ماه‌چهره خلیلی : برای پول بازی نمی‌کنم


اخبارفرهنگی ,خبرهای فرهنگی, ماه‌چهره خلیلی

ماه چهره خلیلی،‌نوه دختری زنده‌یاد پروین سلیمانی (بازیگر قدیمی سینما) از بازیگران محبوب سینما، تلویزیون و تئاتر که مردم اغلب او را با سریال‌های تاریخی ازجمله مختارنامه، کلاه پهلوی، در چشم باد و فیلم‌های سینمایی چشمان سیاه، مرگ کسب و کار من است، تله، نقاب، پرنده باز و... می‌شناسند. خلیلی از بازیگرانی است که از گزیده‌کاری‌اش در عرصه بازیگری می‌توان فهمید وسواس خاصی در پذیرفتن نقش‌ها دارد.

 

خلیلی این روزها فیلم سینمایی «قلب سفید قاصدک‌ها» را که فیلمی در ژانر دفاع مقدس ، به کارگردانی افشین محمودی و تهیه‌کنندگی علی رویین تن است را بر پرده سینماها دارد. آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگویی است با این بازیگر درباره بازیگری و فعالیت‌های این روزهایش به بهانه اکران «قلب سفید قاصدک‌ها.»

 

انتخاب شما برای بازی در نقش اصلی فیلم سینمایی «قلب سفید قاصدک ها» چگونه انجام شد؟

بارها قرار بود با آقای علی روئین‌تن، تهیه‌کننده فیلم کار کنم، اما نشد تا این که تولید و ساخت این فیلم پیش آمد. از آنجا که فیلم‌ها و خط‌مشی آقای روئین تن را دوست داشته و مهم‌تر از آن به ایشان اعتماد کامل دارم وقتی پیشنهاد بازی در این فیلم را به من دادند با این‌که کارگردانش فیلم اولی بود و به هر حال بازی در این فیلم نوعی ریسک برای من به حساب می‌آمد، بازی در آن را پذیرفتم.

 

زمانی‌ که فیلمنامه را خواندید، نسبت به نقش پیشنهادی چه حسی داشتید؟

داستان فیلم را خیلی دوست داشتم. قصه این فیلم در مورد دختری بود که با جنگ ایران و عراق هویت خودش را از دست می‌دهد. او به دلیل مسائلی که برایش پیش می‌آید با هویت پسر زندگی‌اش را ادامه می‌دهد و این موضوع واقعا تلخ و آزاردهنده است.

 

در مجموع نقش‌هایی که شما در هر مدیومی بازی می‌کنید باورپذیر می‌شود. چطور به این توانایی در بازیگری رسیدید؟

خوشحالم که چنین نظری دارید. به هر حال تحصیلات آکادمیک، سابقه هنری خانوادگی، درک حسی یک نقش و... همگی دست به دست هم می‌دهد تا یک بازیگر بتواند بدرستی از پس نقش برآید، اما تا فیلمنامه به دلم ننشیند آن را قبول نمی‌کنم و وقتی هم قبول کردم با دل و جان آن را بازی می‌کنم.

 

ضمن این‌که راجع به نقشی که می‌خواهم بازی کنم خیلی تحقیق می‌کنم، مثلا اگر بخواهم نقش یک بیمار خاص یا یک شخصیت تاریخی یا... را بازی کنم، تمام زیر و بمش را درمی‌آورم و با آگاهی کامل مقابل دوربین می‌روم. من هیچ‌وقت به خاطر پول بازی نکردم. البته واقعا درک می‌کنم کسانی را که به لحاظ مالی گاهی مجبور می‌شوند نقش‌هایی را که دلخواهشان هم نیست، قبول کنند. قطعا هر کسی حتی اگر پشتوانه مالی خوبی هم داشته باشد در دوره‌هایی به تنگناهایی می‌رسد و من هم از این قاعده مستثنا نبوده و نیستم و در این شرایط هم قرار گرفته‌ام، اما چون کار را دوست نداشتم آن را بازی نکردم.

