مریم میرزاخانی؛ ملکه ریاضی ایران، برنده جایزه فیلدز
تقریبا همه معلمان و استادانش میدانستند که آیندهی پرشکوهی در انتظار اوست؛ در المپیاد جهانی ریاضی با نمره کامل مدال طلا گرفت، در ۳۱ سالگی استاد تمام یکی از برترین دانشگاههای جهان شد و سرآخر برترین مدال ریاضیات جهان را برد. با زندگینامهی «مریم میرزاخانی» ریاضیدان برجستهی ایرانی همراه باشید.
مریم میرزاخانی در ۱۳ام اردیبهشت ۱۳۵۶ (۳ام مه ۱۹۷۷) در تهران به دنیا آمد. پدرش احمد میرزاخانی یک مهندس برق شناخته شده بود و ریاست هیأت مدیره مجتمع آموزشی نیکوکاری «رعد» را بر عهده داشت. مریم سومین فرزند خانواده میرزاخانی است. او دو برادر و یک خواهر بزرگتر هم دارد. پدرش در مصاحبه با مجله دانستنیها می گوید اوایل هیچ فرقی با بقیه هم سن و سالهایش نداشت: «مریم مثل همه بود. درس خواند و بالا رفت. با کوشش و تلاش. زندگی روزمرهاش هم ساده، مثل همه، به درس و مشق و مطالعه میگذشت.» با اتمام تحصیلات ابتدایی مریم جنگ ایران و عراق هم پایان مییابد و او با شرکت در اولین دوره جذب استعدادهای درخشان وارد دبیرستان فرزانگان تهران (زیر نظر سمپاد) میشود. مادرش در تمام دوران تحصیل و حتی بعدها در کار و زندگی، مهمترین و استوارترین حامی و مشوق اوست.
آنطور که پدرش میگوید ۱۵-۱۶ ساله که بود میدانست که قطعا میخواهد ریاضی بخواند و در دبیرستان و دانشگاه ادامهاش بدهد. این شد که تصمیم گرفت در المپیاد ریاضی شرکت کند. هرچند خودش داستان را کمی متفاوت تعریف میکند: «بچه که بودم دوست داشتم نویسنده شوم. هر داستانی که به دستم میرسید و در واقع هر کتابی که به دستم میرسید میخواندم. اما قبل از آخرین سال حضورم در دبیرستان هیچ وقت فکر نمیکردم ریاضیدان شوم… برادرم کسی بود که مرا به طور عام به علم علاقهمند کرد. او هرچیزی که در مدرسه میآموخت، برای من تعریف میکرد و فکر میکنم اولین خاطرهای که از ریاضیات دارم این بود که او مطلبی درباره جمع کردن اعداد ۱ تا ۱۰۰ را که در مجلهای خوانده بود، برایم مطرح کرد و اینکه چگونه گاوس با روشی نوآورانه آن را حل کرده بود. این اولین باری بود که از زیبایی یک راه حل ریاضی به شوق میآمدم و مجذوب آن میشدم. [اما شاید شرکت در المپیاد ریاضی موضوع را تغییر داد]؛ البته وقتی وارد تیم المپیاد ریاضی شدم نمیخواستم ریاضی بخوانم، فکر میکردم که مهندس شوم ولی بعد با کلاسهایی در دانشگاه شریف و برخوردهایی که با بچههای سالهای بالاتر از خودمان داشتیم نه تنها من بلکه بقیه بچههایی که همدوره بودیم هم تصمیم گرفتیم ریاضی بخوانیم.» میرزاخانی در سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ (سال سوم و چهارم دبیرستان) از دبیرستان فرزانگان موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشور شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ میلادی در المپیاد جهانی ریاضی هنگکنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی را از آن خود کرد. سال بعد هم (۱۹۹۵) در المپیاد جهانی ریاضی که در کانادا برگزار شد مدال طلا را این بار با نمره کامل (۴۲ از ۴۲) به دست آورد.
مریم میرزاخانی توانست دو سال پشت سر هم در المپیاد جهانی ریاضی مدال طلا بگیرد.
