پورمحمدی: کنار زدن تحریمها، اقتصاد کشور را از حالت بحرانی خارج کرد /در دولت یازدهم قدرت خرید مردم بالا رفت
پورمحمدی: کنار زدن تحریمها، اقتصاد کشور را از حالت بحرانی خارج کرد /در دولت یازدهم قدرت خرید مردم بالا رفت /دستاوردهای اقتصادی دولت جای تکذیب و پنهان کردن ندارد
وزیر دادگستری معتقد است برای تحلیل و بررسی دستاوردهای اقتصادی دولت یازدهم باید مقطعی که دولت را تحویل گرفت را مدنظر قرار داد. برهمین اساس هم تاکید دارد این دستاوردهای کابینه یازدهم جای تکذیب و پنهان کردن ندارند.هم صریح است، هم باهوش؛ دقیقا می داند چگونه باید بهترین پاسخ را برای سوالات داشته باشد. از مدیران کارآمدی بوده که در ادوار مختلف همیشه به او اعتماد شده است. وزیر دادگستری کابینه روحانی است و البته همچنان در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت میکند.
درباره حجت الاسلام و المسلمین مصطفی پورمحمدی سخن می گوییم. در آخرین روز کاری سال 95 به دفتر کار او در وزارتخانه رفتیم و مصاحبه تفصیلی با این وزیر دولت یازدهم انجام دادیم. او ناگفته های شنیدنی زیادی داشت. از دستاوردهای برجام و تاثیری که بر زندگی مردم داشت، از تورم بالا در دولت قبل و تلاشی که دولت روحانی برای تک رقمی کردن تورم کرد، با او از حال و هوای کابینه ای که وزرایش برخواسته از طیف های سیاسی مختلف هستند گفتگو کردیم، از نوع برخورد روحانی با وزرا، از جامعه روحانیت و برنامه انتخاباتی این تشکل روحانی پرسیدیم.
در بخش اول این مصاحبه که در ادامه مطالعه خواهید کرد با حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی درباره عملکرد اقتصادی دولت و دستاوردهای برجام در اقتصاد گفتگو کرده ایم. بخش دوم این گفتگو را می توانید روز شنبه مطالعه فرمایید.
***
*آقای وزیر ! این روزهای اندک باقی مانده تا انتخابات اوضاع در دولت چطور است ؟
در ابتدا حلول سال جدید را تبریک عرض می کنم . خوشبختانه امسال هم با ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا(س) مقارن شده است. امیدواریم که خداوند منان با شروع بهار و تقارن با این میلاد مبارک، الطاف و عنایات خودش را بر همه ما بخصوص مسلمین و ملت ایران بیشتر بفرماید. در مورد سوال شما باید بگویم که خیلی تفاوت زیادی حس نمی کنیم چون به هر حال ما درگیر مسائل جدی کشور هستیم و هرکدام در حوزه خودمان باید کارها را تنظیم و پیگیری کنیم و گرفتاری ها را برطرف نماییم.
تا آخرین جلسه دولت هم که در سال 1395 برگزار شد، دستور جلسه مفصلی در موضوعات مختلفی داشتیم. مثلا یکی از آنها تعیین تکلیف رقبات موقوفه که جزء منابع طبیعی یا جنگلهاست و از وقفیت خارج شده یا ادعای وقف بوده اینکه جنگل یا منابع طبیعی است، بحث پیچیده ای هست. یک میلیون و 300هزار هکتار زمین اختلافی است. آئین نامه مفصلی در این موضوع داشتیم.
در رابطه با سازمان تامین اجتماعی برای بدهی دولت به این سازمان تصمیم گرفتیم. چند پروژه بزرگ وزارت راه، مربوط به راه آهن و چند بزرگراه در این جلسه تصویب شد که وزارت راه قرار است اینها را انجام دهد. چنانچه گزارش همین جلسه دولت ارائه شود، خواهیم دید که چقدر مصوبه مهم و اساسی و عادی که باید ظرف دو، سه سال آینده در دستور کار و پیگیری قراربگیرد، تصویب شده است. می خواهم بگویم دولت کار عادی خودش را دنبال می کند البته فضای انتخاباتی در بعضی از مسائل تاثیر می گذارد. مثلا مسایلی مربوط به یک حرف یا یک اقدام که می تواند فضای انتخاباتی را تا حدودی کدر و همراه با تنش و تشنج کند و از سلامت خارج کند.
