ایران ۵۰ درصد سریع‌تر از روند جهانی گرمایش زمین به سمت گرم‌تر‌شدن می‌رود/ تحلیلی از گرمای خوزستان


اخباراجتماعی,خبرهای اجتماعی,گرمایش زمین

خوزستان در روزهای اخیر یکی از گرم‌ترین روزهای خود طی‌ دهه‌های اخیر را تجربه کرده است. حجم این گرما تا حدی است که روز پنجشنبه اهواز یکی از گرم‌ترین مناطق زمین بود و همزمان این حجم از گرما در رسانه‌های خارجی نیز بازتاب داشت. 

براساس اعلام رسانه‌هاي محلي (چهارشنبه، هفتم تير) دماي هواي اهواز به 53 درجه سانتي‌گراد رسيد و اهواز گرم‌ترين شهر جهان بود.

 

در همين رابطه مديرکل هواشناسي خوزستان مي‌گويد: حداقل در هفته‌هاي اخير در هيچ نقطه‌اي از دنيا دماي 53 درجه سانتي‌گراد نداشتيم. همچنين، درباره بازتاب اين گرما، در مهم‌ترين آنها واشنگتن‌پست در گزارشي مدعي شد، اهواز گرم‌ترين دماي تاريخ را تجربه کرده و ادعاي اين رسانه مربوط به درجه‌اي بوده که در سايت «ودر آندگراند» از دماي هواي اهواز ثبت شده است. اين رسانه در گزارش خود نوشت: عصر پنجشنبه دماي شهري در جنوب‌غربي ايران به حدي رسيد که منجر به شکسته‌شدن رکورد گرم‌ترين هواي تاريخ ايران شد، همچنين شايد دمايي که اين شهر تجربه کرد با گرم‌ترين دماي تاريخ برابري کند.

 

حتي، اتين کاپيکيان، يک متخصص در آژانس هواشناسي فرانسه، در اين رابطه در توئيتر خودش نوشت: اهواز دماي 53,7 درجه‌اي را تجربه کرده و اين قطعا يک رکورد‌شکني در ايران و همچنين رکوردي جديد بين دماي تير آسيا‌ست. بااين‌حال، واشنگتن‌پست در گزارش خود به نقل از يکي از پايگاه‌هاي هواشناسي مدعي شد: اهواز دماي 54 درجه را تجربه کرده و اگر اين اطلاعات دقيق باشد، مي‌توانيم بگوييم احتمالا دماي هواي اهواز با گرم‌ترين دمايي که تاکنون کره‌زمين تجربه کرده، برابر بوده اما نکته حائز اهميت دراين‌باره چرايي گرماي اهواز است.

 

اين اتفاق در ايران دقيقا يک ماه بعد از يک خرداد بسيار گرم در بسياري از مناطق خاورميانه رخ داد؛ هفتم خرداد دماي منطقه‌اي در پاکستان به 53,5 درجه رسيد، اين گرم‌ترين دماي تاريخ پاکستان و گرم‌ترين دماي تاريخ جهان در ماه «می» ميلادي بود. همان زمان دماي کنارک ايران هم در ماه «می» به 52,7 درجه سلسيوس رسيد و اين هم گرم‌ترين دماي ايران در اين ماه بود. اين رکوردشکني‌هاي پي‌درپي در دماي هوا، مسئله‌ غيرقابل انتظاري براي دانشمندان اقليمي در جهاني در حال گرم‌شدن نيست. بر‌اساس تحقيق 2016 مجله ساينس علت شديدتر‌شدن اواج گرمايي تغيير اقليم است که عامل اصلي ايجاد آن انسان‌ها هستند.

 

در همين رابطه دکتر ناصر کرمي، استاد دانشگاه دانشگاه برگن نروژ و اقليم‌شناس اين گرماي امروز در خوزستان را نتيجه دستکاري انسان در طبيعت مي‌خواند و مي‌گويد: «اگر بخش‌هاي مختلف در دنيا افزايش دماي سه درجه را تجربه خواهند کرد، براساس بررسي‌ها مي‌توان گفت ايران با رشد بالاتري از ميزان گرمايش زمين مواجه خواهد بود.» آنچه در ادامه مي‌خوانيد مشروح گفت‌وگو با ناصر کرمي اقليم‌شناس است:

 