عبادالله محمودیان استاد دانشگاه صنعتی شریف و از مسئولان برگزاری المپیاد ریاضی در گفتگویی پیرامون مریم میرزاخانی که در سالنامه شرق ۱۳۹۳ منتشر شده گفته: «در سال ۱۳۷۲ از دکتر حدادعادل درخواست کردم اجازه دهند ایشان (مریم میرزاخانی) در المپیاد شرکت کنند چون آن زمان فقط سال سومیها امکان شرکت در المپیاد را داشتند و ایشان سال دوم بودند. در نهایت هم انتخاب شدند و سال بعد شرکت کردند و خانم میرزاخانی طی دو بار شرکت در المپیاد جهانی هر دوبار طلا گرفت. در ۳۰ تیر سال ۱۳۷۳ وقتی که از المپیاد برمیگشتند دکتر حدادعادل در سرمقاله روزنامه اطلاعات همه این ماوقع را نوشت.» بهرنگ نوحی، استاد ریاضی دانشگاه کویین مری لندن، وقتی مریم میرزاخانی دوم دبیرستان بود در یک دوره حل مساله المپیاد به او و چند نفر دیگر درس میداد: «از همان زمان مشخص بود که مریم میرزاخانی و دوستش رویا بهشتی جزو بهترینها هستند.» به گفته بهرنگ نوحی، مریم میرزاخانی اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت. مریم میرزاخانی همچنین اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. اولین کسی که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت. میرزاخانی و بهشتی بعدا با هم کتابی تحت عنوان «نظریه اعداد» نوشتند. مریم که عاشق ریاضی بود با پایان دبیرستان، ریاضیات را در دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد و دورههای لیسانس و فوق لیسانس خود را در این دانشگاه به پایان رساند.
واقعهی سقوط اتوبوس دانشجویان نخبه
در همان دوران تحصیل کارشناسی بود که به همراه تیم دانشگاه شریف برای شرکت در مسابقات ریاضی دانشجویی به اهواز سفر کرد ولی تیم دانشجویان شریف در مسیر برگشت خود از اهواز به تهران دچار حادثه شد. اسفند سال ۱۳۷۶ بود که خبر سقوط به درهی اتوبوس حامل این تیم، متشکل از افردی چون مریم میرزاخانی، ایمان افتخاری و حسین نمازی که همگی نفرات برتر ریاضیات کشور بودند، جامعه ایران را شوکه کرد. در آن فاجعه ۶ دانشجوی شریف شامل آرمان بهرامیان، رضا صادقی – برنده دو مدال طلای المپیادجهانی – علیرضا سایهبان، علی حیدری، فرید کابلی، دکتر مجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند، جان خود را از دست دادند و در این بین غم سنگینی جامعه ریاضیات ایران را فراگرفت، چرا که فعالان این حوزه میدانستند چه استعدادهای درخشانی در آن اتوبوس بودند. خوشبختانه میرزاخانی در آن حادثه تنها آسیب دید و یکی از بازماندگان آن شب تاریک ریاضیات ایران محسوب میشود.
میرزاخانی در ۳۱ سالگی در دانشگاه استنفورد به عنوان استاد مشغول به تدریس شد.
مریم با پایان دوره فوق لیسانس برای ادامه تحصیل قصد مهاجرت کرد؛ دانشگاه هاروارد بورسیهاش کرد و میرزاخانی برای گذراندن دورهی دکترا به ایالات متحده رفت. پدرش در این باره میگوید: «مریم رفت آنجا چون رشته تحصیلیاش را بهتر می توانست ادامه بدهد. امکان رشدش بیشتر بود. وقتی در این سطح میروی حتما امکانات بیشتری هم داری.» پدرش می گوید که با تصمیم رفتن مخالفت نکرده اما آسان هم نبوده: «مخالفت نداشتم اما آدم حتما ناراحت میشود. حتی پر زدن یک گنجشک هم آدم را ناراحت میکند.» بهرنگ نوحی میگوید: «به محض اینکه در هاروارد شروع کرد مشخص بود که کارش خوب است. مشخص بود که تز دکترایش یک تز انقلابی است.»
در سال ۲۰۰۴ با اخذ مدرک دکترای هاروارد به سرپرستی «کورتیس مکمولن»، از برندگان جایزه فیلدز، در دانشگاههای پرینستون و استنفورد به تدریس مشغول شد. یک سال بعد در سال ۲۰۰۵ نشریهی پاپیولار ساینس آمریکا او را به عنوان یکی از ۱۰ ذهنِ جوان جهان برگزید و تجلیل کرد. میرزاخانی مدتی در پرینستون درس میداد ولی بعد به استنفورد رفت و کار تدریس و پژوهش را در آنجا پی گرفت. او در شهریور ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) و در ۳۱ سالگی به درجه استادی (Professor) این دانشگاه رسید.