دغدغه دولت برگزاری انتخابات سالم است
دغدغه دولت این است که یک انتخابات سالم و با مشارکت بالا و بدون شائبه برگزار کند . بنابراین طبیعی است که حساسیتها ابراز می شود،همانطور که در آخرین جلسه هم بحثی در این رابطه شد. فضای کاری دولت جدی است و کارها را انجام می دهیم ولی بحث انتخابات نمی تواند از مباحثی که تعقیب می کنیم، به دور باشد. به همان میزان که در فضاهای خارج از دولت مطرح است در دولت هم کم و بیش وجود دارد.
*به سال 92 برگردیم. برهه ای از زمان که بی انضباطی گسترده اقتصادی را به جهت تصمیمات نادرست دولت قبل در حوزه های بورس، ارز و طلا و سکه شاهد بودیم. در چنین شرایطی مردم به آقای روحانی رای دادند. آقای روحانی هم یک ایده مرکزی تحت عنوان توافق هسته ای داشت که بنا داشت از همان رهگذر مشکلات را حل کند؛ همان جمله معروف چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژها و چرخ زندگی مردم .این برند آقای روحانی در انتخابات 92 بود. می خواهم بگویم اگرچه این ایده در حوزه سیاست خارجی تمرکز داشت اما هدفش حل مساله معیشت مردم بود. با همین پیش فرض می خواهم از شما بپرسم که آقای روحانی چه میزان دغدغه معیشت مردم را در ذهن خود دارد؟ یعنی اگر بخواهیم اولویت بندی کنیم ایشان معیشت را در کجای کار دیده است؟
من اصلا فکر نمی کنم سیاست خارجی صرفا به خاطر سیاست خارجی تعقیب شده باشد؛ چه آقای روحانی و چه دولت. اصلا در موضوع سیاست خارجی و حتی موضوعات دیگر، محور مردم و منافع مردم است که در امنیت، رفاه، سلامت جسمی، شادی و نشاط، رشد و توسعه اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و علمی متمرکز است.
تحریم ها زندگی ما را با مشکلات و موانعی روبرو کرده بود
اگر آقای روحانی و دولت دنبال حل مسائل بین المللی و رفع تشنجی که به ناحق و ناروا علیه ما ایجاد شده بود و تحریم را بر ما تحمیل کرده، بودند و آن را تعقیب می کنیم، چون زندگی ما را مختل و با مشکلات و موانعی روبه رو کرده بود. طبعا باید از این مانع تراشیها، سنگ اندازیها و بحران سازیهای ظالمانه خلاص می شدیم که به لطف خدا تا حجم قابل توجهی در این مرحله خلاص شده ایم. البته دشمن دست از سر ما برنمی دارد و از آنچه در آن بودیم هم کامل خلاص نشدیم ولی توطئه ها و بیم خطرآفرینی های جدید هم طبعا وجود دارد و ما باید تدبیر و مراقبت کنیم. تحصیل قدرت و اقتدار کنیم و با هوشمندی، تدبیر و داشتن اقتدار مناسب، هم امنیت کشور را تامین کنیم و هم منافع ملی را.
*اما مخالفان دولت می گویند که برجام و این ایده مرکزی آقای روحانی بر معیشت مردم تاثیر نداشته است. شما به عنوان کسی که عضوی از این دولت و کابینه هستید ، بفرمایید چه دلیلی برای اینکه برجام بر معیشت مردم تاثیر مثبت گذاشته، دارید؟ این ادعا را با چه ادله ای تکذیب می کنید که می گویند برجام تاثیری بر معیشت مردم نداشته است ؟
خیلی روشن است . این طرف کاملا واضح است و این دیگران هستند که باید اثبات کنند. دشمن چگونه توانست فروش دو میلیون و 400هزار بشکه نفت ما را به یک میلیون بشکه تبدیل کند؟ وقتی دولت یازدهم بر سر کار آمد ما فروش یک میلیون بشکه نفت را داشتیم درحالی که سالیانه طبق برنامه تحریم باید 20 درصد هم کاهش می دادیم! یعنی امسال باید به 200 تا 400هزار بشکه می رسیدیم.