بر اساس پيش‌بيني‌هاي جهاني در سال 2070 شاهد گرم‌شدن دو درجه‌اي کره زمين خواهيم بود اما پيش‌ازاين شما در يکي از اظهار‌نظر‌هاي خود عنوان کرده بوديد اين وضعيت در برخي مناطق ايران آغاز شده، گرماي کم‌سابقه خوزستان تا چه اندازه متأثر از پديده تغيير اقليم و گرمايش زمين است؟

نکته مهمي که وجود دارد اين است که گرمايي که درحال‌حاضر موجود است گرماي بي‌سابقه يا حتي کم‌سابقه‌اي نيست. چيزي که در روزهاي اخير شاهدش بوديم در نهايت تا 50 درجه در نوسان بود اما در 5،6‌ساله اخير دماي هوا در اين منطقه در نهايت تا 52 درجه در نوسان بوده است. اگر سال‌هاي اخير را ملاک قرار دهيم چنين دمايي مکررا وجود داشته است. از طرفي اگر بخواهيم به عقب‌تر برگرديم از 1961 به اين سو، يعني بيشتر از 50 سال گذشته به‌طور متوسط هردو سال يک‌بار دماي بالاي 50 درجه يا بالاتر در خوزستان رخ داده است و نمي‌توان به صرف بالارفتن دما، تغيير اقليم را اثبات کرد. اينکه اين توالي دو سال يک‌بار به هم خورده و در 5،6 سال اخير هر‌ساله شاهد اين بيشينه دما هستيم، مي‌تواند به تغيير اقليم مرتبط باشد ولي اين دما در 60 سال گذشته همواره وجود داشته و بي‌سابقه نيست.

 

يک نگراني کلي درباره خوزستان وجود دارد و آن اين است که ممکن است روند گرمايش در اين استان به حدي پيش برود که اين منطقه به جاي نامناسبي براي زندگي تبديل شود. آيا اين فرضيه درست است؟ و به نظر شما برنامه‌اي براي مقابله با اين وضعيت در سياست‌هاي زيست‌محيطي در ايران وجود دارد؟

خوزستان درحال‌حاضر هم جاي نامناسبي براي زندگي است و به‌همين‌دليل مي‌بینيم که خيلي از افراد ساکن اين منطقه که امکان مهاجرت پيدا کنند از اين استان خارج مي‌شوند. درواقع شرايط اقليمي، محيط‌زيستي و بحث ريزگردها شرايطي را ايجاد کرده که اين اتفاق بيفتد. تحقيقات و منابع متعددي نشان مي‌دهد در سال‌هاي اخير خوزستان گرم‌تر و خشک‌تر شده است. به همين منظور ما روند اقليمي چند استان را مورد محاسبه قرار داديم. بر‌اين‌اساس ايستگاه دزفول در شمالي‌ترين نقطه، ايستگاه اهواز در مرکز، ايستگاه رامهرمز در شرق و ايستگاه آبادان در جنوب به شکل مشابهي، حدودا يک و نيم درجه افزايش دما و حدود 20 درصد کاهش بارش را نشان مي‌دهند؛ البته اين مسئله در عراق، سوريه و کويت قابل ‌مشاهده است. نتايج اين محاسبات نشان مي‌دهد خوزستان گرم‌تر و خشک‌تر مي‌شود اما آنچه بيش از همه، خوزستاني‌ها را رنجانده اين است که در نتيجه مديريت نابساماني که در چشم‌انداز و محيط وجود دارد، منابع آب اين استان انتقال پيدا مي‌کند. در کنار اين موارد بايد به تخريب سرزمين در عراق و سوريه اشاره کرد که باعث ورود ريزگردها به خوزستان مي‌شود. مجموع اين شرايط نشان مي‌دهد همه چيز عليه خوزستان است.

 

در جايي عنوان کرده بوديد که مسئله دما و گرما را بايد از هم جدا دانست، اين دو مقوله در مورد گرماي اين روزهاي استان‌هاي جنوبي کشور چگونه است؟

من البته اين مسئله را که دما وگرما از هم جدا هستند، متوجه نشدم. موارد مورد بررسي ما در چنين شرايطي دماي روزانه و اقليم هستند. ما تا به امروز در خوزستان دماي 55،56 درجه نداشتيم، بااين‌حال، حتي اگر چنين افزايش دمايي داشته باشيم هم نمي‌توان گفت تغيير اقليم رخ داده است. براي اعلام‌ نظر درباره تغييرات اقليم بايد حداقل يک روند 30‌ساله را در نظر بگيريم. طبق اين تعريف باید تغييرات روند 30‌ساله را نسبت به يک روند بلند‌مدت‌تر مثلا صد‌ساله مورد بررسي قرار دهيم. در نتيجه در صورتي مي‌توانيم بگوييم تغيير اقليم رخ داده که روند 30‌ساله به صورت متناوب وجود داشته باشد و تغيير محسوسي نسبت به آن روند صد‌ساله نشان دهد. اين البته نظر قطعي نيست و تنها مي‌تواند قابل بررسي باشد. اگر اين مبنا را در نظر بگيريم مي‌توان گفت، نشانه‌هاي تغيير اقليم در خوزستان و البته ساير نقاط ايران قابل بررسي است.

