چرا کاندیدا شدن همه مردان احمدی نژاد خوب است؟
تنها چند روز پس از صدور بیانیه و انتشار توییت محمود احمدی نژاد در این باره که «از هیچ جریان و فرد و گروهی در انتخبات ریاست جمهوری حمایت نخواهد کرد» معاونان و وزیران او یک به یک اعلام کاندیداتوری می کنند و پیش بینی می شود این صف ادامه یابد.
نخستین فرد حمید رضا بقایی است. معاون اجرایی و از نزدیکان احمدی نژاد و رحیم مشایی که در دانشگاه ایرانیان با احمدی نژاد حساب مشترک داشت و 16 میلیارد تومان کمک دولت وقت در آخرین روز به این دانشگاه – هنوز روی کاغذ- به حسابی واریز شد که دو امضا داشت: یکی احمدی نژاد و دیگری همین حمید رضا بقایی و البته پس دادند و اتهامی از این بابت متوجه آنان نشده است.
او که در اوج التهابات انقلاب در سال 1357 دانش آموز کلاس چهارم دبستان بوده تا پیش از روی کار آمدن احمدی نژاد چهره شناخته شده ای نبود و گویا کارمند مأمور صدا و سیما در وزارت کشور بوده و در سال 1390 هم از این سازمان بازنشسته شده است.
او در دو سال آخر احمدی نژاد که از اصول گرایان سنتی فاصله گرفته بودند معاون اجرایی دولت شد و مهم ترین اتفاقی که نام او را بر سر زبان ها انداخت بازداشت در سال 94 بود که که نزدیک هفت ماه ادامه یافت و فرجام پرونده هنوز نامشخص است.
بقایی پیش تر محکوم به انفصال از خدمات دولتی هم شده بود اما بعدتر این حکم منتفی شد. حکمی که به خاطر شکایتی در دوران ریاست سازمان گردشگری صادر شده بود.
او در نخستین سخنرانی پس از اعلام کاندیداتوری برای اثبات بی گناهی خود گفته است « اگر دیگران را کیسه کشیدند مرا سنگ پا کشیدند و اگر زندگی دیگران را با ذره بین بررسی کردند برای من میکروسکوپ گذاشتند!»
با این توصیفات بقایی را می توان « احمدی نژاد 96» دانست. اما تنها معاون اجرایی احمدی نژاد نیست که سودای ریاست جمهوری دارد. چرا که شماری از وزیران او نیز به صحنه آمده اند. از وزیر نفت (رستم قاسمی) تا وزیر آموزش و پرورش (حمید رضا حاجی بابایی).
حضور این افراد را اما باید به فال نیک گرفت و به سود روحانی دانست. چرا که بخش قابل توجهی از رای مردم سلبی است. به این معنی که گاه رای نمی دهند تا فردی انتخاب شود. رای می دهند تا کسی یا کسانی انتخاب نشوند. کاری که درست یک سال پیش بود چنین روزی ( هفتم اسفند 1394) انجام دادند و دو چهره شاخص خبرگان ( آقایان شیخ محمد یزدی و مصباح یزدی) را از گردونه تهران کنار گذاشتند و در مجلس تمام سی نفر فهرست اصول گرایان را.
مهم ترین خطری که انتخابات ریاست جمهوری در 29 اردیبهشت 96 را تهدید می کرد و می کند این است که حامیان روحانی انتخاب او را قطعی بدانند و چندان پای کار نیایند. حال آن که حضور پر تعداد احمدی نژادی ها به کسانی که تردید دارند انگیزه می دهد.
بازگشت تفکر احمدی نژاد خطری است که غیر محتمل نیست و حضور احمدی نژادی ها جامعه را به تکاپو می اندازد.
خود او این قابلیت را داشت و دارد که بخشی از آرای طبقات کم برخوردارتر را جذب کند اما مردان او تنها کابوس 8 ساله را یادآور می شوند و عملا به سود روحانی است.
حضور این افراد از یک طرف فضا را انتخاباتی تر می کند و از سوی دیگر داعیه هاشان چندان جدی گرفته نمی شود.
حضور و کاندیداتوری مردان احمدی نژاد تردید زداست. چه برای کسانی که بازگشت آنان را ونزویلاییزه شدن ایران می دانند و هشدار و انذار می دهند و چه دوستداران و حامیان که در این 4 سال دل تنگ سیاست های احمدی نژادی بوده اند.
شاید برخی ترجیح دهند در برابر ترامپ فردی بر سر کار باشد که مانند او و تند سخن بگوید.
با همین نگاه آقای مهدی محمدی عضو سابق دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و از اعضای تیم مذاکرات هسته ای در زمان سعید جلیلی این پرسش را مطرح کرده که وقتی [به ادعای او] آقای روحانی در مقابل اوبامای ملایم تر کم آورد آیا حریف مناسبی برای ترامپ بی پروا و نامعقول خواهد بود؟
بر این اساس ابقا و ادامه روحانی را به صلاح نمی دانند و دنبال چهره هایی با ادبیات احمدی نژاد هستند. هر چند که در مقابل این استدلال را هم می توان مطرح کرد که وقتی در زمان اوبامای ملایم 6 قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت، 10 دستور اجرایی، 7 قانون تحریمی فرامرزی کنگره و چندین قانون تحریم ایالتی علیه ایران به تصویب رسید «ترامپ بی پروا» در قبال برخی بی ملاحظگی های احتمالی ناشی از روی کار آمدن این آقایان چه خواهد کرد؟
حضور مردان احمدی نژاد رخوت و تردید را می زداید و جایی برای بی عملی باقی نمی گذارد. از این رو باید از حضور آنان استقبال کرد.
اخبار سیباسی - عصر ایران/ مهرداد خدیر