هم تولید نفت بالا رفته هم قدرت فروش پیدا کردیم
دشمن با رفتار ظالمانه اش فروش نفت ما را به یک میلیون بشکه تبدیل کرد و با آن قداره بندی و فشار بر رهبران کشورها و دولتهای دیگر که مقهور دولت پوشالی آمریکا و تسلیم اراده و خواست سرکردگان مستکبر آمریکا و هم پیمانانشان هستند، به همان دلیل که بیمه های ما را مختل کردند و حساب بانکی و خرید نفت از ما را مختل کردند، پس همان روند را هم ادامه می دادند.
حالا اگر ما 200، 300 هزار تا 400هزار بشکه نفت صادر می کردیم، چقدر درآمد داشتیم و زندگی مردم چه می شد؟ دو دو تا دوتای قضیه روشن است و من نمی دانم سر چه چیز می خواهیم با هم بحث کنیم؟ حالا ما از فروش یک میلیون بشکه نفت به دو میلیون و 400 بشکه برگشتیم، از فروش 200، 300 بشکه معیانات گازی به حدود یک میلیون بشکه رسیده ایم .خوشبختانه هم تولیدمان بالا رفته و هم قدرت فروش پیدا کرده ایم.
می توانیم بازاریابی کنیم و کرده ایم. اینها همه به درآمد کشور اضافه شده و زندگی مردم هم مختل نشده است. ما باید به این فکر می کردیم که اگر خدای ناکرده این تحریم ظالمانه ادامه پیدا می کرد، تورم 42 درصدی سال 92 امسال به کجا می رسید. با فضای رکودی که این تورم وحشتناک به دنبال خودش با کاهش درآمدهای ارزی ایجاد میکرد، وضعیت امروز ارز در ایران چگونه بود؟ منابع و تولید ناخالص داخلی ایران چقدر بود؟ کاملا روشن است که تاثیر زیادی می گذاشت.
اتکا به درآمدهای غیرنفتی از نفتی پیشی گرفته است
هرچند امروز از اتکاء به نفت تاحدودی رهایی پیدا کرده ایم و کاهش اتکاء صورت گرفته ولی هنوز هم به نفت متکی هستیم. در سال 95 بالای 70هزار میلیارد تومان درآمد نفتی را در بودجه تزریق کردیم. البته صندوق توسعه ملی هم 20 درصد سهم خودش را برداشته، هرچند مالیات بیش از اینهاست با عوارض و سود بازرگانی و درآمدهای گمرکی حدود 100هزار میلیارد تومان درآمد برایمان تحصیل می کند.
درواقع اتکاء به درآمدهای غیرنفتی از نفتی پیشی گرفته که دستاورد خوبی برای کشور محسوب می شود. لیکن هنوز نفت سهم بالایی در بودجه و رشد کشور دارد.
به نظرم تنظیم روابط خارجی و کنار زدن تحریم ظالمانه و تسهیل روابط بین المللی، فعالیتهای اقتصادی و درآمدزایی کشور را از آن حالت بحرانی خارج و به سمت حالت طبیعی نزدیک کرده است. البته به حد مطلوب نرسیده و البته با عهدشکنی ها، سنگ اندازیها و بدذاتی دشمنانمان همراه بوده که البته همیشگی است . ما یاد گرفته ایم و آماده هم هستیم، بودیم و در آینده هم حس می کنیم همین رفتار ناشایست و ظالمانه ادامه خواهد داشت اما مهم این است که ما باید تلاش خودمان را انجام دهیم و این فشارها را کاهش دهیم که خوشبختانه در این مقطع موفق بوده ایم.