فعالیتها و افتخارها
میرزاخانی در سال ۱۹۹۹ میلادی موفق شد راهحلی برای یک مشکل ریاضی پیدا کند. ریاضیدانان مدتهای طولانی است که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرمهای هندسی هذلولوی بودهاند و در این میان مریم میرزاخانی جوان در دانشگاه پرینستون نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را به سوی دست یافتن به راهحلی روشن در اختیار داشت.
او به همراه ۹ محقق برجسته دیگر در چهارمین نشست ۱۰ استعداد درخشان نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا مورد تقدیر قرار گرفت. به نوشته USA Today این فهرست ۱۰ نفره، شامل محققان و نخبگان جوانی است که در حوزههای ابتکاری مشغول به فعالیت هستند و با این حال معمولاً از چشم عموم پنهان ماندهاند. این فهرست بر اساس پیشنهادهای ارائه شده از سوی سازمانهای گوناگون، رؤسای دانشگاهها و ناشران انتشارات علمی برگزیده شدهاند. این محققان برجسته جوان در حوزههای گوناگونی از گرافیک رایانهای تا ریاضیات و علوم رباتیک، افقهای تازهای در مرزهای جهان اطراف ما گشودهاند که مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی یکی از آنها است.
میرزاخانی در سال ۲۰۰۹ به خاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه بلومنتال شد. در اعلامیهای که انجمن ریاضی آمریکا به مناسبت برنده شدن این جایزه برای میرزاخانی منتشر کرد، دلیل گرفتن این جایزه مهم ریاضی، «خلاقیت استثنایی، و تز (دکترای) مبتکرانه که در آن، ابزارهای گوناگونی از هندسه هذلولوی گرفته تا روشهای کلاسیک فرمهای اتومورفیک و تقلیل سیمپلکتیک برای بدست آوردن نتایجی در سه مسئله مهم ترکیب شدهاند » عنوان شد.
مریم میرزاخانی به گفتهي معلمان و اساتیدش استعداد عجیبی در حل مسائل پیچیدهی ریاضی داشت.
حوزه فعالیت او به طور خاص برروی فضاهای هندسی و همچنین نظریه ارگودیک متمرکز شده است. پرداختن به جزییات فعالیتهای علمی او فراتر از این متن است، اما او در مرزهای دانش ریاضیات به جستجو میپردازد و دامنه آگاهی ما را از جهان شگفتانگیز ریاضیات توسعه میدهد.
پژوهشهای مریم میرزاخانی بارها از سوی جامعه ریاضیات جهان مورد ستایش قرار گرفته و جوایز و عناوین متعددی را برای او به ارمغان آورده است که یکی دیگر از آنها اعطای جایزه پژوهش برتر سال ۲۰۱۴ موسسه ریاضیات کلی (The Clay Mathematics Institute (CMI است. این جایزه به طور مشترک به او و پیتر اسکولز (Peter Scholze) اهدا شد. این موسسه مریم میرزاخانی را به دلیل مشارکت چشمگیر و موثرش در زمینه نظریه هندسه و نظریه ارگودیک شایسته این عنوان دانسته بود.
او پیشتر جایزه دوسالانه روت لیتل ستر (Ruth Lyttle Satter) در ریاضیات را به خود اختصاص داده بود، جایزهای که انجمن ریاضیات آمریکا به زنان تاثیرگذار در حوزه ریاضیات اهدا میکند.
مدال فیلدز؛ نوبل ریاضیدانان
مریم میرزاخانی ۱۶ آگوست (۱۸ مرداد) در سئول و در کنفرانس جهانی ریاضیات ۲۰۱۴ سخنرانی کرد. این کنفرانس بزرگترین گردهمایی ریاضیات جهان به شمار میرود که هر ۴ سال یک بار برگزار میشود. کنفرانس ۴ ساله ریاضیات فرصتی برای جامعه ریاضیات جهان است تا جوایز ۴ گانه خود را به برگزیدگان اهدا کند. این جوایز عبارتند از:
جایزه وانلینا: (Rolf Nevanlinna Prize) به برگزیدگانی اهدا میشود که نقشی فعال در توسعه جنبههای ریاضیاتی در علوم فناوری ارتباطات و محاسبات داشتهاند.
