاه : مناطق شني ، صخره اي ، خاك رسي ،بوته زارها ، زير تخته سنگها ، معمولاً از مناطق باطلاقي و جنگلي دوري مي كنند.
انتشار جغرافيايي : هندوستان ، پاكستان ، ايران ، افغانستان ، عراق ، شمال آفريقا و از جنوب تا مناطق شمالي كنيا ، اوگاندا ، غنا ،كامرون ، كشورهاي متحده امارات ، عربستان ، عمان .
پراكندگي : استانهاي سمنان ، خراسان ، سيستان و بلوچستان ، فارس ،كرمان ، هرمزگان ، خوزستان ]فقط يك نمونه از مازندران (گنبد طاوس) صيد شده و احتمالاً نمونه اي ولگرد و غير بومي است[ – يزد – بوشهر – ايلام.
بيشتر دشتها و دامنههاي گرم و بياباني مناطق مرکزي و جنوبي ايران خالي از سکنه و غير قابل سکونت است و نيز بي آبي و آب و هواي نامساعد باعث فقير بودن پوشش گياهي و تنوع اندک جانوران شده است اما موجوداتي هم هستند که در اين نواحي خشن بسر ميبرند. مار جعفري از ساکنين هميشگي اين نواحي بشمار ميرود و از گذشتههاي دور تاکنون هر کويري را با مار جعفري ميشناختند. هر مسافري به کوير سفر ميکند، ترس از مار جعفري را فراموش نميکند در حالي که هيچ گاه متوجه اين موضوع نيست که اين مار جعفري است که از مسافران کوير ميترسد.
مار جعفري با نام علمي Echis carinatus در رده خزندگان (Reptilia)، زير راسته مارها (Serpentes) و خانواده افعيها (Viperidae) طبقهبندي ميشود. ماري به نسبت کوچک است و 35 تا 90 سانتي متر طول دارد و همچون ديگر افعيها داراي سر و گردني مشخص است زيرا در بيشتر مارهاي ديگر گردن به طور کامل از سر و بدن مشخص نيست. همچنين مانند ديگر افعيها مردمك چشم نيز عمودي، پوزه كوتاه و سر پوشيده از فلسهاي كوچك ولي تيغه دار است. رنگ آميزي متنوعي دارد و نمونههاي ايراني آن به رنگهاي قهوهاي مايل به خاكستري، زيتوني، خاكستري مايل به زرد با نوارهاي زيگزاگ روشن هستند. مار جعفري به راحتي از ديگر مارها شناخته ميشود زيرا ويژگي بارز اين گونه، وجود يك علامت به شكل صليب روي سر است. ناحيه شكمي به رنگ سفيد يا سفيد مايل به زرد است.
در نواحي بياباني يا نيمه بياباني گرم و خشک يا مرطوب در دشتها، تپههاي رسي يا ماسه اي، دامنهها و كوهپايهها با پوشش گياهي اندك بوتهاي يا درختچهاي و نيز دهانه چاهها، باغها، خرابهها، گورستانها، حاشيه مزارع و روستاها ديده ميشود. روزها در زير سنگها و درون حفرههاي زميني، لانه جوندگان، شكاف سنگها و زير بوتهها پنهان ميشود. به ندرت در نواحي مسکوني يا محلهاي پر رفت و آمد انسانها ديده ميشود. در نواحي ماسهاي مانند رملها يا تپههاي ماسه بادي در زير ماسهها پنهان ميشود و مانند افعي شاخدار عربي شبها در حالي که سر را از زير ماسه بيرون نگه ميدارد به انتظار طعمه خود ميماند. حرکت مار جعفري به روشي خاص صورت ميگيرد، به اين ترتيب که ترکيبي از حرکت از پهلو و زيگزاگ است. ابتدا سر را پرتاب ميکند سپس بدن را به همان قسمت ميکشد. روي ماسههاي داغ فقط دو نقطه از بدن مار جعفري با سطح زمين تماس دارد.
