محمد بنا: حالا یک نفر هست که نگرانم باشد/ نمیتوانستم با دست و پای بسته شنا کنم
به گزارش ایلنا، یکی از افراد ویژه و خاص سال 95 محمد بنا بود. کسی که با کوله باری از افتخار و موفقیت به همراه تیم ملی کشتی فرنگی راهی بازیهای المپیک ریو شد. همه امید به موفقیتی مشابه بازیهای لندن داشتند اما دریغ از اینکه این تیم هرگز شرایط بازیهای لندن را نداشت.
لندن حاصل چهار سال زحمت کشیدن همراه با برنامه بود و البته ریو هم حاصل چهار سال کار شد. بعد از نتایج ریو محمد بنا از سرمربیگری تیم ملی کشتی فرنگی برای همیشه کنار رفت. نزدیک به شش ماه از این کنارهگیری میگذرد و او در این مدت هرگز درباره اینکه چه اتفاقی در ریو رخ داد، صحبت نکرد. شاید آخرین روز کاری سال 95 بهترین فرصت باشد برای اینکه با محمد بنا درباره اتفاقات سال 95 گفتوگو کرد. فرصتی اندک اما مثل همیشه جذاب و پر تیتر. مهمترین تیتر هم شاید به شروع زندگی جدید محمد بنا در 60 سالگی مربوط شود. جایی که او میگوید حالا یک نفر هست که نگران او باشد.
شش ماه سکوت و انزوا، آیا وقتش نرسیده که درباره اتفاقات ریو صحبت کنید؟
چه باید بگویم. اصلا حرف زدن امروز من چه سودی دارد؟ شاید الان هم که بخواهم حرف بزنم بگویند میخواهد برای تیم ملی حاشیه درست کند.
اما به هر حال باید ابعاد گوناگون نتایج ریو مشخص شود.
همه چیز مشخص است. 10 ماه زمان داشتیم که 6 ماه از این زمان را هم باید صرف گرفتن سه سهمیه المپیک میکردیم. بعد از کسب سهمیه باید برای گرفتن مدال تلاش میکردیم. باید برای تکرار نتایج لندن در ریو که چهار سال کار کرده بودیم، در این فاصله کم برنامهریزی میکردیم.
همه این موارد از قبل مشخص بود، چرا قبول کردید در 10 ماه مانده به بازیهای المپیک برگردید؟
چارهای نداشتم. بارها واسطه فرستادند که باید برگردی. در نهایت هم اگر برنمیگشتم مرا مقابل مردم قرار میدادند که خواستیم برگردد و همه شرایط را هم برایش فراهم کردیم اما به خواسته ملت پشت کرد. یا باید اینها را میپذیرفتم یا باید برمیگشتم.
اما در نهایت هم شما یک شکست خورده نام گرفتید.
مردم همه چیز را خوب میدانند. در ضمن ما در ریو دو مدال گرفتیم یکی از آن یکی ارزشمندتر. مدال برنز سعید عبدولی به اندازه 10 تا طلا میارزید. سالها بود که در این وزن سهمیه هم نمیتوانستیم کسب کنیم چه برسد مدال.
در این وزن هم شما خودتان یک مدال ارزشمند کسب کردید.
برایم همیشه مدال این وزن مهم بوده است. نمیتوانستیم مدال جهانی در این وزن بگیریم اما سعید این بار هم سهمیه گرفت هم مدال. ضمن اینکه میتوانست مدال بهتری هم بگیرد. از همه مهمتر اینکه هیچ کس نمیگوید تا قبل از آمدن من اصلا نمیشد سعید را به اردو کشاند.
مدال قاسم رضایی هم میتوانست بهتر از این باشد.