جایزه کارل فردریش گاوس: به تحقیقات ریاضیاتی اهدا میشود که کاربردی در بیرون جهان ریاضیات پیدا کرده باشند.
جایزه کرن (Chern): به پاس یک عمر تحقیقات ریاضیاتی اهدا میشود.
میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ موفق به کسب جایزهی فیلدز شد که مثل نوبل در رشتهي ریاضیات است.
مدال فیلدز: بسیاری از دانشمندان، جایزه فیلدز را – در کنار جایزه اَبِل – معادلی برای نوبل ریاضیات میدانند. اگرچه این جایزه نه از نظر مبلغ و نه از نظر دوره تناوب اهدا و نه از نظر شرایط دریافتکنندگان مشابه نوبل نیست اما مشهورترین نشان جامعه ریاضیات به شمار میرود. این جایزه هر چهار سال یک بار و در این کنفرانس به یاد جان چارلز فیلدز، ریاضیدان کانادایی به ریاضیدانانی اهدا میشود که کشفی چشمگیر در جامعه ریاضیات داشته و در هنگام اهدا آن بیش از ۴۰ سال سن نداشته باشند. هر دوره این جایزه ممکن است به طور مشترک به دو، سه یا چهار ریاضیدان اهدا شود. مریم میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ به دلیل تحقیقات برجستهاش در حوزه هندسه و نظریه ارگودیک، به عنوان نخستین زن و نخستین ایرانی، موفق به دریافت این مدال شد. پیش از میرزاخانی هیچ زن دیگری موفق به دریافت این مدال نشده بود. او جایزه خود را در مراسم افتتاحیه کنفرانس جهانی ریاضیات از دستان خانم پارک گئون های، رییسجمهور کره جنوبی دریافت کرد. وقتی از او پرسیده شد که چه چیزی برایش بیش از هرچیز دیگری حکم جایزه و پاداشی در پشت یک کار طاقتفرسای ذهنی دارد، در پاسخ گفت: «قطعا رضایتبخشترین اتفاق، همان لحظهای است که میگویی آها! لحظهای که شور و شوق کشف و لذت و شعف درک چیزی جدید را احساس میکنی و احساس اینکه بالای تپهای ایستادهای و و چشماندازی کامل را در مقابل داری. اگرچه در اغلب اوقات انجام کار ریاضیاتی برای من مانند این است که در حال کوهنوردی طولانی هستم بدون آنکه مسیر پاخوردهای وجود داشته باشد و یا حتی چشم انداز پایان مسیری در تیررس دیدگان باشد.»
مریم میرزاخانی در حال دریافت جایزهی فیلدز از دست رئیس جمهور کرهی جنوبی
واکنشها به کسب مدال فیلدز
توصیف رسمی کمیته مدال فیلدز: «چیرهدست در گستره قابل توجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف.»
حسن روحانی رئیس جمهور وقت ایران در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ در پیامی که در صفحه فیسبوک وی نیز منتشر شد، ضمن تقدیر از میرزاخانی، دریافت مدال فیلدز را به وی تبریک گفت.
رضا فرجیدانا، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری پیام تبریکی خطاب به وی و جامعه علمی دانشگاهی کشور صادر کرد. علی اکبر صالحی، معاون رییس جمهوری و رییس سازمان انرژی اتمی ایران در پیامی موفقیت مریم میرزاخانی را در کسب برترین جایزه ریاضیات در جهان را به وی تبریک گفت. محمدرضا عارف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس بنیاد پیشبرد علم و فناوری ایران در پیامی، کسب مدال فیلدز را به مریم میرزاخانی تبریک گفت.
جیمز کارلسون از انستیتو ریاضیات کِلی (به انگلیسی: Clay Mathematics Institute) میگوید:
میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی میتواند به سرعت از یک مثال ساده به دلیل کاملی از یک نظریه ژرف و عمیق برسد. رامین تکلو، استاد ریاضی دانشگاه ایلینوی شیکاگو گفت: «مریم میرزاخانی حتی بدون گرفتن فیلدز هم در میان معروفترین ریاضیدانان جهان بوده است.»
یورگ کرامر (رییس اتحادیه ریاضیدانان آلمان) و گونتر سیگلر (استاد ریاضی دانشگاه برلین) به میرزاخانی تبریگ گفتند. همچنین نشریات آلمانی چون اشپیگل، فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ، زوددویچه تسایتونگ، تاگس اشپیگل و برخی رسانههای دیگر در مطالب جداگانهای به این موضوع پرداختند.
