اين دوره از دوران اصلاحات دشوارتر به نظر مي‌رسد


اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,عبدالله رمضان‌زاده

عبدالله رمضان‌زاده سخنگوي دولت اصلاحات گفت‌وگويي تفصيلي با خبرگزاري «ايرنا» داشت. گزيده‌اي از اين مصاحبه که «ليلا واحدي» انجام داده در ادامه مي‌آيد.

 

‌شرايط کشور درحال‌حاضر نگران‌کننده است، بي‌کاري معضل بزرگي است که منابع کمي هم براي رفع آن در اختيار داريم، مشكلات اجتماعي در کشور رو به گسترش است. آمار اعتياد و فقر روند صعودي و دردناکي گرفته‌اند. از طرف ديگر در بيرون از مرزها با دشمن بي‌عقلي مانند ترامپ و همسايگان نه‌چندان مهرباني روبه‌رو هستيم، بنابراين منابع و وقت را نبايد صرف دعواهاي سياسي کنيم. به همين دليل است که در اين برهه اشخاص و جريان‌‌ها و رئيس‌جمهوري درباره وحدت و گفت‌وگوي ملي سخن مي‌گويند و با درنظرگرفتن مجموع اين عوامل بر ضرورت آغاز آن تأکيد دارند.

 

‌قطعا در همه زمينه‌ها نمي‌توانيم به جمع‌بندي مشترک برسيم اما مي‌توانيم در مسائلي مانند محيط زيست، اقليم و آب و هوا به نقاط مشترک دست يابيم. جريان اصلاحات موضوع گفت‌وگوي ملي و آتش‌بس را جدي دنبال مي‌کند و دنبال کار تبليغاتي نيست. بايد با تأکيد بر همين نکات مثبتِ مشترک اعلام‌شده از سوي جريان اصولگرايي براي گفت‌وگو و وحدت ملي قدم برداشت.

 

‌نگاه روحاني سال ٩٦ با روحاني سال ٩٢ متفاوت است. ايشان دوره اول رئيس‌جمهوري تجربه اجرائي نداشت. البته پس از چهار سال تجربه جدي مي‌توان گفت مواضع ايشان تغيير خاصي نکرده اما مستحکم‌تر از گذشته شده است. عقبه سياسي روحاني سال ٩٢ اصولگرايي بود و در طول اين چهار سال، الزامات سياسي و اجتماعي کشور به روحاني ديدگاه تازه‌اي داد و او را به اصلاح‌طلبان نزديک‌تر کرد. از سوي ديگر جريان اصلاح‌طلب نيز با درک شرايط کشور روحاني را نزديک‌ترين گزينه به اين جريان و بهترين گزينه براي اداره کشور دانستند. مجموع اين عوامل روحاني و اصلاح‌طلبان را کنار هم قرار داد.

 

‌بايد ديد که در چهار سال گذشته مواضع اعتدالي به اصلاحات نزديک شده است يا اصلاحات به اعتدال، به نظر مي‌آيد آنچه امروز اعتدال ناميده مي‌شود، بازگويي يا به زبان ديگر مباني و مواضع اصلاح‌طلبانه مطابق با اقتضائات روز است. بنابراين نمي‌توان گفت در ائتلاف و حمايت اصلاحات از اعتدال کدام‌يک مجبور يا منتفع شدند.

 

‌من از منتقدان تيم اقتصادي روحاني در دولت يازدهم بودم اما در ماه‌هاي گذشته به اين جمع‌بندي رسيدم که گروه اقتصادي دولت يازدهم بسيار خوب عمل کرده است. با توجه به موانع موجود در حوزه سياست داخلي، رئيس‌جمهوري عملکرد قابل قبول و خوبي داشته و در حوزه سياست خارجي عملکرد بسيار موفقي داشتند... روحاني توانست آن شرايط را تغيير دهد و به ثبات برساند، شوراي امنيت اتحاد خود را مقابل ايران از دست داد و تحريم‌هاي هسته‌اي برچيده شد. هرچند دولت عملکرد خوبي در چهار سال گذشته داشته است اما آواربرداري روحاني هنوز تمام نشده است.

 

‌دولت هم نبايد نگران بازي و بداخلاقي‌هاي سياسي رقيب باشد، اين تعارض‌ها نبايد سد راه دولت شوند.

 

‌دستگاه اجرائي در برابر موج توهين‌ها انتقادپذيري را تمرين مي‌کند. شخص آقاي روحاني هم در مواجهه با تخريب‌ها واکنش احساسي و عکس‌العملي ندارد و مسير درستي در پيش گرفته است. اگر بخواهيم اين دوره را با دوران اصلاحات مقايسه کنيم، بايد گفت آقاي روحاني روزهاي سختي را طي مي‌کند. اين دوره در مقايسه با دوران آقاي خاتمي دشوارتر به نظر مي‌رسد و مخالفان بي‌اخلاق‌ شده‌اند. فهميدن زبان و دلايل انتقاد آنها سخت‌تر شده‌ است. از سوي ديگر نبايد فراموش کرد که اين انتقادها تمرين خوبي براي جامعه ايران است که نظرات متفاوت و متناقض را بشنود و قضاوت کند، بايد از اين موضوع استقبال کرد و نبايد نگران بود.

 

‌جريان اصلاحات دنبال سهم خواهي از دولت دوازدهم و در کابينه دوم نخواهد بود. اصلاحات بيشتر در پي عملياتي‌شدن وعده‌هاي اصلاح‌طلبانه آقاي روحاني و حفظ مسير اصلاح‌طلبي است. اصلاحات در پي حضور چهره‌هاي منتسب به اين جريان در کابينه نيست. وعده‌هاي اصلاح‌طلبانه دولت بايد اجرا شود حالا يا به دست «عَمرو» يا «زيد». مهم پيشرفت در امور کشور است.

 

‌درباره انتظارات از کابينه بايد گفت «ايران براي همه ايرانيان» يکي از مهم‌ترين شعارهاي اصلاحات و وعده‌هاي آقاي روحاني است که انتظار مي‌رود در دولت دوم روحاني به عمل نزديک‌تر شود... مشارکت سياسي هم مصداق بارز شعار ايران براي همه ايرانيان است. اين مشارکت شامل حضور زنان، اقوام و مذاهب در دولت است. هرچند اين خواسته منطقي و مطالبه برحقي است؛ اما حداقل ما اصلاح‌طلبان بهتر مي‌دانيم موانع بسياري براي تحقق آن وجود دارد. فعالان قومي هم قطعا با درک شرايط موجود سعه صدر بيشتري نشان خواهند داد تا اين موانع برطرف شوند