 

مردم در استان خوزستان نگراني‌هايي نيز از طرح انتقال آب کارون دارند، به نظر شما اجراي اين طرح هم مي‌تواند به تشديد وضعيت گرما در استان خوزستان دامن بزند؟

انتقال آب کارون نمي‌تواند باعث تغيير اقليم در خوزستان باشد و تغيير تنها در چشم‌انداز استان خوزستان است. به‌هرحال، از آنجايي که کارون و آب‌هايي که وارد اين استان مي‌شوند نقش مهمي در تغيير چشم‌انداز اين منطقه دارند از مؤلفه‌هاي جغرافيايي و محيطي اينجا هستند که اگر ما آب‌هاي اين استان را از آن دريغ کنيم به‌لحاظ منطقه‌اي مي‌تواند بر ميکرواقليم اين منطقه تأثير بگذارد. درواقع به صورت محدود و محلي رطوبت و پوشش گياهي‌اش را از دست مي‌دهد و همين‌طور به صورت محدود و محلي ممکن است رطوبت موجود در هوا کاهش پيدا کند. اينها نکات مهمي است به‌ويژه در نيمه شمالي استان مي‌تواند در 10 تا 15 سال آينده چشم‌انداز طبيعي و محيطي خوزستان تأثير داشته باشد اما اقليم استان تحت‌تأثير مؤلفه‌هاي کلان‌تر و شاخص‌هاي سينوپتيک کره زمين است و نمي‌شود به راحتي گفت که انتقال آب، اقليم را تغيير مي‌دهد.

 

به صوت کلي مواجهه برنامه‌ريزان در ايران با پديده تغيير اقليم تا چه اندازه کافي و درست و بهنگام است؟

من سال‌هاست که بحث تغيير اقليم در ايران را بررسي مي‌کنم؛ مسئله‌اي که تا مدت‌ها انکار مي‌شد و بسياري از شخصيت‌هاي دانشگاهي بدون توجه به منابع به آن بي‌توجهي مي‌کردند. خوشبختانه درحال‌حاضر جامعه دانشگاهي اين مسئله را پذيرفته و کمابيش مي‌بينیم که نهادهاي مرتبط به‌ويژه در وزارت نيرو؛ آقاي چيت‌چيان بارها و به تازگي هم خانم ابتکار به بحث تغيير اقليم اشاره کرده‌اند و اين مسئله تا حدودي پذيرفته شده که ايران به کشور خشک‌تر و گرم‌تري تبديل شده اما اين مسئله بازتابي در برنامه‌ريزي‌هاي کلان ايران نداشته است.

 

ما همچنان در برنامه ششم توسعه مي‌خواهيم 95 درصد موادغذايي را در ايران توليد کنيم که مي‌خواهد منابع آب را از طبيعت بگيرد و آن را به کشاورزي ناپايدار زيان‌ده تخصيص بدهد. در اين برنامه افزايش جمعيت کشور را داريم و روندهاي سابق در سوءمديريت در مصرف منابع آب ادامه دارد. ما با تغيير اقليم آسيب‌پذيرتر شده‌ايم ولي متأسفانه عمده روش‌هايي که باعث اتلاف منابع آب مي‌شود در حوزه کشاورزي ناپايدار ادامه دارد.