شمهای از تواناییهای میرزاخانی از زبان یکی از معلمانش
متن زیر نوشته استاد جعفر نیوشا، نگارنده کتاب «مسائلی در هندسهی مسطحه» است که در وصف مریم میرزاخانی در ذیل یکی از مسائل کتاب چنین آورده است: «یادی از یک دانش آموز ممتاز و با استعداد سابق و استاد بزرگ و جوان امروزی، خانم دکتر مریم میرزاخانی. در سال ۱۳۷۲ خانم مریم میرزاخانی در کلاس دوم دبیرستان فرزانگان تهران تحصیل می کردند. اینجانب هم در آن کلاس، هندسه تدریس می کردم و این مسئله را برای سنجش استعداد دانش آموزان مطرح کردم. تنها راه حلی که ارائه شد همین راه حل است که خانم میرزاخانی با ظرافت خاص و با شیوهای شاعرانه آن را حل کردند. من آرزوی موفقیت بیشتر برایشان دارم.»
مریم اولین زنی بود که جایزهی فیلدز را از آن خود کرد.
زندگی شخصی
مریم میرزاخانی با «جان وندراک» ازدواج کرده؛ او اصالتا اهل جمهوری چک است و به عنوان پژوهشگر در شرکت IBM کار میکند. این زوج خوشبخت یک فرزند به نام آناهیتا دارند.
فیلم مورد علاقه مریم داگویل است. سلیقه او در فیلم هم منعکسکننده ذات پژوهشی او برای تعیین مشخصات غیرطبیعی فرمهای هندسی است. خودش میگوید: «گاهی مواقع احساس میکنم در یک جنگل بزرگ هستم و نمیدانم به کجا میروم. ولی به طریقی به بالای تپهای میرسم و میتوانم همه چیز را واضحتر ببینم. آنچه آنگاه رخ میدهد، واقعاً هیجان انگیز است.»
دنیای اقتصاد مصاحبهی جالبی با مریم میرزاخانی ترتیب داده که خواندنش به شناخت روحیات او کمک میکند؛ بخشهایی از آن را در ادامه آوردهایم:
بهعنوان یک مادر، چطور بین کار سنگین ریاضی و مادر بودن توازن برقرار میکنید؟
خیلی سخت است. البته شدنی است و ارزش انجام دادنش را دارد. خواه ناخواه میزان کار را کم میکند. یعنی اگر کسی فکر کند که هم میتوانم یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشم، هم کارم به همان سرعت قبل پیش برود این طور نیست، باید به هر حال هزینه بکند. البته برای پدر هم سخت است و این کمی بستگی دارد که پدر و مادر چقدر تقسیم کار بکنند، چقدر برای بچهشان وقت بگذارند.
دوست دارید بچهتان ریاضیدان شود؟
برایم فرقی نمیکند. امیدوارم که او و کلا همه بچهها، ریاضی را جدی بگیرند. دوست ندارم مثل افرادی شود که تا صحبت از ریاضیات میشود میگویند من از ریاضی هیچ چیز نمیدانم، یعنی اصلا به خود امکان نمیدهند که به آن فکر کنند، البته در ایران خیلی اینطور نیست ولی در آمریکا زیاد پیش میآید. ریاضی به درست فکر کردن کمک میکند. حتی یک پزشک یا کسی که کار دیگری هم میکند، اگر ریاضیاش قوی باشد، میتواند جلو باشد.
میرزاخانی با جان وندراک که یک پژوهشگر در IBM است ازدواج کرده و یک دختر به نام آناهیتا دارند.
در طول روز چقدر کار میکنید؟
خیلی بستگی دارد به روز و زمان و….
مثلا در زمان اوج کارتان؟
خیلی متغیر است. البته کسی که بچه کوچک دارد، از ۹ صبح وقت دارد تا پنج بعد از ظهر. بعدش دیگر وقت ندارد. میتوانی مثلا بروی در پارک و بهطور کلی فکر بکنی، ولی اینکه بنشینی و کار جدی بکنی نمیشود.