بله او میتوانست مدال بهتری را کسب کند اما با یک اشتباه تاکتیکی شکست خورد. البته باید بگویم که صبح روز مسابقه قاسم رضایی و امید نوروزی به ایرج اسفندیاری فر گفتم که فکر نکنی قرار است دو طلا بگیریم. گفتم باید آماده دو اتفاق عجیب دیگر باشی. گاهی اوقات همه چیز دست به دست هم میدهد که نشود.
یعنی میدانستید که بعد از این مسابقه بغض شما می ترکد.
این بغض چهار سال بود که در گلو گیر کرده بود. هیچ وقت نمیخواستم شاگردانم را به حال خود رها کنم ولی واقعا شرایط برای کار کردن در آن چهار سال فراهم نبود. در این مدت چندین مربی را برای کشتی فرنگی انتخاب کردند. هیچ کدام از این مربیان من و روشی که برای کار کردن داشتم را اصلا قبول نداشتند. تا من رفتم کسی آمد که روش کاریاش 180 درجه با من متفاوت بود.
این درست اما این نتیجه هیچکس را راضی نکرد.
راضی نکرد چون توقعات از کشتی فرنگی بالا رفته. اگر وضعیت یک دهه پیش ما بود همه این دو مدال را به روی چشم میگذاشتند. حالا شرایط تغییر کرده و هر کسی به نحوی از تیم ما انتقاد میکند. سالها آرزوی این دو مدال را داشتیم اما حالا همین دو مدال را ضعیف قلمداد میکنند.
این شرایطی که برای تیم ملی کشتی فرنگی ایران به وجود آمد را میتوان با رقبا مقایسه کرد؟
گرجستان سالهاست که در کشتی فرنگی سرمایه گذاری میکند اما در بازیهای ریو فقط یک مدال برنز کسب کرد. آذربایجان به لحاظ برنامهریزی چهار سال زمان داشت و هزینه بسیار زیادی را انجام داد اما در نهایت فقط دو برنز به دست آورد. دو برنزی که ما هم همان نتیجه را گرفتیم.
امید نوروزی هم که به تازگی به جمع معترضان پیوسته معتقد است اطرافیان بنا باعث شدند نتایج ریو رقم بخورد؟
نمیدانم چرا این حرفها مطرح میشود. من گفتم که مقصر همه این نتایج هستم. اما همچنان برخی دنبال این هستند که تقصیرها را به گردن این و آن بیندازند. خیلی صریح و شفاف گفتم مقصرم و نباید این حرفها به این شکل مطرح شود.
بعد از نتایج عملکرد تیم ملی خیلیها به بدنسازی تیم ملی ایراد گرفتند اما شما هیچ وقت در این باره حرفی نزدید. مثل افرادی که مقصر همه چیز است رفتید و در خانه نشستید.
متاسفم که نگاه کارشناسانه درباره تیم ملی هیچ وقت انجام نشد. نمیدانم کجا رفتهاند و چرا سکوت کردهاند. در ریو فقط حمید سوریان از نظر بدنی کم آورد. بقیه همه حتی در موقعی که شکست خوردند هیچ چیزی کم نداشتند. مثلا امید نوروزی مدام رفت که از حریفش امتیاز بگیرد اما داوران اخطار را به او دادند و امتیاز را به حریفش. قاسم رضایی با اشتباه تاکتیکی باخت اما کارشناسان گفتند که به لحاظ بدنی کم آورد. اگر به لحاظ بدنی کم آورد پس چگونه در تایم دوم دو بار حریفش را بارانداز کرد؟
شاید یکی از اتفاقات تلخ برای شما شکست حمید سوریان بود!
حمید کشتیگیر بسیار بزرگی است. او به لحاظ جسمانی کم آورد و بخشی از مشکلات تیم ایران هم به خاطر نحوه شکست خوردن حمید بود.
همه منتظر مدال او بودند....
حمید اگر مدال میگرفت قوانین و علم تمرین به هم میخورد. او سه بار وزن کم کرده بود و در این شرایط مشخص بود که او کار آسانی ندارد.
