مهتاب کرامتی: روزگارِ بی تفاوت بودن گذشته است
به گزارش هفته نامه جامعه پویا،مهتاب کرامتی از جمله بازیگران سینمای ایران که تلاش کرده مسئولیت اجتماعی یک چهره سینمایی را به سلفی گرفتن با هواداران خلاصه نکند. او چند سالی می شود که سفیر حسن نیت ایران در سازمان بین المللی «یونیسف» است. «سفیر حسن نیت» به فردی گفته می شود که از سوی سازمان یا مجموعه ای با توجه به حسن شهرت و اعتبار خود، برای ترویج آرمان آن سازمان و جمع آوری کمک مالی و غیرمالی ماموریت می یابد.
مسئله آموزش درباره اچ آی وی، مبارزه با سرطان سینه و مسائل مرتبط با کودکان دغدغه اصلی مهتاب کرامتی در این روزها هستند. دغدغه هایی که او حالا آنها را در زندگی مجازی خود نیز دنبال می کند و از هر فرصتی برای اطلاع رسانی درباره آنها بهره می برد. همین دغدغه های اجتماعی باعث شده که او سراغ تهیه کنندگی فیلم مستند برود.
در جشنواره سینما حقیقت، مستند «صفر تا سکو» به تهیه کنندگی کرامتی و طهور ابوالقاسمی به نمایش در آمد. این مستند درباره خواهران ووشوکار منصوری است که کار خود را با مشکلات فراوان از شهرستان سمیرم آغاز کردند و تا قهرمانی در آسیا پیش رفتند. با این بازیگر سینما درباره مسئولیت های شهروندی و کنشگری اجتماعی به صحبت نشسته ایم.
دریافت نشان فیروزه دهمین جشنواره سینماحقیقت برای تهیه کنندگی «صفر تا سکو» تازه ترین موفقیت شما در عرصه سینما است. شما خواهران منصوریان، قهرمانان رشته ووشو را از قبل می شناختید و این مستند بر اساس همین آشنایی شکل گرفت. تهیه کنندگی سینمای مستند اجتماعی تا چه حد برای شما جدی است با توجه به این که مسلما در فعالیت های اجتماعی خود با سوژه های بی شماری روبرو می شوید؟
- ابتدا باید تشکر کنم که این بخش از فعالیت های اجتماعی من که جدا از مقوله سینما است برای شما اهمیت دارد. البته دو مقوله سینما و فعالیت های اجتماعی از هم مجزا نیستند و می توانند یاری رسان یکدیگر باشند اما مستند «صفر تا سکو» درباره سه خواهر ووشوکار است که ما از پیش با آنها آشنایی داشتیم و زمانی که این آشنایی به رفاقت تبدیل شد، موفق به ساخت مستندی واقعی از زندگی آنها شدیم.اگر این رفاقت شکل نمی گرفت، شاید مستند «صفر تا سکو» به موفقیت های حال حاضر دست نمی یافت. این خواهران، بازیگر نیستند و به راحتی مقابل دوربین سحر مصیبی، کارگردان این مستند حرف می زنند.
سینمای مستند می تواند به آگاه سازی افکار عمومی کمک کند، به شرطی که امکان اکران مناسب داشته باشد. امیدوارم برای فیلم ما این اتفاق رخ دهد. تاکنون درخواست هایی برای اکران عموم به ما داده شده است و من معتقدم این فیلم پتانسیل اکران عمومی دارد. باید تماشاگران بسیاری فارغ از سن و جنسیت، این مستند را ببینند چرا که فیلمی امیدبخش است و در بطن زندگی آدم ها اثرگذار خواهد بود. علاوه بر مطرح کردن قهرمانی سه خواهر ووشوکار، یکی از وظایف اصلی این مستند همین تاثیرگذاری بر مخاطبان است. با دیده شدن این مستند می توان گفت ما مسئولیت اجتماعی خود را بهتر انجام داده ایم. ساخت مستند اجتماعی برای من اهمیت بالایی دارد چون می تواند بازتاب بسیاری در جامعه داشته باشد.