قبل از اینکه بچه داشته باشد چطور؟
قبلش شاید بیشتر بود. ولی اصولا کار ریاضی بهصورت خطی جلو نمیرود. گاهی مثلا قرار است یک مقاله را تمام کنید، یا مثلا باید آخرین نسخهاش را آماده کنید، خب باید بیشتر کار کنید، ولی در سایر مواقع اینطور نیست که اگر بیشتر کار کنید بهتر باشد. مهم این است که انگیزهتان را حفظ کنید و به آن مسئلهای که فکر میکنید، در یک مدت طولانی فکر کنید. میزان پیشرفت ممکن است بعضی روزها زیاد و بعضی روزها کم باشد. علاوه بر این کارهایی از قبیل جلسات دانشگاه و صحبت با دانشجویان دکترا نیز هست که به هر حال وقت میگیرد. هرچقدر انسان جوانتر باشد، ذهنش بازتر است برای فکر کردن. دلیلش این است که مشغله خارجی کمتری دارد، با گذشت زمان مشغلهها و نگرانیهای انسان بیشتر میشود، به همین دلیل از زمانی که جوان هستید و ذهنتان باز است، بهترین استفاده را بکنید.
شما به غیر از فعالیت ریاضی و بودن با خانواده، چه علایق و فعالیتهای دیگری دارید؟
در حال حاضر، همین دو تا را اگر بتوانم انجام دهم، خیلی خوشحالم. (خنده)
سابق چه طور؟
قبلا خواندن رمان و کتاب را خیلی دوست داشتم.
شما دو سال عضو تیم المپیاد ریاضی بودهاید، میخواهم بدانم چقدر از موفقیت خود در ریاضی را تحت تأثیر فعالیت در دوران المپیاد ریاضی میدانید؟
خیلیاش را. چون اگر المپیاد نبود، اصلا ریاضی نمیخواندم.
از نظر علمی چطور؟
از نظر علمی هم خیلی از افرادی که بعدا در زندگیام تأثیر گذاشتند و خیلی از بهترین دوستانم را در دوره المپیاد ریاضی پیدا کردم که بعدها در خیلی از قسمتهای مختلف ریاضی به من کمک کردند.
آیا هنوز هم به شهودها و ایدههای آن زمان باز میگردید؟
نه، الان دیگر اگر شما آن شش سؤال المپیاد ریاضی را به من بدهید، فکر نمیکنم بتوانم یکیش را هم حل کنم. حتی الان اگر سوالهای کتاب نظریه اعدادی را که با رؤیا بهشتی نوشتیم از من بپرسند، من لزوما نمیتوانم حل کنم. چون اصلا مدل فکری آدم عوض میشود. تفاوتش مثل تفاوت کسی است که در طول زندگیاش ورزش میکند ولی یک زمانی هم تمرین میکند برای اینکه مسابقه بدهد. در آن دورهای که تمرین میکند، آمادگیاش برای مسابقه بهتر است، ولی ریاضیدان بودن مثل این است که بخواهید در طول عمرتان ورزش کنید. اینکه در ۱۸ سالگی ورزش کنید خیلی فرق میکند با اینکه همیشه ورزش کنید.
میرزاخانی در سال ۲۰۱۶ به عضویت آکادمی ملی علوم آمریکا در آمد.
مریم میرزاخانی در مه سال ۲۰۱۶ به عضویت در آکادمی ملی علوم برگزیده شد. او نخستین ایرانی-آمریکایی است که به عضویت در این آکادمی برگزیده میشود.
یکی از دوستان و همدورهایهای مریم میرزاخانی در نامهای سرگشاده با یادآوری خاطرهای به او نوشت: «یک روز در حیاط مرکز، یک نیسان آبی رنگ، در حال حرکت به سمت عقب بود. با چند نفر از بچهها ایستاده بودیم و سرگرم گفتگو بودیم و نیسان را ندیدیم. یادش بخیر آقای تولا و هر جا هست آرامش و شادی همراه زندگیش باشد که درستترین آموزهی آن تابستان را او به ما منتقل کرد. ما را صدا کرد و به کناری کشید تا زیر نیسان له نشویم. بعد هم با لحنی آمیخته به شوخی گفت: «خودتان مواظب خودتان باشید! شاید شما فکر کنید آدمهای خاصی هستید. اما ما مثل شما زیاد دیدهایم. میآیند و میروند و بخشی از آمار میشوند! ما شما را جدی نمیگیریم. خودتان باید خودتان را جدی بگیرید…
مریم جان. ما را جدی نگیر. تو برای ما چیزی بیشتر از یک تیتر خبری نیستی…»