 

برای بازی در فیلم «قلب سفید قاصدک‌ها» چقدر تحقیق کردید؟ بخصوص این‌که خودتان فضای جنگ و دفاع مقدس را هم تجربه نکرده‌اید؟

زمانی که جنگ ایران و عراق شروع شد، کودک بودم. نیمه‌های جنگ بود که از ایران به کشوری رفتم که آنجا باران زیاد می‌بارید و صدای رعد و برق دائم مرا یاد صدای آژیر و بمب‌باران می‌انداخت. شما اگر به کارنامه هنری من نگاه کنید، کاملا متوجه می‌شوید آثاری که در حوزه دفاع مقدس کار کردم بیشتر از بقیه ژانرهاست. من تا به امروز در ژانرهای متعددی کار کردم که قسمت عمده‌ای از آن مربوط به حوزه دفاع مقدس است. چون این ژانر جایگاه ویژه‌ای در قلبم دارد و برای بازی در این آثار خیلی تحقیق کردم. من به قدری راجع به فضای آن روزها و حال و هوای مردم در آن دوران مطالعه کردم و از دیگران پرسیدم که اشراف خوبی نسبت به آن روزها دارم. سینمای ما آثار متعددی در این حوزه تولید کرده، اما کلا به نظرم بهتر است بیشتر روی کیفیت و محتوای آثار دفاع مقدس کار شود تا کمیت.

 

با توجه به حسی که نسبت به آن ایام دارید، اگر خودتان در آن روزها ایران بودید و سن‌تان اجازه می‌داد چه می‌کردید؟

می‌رفتم جبهه و می‌جنگیدم یا اگر اجازه نمی‌دادند در پشت جبهه خدمت می‌کردم یا حتی شاید یک دوربین دستم می‌گرفتم و می‌رفتم از آن لحظات یک مستند می‌ساختم یا... . واقعا نمی‌دانم کدام یک از این کارها را انجام می‌دادم، اما به هر حال نسبت به اتفاقاتی که برای کشورم می‌افتاد، خنثی و بی‌تفاوت نبودم.

 

فکر می‌کنید ژانر سینمای دفاع مقدس به وسیله آثار کدام یک از فیلمسازان ما تثبیت شده؟

من در دوران جنگ و سال‌های بعد از آن ایران نبودم و شناخت جامعی نسبت به سینمای آن دوران ندارم. شاید آقای حاتمی‌کیا و آقای باشه آهنگر را به عنوان کارگردان‌هایی که آثار شاخص و تحسین شده‌ای در این حوزه دارند بخوبی بشناسم، اما قطعا کارگردان‌های زیادی بودند که آثار قابل تاملی در این حوزه ساختند. در مجموع به نظرم فیلمسازانی که خودشان در جبهه حضور داشتند و آن فضا را از نزدیک لمس کردند بهتر می‌توانند زوایای آن ایام را به تصویر بکشند.

 

پس از این همه فیلم و سریالی که در حوزه دفاع مقدس بازی کردید، فکر می‌کنید دین خود را به فرهنگ و هنر دفاع مقدس ادا کرده‌اید؟

مسلما نه. ژانر دفاع مقدس خیلی خاص است که نقش‌های زیاد و متفاوتی در دل خود دارد. من «قلب سفید قاصدک‌ها» را سه سال پیش بازی کردم و پیشتر از آن فیلم «رنج و سرمستی» را هم در همین ژانر بازی کردم که خیلی فیلم پرخرج و سختی بود و ما چهار ماه تمام را در کنار مرز بودیم یا فیلم‌های دیگری که در این ژانر داشتم مثل «اشنوگل» یا سریال «در چشم باد» و... . کاراکترهایی که در ژانر دفاع مقدس بازی کردم خیلی با هم متفاوت بودند و حالا حالاها این ژانر برایم جای کار دارد.

 

کدام یک از مدیوم‌های، سینما، تلویزیون و تئاتر را برای بازی ترجیح می‌دهید؟

اصلا نمی‌توانم بگویم کدام مدیوم را برای بازی ترجیح می‌دهم. چون بازیگر وقتی بازیگری را دوست دارد دیگر برایش مدیومی خاص تفاوت ندارد. بازیگر عاشق نقش خود می‌شود، نه عاشق مدیومی که می‌خواهد در آن کار کند. نقشی که من در سریال «مختارنامه» یا «در چشم باد» یا... داشتم شانس بزرگی برای یک بازیگر محسوب می‌شود و فکر می‌کنم در هر مدیومی وقتی کاری ماندگار و شاخص به هر بازیگری پیشنهاد شود، حتما آن را قبول می‌کند.

  

داستان فیلم «قلب سفید قاصدک‌ها» به آغاز جنگ برمی‌گردد. جشن تولد دختر بچه‌ای همزمان با بم باران است و پدر و مادرش را از دست می‌دهد. او قلندروار سر می‌تراشد و هویت عوض می‌کند، اما تحمل مسائل جنگ‌زدگی از او خانمی می‌سازد کامل، بزرگ و ماندنی.