رشد اقتصادی هشت درصدی فقط بخاطر رفع تحریم ها نیست
رشد اقتصادی هشت درصدی که الان با آن روبه رو هستیم، صرفا با کنار زدن تحریم نیست بلکه عوامل دیگری هم موثر است که آن انسجام اجتماعی، همت و عزم عمومی برای پیشرفت بخصوص در نسل جوان و کارآفرین، فضایی که اقتصاد مقاومتی به دنبال خودش آورده؛ یک تفکر خوداتکائی در اقتصاد از عوامل بسیار موثر در بهبود فضای اقتصادی است که امروز با آن روبه رو هستیم واز آن وضعیت خطرناک و بحرانی خوشبختانه عبور کرده ایم.
اکنون در یک وضعیت همراه با طمانینه هستیم و خوشبختانه گام های بلند رشد را هم برداشته ایم. اینکه احساس این رشد و درآمد برای جامعه حاصل شده یا نه بحث دیگری است که باید به آن بپردازیم.
*می توانم این برداشت را از صحبت شما داشته باشم که شما معتقدید در پایان سال 95 هم چرخ کارخانه ها می چرخد و هم چرخ زندگی مردم؟
حتما، به نسبت چند سال گذشته، چرخ واحدهای تولیدی بیشتر را درحال چرخش می بینیم. فقط 23هزار واحد صنعتی کوچک و متوسط با پشتیبانی، تسهیلات و یارانه و کمکی که دولت به آنها کرده است، فعال یا فعال تر شده اند. ما با حمایت از کشاورزانمان و پشتیبانی از آنها و ارائه تسهیلات به آنها، 25 درصد قدرت کشاورزی کشور را بالا برده ایم. این به معنای افزایش 25 درصدی درآمد آنهاست در حالی که بیش از 20 میلیون جمعیت روستایی داریم.
*طبعا وقتی می خواهیم از پیشرفت صحبت کنیم باید به نسبت قبل مقایسه کنیم. از آنجا که در دولت هستید و بیشتر به آمار دسترسی دارید، میراث آقای احمدی نژاد و دولتش که به دولت یازدهم رسید، چه بود؟
در آمارها گفته شده وقتی با منفی 8/6 درصد نرخ رشد اقتصادی امروز به 8 درصد رشد مثبت می رسید، یعنی حدود 15 درصد تفاوت نرخ رشد را شاهدیم. این عدد خیلی بزرگ است. نرخ رشد بیانگر مجموعه عوامل موثر در پیشرفت و توسعه و راندمان توسعه کشور است. این شاخص کلی است و منفی یا مثبت بودنش دقیقا وضعیت را نشان می دهد. امروز با نرخ تورم، 6/7 روبه رو هستیم اما سال 92 با تورم 35 درصدی دست و پنجه نرم می کردیم. تورم نقطه به نقطه آن زمان 42 و لحظه جابجایی دولت روی 42 درصد بود. رساندن تورم 42 درصدی به تورم زیر 8؛ یعنی روبه رو شدن با 34 درصد کاهش تورم، اتفاق خیلی بزرگ و دستاورد مهمی است.
ببینید! درحالی که نرخ تورم در سال 95، 6/7 درصد است، حقوق کارگران در سال 96 را با 5/14درصد رشد تعیین شده است. دوبرابر حقوق کارگر را به نسبت تورم افزایش داده ایم که به معنای قدرت خرید بیشتر کارگر است. امروز بیش از 13میلیون کارگر حقوق بگیر در کشور داریم که مشمول این قانون هستند. اگر دو سوم این تعداد صاحب خانواده باشند ضرب در در 3/3 ضریب خانوار کنیم، به عدد تقریبی 30 میلیون با 4 میلیون مجردها شود 34 میلیون نفر. یعنی بیش از 35 میلیون درجا به قدرت خریدشان اضافه کرده ایم.
این اعداد تحلیل و تفسیر نیست. بلکه اعداد خیلی روشنی است. اتفاقا بدانیم که در سبد هزینه خانوار، برخی هزینه هاست که خانواده بیشتر به آن اتکاء دارد. مثل هزینه مسکن، وقتی نرخ مسکن تان بالا نمی رود، هرچند برای صنعت و مسکن رکود است و ما در این بخش مشکل داریم ولی برای مصرف کننده یک مزیت است که نرخ بالا نمی رود و به نفعش است. در زمینه بهداشت و تامین اجتماعی هم بیشترین رشد و تحول را برای کاهش هزینه های شهروندانمان بخصوص مشمولین تامین اجتماعی داشته ایم. پس سعی کرده ایم قدرت خرید را بخصوص در طبقات پایین، افزایش دهیم. بعضا این سوال را مطرح می کنند که در قبل از سال 90 بهتر خرج می کردند تا به نسبت امروز! البته در برخی حوزه ها این کاملا صادق و درست است که قدرت خرید آن سال بیشتر از سال 95 است.