از هنگام غروب تا طلوع آفتاب فعاليت ميكند. گاهي نيز در روز ديده ميشود. براي شكار از بوتهها يا درختچهها بالا ميرود يا روي سنگها، زير بوتهها و لبه چشمهها بدون حركت به كمين مينشيند و انواع جوندگان كوچك، مارمولكها، وزغها و بندپايان بزرگ مانند عقربها، رتيلها و ديگر حشرات را شكار ميكند. بيشتر جوندگان کوچک را ترجيح ميدهد و براي همين در تاريکي شب در محل رفت و آمد جوندگان بي حرکت ميماند و به محض عبور يک جونده به سرعت حمله ميکند و با گزش مرگبار خود آن را شکار ميکند. مارهاي جعفري کوچک معمولاً از بچه موشها و نوزادان از مارمولک يا حشرات تغذيه ميکنند. مار جعفري در شکار کردن حريص نيست. پس از شکار و يک غذاي حسابي تمامي طول شب را روي سنگها يا زمينهايي که از آفتاب روز گرم ماندهاند به حالت چنبره استراحت ميکنند و اين کار را تا چندين شب تکرار ميکند.
اين مار بسيار تنبل و کم تحرک است و به آرامي و بدون سر و صدا حرکت ميکند. هنگام خطر به دور خود ميپيچد و سر را در ميان بدن پنهان ميكند و با حركات مارپيچ به صورت عدد هشت لاتين و ماليدن فلسهاي كناري بدن، صداي مخصوصي توليد ميكند و گهگاه با حملههاي ناگهاني سعي در دور کردن دشمن ميکند. از پهلو حركت ميكند. در مواقعي که بارانهاي سيل آسا ميبارد و حفرههاي مار جعفري پر از آب ميشود از پناهگاه خود خارج ميشود و اغلب از بوتهها و درختچهها و نيز ديوارها و صخرهها بالا ميرود. در اين مواقع است که ميتوان چندين مار جعفري را روي يک بوته يا درختچه مشاهده کرد.
تخم ـ بچه زا است يعني نوزادها در بدن مادر از تخم خارج و زنده متولد ميشوند. مادهها در فصل تابستان معمولاً 3 و گاهي تا 20 نوزاد به دنيا ميآورند. نوزادها هنگام تولد حدود 15 سانتيمتر طول دارند و پس از نخستين پوست اندازي که حدود يک هفته طول ميکشد، قادر به گزيدن و تزريق سم هستند. اغلب نوزادهاي يک هفتهاي داراي سمي با غلظت بالا و کشنده هستند.
مار جعفري از خطرناكترين مارهاي ايران است و گزش آن در برخي مواقع منجر به مرگ انسان ميشود. سم اين مار بيشتر بر دستگاه گردش خون اثر ميگذارد و موجب پارگي رگها و خونريزي داخلي و حتي خونريزي مغزي ميشود زيرا سم اين مار داراي آثار هموستاتيک است و قادر است فعاليت پلاکتهاي خون را مهار کند. فردي که توسط مار جعفري گزيده ميشود، ابتدا احساس درد و تورم در ناحيه گزش ميکند سپس علامت شروع به پيشرفت کرده و تمامي عضو گزيده شده مثلاً دست را تحت تأثير قرار ميدهد. پس از چند دقيقه تا نيم ساعت، غدد لنفاوي سفت و دردناک ميشوند به طوري که بزرگ شده و قابل لمس ميشوند. نشانههاي باليني ناشي از گزش اغلب پس از حدود 1 تا 2 ساعت پس از گزش ظهور ميکنند. خونريزي حدود 10 ساعت پس از گزش رخ ميدهد که ابتدا از لثهها شروع ميشود و کم کم در دستگاه گوارش و نيز دستگاه تناسلي و ادراري ادامه پيدا ميکند. در مراحل بعدي با خونريزيهاي شديد گوارشي، مخاطي، زيرپوستي، دستگاه ادراري و تناسلي ادامه مييابد. معمولاً خون فرد مصدوم غيرقابل انعقاد ميشود. تشنج، اختلال در تکلم و ادراک، خواب آلودگي و در بعضي مواقع امکان شوک و مرگ به دليل خونريزي مغزي وجود دارد. در برخي مواقع پس از 24 تا 48 ساعت فرد گزيده شده ميميرد.