 

به نظر شما از منظر اقليم‌شناسي چگونه مي‌توان اين وضعيت در استان خوزستان را مديريت و از تبديل‌شدن وضعيت کنوني به وضعيت بحراني طي سال‌ها و دهه‌هاي آينده جلوگيري کرد؟

در خوزستان يک مهندسي سرزمين رخ داده که حاصلش وضعيت موجود است. ما تصميم گرفتيم در خوزستان سدهاي زيادي بزنيم تا آب‌ها از مسير عادي جريان نداشته باشند و افزون بر ظرفيت محيط شهرها، مصرف آب توسعه پيدا کرده و به‌لحاظ محيطي تخريب شده است. در اين وضعيت معکوس‌کردن مهندسي سرزمين به راحتي انجام نمي‌گيرد که جمعيت را محدود کرده، شهرها را کوچک کنيم، تقاضاي مصرف آب را پايين بياوريم، سدها را برچينيم و سيستم هيدرولوژيک را به وضعيت سابق برگردانيم. درواقع براي مديريت سرزمين در خوزستان به يک برنامه خيلي پيچيده و کلان نيازمنديم. به‌هرحال، خوزستان به سمت شرايط مطلوبي پيش نمي‌رود و تمام پيش‌بيني‌ها مي‌گويند که آينده خوزستان نگران‌کننده است.

 

کاري که در وهله اول بايد انجام شود اين است که طرح‌هاي انتقال آب اين استان لغو شده و پوشش گياهي و فضاي سبز ترميم شود. مشکل اصلي خوزستان اين است که ما تعمدا رطوبت خاک را گرفتيم؛ يعني مانع جريان آب به صورت طبيعي شده‌ايم. (چه به صورت سيلاب، چه به صورت رودخانه‌ها و چه به صورت نهرها) درواقع وقتي خاک رطوبتش را از دست بدهد در معرض فرسايش قرار مي‌گيرد، به کانون گردوغبار تبديل مي‌شود و يکسري مشکلات ديگر را به وجود مي‌آورد. درواقع ما بايد رطوبت را به خاک خوزستان برگردانيم، آن هم با ترميم خرابي‌هایي هيدرولوژيک که ايجاد کرديم. به عبارت ديگر، بخش زيادي از کشاورزي ناپايدار بايد تعطيل شده، بخش زيادي از دستکاري‌ها مانند سدسازي و کانال‌کشي‌ها برچيده و به طبيعت استان احترام گذاشته شود که اينها نيازمند يک عزم ملي و برنامه جامع است و بايد در سطح کل حاکميت پذيرفته شود که خوزستان وضعيت بسيار بحراني‌ و خطيري دارد و نجاتش کار سختي هست. بايد هزينه‌اش را داد و به خوزستان کمک کرد که نجات پيدا کند.

 

آقاي کرمي در جايي شما عنوان کرده بوديد «اگر گفته مي‌شود که دماي زمين سه درجه افزايش پيدا مي‌کند، بايد بدانيم که منطقه ما پنج درجه گرم‌تر خواهد شد»، اين درصد بالا در منطقه تا چه اندازه‌ قابل اشاره است؟

يک نکته مهم در بحث تغيير اقليم در ايران اين است که آمارهايي که کانال بين‌المللي تغييرات اقليم اعلام مي‌کند، درباره روندهاي تغيير اقليم در دنيا، تا قبل از 2015 اعلام مي‌کرد، جهان 0.75 درجه گرم‌تر شده است. در سال 2016 اعلام کردند اين ميزان از گرما به يک درجه رسيده است. تمامي شواهد و پژوهش‌ها و بررسي‌ها نشان مي‌دهد اين ميزان در خاورميانه حدود 1,5 درجه است. علاوه‌براين، شواهد هم به ما اين‌گونه مي‌گويد که 50 درصد سريع‌تر از روند جهاني گرمايش زمين به سمت گرم‌تر‌شدن مي‌رويم.

 

آن چيزي که آي‌پي‌پي‌سي درباره دلايل اين اتفاق اعلام مي‌کند اين است که اين روند در عرض‌هاي بالاتر بيشتر رخ مي‌دهد و در عرض‌هاي پايين‌تر کمتر. به‌همين‌دليل الان در اقليم جهاني عنوان مي‌کنند که سه درجه گرمايش زمين اجتناب‌ناپذير است، اگر سه درجه براي دنيا اجتناب‌ناپذير است ما بايد خودمان را براي پنج درجه آماده کنيم، اين به آن معنا بوده که تغيير چشم‌انداز به صورت کلي است. مثالي که مي‌توانم بزنم اين است که در آخرين عصر يخبندان 10 هزار سال پيش که هنوز بازمانده‌هاي ماموت‌ها حضور داشتند و يخبندان بود، دماي کره زمین پنج درجه گرم‌تر شد و اينکه حالا با فرض موجود بگوييم، ما 50 درصد گرمايش را بيشتر تجربه کرده و بالای پنج درجه گرما را تجربه مي‌کنيم اصلا اتفاق بعيدي نيست.

 

  اخبار اجتماعی  -   وقایع اتفاقیه