سال 90 تورم به شدت بالا رفت و قدرت خرید مردم کاهش یافت
علت این است که تورم سالهای 90 به بعد به شدت بالا رفت و قدرت خرید مردم کاهش زیادی پیدا کرد. درست است که طی دو، سه سال گذشته دائما به قدرت خرید افزوده ایم ولی هنوز به عدد ثابت سال 90 در قدرت خرید نرسیده ایم. اگر کسی بگوید که قدرت خرید کمتری دارد چنانچه به نسبت سال 90 سنجیده باشد، درست می گوید چون آنجا قدرت خریدمان بالا بوده است. چون 2 میلیون و 400هزار بشکه نفت را به میانگین 115 دلار فروختیم. اما سال 95 که وضع خوب بوده از ابتدای سال از یک میلیون و 200 بشکه بالا رفته و به 2 میلیون و 400هزار بشکه نفت رسیده ایم درحالی که قیمت هر بشکه نفت بین 35 تا 40 دلار بوده و اواخر سال 95 به حدود 50 دلار در بشکه رسیده است.
یعنی میانگین همان 44، 45 است و میانگین صادرات هم روی یک میلیون و 600 تا یک میلیون و 700هزار بشکه است. درواقع درآمدهای طلایی آن سال قدرت خرید حقوق بگیران را بیشتر کرده بود ولی افتی که تا سال 92 اتفاق افتاد، فاصله ای که بین میزان دریافت حقوق و تورم ایجاد شد را با همه تلاشی که کردیم، نتوانستیم آن چاه را پر کنیم ولی به نسبت سال 92 خیلی رشد داشتیم.
یک موقع خودمان را با سال 92 می سنجیم و می گوییم که به نسبت آن سال رشدمان قابل توجه است و دستاورد بزرگی است. یک موقع هم مقطع را به هفت سال قبل می بریم که با حالا تفاوت دارد. پس ببینید! سال پایه ای که مورد محاسبه و نسبت سنجی قرار می گیرد، بسیار مهم است ولی ما باید با مقطعی که دولت را تحویل گرفته ایم، مقایسه کنیم که شهریور 92 است. هرچه شاخص آن موقع است، حالا هم با آن بسنجیم که در اینصورت قدرت خرید مردم بیشترشده است.
این مطلب هم تحلیلی و تفسیری نیست . با آمار بازی کردن هم نیست. درواقع هیچ جای پنهان، تکذیب و رد ندارد. حدود 27 درصد جمعیت کشور ساکن روستاها هستند و 21 میلیون تن به تولید کشاورزی اضافه شده است. این میزان به معنای 25 درصد افزایش در تولید کشور است که از 97 میلیون تن به 118 میلیون تن رسیده است. این افزایش سبب شد که درآمد روستائیان افزایش پیدا کند. حقوق بگیران ما هم که حدود 50 میلیون نفرند، نرخ دریافت حقوق شان از نرخ تورم بیشتر است. پس قدرت خرید بیشتر است .
*شما می فرمایید که در دولت اقدامات زیادی صورت گرفته و اوضاع خیلی بهتر از قبل شده است اما این مساله شاید آنچنان که باید در جامعه احساس نمی شود . دلیل این مساله چیست ؟ آیا به خاطر ضعف دولت در اطلاع رسانی است یا بیشتر به نقد طرف مقابل و استفاده آنها از ابزارهای عمومی در این مورد بر می گردد؟
ببینید! مجموعه ای از عوامل هست. مردم حدود 6، 7 سال پیش به خاطر فروش گران نفت دوره خوبی را تجربه کرده اند که رونق فوق العاده ای به خاطر این مسئله وجود داشته است. الان که با آن موقع مقایسه می کنند، این حس رفاه را متفاوت می بینند. نکته دیگر اینکه دولت در انتقال مطالبش آنچنان که باید جدیت و اصرار داشته باشد، ندارد که قابل انتقاد است. یعنی دوستانی که کار انجام می دهند باید پیوسته فعالیتها و دستاوردهایشان را بازگو کنند تا همه مطلع شوند.