رخشان بنی اعتماد یکی از الگوهای موفق در این عرصه است. او از فضای مستند به شیوه ای مثبت و در راستای انتقال پیام های خود به مردم و اهالی سینما بهره می برد. آخرین نمونه آن «آی آدم ها» است، مستندی موفق درباره فعالیت های یک سازمان مردم نهاد که به فعالیت هایی در زمینه کودکان می پردازند.
امیدوارم ما هم بتوانیم در عرصه مستند فعالیت کنیم. «صفر تا سکو» یک نمونه و الگوی موفق برای ما بود که این مسیر را ادامه دهیم. بسیاری از آدم ها با من به عنوان یک کنشگر اجتماعی احساس نزدیکی می کنند و برایم از زندگی شان می گویند. به همین دلیل و البته به واسطه فعالیت های هنری و اجتماعی که انجام می دهم، با سوژه های بسیاری از نزدیک آشنا می شوم به ساخت تمامی این سوژه ها فکر می کنیم اما هدف اصلی ما ساخت این موضوعات اجتماعی به شیوه جذاب، واقعی و به دور از شعارزدگی است. دوست داریم اگر قرار است در این عرصه به فعالیت های خود ادامه دهیم، به دور از شعارزدگی و سیاه نمایی باشد و واقعیت های جامعه را به زیباترین شکل ممکن به گوش مخاطب برسانیم. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، قطعا فعالیت در عرصه مستند را ادامه خواهیم داد.
در صحبت های تان به دور شدن از شعارزدگی اشاره کردید. این شعاری بودن گاه در رفتار اجتماعی افرد مشهور هم نفوذ می کند. فعالیت های اجتماعی که از سوی هنرمندان انجام می شود بازتاب های مختلفی دارد. زمانی که یک هنرمند قصد انجام یک فعالیت اجتماعی را دارد، باید این اقدام را به شیوه ای انجام دهد که درگیر حواشی بیهوده نشود؟
- عزیزانی که از حوزه های هنر، ورزش و ... در کنار ما فعالیت اجتماعی انجام می دهند، قطعا نیت خیر دارند و می خواهند فعالیت مثبتی انجام دهند. در غیر این صورت انجام ندادن هر گونه فعالیت راحت ترین و بی حاشیه ترین کار ممکن است. به این شیوه، فرد قضاوت نمی شود اما در عصر حاضر فضا به گونه ای نیست که بی تفاوت از کنار تمامی مسائل اجتماعی عبور کنید. شما باید عکس العمل داشته باشید و در این عرصه فعالیت کنید. شاید نیاز به گذشت زمان وجود دارد تا افراد نقشه راه درست را یاد بگیرند.
شبکه های اجتماعی می توانند در این مسیر به افراد کمک کنند یا مضر باشند. در این فضا که بیش از آن که اصل موضوع مد نظر قرار گیرد، حواشی آن مورد توجه واقع می شود، اگر در این عرصه کمی بیشتر فعالیت کنیم، کمتر اشتباه خواهیم کرد. به همین دلیل باید فضا را در اختیار افراد مختلف قرار دهیم تا در زمینه انجام فعالیت های اجتماعی تجربه کسب کنند.
نتیجه منفی نباید مانع از ادامه فعالیت های فرد در این حوزه شود. در نهایت می توان به مرور مسیر را پیدا کرد؛ در نتیجه نباید از حواشی ترسید. باید مسیری را که از دید ما درست است، ادامه دهیم تا با تجربه هایی که به دست می آوریم، مسیر واقعی را پیدا کنیم. من از شما دوستان مطبوعاتی انتظار دارم که به جای قضاوت این افراد، آنها را راهنمایی کنید. نمی توان از مردم این انتظار را داشت چون هیجانی تصمیم می گیرند و عمل می کنند. تفاوت ما و مردم همین است و مطبوعات می تواند بی نهایت در این عرصه موثر باشد.
