پرونده مبهم کشتی آرزو


اخبارحوادث,خبرهای  حوادث,حوادث روز

 

پرونده جنایی کشتی آرزو همچنان مبهم است؛ پرونده‌ای که در آن یک ملوان ایرانی به طرز مشکوکی به دریا سقوط کرد و با وجود سه روز جست‌وجو پیکر او پیدا نشد. این حادثه هزاران کیلومتر دورتر از مرز‌های ایران  نزدیکی آب چین رخ داد.

 

تنها متهم این پرونده هم یک افسر اوکراینی است که براساس مشاهدات برخی از خدمه کشتی لحظاتی قبل از سقوط با ملوان ایرانی درگیر شده بود. افسر اوکراینی اما منکر هر گونه دخالت در سقوط ملوان ایرانی است. با وجود این، این افسر به اتهام قتل ٥ ماهی می‌شود که بازداشت شده؛ اما در تمام این مدت همچنان ادعا می‌کند که در این حادثه هیچ نقشی نداشته است. ادعایی که صبح دیروز هم در دادسرای جنایی تهران آن را تکرار کرد. این افسر به همراه مترجم قوه قضائیه و نماینده سفارت اوکراین در دادسرا حاضر شد؛ این در حالی است که وکیل خانواده ملوان ایرانی درخواست قصاص کرده است.

 

بازپرسی ٤ ساعته از افسر اوکراینی

این افسر جوان صبح دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد تا شاید پرده از این سقوط مرموز برداشته شود. جلسه بازپرسی از ساعت ١٠ صبح در شعبه هشتم دادسرایی جنایی تهران آغاز شد. در این جلسه علاوه بر متهم و مترجم قوه قضائیه، نماینده سفارت اوکراین، وکیل مدافع متهم، وکیل ملوان ایرانی و چند نفر از طرف سندیکای کشتیرانی حضور داشتند. در ابتدای جلسه آندری تنها متهم این پرونده در برابر بازپرس ایلخانی باز هم همان صحبت‌های قبلی را تکرار کرد: «من هیچ دخالتی در سقوط و مرگ ملوان ایرانی نداشتم و وقتی متوجه سقوط او شدم، همه اقدامات لازم را برای نجات او انجام دادم.

 

همان روز اول هم همین را گفتم اما باز هم این سوالات تکراری را باید پاسخ دهم.» او البته درگیری با ملوان ایرانی را تأیید کرد و در این‌باره به بازپرس پرونده گفت: «ما با هم درگیر شدیم؛ اما من خودم را کنترل کردم و ماجرا تمام شد، چند ثانیه بعد از آن بود که از طریق خدمه کشتی متوجه سقوط او به دریا شدم. هم به فرمانده و هم به کاپیتان کشتی اطلاع دادم، موتورها را خاموش كردند، چند ملوان را برای دیدبانی فرستادیم تا ردی از او پیدا کنند و سه حلقه نجات هم به آب انداختیم؛ اما اثری از او نبود.»

 

در ادامه جلسه وکیل مدافع این افسر جوان هم به برخی سوالات بازپرس و ابهامات پرونده پاسخ داد و درباره علت درگیری میان متهم و ملوان ایرانی گفت: «بر اساس شرح وظایف تعریف‌شده در کشتی‌های تجاری افسر اوکراینی باید به شرایط محوطه تحت امرش و نیروهای زیر دستش نظارت داشته باشد و درگیری متهم با ملوان ایرانی هم به این علت بوده است.» از سوی دیگر وکیل‌مدافع اولیای دم محمدحسین بحرانی‌پور هم با تأکید بر وجود شواهد مبنی بر مرگ ملوان ایرانی به دست افسر اوکراينی به بازپرس پرونده گفت: «اولیای دم مقتول خواهان قصاص هستند. ما شواهد و مدارکی داریم که نشان می‌دهد برخلاف ادعای متهم، او از  حلقه نجات برای کمک به ملوان ایرانی استفاده نکرده است.

 

ضمن این‌که در اظهارات اولیه‌اش در بندرعباس صحبت‌های عجیبی در خصوص لبخند‌زدن ملوان ایرانی هنگام سقوط به دریا و شناکردن او مطرح کرده است. ضمن این‌که برخی خدمه به همراه با کاپيتان و فرمانده کشتی هم اظهاراتی مطرح کرده‌اند که بر مجرم‌بودن افسر اوکراینی دلالت دارد. بر همین اساس این حادثه قتل بوده و اولیای دم مقتول هم خواهان قصاص هستند.» در پایان این جلسه ٤ ساعته، پس از تنظیم اظهارات متهم، افسر اوکراینی به بازداشتگاه منتقل شد و بازپرس ایلخانی برای مشخص‌شدن برخی ابهامات پرونده در خصوص صحت اظهارات متهم دستور احضار کاپيتان و فرمانده کشتی را صادر کرد.