با اين حال خوشبختانه اين مار از انسانها فراري است و دور از انسان زندگي ميكند. اگر مار جعفري با انسان روبرو شود هيچ گاه در مرحله اول اقدام به گزش نميکند. به اين ترتيب که اگر در حال حرکت باشد و متوجه حضور انسان شود پيش از هر کاري به دنبال يک مخفي گاه ميگردد يا اين که اگر راه فرار نداشته باشد در جاي خود بي حرکت ميماند و پس از آن که از کنارش دور شديم به آرامي آن محل را ترک ميکند. اگر در حال چنبره و استراحت باشد و از کنارش عبور کنيم با صدايي که از خود توليد ميکند به ما ميگويد که «مبادا به من نزديک شويد يا پاي خود را روي من بگذاريد چرا که من خطرناک هستم». با اين وجود اگر به طرفش برويم به سرعت فرار ميکند يا در ابتدا به هم ماليدن فلسها و فش و فش کردن و پرتاب سر سعي ميکند اول هشدار بدهد سپس در نخستين فرصت فرار کند. زماني که بخواهيم آن را صيد کنيم در آن وقت است که با هدف گزيدن به ما حمله ميکند. پس بهتر است از قلمرو آن دور شويم و خطري متوجه ما نشود. اين مار آن چنان از انسان دوري ميکند که اگر در يک اتاق با يک مار جعفري چند روز را سپري کنيم، به هيچ وجه به ما نزديک نميشود و براي ما خطري به وجود نميآورد مگر اين ما بخواهيم به او آسيبي برسانيم.
مار جعفري در زبان انگليسي و فرانسوي «افعي فلس اره اي» و در زبان پشتو «فيسي» ميگويند، در عراق به «حية سيد دخيل» معروف است. از ايران به سمت جنوب شرقي آسيا تا بنگلادش و به سمت شمال شرقي تا ازبكستان و از شرق تا افغانستان و هند و به طرف جنوب غربي تا عراق و عربستان پراكنده است. در ايران تاكنون از بيشتر استانهاي مركزي و جنوبي شامل سمنان، قم، خراسان شمالي، خراسان جنوبي، خراسان رضوي، سيستان و بلوچستان، هرمزگان، كرمان، يزد، اصفهان، بوشهر، فارس، كهگيلويه و بويراحمد، خوزستان و ايلام گزارش شده است. جمعيت آنها در ايران در حد مطلوب بوده و از جمعيت بالايي برخوردار است و فقط تخريب زيستگاه آنها را تهديد ميکند. در سالهاي اخير به سبب صيد بي رويه توسط مارگيرها براي مراكز سرم سازي، كشتن آنها به دليل ترس و نفرت مردم از اين مار، تخريب زيستگاه توسط چراي دامها، شهرسازي و جاده سازي جمعيت آنها رو به كاهش است. اين که چرا به اين مار «جعفري» ميگويند هنوز علت اين نامگذاري به درستي مشخص نيست.
5 زيرگونه از اين گونه تاکنون معرفي و طبقه بندي شده است که در ايران داراي 2 زيرگونه است. زيرگونه Echis carinatus multisquamatus Cherlin, 1981 از نواحي شرقي و شمال شرقي ايران گزارش شده و زيرگونه Echis carinatus sochureki Stemmler, 1969 که از نواحي مرکزي و جنوبي ايران گزارش شده است.
گونه مار جعفري براي نخستين بار توسط يک طبيعت شناس آلماني به نام Johann Gottlob Schneider در سال 1801 شناسايي و نامگذاري شد.
مار جعفري جزيي از زيست بوم يک منطقه است و کشتن آن نه فقط از روي ناداني است بلکه يک ضربه آسيب پذير به طبيعت محسوب ميشود. ديدن اين افعي زيبا در طبيعت بسيار هيجان انگيز و لذت بخش است به شرطي که مزاحم آن نشويم. اين خزنده زيبا به شدت از انسان ميترسد و هر جا که رفت و آمد انسان کمتر است زندگي ميکند.