آیا سینمای ایران به مخاطبانش خیانت می‌کند؟


اخبار,اخبار فرهنگی وهنری,سیدجمال سیدحاتمی

حتما شما هم "لاک قرمز" را دیده‌اید. فیلمی که به گمان اکثریت سینمارفته؛ تلخ و شاید ناامیدکننده است. این فیلم یکی از فهرست ده‌ها و ده‌ها فیلم تلخی است که در این یک دو سال ساخته شده و روی پرده سینماها رفته است. سیدحاتمی هم دلایل خودش را برای نگاه تلخ به واقعیت‌های امروز جامعه ایران دارد.

به گزارش ایلنا،سینمای اجتماعی تلخ هم برای خودش داستان‌ عجیبی دارد. عده‌ای می‌گویند این سینما کارش خیانت به مردم است. عده‌ای می‌گویند شرایط جامعه ایجاب می‌کند که مضامین فیلم‌ها به این سمت و سو برود. از آنجا که جامعه ایران امروز تلخ و آکنده از مشکلات ریز و درشت اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی‌ست پس فیلم‌هایش هم باید همین تصاویر را با مخاطبان خود در میان بگذارند... برخی فیلم‌ها هم چون دغدغه سیاه‌نمایی و جشنواره‌ای پسند شدن دارند؛ چرک‌ها را بیشتر به نمایش می‌گذارند. هرچه‌ چرک‌تر و ناامیدتر؛ موردپسندتر و جایزه بگیرتر. در این میان فقط تماشاگران که با سودای دیدن فیلم خوب پا به سالن سینما می‌گذارند؛ نمی‌دانند کدامیک را باید باور کنند. بیشتر آنها هم خط‌ و ربط‌های این چنینی را به پای سیاست و سیاست‌بازی می‌گذارند.

 

لاک قرمز از منظر تعداد زیادی؛ شاید تلخ‌ترین فیلم سال 95 باشد. مساله فیلم اقتصاد خانواده است. یک دختر به اتفاق خواهر و برادرش وارث سیاهی‌ها و ناکامی‌های یک پدر معتاد و مادر دیوانه‌اند. از این تلخ‌تر هم ممکن است؟

 

سیدجمال سیدحاتمی (کارگردان فیلم) به این سوال اینطور پاسخ می‌دهد: وظیفه ما دیدن این تلخی‌هاست. سوژه‌های تلخ زمان‌بندی ندارد.

 

عده‌ای معتقدند سینماگران ایرانی سینمای تلخ را پیش گرفته‌اند و شرایط اجتماعی را دلیل این تلخی می‌دانند. می‌گویند سینما باید واقعیت‌ها را نشان دهد. شما هم از همین دسته هستید. چرا و آیا به نظرتان این سینمای تلخ روزی به پایان خواهد رسید؟

قبول دارم که لاک قرمز فیلم تلخی است اما فیلم تلخ لزوما نباید سیاه‌نما یا درشت‌نما باشد. نباید یک موضوع را درشت بیان کرد یا طوری که بشود از آن برداشت‌های خاص کرد. شما اگر واقعیت‌های تلخ جامعه را درشت‌نمایی کنید؛ واقعی نخواهد بود اما این به آن معنا نیست که در واقعیت تلخی‌ها را نادیده بگیریم.

 

به نظر من؛ فیلم باید کشش و جذابیت کافی را برای مخاطب داشته باشد هرچند تلخ. این تلخی باید به گونه‌ای باشد که تماشاچی آن را ببیند و از دیدن تلخی لذت هم ببرد. سیاست تولید فیلم زمان ندارد. منظورم این است که نمی‌توانیم بگوییم امروز وقت تولید فیلم‌های طنز است یا فیلم‌ها تلخ یا فیلم‌های پلیسی و ... چون همیشه شیرینی؛ تلخی در جامعه باهم و درکنار هم حضور دارند. جامعه همیشه از مشکلات خاصی رنج می‌برد و اینگونه نیست که فیلم تلخ برای خودش زمان خاصی داشته باشد.