اما به نظر میرسد که حریف ژاپنی هم تاثیر گذار بود. شاید اگر به این ژاپنی نمیخورد این وضعیت به وجود نمیآمد.
حمید در دوران اوجش هم به این ژاپنی باخته بود. ضمن اینکه این کشتیگیر همه حریفانش را از پا در آورد. امسال ژاپنیها دو کشتیگیر داشتند که ستاره مسابقات شدند. یکی حسن رحیمی را برد و دیگری حمید سوریان را.
و البته سابقه و قدمت زیادی هم دارد.
بله، ما در تاریخ کم به این ژاپنیها نباختیم. عجیب است که شکست سوریان مقابل حریف ژاپنیاش این همه بزرگ جلوه داده شد اما منصور برزگر هم مقابل داته در فینال المپیک با ضربه فنی باخت.
چرا حمید که شکستش تقریبا قابل پیشبینی بود را به ریو اعزام کردید؟
او سردار کشتی است. پر افتخارترین قهرمان کشتی که سالها زحمت کشیده و موفقیتهای زیادی را کسب کرده. هیچ کس نمیتوانست جای او را پر کند. کاری که این تیم نتوانست انجام بدهد هیچکس دیگر هم نمیتوانست انجام بدهد. نه فقط سوریان بلکه بقیه نفرات هم همین شرایط را داشتند. در هیچ وزنی نبود کشتیگیری که برتر از تیم اعزامی به المپیک باشد. به طور مثال مهدی علیاری مدعی بود سال 2015 قاسم رضایی را شکست داده بنابراین میتوانست به المپیک برود در حالیکه از سه مسابقه فقط یک مسابقه بین این دو نفر برگزار شد که علیاری برنده شد اما دو مسابقه دیگر را نیامد کشتی بگیرد اما سر همین موضوع فشار زیادی روی تیم وارد شد. بعد از المپیک هم همه کارشناسان مدعی بودند اگر علیاری میرفت چنین میشد یا چنان میشد. در حالیکه علیاری شاید نمیتوانست یک دور هم کشتی بگیرد.
در برخی از اوزان هم مثل وزن 85 کیلوگرم در آخرین لحظات تصمیم خود را گرفتید؟
حبیب اخلاقی در لندن یک دور کشتی گرفت اما در ریو 5 دور کشتی گرفت. او سامان طهماسبی را شکست داد اما خب چاکوواتدزه روس همه را با اقتدار شکست داد. ضمن اینکه المپیک با هر رویداد دیگری متفاوت است و این تفاوتها همین جا مشخص میشود.
وقتی ریو تمام شد و نتایج را دیدید از بازگشت به کشتی فرنگی پشیمان نشدید؟
نه چرا که چارهای جز اینکه برگردم نداشتم اما بعد از المپیک بعد از شنیدن اظهارنظرهای کارشناسان دلم شکست. هیچ کس نمیگوید که اگر بر نمیگشتم چه اتفاقی میافتاد. هیچ کس نمیگوید قبل از من تیم ملی کشتی فرنگی در چه شرایطی قرار داشت. حمید سوریان و امید نوروزی کجا بودند. میدانستم که نتیجه گرفتن در ریو سخت است، در واقع در ریو من به دنبال یک معجزه میگشتم.
اما این معجزه رخ نداد؟
اگر برنمیگشتم همین دو برنز را هم نمیگرفتیم. دو برنزی که سالها به دنبال همین دو برنز گشتیم. مدال سعید عبدولی و البته مدال قاسم رضایی. برای اولین بار در تاریخ، ما کشتیگیری را در کشتی فرنگی صاحب شدیم که دو مدال المپیک دارد. رضایی یک طلا و یک برنز. مثل رسول خادم که او هم یک طلا و یک برنز در المپیک داشت.
شما بعد از پایان بازیها و در همان ریو در مصاحبهای که با همکار ما داشتید عنوان کردید میمانم و دوباره میسازم اما نظرتان خیلی زود تغییر کرد...