بعضی ها اعتقاد دارند اگر موضوع ریحانه جباری (دختر جوان متهم به قتل یک پزشک) تا این حد رسانه ای نمی شد و هنرمندان نسبت به خانواده مقتول واکنش منفی نداشتند، ممکن بود بخشیده شود. درک شرایط و چگونگی عکس العمل در زمینه فعالیت های اجتماعی اهمیت بالایی دارد.
- کاملا با شما موافقم. چند سال قبل کمپینی برای نجات بهنود شجاعی (نوجوان متهم به قتل) راه اندازی شد که دوستان با من هم برای شرکت در این کمپین صحبت کردند. عزت الله انتظامی، کیومرث پوراحمد و پرویز پرستویی از جمله هنرمندانی بودند که با این کمپین همراه شدند اما متاسفانه نحوه اقدام اشتباه بود. ممکن است برخی واکنش های اجتماعی گذرا باشند و در چنین زمینه هایی امکان آزمون و خطا وجود دارد اما در مواردی که اظهارنظر ما به جان یک انسان پیوند خورده است، باید دقت بیشتری به خرج دهیم.
این به هوشمندی دوستان و بهره برداری آنها از شبکه های اجتماعی بر می گردد. افرادی که علاقه مند به انجام فعالیت های اجتماعی هستند، بهتر است با اطرافیان خود و افرادی که در این زمینه سابقه دارند، مشورت کنند. رخشان بنی اعتماد یک الگو برای ما است و باید از چنین افرادی در زمینه فعالیت های اجتماعی مشاوره گرفت تا اقدامی با کمترین ضرر ممکن و بیشترین بازتاب انجام شود. نباید واکنش های ما به نگارش یک پیام هیجانی در اینستاگرام محدود شود؛ بلکه باید درباره موضوع مد نظر فکر کرده و سنجیده عمل کنیم. به این شکل می توانیم اقدامی مفید انجام دهیم.
البته باید محدودیت های زمانی را هم مد نظر داشت. تمامی این موارد با تجربه برطرف می شود. یادمان باشد که با کنار نشستن و عمل نکردن، در هیچ عرصه ای موفق نخواهیم بود. اگر هر یک از دوستان قصد انجام فعالیت اجتماعی دارند، پیشنهاد می کنم به عنوان نخستین گام از دیگران مشورت بگیرند.
متاسفانه برخی از هنرمندان با هیجانات مردمی همراه می شوند و به همین شکل بسیاری از اتفاقات اجتماعی مانند حادثه پلاسکو خیلی زود فراموش شده و جدی گرفته نمی شوند. شما تا به حال درگیر این هیجانات گذرا شده اید؟
- حادثه پلاسکو و امنیت شغلی آتش نشانان و امن سازی ساختمان ها که باید برای آنها فکری کرد، گویا فراموش شد. من همیشه برای انجام فعالیت ها با اطرافیان مشورت می کنم و یاد گرفته ام که ممکن است اشتباه کنم. 10 سال است که در کنار یونیسف هستم.شاید در روزهای نخست رفتار من هم با احساس همراه بود و کمی هیجانی به نظر می رسید اما در حال حاضر سعی می کنم هوشیارتر عمل کنم. هر چند هنوز هم امکان خطا وجود دارد اما این مانع از فعالیت من نمی شود.
10 سال فعالیت شما در یونیسف چه اتفاقاتی را رقم زده است؟
- مردم با حضور من به عنوان سفیر حسن نیت یونیسف کنجکاو شدند که با این سازمان و فعالیت هایش بیشتر آشنا شوند. این سازمان یک ارگان بین المللی و نفوذناپذیر نیست. می توان با آن همکاری داشت و فقط قرار نیست برای کودکان کشورهای دیگر فعالیت هایی انجام شود. هدف اولیه یونیسف ایران کمک به کودکان ایرانی است.
