آقای مصباح روزی حزب را حرام می دانست
به گزارش ایسنا داود فیرحی در نشست تحلیل نظام انتخابات از منظر قانون جدید احزاب که عصر امروز در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری و با حضور جمعی از فعالان سیاسی و حزبی برگزار شد، گفت: قانون اساسی ما دو اصل متفاوت دارد، اصلی از انتخابات سخن می گوید و اصلی از حزب. اما رابطه این دو در همین قوانین قطع میشود.
وی ادامه داد: هر جامعه اگر بخواهد دموکراتیک باشد نمی تواند حزب را نادیده بگیرد اما اگر حزب باشد و با انتخابات رابطه ای نداشته باشد دموکراسی پوپولیستی یا ماشینی ایجاد میشود.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: یکی از دلایلی که در جامعه ما همیشه انتخابات باعث نارضایتی شده فقدان رابطه این دو است. در حالی که اولین نظام دموکراتیک در کشور در زمان مشروطه به وجود آمده و در آن زمان انجمن ها تشکیل شدند. به تدریج در زمان پهلوی شاهد شکل گیری احزاب هستیم.
فیرحی با اشاره به قانون های انتخابات سالهای 60 و 95 تصریح کرد: این قانون ها ایرادهایی دارند البته محاسنی نیز در آنها دیده میشود اما طوری هستند که قانون را ناکارآمد میکند. در قانون سال 60 ، حزب ، جمعیت و سازمان سیاسی تشکیلاتی است که مرامنامه و اساس نامه دارد و به طوری با اداره کشور در ارتباط است. قانون سال 95 نیز از حزب همین تعریف با تفاوت اندکی ارائه می دهد.
وی همچنین تصریح کرد: به طور کلی می توان الگوهای بدیل حکمرانی حزبی را به سه قسمت تقسیم کرد.اول «حکمرانی موجی » است به این معنا که این نظام فاقد هرگونه نظام حزبی است. دوم «حکمرانی سازمانی و تک حزبی» است که در این رابطه می توان از آقای هاشمی نقل کرد که حزب جمهوری اسلامی به این دلیل دوام نیاورد که رقیبی نداشت چون نظام تک حزبی یا بی دیکتاتوری سازمانی می انجامد و یا حذف میشود.
فیرحی ادامه داد: الگوی دیگر «حکمرانی محفلی» است که این عبارت را شهید بهشتی مطرح کردند و گفتند که در دولت مدرن حکومت شخصی وجود ندارد و اگر حزب نباشد ، حاکم به محافل تکیه میکند و چون این محافل اصل و نسب ندارند کارهای خود را بدون پاسخگویی انجام می دهند در حالیکه احزاب پاسخگو هستند بنابراین یا باید حکمرانی حزبی داشته باشیم و یا اینکه به یکی از این بدیل های حکمرانی حزبی تن دهیم بنابراین حکمرانی حزبی بعد از این سه الگوی مطرح شده خیلی بهتر است.
این استاد دانشگاه با اشاره به پنج مدل قانون گذاری احزاب ، گفت: اولین مدل ، « مدل تحریم حزب» است که دولت احزاب را غیرقانونی و غیر مجاز اعلام میکند و کشور ما دچار این مدل نیست چون در قانون ما احزاب نفی نشده اند. مدل دیگر «مدل جواز» است که این مدل می گوید حزب باشد اما درگیر چرخ دنده دولت نشود. به نوعی احزاب خط قرمز و مشوق دارند، خط قرمز آنها این است که به صاحت دولت نزدیک نشوند و مشوق آنها این است که اگر بتوانند تنور انتخابات را گرم کنند جایزه می گیرند که حذف نشوند. نه اینکه وارد قدرت شوند. بنابراین نقش احزاب فقط داغرکردن تنور انتخابات است نه اینکه بخواهند انتخابات را ببرند و می توان گفت که در ادبیات فقهی از جنس کراهت است.
وی افزود: در این مدل دولت احزاب را قبول میکند اما سر ناچاری و مدل قانون گذاری احزاب در کشور ما همین مدل است. قوانینی تنظیم میکنند که حزب را می پذیرند اما مانع ورود او به عرصه دولت میشوند.
فیرحی در ادامه بیان کرد: مدل دیگر ، «مدل ترغیب» است. این مدل در عین اینکه حزب را می پذیرد او را تشویق نیز میکند. یعنی کاندیدای حزبی امتیازاتی بیشتر از کاندیدای مستقل دارد و در نوع تبلیغات و احراز صلاحیت او توسط شورای نگهبان به موسسین حزب توجه میشود. مدل چهارم نیز «مدل حمایت» است که حکومت علاوه بر تشویق احزاب از آنها حمایت نیز میکند. در این مدل کشورها در حوزه ریاست جمهوری معاونت احزاب داشته و آنها در کمیته مرکزی انتخابات نیز حضور دارند.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران یادآور شد: مدل پنجم نیز «مدل الزام و تجویز» است که کشورهایی مانند آلمان ، ترکیه و آمریکا از این مدل پیروی میکنند. به نوعی که اداره جامعه باید از مسیر احزاب بگذردو حکومت باید از طریق احزاب اداره شود. به نوعی اداره غیرحزبی در قانون این کشورها نفی شده است.
وی همچنین با بیان اینکه قانون انتخابات در بازه اصلی قانون اساسی افزود: قانون انتخابات، قانون دوم هر کشوری است اما در اصل از قانون اساسی مهم تر است اما متاسفانه در قانون کشور احزاب در کنار کاندیداهای مستقل نشانده شده اند و شورای نگهبان نهایتا اختیار تام دارد و هیچ جا به او تکلیف نشده که کاندیدای یک حزب را در نظر بگیرد. بنابراین سیاست های قوانین انتخاباتی در کشور ما برای افزایش مشارکت مردم و کاهش تنش های انتخاباتی و افزایش تعدادرای دهندگان است نه اینکه حکمرانی حزبی شود.
فیرحی خاطر نشان کرد: حرف من این نیست که حزب در ایران شدنی نیست و یا نگاه بدبینانه ای به احزاب داشته باشم؛چرا که حزب از سازمان زندگی ما حذف نمی شود اما با این موضوع می توان دو جور مواجه شد و اینکه اگر صحیح آن ساخته نشده غیر صحیح آن ساخته میشود و قانون گذاری تکنیکی و خوب میتواند فرهنگ را نیز عوض کند. حاکمان و فعالان باید قانع شوند که با ضرورت وجود حزب درست برخورد کنند و اگر این موضوع مطالبه نخبگان شود قانونگذار نیز در همین راستا پیش می رود.
این استاد دانشگاه در پایان تاکید کرد: من به خاطر دارم روزی آقای مصباح نیز مخالف وجود حزب بود و می گفت که حزب حرام و غربی است اما اکنون جبهه پایداری را تاسیس کرده و در این رابطه گفته که حزب مانند یک تعاون است .