در واقع اینطور نیست که همه روزنامه بخوانند و در جریان خبرهای داخلی و خارجی باشند یا سایت ها را مرور کنند. حداقل دولتی ها در مناسبت ها و جاهای مختلف باید تلاش کنند تا اطلاع رسانی کنند. از آن طرف دولت با یک فضای رقابتی و سیاسی معارض مواجه است که اصرار دارد دستاوردهای دولت خیلی بازگو نشود و نقاط ضعف آن یا کمبودهای کشور برجسته شود. البته کمبودهای زیادی در کشور داریم که ربطی به دولت ندارد بلکه تاریخی است و سابقه زیادی دارد. واقعیت های موجود است مثل اینکه بارندگی کم است! ما بیش از 10 سال در برخی نقاط کشور خشکسالی داریم. یا وجود ریزگردها و مشکلات دیگر مثل وارونگی هوا که هرچه هم تلاش کنید به هر حال آلودگی هوا بالاست.
بخصوص در زمستان و مناطق کوهستانی حجم زیاد سوخت انرژی حتی انرژی پاک مثل گاز هم باعث سوختن اکسیژن می شود و خواهی نخواهی آلایندگی داریم لذا وقتی وارونگی هوا اتفاق می افتد آلودگی اجتناب ناپذیر است. اینها کمبودها و کاستی های واقعی است و می توانید روی اینها دست بگذارید و با برجسته کردن ضعفها ایجاد یک حس منفی درهمگان ایجاد کنید.
ببینید! ما الان مثلا در شهرهای کشور 340 روز هوای خوب داریم و کسی اشاره ای نمی کند. البته نه اینکه از دولت یا دست اندرکاران تشکر کنند که این لطف خداوند است و باید از خدا سپاسگزار بود که الحمدالله از نعمت هوای سالم و پاک برخوردارند اما تا 20 روز در زمستان به خاطر مصرف زیاد سوخت دچار آلودگی می شویم، فریاد ناشکری مان به آسمان می رود درحالی که آن هم به نوبه خود جای شکر دارد که نعمت سوخت را در اختیارمان گذاشته که بی محابا می توانیم از آن بهره مند شویم اما عامل این آلودگی درواقع خودمان هستیم. چرا شکر آن 340 روز باقیمانده هوای پاک را به جا نمی آوریم؟ آیا هر روز گفته ایم که خدایا شکرت، امروز هوایمان خوب است.
با پایان یافتن دیماه دیگر شاهد آلودگی هوا نبودیم اما واقعا چندبار شکر خدا را به جای آوردیم؟ حالا تا چند روز هوا آلوده می شود که مسبب اصلی آن هم خودمان هستیم، دادمان به هوا می رود. معلوم است که در ذهن همه این موضوع که کشور همیشه با آلودگی هوا مواجه است و اصلا جای نفس کشیدن ندارد و زندگی در آن سخت است، نهادینه می شود. جالب اینکه بیشترین خودکشی ها در دنیا در خانه های پولدارهاست و نه در خانه های فقرا! یعنی اینطور نیست که چون ندارند، خودکشی می کنند. بلکه حس نداشتن و ناکامی دارند. اینکه دارند به چشمشان نمی آید و بعضا احساس می کنند که زندگی تلخی دارند.
به خواسته و آرزوها و آمالهایشان نرسیده اند. اصلا احساس یک موضوع خیلی مهم است. بله، در این کشور امنیت هست ولی ما می توانیم در همین فضای خوب امنیت، از دزدی ها، زورگیریها، دعواهای منطقه ای و ناهنجاریها، فیلم، داستان و خبر بسازیم و تولید کنیم تا همه فکر کنند ناامنی همه جا را برداشته اما در مقابلش هم می توان حتی در فضای امنی ترسیم قشنگ تری داشته باشیم که همه حس امنیت کنند.
اخبار سیاسی - نامه نیوز