نمیتوانستم بمانم و با دست و پای بسته شنا کنم. همه علیه من حرف میزدند. گویا همه نشسته بودند تا من شکست بخورم. در چنین وضعی کنار رفتنم بسیار بهتر از ماندنم بود. ضمن اینکه دورهای داشتیم که طلایی بود و حالا دوره ما تمام شده و وقتش رسیده بود نفرات جدیدتر و جوانتر بیایند و به موفقیت برسند. راه ما را ادامه بدهند تا ما هم به آنها افتخار کنیم. من شدهام کلید بهشت. هر کسی میخواهد به جایی برسد شروع میکند به انتقاد کردن از من.
شاید اگر میماندید اوضاع تغییر میکرد.
دوباره ساخته شدن نیاز به برنامه ریزی دارد اما الان فرآیند به میان آمده به نظرم با این سیستم نمیشود، کار کرد. دیگر از من هم گذشته که بخواهم بیایم و آزمون و خطا انجام بدهم. تیم در آستانه اعزام به بازیهای ریو بود اما میگفتند این تیم پیر است. همانهایی که این حرفها را میزدند سال 2008 همین تیم با شرایط سنی جوانتر دستشان بود اما چه کردند؟ من سال 2006 از یزدانی خرم فاصله گرفتم اما بعد از المپیک 2008 پکن برگشتم. همان موقع گفتند که بگو چه اتفاقی افتاده اما من علاقهای ندارم گذشته تیم را باز کنم.
باور اینکه محمد بنا دیگر در کشتی فرنگی نباشد واقعا سخت و دشوار است. چگونه میتوانید این وضعیت را تحمل کنید؟
من عاشق کشتی هستم. همین الان هم کشتیها را پیگیری میکنم. چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران مسابقات را پیگیری میکنم اما دیگر کارآیی گذشته را ندارم.
وضعیت کشتی را چگونه میبینید؟
آرزوی موفقیت کشتی را دارم. برای علی اشکانی هم آرزوی موفقیت میکنم. او مربی جوانی است و میخواهد کار کند و با تلاش به موفقیت برسد. من هم برایش آرزوی موفقیت میکنم.
اما در سالهای اخیر چندین مربی آمدند و رفتند و در کسب نتیجه ناکام ماندند، به نظر شما مشکل کجاست؟
مشکل اینجاست که امروز افرادی تصمیم گیرنده شدهاند که هرگز در دوران مسوولیت خود نتایج مطلوبی را در کشتی فرنگی کسب نکرده نبودند. باید تاریخ را مرور کرد و دید که چه افرادی بازنده بودند و چه افرادی برنده اما امروز کسانی که شکست خورده هستند، تصمیم گیرنده شدهاند. با روشهای غلط تمام خودباوریها در کشتی فرنگی را از بین برده اند. باید ژنرالها تصمیم گیرنده باشند اما سربازها و گروهبانها تصمیم گیرنده شدهاند.
به نظر میرسد که باز هم بین کشتی آزاد و فرنگی فاصله افتاده است.
در سالهای گذشته بین کشتی آزاد و فرنگی رقابتی به وجود آمد. خب سالها کشتی فرنگی در مقابل کشتی آزاد هیچ چیز نداشت. نه امکانات مناسب و نه روحیه خوب و نه یک برابری اما در سالهای اخیر تلاش کردیم و کشتی فرنگی نه تنها به آزاد رسید بلکه از آنها فاصله گرفت. همین باعث شد تا رقابتی بین کشتی آزاد و فرنگی به وجود بیاید. رقابتی که به سود کشتی بود اما این رقابت از بین رفته است و دیگر کشتی فرنگی انگیزه رقابت را ندارد.
با اتفاقاتی که رخ داده است باید از اتمام سال 95 خوشحال باشید.
چرا؟ نه بابا امسال هم سال خوبی بود.