من تلاش کردم این اهداف را به گوش جامعه برسانم و این اتفاق رخ داد. زمانی که سفیر حسن نیت یونیسف شدم این یک سمت برای مردم جدید بود و هر گاه من را می دیدند، می پرسیدند چطور انتخاب شدم، چه وظایفی بر عهده دارم و چه میزان دستمزد می گیریم. بارها توضیح داده ام که آشنایی من با یونیسف به رشته تحصیلی من در دانشگاه باز می گردد. من رشته میکروبیولوژی خوانده ام.
هنوز هم یکی از دغدغه های زندگی من موضوع ایدز است و در کمپین هایی که یونیسف در این باره برگزار می کند، شرکت می کنم. من می توانم پیام های یونیسف را به گوش جامعه برسانم چون مردم به حرف من به عنوان هنرمند بیشتر گوش می دهند و احساس نزدیکی بیشتری نسبت به من دارند.
حال که 10 سال از آن دوران سپری شده، بسیاری از سازمان ها به لزوم وجود سفیر یا سخنگو برای ارتباط بهتر با مردم پی برده اند، ضمن این که قرار نیست من بابت این فعالیت دستمزدی دریافت کنم و مسئولیت های اجتماعی که من در قبال جامعه بر عهده دارم و انجام می دهم رایگان است.
چند سالی می شود که واکنش ها و فعالیت های اجتماعی بیشتری از سوی هنرمندان و ورزشکاران صورت می گیرد، ضمن این که گاهی فعالیت های اجتماعی مورد سوءاستفاده های سیاسی هم قرار می گیرد؛ در مجموع این فعالیت های اجتماعی را چگونه می بینید؟
- دغدغه بیان معضلات اجتماعی از سوی هنرمندان همواره می تواند مثمر ثمر باشد. هنرمندان احساس وظیفه کرده اند که در عرصه های اجتماعی حضور بیشتری داشته باشند و این موضوع با توجه به افزایش سازمان ها و نهادهای خیریه نتیجه مثبتی در پی دارد. با افزایش این فعالیت ها، آگاهی مردم افزایش می یابد و مشارکت آنها در زمینه های اجتماعی بالا خواهد رفت. قطعا حضور در تمامی عرصه های اجتماعی امکان پذیر نیست اما هر فرد به اندازه توانی که دارد، می تواند در این حوزه فعالیت کند.
درباره کنش های سیاسی هم باید بگویم که من هیچ گاه فعالیت سیاسی نداشته ام چرا که معتقدم زمانی باید وارد این مسائل شد که قواعد بازی را بلد بود؛ در غیر این صورت ضربه خواهید خورد و وسیله ای تاریخ مصرف دار می شوید. شاید هنرمندان ما نسبت به گذشته هوشیارتر شده اند و سعی می کنند این اتفاق برای شان رخ ندهد.
بخش زیادی از فضای صفحه اینستاگرام شما به اطلاع رسانی در زمینه مسائل اجتماعی اختصاص یافته است. همان طور که در صحبت های تان اشاره کردید، این فضای مجازی علاوه بر مزایایی که دارد، گاه مضر هم هست. گاهی یک مسئله اجتماعی مطرح می شود اما واکنش ها در فضای مجازی مسئله را به حاشیه می برد. آیا فرهنگ استفاده از این فضا را آموخته ایم یا هنوز تا یادگیری استفاده درست از این فضا زمان باقی است؟
- هنوز فاصله زیادی وجود دارد. باید یاد بگیریم به جای سرک کشیدن به فضای خصوصی دیگران، از این امکان درست استفاده کنیم. من خیلی دیر به شبکه های مجازی پیوستم چون علاقه و زمانی نداشتم اما پس از مدتی حس کردم فضای خوبی برای تبلیغ در زمینه امور فرهنگی و اجتماعی است. مانند رسانه ها که منبعی برای اطلاع رسانی هستند. البته در این شبکه ها با مخاطبان کمتری نسبت به تریبون های رسمی روبرو هستید. من برای فعالیت در این زمینه بسیار تنبل هستم و همواره میان مطالبی که به اشتراک می گذارم. وقفه زمانی وجود دارد اما احساس می کنم فعالیت در فضای مجازی در کنار فعالیت های هنری و اجتماعی معنا می یابد.