 

برخی می‌گویند فیلم‌های تلخ فقط لایه سیاه جامعه را نشان می‌دهند اما هیچ راه‌کاری برای رفع مشکلات ارائه نمی‌دهند. نظر شما چیست؟

فیلم یعنی بیان مشکلات اجتماعی. طبعا مشکلات اجتماعی هم تلخ هستند. اگر ما بخواهیم در رابطه با مشکلات اجتماعی حرف بزنیم؛ هر رسانه وظیفه خودش را دارد. خوب تلویزیون امروز وظیفه خودش را انجام نمی‌دهد و خیلی به مسائل و مشکلات اجتماعی نمی‌پردازد. درواقع این رسانه بیشتر سعی می‌کند مسائل و مشکلات جامعه را پنهان کند. پس می‌ماند سینما که به عنوان یک رسانه مستقل و جذاب و قابل باور و اطمینان باید وظیفه خودش را انجام دهد و مشکلات اجتماعی را پنهان نکند. ما به عنوان هنرمند و افرادی که دغدغه‌مان مردم هستند، وظیفه داریم مشکلات اجتماعی را ببینیم و آن را منتقل کنیم. شاید ما نتوانیم راهکار ار ایه دهیم چون اصولا راهکار دادن وظیفه ما نیست بلکه این فعالان اجتماعی و دولتمردان هستند که باید دنبال ارایه راهکار باشند. به عنوان هنرمند وظیفه ما فقط این است که مسائل و مشکلات را پیدا کنیم و انگشت روی آ‌نها بگذاریم و با نشان دادن آنها؛ امید به دیده شدن و رفع آنها داشته باشیم.

 

شما خودتان اگر بنا باشد به عنوان یک مخاطب معمولی فیلمی را برای تماشا در آخر هفته در کنار خانواده‌تان انتخاب کنید؛ سراغ چه نوع فیلمی می‌روید؟ یادتان باشد که یک هفته با مشکلات مختلف دست‌وپنجه نرم کرده‌اید و حالا ساعتی در کنار خانواده هستید....

اگر شما به آمار فروش در سال گذشته نگاه کنید؛ می‌بینید که فیلم‌های تلخ پا به پای فیلم‌های شاد و کمدی فروش کرده‌اند. به نظرم وظیفه ما این است که فیلم در انواع و ژانرهای مختلف فیلم تولید کنیم و هر کارگردانی با دغدغه خودش فیلم جذابی تولید کند. وظیفه ما این است که به تماشاگرمان انواع و اقسام خوراک فرهنگی را ارایه دهیم و فرصت دهیم که خودش انتخاب کند. لذا فکر می‌کنم اگر فیلمی جذاب ساخته شود؛ مخاطب حتما از آن استقبال می‌کند چون او به دنبال یک قصه خوب است. فرقی ندارد این فیلم تلخ باشد یا خیر.

 

اگر شما به ادبیات هم نگاهی بیندازید، می‌بینید سال‌هاست که رمان‌های تلخ نوشته می‌شود و اتفاقا مورد استقبال خوانندگان هم قرار می‌گیرند و فروش بسیار بالایی در کل جهان دارند. فراموش نکنید که ما تنها کشوری نیستیم که مشکلات اجتماعی داریم و تنها کشوری نیستیم که فیلم‌های تلخ تولید می‌کنیم. تماشاگر تنوع می‌خواهد و وظیفه ما این است که محصولات فرهنگی و هنری متنوع برای او تولید کنیم. اگر فیلم در هر نوع و ژانری جذاب ساخته شود، مطمئن باشید استقبال خوبی از آن خواهد شد.

 

و آیا در بحبوحه سینمای اجتماعی تلخ؛ جای فیلم‌های تخیلی و فانتزی در سینمای ایران خالی نیست؟

چرا معتقدم جای فیلم‌های تخیلی و فانتزی خیلی در سینمای ایران خالی است. من هم در گوشه ذهنم فیلم‌های فانتزی جذاب را به یاد دارم. دزد عروسک‌ها را به یاد دارم بااینکه متعلق به سال‌ها پیش است. بخشی از این کمبود به نبود فیلم کودک مربوط می‌شود و اینکه فیلم‌های کودک خوب ساخته نمی‌شود. در کشور ما خیلی وقت است که سینمای کودک به معنای درست وجود ندارد. مثلا سال گذشته برای کودکان؛ فیلم "مبارک" ساخته شد که مورد استقبال هم قرار گرفت. این یعنی فیلم خود در هر ژانری مخاطبان خاص خود را دارد.