 

همه چیز ظرف ٣ دقیقه اتفاق افتاد. ساعت ٣٠: ٠٨ دقیقه صبح ١٧ ژانویه بود. محمدحسین سر شیفت کاری‌اش حاضر نشده بود، من او را بازخواست کردم اما او عصبی شد؛ به سمت من حمله کرد اما چیز مهمی نبود فقط یقه لباسم پاره شد؛ نمی‌دانم چرا خودش را به دریا انداخت. اینها را آندری، افسر اوکراینی کشتی آرزو به «شهروند» می‌گوید. افسری که نزدیک به ٥ ماه است به اتهام قتل محمدحسین بحرانی بازداشت است. اما خودش مدعی است که در این حادثه هیچ نقشی نداشته و او را بی‌جهت بازداشت کرده‌اند و همین مسأله همه زندگی او را نابود کرده است. در ادامه مشروح این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.  

 

چند ‌سال داری؟

٣٠سال.

 

چند وقت است که در کشتی کار می‌کنی؟

من ١٣‌سال است که ملوانم. حدود ٣ ماه هم بود که در کشتی آرزو با سمت افسر عرشه مشغول به کار شدم.

 

ازدواج کردی؟

بله، ولی  این حادثه باعث شد تا همسرم از من جدا شود.

 

چرا؟

من الان ٥ ماه است که بازداشت شدم. در این ٥ ماه همه زندگی من از بین رفت. زنم را از دست دادم، از کار بیکار شدم، درس و دانشگاهم... همه اینها به خاطر یک حادثه‌ای است که من هیچ نقشی در آن نداشتم.

 

بچه هم داری؟

نه.

 

آن روز دقیقا چه اتفاقی روی عرشه افتاد؟

‏صبح هفدهم ژانویه بود. من در يكي از اتاق‌هاي كشتي نشسته بودم. مشغول انجام کاری بودم که محمدحسین را آنجا دیدم. شیفت كارش شروع شده بود و باید به کارش می‌رسید. برای همین به او تذکر دادم اما محمدحسین در جواب به من گفت كه براي رفتن به دستشويي آمده است. به او گفتم بايد براساس قوانین سر کارش حاضر شود. او را به بيرون هدایت كردم. سر همین موضوع با هم بحث‌مان شد. در ادامه این درگیری  او با مشت به من ضربه زد كه يقه لباسم پاره شد. بعد هم چند بار با صدای بلند به من ناسزا گفت و من برای این‌که درگیری بیشتر نشود از او فاصله گرفتم و به سمت اتاقم حرکت کردم که متوجه سقوط او به دریا شدم.

 

وقتی متوجه سقوط  محمدحسین شدی، چه کاری انجام دادی؟

من بلافاصله موضوع را به کاپیتان و فرمانده کشتی اطلاع دادم. آنها دستور خاموش‌کردن موتورهای کشتی را صادر کردند. آلارم كشتي را فعال كردم تا كشتي‌هاي ديگر در جريان قرار بگیرند. چند تا از خدمه در عرشه و برج فرماندهی مشغول دید‌بانی شدند تا شاید ردی از او پیدا کنند. چند حلقه نجات هم به آب انداختیم تا او را سریع نجات دهیم اما هیچ اثری از محمدحسین نبود. سه روز هم برای یافتن او به کمک نیروهای ساحلی چین عملیات جست‌وجو را انجام دادیم که بی‌نتیجه بود.

 

پس از این حادثه از سوی کاپیتان یا فرمانده کشتی بازخواست نشدي؟

چرا چند بار جزییات حادثه را برای آنها تعریف کردم؛ البته من با همان سمت افسر عرشه به کارم مشغول شدم تا این‌که به بندرعباس رسیدیم. ٢٧ فوریه ( ٢٣ بهمن) در بندرعباس بازداشت شدم و تا الان هم چندبار همه این ماجرا را تعریف کردم. من در مرگ او هیچ نقشی نداشتم.

 

 اخبار حوادث  - شهروند