من باید فالوورهای صفحه ام را با استفاده از عکس ها و تبلیغات فیلم هایی که بازی می کنم، بالا ببرم و از این فضا برای انتقال پیام هایی که مد نظر دارم بهره بگیرم. قرار نیست از این فضا برای تبلیغ خودم استفاده کنم. فالوورها به مرور یاد می گیرند به پیام فرد احترام بگذارند و این احترام کم کم شکل می گیرد. ممکن است افرادی که دنبال هیاهو و حاشیه هستند، مدعی بعد از صفحه من خسته شوند و آن را ترک کنند اما افرادی که به کنش های اجتماعی علاقه مندند احتمالا سری به صفحه من خواهند زد تا به دغدغه تازه من پی ببرند. فالوورها به مرور تفکیک می شوند و مردم استفاده از این فضای مجازی را یاد می گیرند.
این روزها مسئله محیط زیست هم یکی دیگر از دغدغه های کنشگران اجتماعی است.
- این موضوع بی نهایت مهم است اما مسائل مرتبط با کودکان و سرطان همواره برای من اهمیت بیشتری دارد. این بیماری، این روزها جان افراد بسیاری را می گیرد. در حالی که با نحوه زندگی ما قابل پیشگیری است. مسائل کودکان بسیار گسترده است و بسیاری از معضلات اجتماعی و محیط زیستی به نوعی به این قشر ارتباط می یابد مانند آلودگی هوا که به کودکان و سلامت آنها مرتبط است.
زمانی که از مسائل کودکان حرف می زنیم، شاخه های بسیاری مانند آموزش، تغذیه، حقوق کودکان و ... را شامل می شود. بایداز کودکی و نوجوانی، آ»وزش در زمینه اچ آی وی، سرطان و ... را آغاز کرد. کودک باید بتواند از والدین خود درباره این موضوعات جویا شود. زا دوران کودکی با مسئولیت های اجتماعی آشنا شود تا در آینده فردی موفق تر باشد.
کدام دغدغه اجتماعی یا محیط زیستی بیش از همه شما را آزار می دهد؟
- تمامی دغدغه ها باید همزمان مورد توجه قرار گیرند. نمی توان هیچ دغدغه ای را بر دیگری ترجیح داد. تمامی این مسائل به یکدیگر متصل هستند. نمی توان گفت که درباره آگاهی سازی در زمینه سرطان و نوع زندگی فعالیت کنیم و پرداختن به آلودگی هوا را به زمان دیگری موکول کنیم. برای یک اجتماع سالم باید از تمام پتانسیل آدم های دغدغه مند و سازمان های مردم نهاد بهره برد و در رشته های مختلف همزمان جلو رفت.
زمانی قرار است برای جمع کردن دیه یک نوجوان که به سن قانونی رسیده، فعالیتی انجام شود؛ زمان محدود است و به ناچار برای مدتی از فعالیت های دیگر دور شده و بر این مورد متمرکز می شوند اما این موارد استثنا است.
فعالیت های این چنینی چقدر از زمان شما را به خودش اختصاص می دهد؟
- بخش زیادی از زمان من صرف این امور می شود.
بنابراین هنرمندی که می خواهد کنشگر اجتماعی باشد، باید زمان زیادی برای این کار اختصاص دهد.
- می تواند زمان را بین فعالیت هایی که قرار است انجام دهد، تقسیم بندی کند. فعالیت های اجتماعی داوطلبانه است و ممکن است فردی در هفته شش ساعت از زمان خود را به این کار اختصاص دهد و فرد دیگری مدت زمان بیشتر یا کمتری را. به هر حال تمامی این افراد فعال اجتماعی محسوب می شوند. همین یک قدم کوچک می تواند موثر باشد.