اما به لحاظ کاری سالی بود که نتوانستید نتیجه خوبی را کسب کنید.
سالهای قشنگ زیاد داشتیم امسال هم حالا شرایط جوری شد که نتوانستیم نتیجه خوبی بگیریم. امیدوارم برای مردم ایران خوب بوده باشد.
عید امسال زمان کافی در اختیار دارید، مسافرت میروید؟
امسال عید را زمان برای گشت و گذار دارم اما اینکه کجا بروم را همسرم مشخص میکند.
همسر؟؟ شما ازدواج کردید؟
بله چند ماه پیش ازدواج کردم.
چه اتفاق خوبی. پس سال 95 خیلی هم بد نبوده.
خدا را شاکر هستم.
خیلی باید بابت این اتفاق خوب به شما تبریک گفت. آرزوی روزهای خوب برای شما داریم.
ممنونم.
چطور شد که این اتفاق افتاد؟
همیشه حسرت داشتن یک خانواده گرم را داشتم اما امسال این اتفاق خوب برایم افتاد و حالا فکر میکنم که بتوانم در کنار همسرم روزهای خوبی را داشته باشم. حالا یک نفر هست که نگران حال من باشد.
چگونه با همسرتان آشنا شدید؟
قبل از بازیهای ریو در مراسمی با یکدیگر آشنا شدیم. چند ماهی این آشنایی ادامه پیدا کرد. مدتی قطع شده بود اما در نهایت سه ماه قبل با هم ازدواج کردیم.
پس عید امسال را قرار است با هم سفر بروید. کجا را برای گردش انتخاب میکنید؟
خوب هیچ جا ایران نمیشود. سعی میکنیم با همسرم به ایرانگردی در ایام عید بپردازیم.
با توجه به اینکه ازدواج کردید بهترین اتفاق سال 95 را در چه میدانید؟
برای من به لحاظ شخصی شاید همین ازدواجم بهترین اتفاق باشد اما در ایران اتفاقات مهم کم نیفتاد. شاید جایزهای که فیلم فروشنده گرفت یکی از بهترین اتفاقات باشد. اتفاقی که برای دومین بار برای اصغر فرهادی تکرار شد.واقعا باید به او و گروهش تبریک گفت. افتخار بسیار بزرگی است.
برنامهای برای سال 96 دارید؟
برنامه خاصی ندارم. میخواهم در کنار خانواده باشم و البته امیدوارم که اتفاقات خوبی برای کشتی ایران رخ بدهد.
نمی خواهید کشتی را فراموش کنید؟
عاشق کشتی هستم و همه اتفاقاتی که در این رشته رخ میدهد برایم اهمیت دارد. نمیتوانم به این سادگیها کشتی را فراموش کنم.
امیدوار هستید که روزی کشتی فرنگی بتواند باز هم به سه مدال طلا در بازیهای المپیک برسد؟
سه طلای المپیک تکرار نشدنی است. البته هر کسی این موفقیت را تکرار کند باعث افتخار خواهد بود. همانطوری که تیم ما این کار را انجام داد و باعث افتخار شد. البته افتخار آفرینی ما هم کم دیده شد و خیلیها هم تلاش کردند تا دیده نشود اما بخشی از تاریخ ورزش ایران شدیم. بخش درخشان و زرین تاریخ کشتی شدیم.
تیم محبوبتان هم که امسال در صدر جدول قرار دارد. فکر میکنید این وضعیت تا کجا ادامه پیدا کند؟
امسال پرسپولیس هم زیبا بازی میکند و هم خوب نتیجه میگیرد. صدرنشینی با این اختلاف امتیاز هم میتواند گویای خیلی از مسائل باشد.
شما تیم علی دایی را دوست نداشتید اما به نظر تیم برانکو تیم محبوب شما باشد؟
تیم برانکو هم زیبا بازی میکند و هم خوب نتیجه میگیرد. به خاطر همین محبوب است.