تماشاگر نمیداند بخندد یا گریه کند؟!
به گزارش ایسنا، نمایش «روح جهنمی» به کارگردانی بابک محمدی این روزها در سالن سایه تئاترشهر روی صحنه است و به دلیل شباهت گریم تنها بازیگر نمایش و حرفهای دیکتاتورمآبانهاش به رییس جمهوری آمریکا، به تئاتری درباره «ترامپ» هم معروف شده است.
این نمایش که بیشتر بر روایت خلقوخو و عقاید شخصی شخصیتی همچون ترامپ تکیه دارد، در قالب مونولوگی در طول یک ساعت اجرا میشود که در بخشهایی طبق اذعان برخی تماشاگران کسالتبار هم میشود. ضمن اینکه در دکور آن از اکسسواری مثل مانکن دو زن استفاده شده که تنها استفاده آن، کنایهای به بخش نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی است که مانع از بروز احساسات لازم شخصیت نمایش شدهاند.
با این حال در این نمایش جملات و عباراتی گفته میشود که میتواند برای زنانی که به تماشای این نمایش مینشینند یا دستکم مدافعان حقوق زنان چندان جالب نباشد، هرچند کارگردان «روح جهنمی» معتقد است که "تمام این حرفها و نظرات بازگوکننده شخصیت این نمایش است. "
بابک محمدی در گفتوگویی با ایسنا درباره اجرای این نمایش که گفته میشود با تغییراتی روی صحنه است، بیان کرد: این نمایش را 30 سال قبل در اتریش به مدت 90 دقیقه اجرا کردم و از آنجا که بخشهایی از آن قابل اجرا در اینجا نبود، زمان نمایش را به یک ساعت کاهش دادم. این اثر درباره آدم تنهایی بود که عقاید سیاسی و مذهبی خود را دارد و در این نمایش که در تئاترشهر اجرا میشود،شخصیت نمایش تقریبا همان شخصیت قبلی است و فقط مسائل و حاشیههای ترامپ و دیوار مکزیک را به آن اضافه کردم.
او افزود: در واقع شباهتی که به نظرم شخصیت این نمایش به دونالد ترامپ و به طور کلی شخصیتهای این چنینی داشت، باعث شد فکر کنم این نمایش را میتوان کمی به روز و آماده اجرا کرد چون شخصیت «روح جهنمی» دیکتاتوری است که قدرتی ندارد، اما به قدرت رسیده است. همانند ششماه قبل که اصلا فکر نمیکردیم دونالد ترامپ فردی باشد که بتواند به قدرت برسد.
وی خاطر نشان کرد: متن این نمایش صرفا خلق ذهن خودم نیست و بر اساس تحقیقاتی به نگارش در آمده است. اینگونه شخصیتها دلقک سفیدی هستند که آدم به آنها میخندد ولی بعد به یک دلقک سیاه مثل ترامپ و هیتلر تبدیل میشوند.
محمدی در پاسخ به برخی انتقاداتی که نسبت به استفاده از یک شیوه بیانی خاص با ارجاعات سیاسی ایران و برای جلب توجه مخاطب و خندان او و نیز نگاهی ابزاری و تبعیض آمیز به زن در این نمایش مطرح میشود گفت: ما اصلا علاقه نداریم تا به هیچ فرد سیاسی کنایه بزنیم، البته شاید برخی از صحبتهای بازیگر نمایش و تصوری که از شباهت بیان او به یکی از شخصیتهای سیاسی ایران پیش میآید، از این جهت باشد که او تا به حال ندیده یک کشیش چطور صحبت میکند و در بخشی از کار فقط خواسته به نحوی لفظ قلم صحبت کند، اما در اینباره اتفاقی به طور عمد رخ نداده و فقط در یک جاهایی ممکن است، مخاطب تشابهاتی را در جامعه پیدا کند.
وی تاکید کرد: آنچه در «روح جهنمی» میبینید و میشنوید دیدگاههای شخصیت نمایش است و به نوعی جنون و دیوانگی او را در عالم تنهایی شاهد هستید. او عاشق زنهایی است که به نوعی از آنها صحبت میکند، یعنی نوعی عقاید فاشیستی دارد و بهتر است از این دیدگاه به شخصیت این نمایش نگاه شود. البته دیکتاتورها به طور عموم همین نظر را درمورد زنها دارند، مثل هیتلر که معتقد بود از زنهای آلمانی باید مراقبت شود و در خانه بمانند و پسر به دنیا بیاورند، اما بعد که تعداد کارگرها کم شد گفت، زنها باید در کارخانهها مشغول به کار شوند و وقتی درجبههها سربازها کم شدند گفت، زنها باید به جبههها بروند.
او در ادامه با اشاره به سختی حفظ کردن متن این نمایش و انگیزهای که شکرخدا گودرزی برای انجام کاری تازه در تئاتر به او داده است، درباره نظر مخاطبانی که تا به حال نمایشاش را دیدهاند گفت: کار ما برای افرادی است که تئاتر را به معنای واقعی میشناسند. البته اگرچه این روزها تئاترهای خصوصی زیاد شده و تعداد تماشاگران هم افزایش پیدا کرده است، اما به نظرم مسیر بدی در تئاتر پیش رفته، چون برایم تعجب آور است که بعد از پایان نمایش خانمهایی با قیافههای شیک میپرسند «چطور چنین چیزهایی مینویسید» یا اینکه «من نفهمیدم باید بخندم یا نخندم». اینها همه نشان میدهد این تماشاگران هیچ مطالعهای ندارند. به همین دلیل تاکید دارم که نمایشهای اینچنینی برای افراد دانشجو و تحصیلکرده است و برای خندیدن و خوش گذراندن نیست.
محمدی در پایان در پاسخ به اینکه آیا مشکل از کار او نیست که مخاطب آن را نفهمیده است؟ بیان کرد: بدی دموکراسی این است که حق با اکثریت است و افراد به هر چیزی که بخندند، میتوان متوجه شد سطح تحصیلات، مطالعات و ذکاوت آنها چقدر است، اما با این حال همین که مردم به سمت تئاتر میآیند خوب است، فقط فکر میکنم هنرمندان باید آنها را هدایت کنند.