برای شما این زمان چقدر است؟
- تا آنجا که زندگی شخصی و کاری ام مختل نشود، برای انجام فعالیت های اجتماعی زمان صرف می کنم و حتی از تفریحات خود برای انجام این فعالیت ها کم می کنم. البته می کوشم با مدیریت زمان برای انجام تمامی امور زمان کافی در اختیار داشته باشم اما به هر حال انرژی و فرصت هر کس محدود است.
اتفاق خاصی را به یاد دارید که با فعالیت های اجتماعی شما رخ داده و باعث خرسندی شما شده باشد.
- انجام فعالیت های اجتماعی حس فوق العاده ای به همراه دارد. فردی که به دلیل یک خطا گرفتار زندان شده است، به واسطه فعالیت های اجتماعی بخشیده شده و به جامعه باز می گردد. این آزادی باعث ایجاد حس خوبی در فعالان اجتماعی می شود. «کودکان سرزمین من» نام موسسه ای است که از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست حمایت کرده و من هم به این موسسه کمک می کنم.
کودکان در این موسسه در محیطی مشابه فضای خانواده بزرگ می شوند. شاید تعداد این کودکان کم باشد و من فرصت زیادی برای سر زدن به آنها نداشته باشم اما در جریان همه امور آنها هستم و با شنیدن این جمله که بچه ها بسیار خوشحال هستند و با ثبات روانی زندگی می کنند، حال خوبی پیدا می کنم. مدرسه رفتن این کودکان که به دلیل نداشتن شناسنامه تا پیش از این امکان آن را نداشتند، حال من را خوب می کند. البته زحمت اصلی را بنیان گذاران این موسسه کشیدند و من تلاش کردم به آنها کمک کنم. چنین اقداماتی در شرایطی که خبرهای تلخ بسیاری می شنویم به من انرژی و انگیزه می دهد.
تا به حال از انجام فعالیت های اجتماعی پشیمان هم شده اید؟ مانند ماجرای بهنود شجاعی.
- بله. متاسفانه هیجانی برخورد کردن این اتفاقات را رقم می زند. در آن مورد هم حرکت خیرخواهانه ای ایجاد شده بود اما مسیر اشتباه طی شد. اولیای دم یکی از عزیزان خود را از دست داده اند و ماد نباید آنها را متهم کنیم. باید به آنها حق داد و آرام شان کرد تا از حق خود چشم پوشی کنند.
شما علاوه بر تهیه کنندگی و بازیگری، فعالیت های دیگری چون طراحی لباس و خرید آثار هنری هم انجام می دهید. برای مخاطبان از این فعالیت ها بگویید که تا چه حد برای شما جدی هستند؟
- من از 15 سالگی مشغول به کار شدم و کارهای متنوعی انجام دادم. نخستین بار مراقب کنکور شدم و از آنجایی که قد بلندی داشتم، کسی متوجه سن کم من نشد. به این شکل اولین حقوق زندگی ام را گرفتم. من مناسب با شرایط موجود کار می کردم و درآمد داشتم. حالا هم مانند گذشته شغلی برای کسب درآمد دارم که نیاز من را به سینما کاهش دهد؛ به همین دلیل اگر فیلمنامه ای که مورد علاقه من است پیشنهاد نشود، به دلیل تامین درآمد ناچار به پذیرش آن نیستم.
طراحی و تولیدی لباس و مزون یکی از فعالیت هایی بود که من برای کسب درآمد انجام می دادم و به خوبی پیش می رفت اما به دلیل مشغله های بسیار این فعالیت را به طور کامل به شریک کاری ام سپردم.
فعالیت های اجتماعی برای من اهمیت بالایی دارند و به همین دلیل ترجیح دادم زمانم را به انجام این امور اختصاص دهم اما در زمینه خرید آثار هنری از آنجایی که به این کار علاقه شخصی دارم، سعی کردم با کمک دوستان به این فعالیت ادامه دهم. حمایت از آثار هنرمندان جوان عرصه تجسمی اهمیت بسیار بالایی برای من دارد؛ چون این افراد آینده هنر کشور ما را می سازند.
در زمینه تهیه کنندگی هم همین طور است و من با همکاری دوستانم موفق به ادامه این فعالیت شده ام. خوش شانسی من است که همراهان خوبی در کنار خودم دارم و می توانم با خیال راحت برخی از امور را به آنها محول کنم. طهورا ابوالقاسمی، مرحله تهیه و تولید را بر عهده می گیرد و من در کنار او قرار می گیرم. شاید به همین دلیل است که می توانم فعالیت های مختلفی را انجام دهم.
بسیاری از هنرمندان در مصاحبه یا گپ های شان از مشکلات مشهور شدن می گویند و به محدودیت هایی که شهرت برای شان ایجاد کرده، اشاره می کنند.
- گویا یک شوخی است که زمانی برای کسب این شهرت تلاش می کنیم و همزمان با معروف شدن عینک به چشم می زنیم تا شناخته نشویم. نحوه زندگی فرد پس از کسب شهرت متفاوت می شود و باید این موضوع را پذیرفت. من سفر با تورهای مسافرتی را دوست دارم اما خودم را به طور کامل از این علاقه محروم کرده ام.به هر حال شهرت محدودیت هایی دارد و باید مزایای مثبت و منفی آن را با هم پذیرفت. باید عکس العمل ها پس از شهرت کنترل شده تر باشد. نمی توان به خاطر بی حوصلگی جواب یک طرفدار را نداد چرا که ممکن است او یک بار موفق شود شما را از نزدیک ببیند و این دیدار برای همیشه در ذهن او باقی خواهد ماند.
فعالیتی هست که برای انجام آن در آینده ای نزدیک برنامه ریزی کرده باشید؟
- بله. راه اندازی یک اپلیکیشن درباره سرطان سینه از اقداماتی است که در حال انجام آن هستیم.این اپلیکیشن اطلاعات لازم درباره معاینه و بیماری سرطان سینه را در اختیار خانم ها قرار می دهد. سه تیم برنامه نویسان، پزشکان و فعالان حوزه تبلیغات ما را در طراحی این اپلیکیشن همراهی کرده اند. از بهار سال گذشته جلسات بسیاری داشتیم و تلاش داریم این محصول را با کمترین اشتباه به مخاطبان ارائه دهیم. وزارت بهداشت به ما قول همکاری داده است و به این شکل اطمینان مردم افزایش خواهد یافت. من به اطلاع رسانی در زمینه اچ آی وی هم ادامه خواهم داد.
این نگاه اجتماعی به فعالیت های سینمایی شما هم راه یافته است؟
- ناخودآگاه نگاه تغییر می کند و این موضوعات تبدیل به دغدغه همیشگی می شوند. من به فیلمنامه ها به دید دیگری نگاه می کنم و اگر در این فیلمنامه ها به نوعی دغدغه های اجتماعی من بیان شده باشد،بازی در آنها را می پذیرم همان طور که فیلم «ماجان» را به دلیل قصه ای که داشت پذیرفتم.
پیش از این مشکلاتی که معلولیت جسمی کودک در خانواده ایجاد منمی کند، ذهن من را مشغول کرده بود و در یونیسف در این زمینه فعالیت می کردم. زمانی که فیلمنامه «ماجان» که خیلی خوب هم نوشته شده بود، به من پیشنهاد شد، یکی از دلایلی که باعث شد آن را بپذیرم بیان همین موضوع بود.
همواره این نقد به برخی از فیلم های اجتماعی وارد می شود که قادر به ارائه فضای واقعی نیستند و فیلمسازی آنها شناخت کاملی از جامعه ای که داستانش را روایت می کنند ندارد.
- به مرور یاد می گیریم. ممکن است در ابتدا حتی فرد در تلاش برای ارائه تصویر از جامعه گرفتار ادا شود اما با گذشت زمان شیوه درست بیان را خواهد آموخت. فیلم های اجتماعی نسبت به گذشته به واقعیت نزدیک تر شده اند اما هنوز کاستی هایی وجود دارد و اینجاست که تاثیرگذاری سینمای مستند نسبت به داستانی مشخص می شود. در نخستین یا دومین سالی که سفیر حسن نیت یونیسف شدم، داوری جشنواره ای با موضوع ایدز را پذیرفتم. این جشنواره تمامی بخش های هنری از فیلم مستند، کوتاه و سینمایی گرفته تا تیزرهای تلویزیونی و تبلیغاتی و ... را شامل می شد.
جشنواره به خوبی برگزار شد اما بسیاری از آثار حاوی پیامی اشتباه برای مخاطبان بودند چون سازندگان آنها آگاهی کاملی درباره این بیماری نداشتند. کلیشه ای ترین شکل ممکن برات پرداختن به موضوع ایدز این بود که مرد خانواده برای انجام یک ماموریت به خارج از کشور می رفت و زمانی که به کشور باز می گشت، متوجه می شدیم دچار ایدز شده است. این فیلم، این پیام را به مخاطب انتقال می دهد که ایران کشور امنی است و تمامی این بیماری ها در خارج از ایران به فرد منتقل می شود در حالی که در هر نقطه دنیا با انجام رفتارهای پر خطر ممکن است فرد به این بیماری مبتلا شود.
متاسفانه جشنواره حمایت نشد، در حالی که اگر ادامه می یافت این مشکل برطرف می شد و فیلمسازان ما با نگاه درست تری به این موضوع می پرداختند. یونیسف با همکاری خانه سینما ورک شاپ هایی در این زمینه برگزار کرد اما با این جلسات اندک به نتیجه ای که باید دست نخواهیم یافت. ضمن این که می بایست فیلمساز امکان پرداختن به موضوعات اجتماعی را داشته باشد و متهم به سیاه نمایی نشود.
زمانی که در «عصر یخبندان» بازی می کردم، تصورم این بود که این فیلم اجازه اکران نمی یابد و خوشبختانه مسئولان برخورد مناسبی با این فیلم داشتند. به هر حال نمی توان صورت مسئله را پاک کرد و باید معضلات را به تصویر کشید. نباید با اعتراض های مداوم و خط قرمزها، فیلمساز را به مرحله ای رساند که ساخت فیلم سانتی مانتال در یک آپارتمان را به فیلم اجتماعی خوب ترجیح دهد. باید از فیلمسازانی که می خواهند در زمینه معضلات اجتماعی فیلم بسازند و بازیگرانی که قصد بازی در این فیلم ها را دارند، حمایت شود.
من نقش یک معتاد را بازی کردم و پرسش همه از من این بود که آیا مواد مخدر را تجربه کرده ام. ممکن است با واکنش های این چنینی، بازیگران از پذیرش نقش های اجتماعی پرهیز کنند در حالی که حضور در یک فیلم اجتماعی خوب که حرفی برای گفتن دارد، می تواند باعث برطرف شدن برخی تصورات اشتباه شود مانند این تصور که می توان با فردی که اچ آی وی مثبت دارد در یک ظرف هم غذا شد چرا که این بیماری به این شکل به دیگری منتقل نمی شود.
وقتی یک پزشک از پذیرش بیمار مبتلا به ایدز سر باز می زند به این معناست که ما به جامعه اطلاعات درستی درباره این بیماری نداده ایم. چه کسی باید در این زمینه فرهنگ سازی کند. بهترین راه انتقال این پیام ها ساخت فیلم های سینمایی، مستند و برنامه های رادیویی است. به تلویزیون که هیچ امیدی نیست. البته شرایط بهتر شده و بسیاری فهمیده اند که صحبت نکردن درباره یک موضوع، مشکلی را برطرف نمی کند.
فعالیت شما در یونیسف ادامه خواهد داشت؟
- بله. تا زمانی که توان داشته باشم و بتوانم در این زمینه فعالیت کنم، این همکاری ادامه می یابد.