عاشقانه ای لوکس با فیلمنامه ای فقیر
سریال «عاشقانه» مجموعه پر سروصدایی بود که ماههای پایانی سال ۹۵ وارد شبکه نمایش خانگی شد و حضور بازیگران و سلبریتیهای پرطرفدار مانند محمدرضا گلزار یکی از دلایل کنجکاوبرانگیز بودن این مجموعه پربازیگر عنوان میشد. سازندگان «عاشقانه» پس از موفقیت سریال «شهرزاد» در نمایش خانگی و شیوع اعتیادآور تماشای سریال در تمام نقاط جهان بهخصوص سریالهای آمریکایی به صرافت افتادهاند که با چهرههایی نامی و هزینهکردن و در اختیار داشتن سرمایهای نسبتا بالا، سریالی جذاب و پرفروش بسازند.
اکنون و با توزیع بیشتر قسمتهای سریال و نزدیکشدن به انتهای آن، «عاشقانه» توانست نسبتا مخاطبان خوبی بهدست آورد ولی امتیاز خوبی را توسط منتقدان و تماشاگران حرفهایتر سینما و سریالبینها کسب نکرد. مجموعهای که با اشکالات فاحش داستانی و فیلمنامه پرایرادش در کنار کارگردانی معمولی و نهچندان حرفهای قصد داشت موفقیت هنری و تجاری «شهرزاد» را بهدست آورد، درحالی که اگرچه در فروش و جذب مخاطب توانست موفقیتهایی را کسب کند ولی در زمینه کیفیت هنری، توانمندی داستانگویی و جذب مخاطب خاص، بسیار ضعیف و شکست خورده عمل کرد.
درباره کارگردان
منوچهر هادی پس از گرفتن مدرک دوره دیپلم، وارد عرصه هنر شد و کارهای متنوعی همچون بازیگری، دستیاری کارگردان و تدارکات را آزمود. سال ۸۵، اولین فیلمش، «تلاطم» را ساخت و درهمین سال موفق شد چهارفیلمتلویزیونی دیگر با نامهای «آخرین روز ماه»، «تصادف»، «فرصتهای فردا» و «کوچه محجوب» را بسازد که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی آنها را نیز عهدهدار بوده است.
از جمله سوابق هنری وی میتوان به کارگردانی فیلمهایی نظیر «قرنطینه» (۱۳۸۶) و «یکی میخواد باهات حرف بزنه» (۱۳۹۰)، اشاره کرد. منوچهر هادی پس از ساختن فیلم «من سالوادور نیستم» و موفقیت تجاری شگفتآور آن بهعنوان کارگردانی تجاری و پولساز مطرح شد و بعد از آن موفق شد مجموعه «عاشقانه» و فیلم «به یک کارگر ساده نیازمندیم» را بسازد.
در رزومه کاری هادی، دستیاری اصغر فرهادی در فیلم «چهارشنبه سوری» و کیانوش عیاری در مجموعه «هزاران چشم» به چشم میخورد.
کارگردانی منوچهر هادی در سریال «عاشقانه» چه از نظر طراحی میزانسن و چه هدایت بازیگران و عوامل نمره قابل قبولی نمیگیرد. کارگردانی هادی و نوع دکوپاژ و طراحیهای تکنیکی سریال از سریالهای ضعیف صداوسیما فراتر نمیرود و هادی در این مجموعه نتوانسته است توانایی و ویژگی جدید و تازهای از خود نشان دهد. بازی بد بازیگران از دیگر اشکالاتی است که به هدایت ضعیف کارگردان بر میگردد و استعداد آنها را ضایع میکند.
منوچهر هادی نتوانسته از سلبریتیهای حال حاضر سینمای ایران استفاده بهینهای کند و تنها به صرف هزینهکردن و سرمایهگذاری برای بهکارگیری آنها توانسته و موفق شده برای سریال پرهزینهاش تماشاگرانی را دستوپا کند، مخاطبانی که معلوم نیست پس از اتمام قسمت پایانی آنقدرها برای انتخاب و هزینهای (که برای خرید دی وی دیهای «عاشقانه») کردهاند راضی و خشنود باشند.
حاشیههای سریال
حاشیههای «عاشقانه» بیشتر به اختلاف تهیهکننده، دانلود غیر قانونی و مشکل حجاب بازیگران زن مجموعه مربوط میشد.
اختلافات تهیهکننده: نزدیک به شروع توزیع سریال اختلافاتی میان گلستانه، نادری و نجفی پیش آمد به این دلیل که برای ادامه ساختن پروژه، میزان بودجه باقی کافی نبود بنابراین هر کدام از آنها مجبور شدند در پروژه سرمایهگذاری کنند تا به نتیجه برسد. بعد از این سرمایهگذاری اختلافات میان گلستانه، نادری و نجفی گستردهتر شد.
مهدی گلستانه؛ تهیهکننده «عاشقانه» حضور یک تهیهکننده جدید در این سریال را بهدلیل درگیری خودش در ساخت یک فیلم انتخاباتی و همچنین اکران فیلم «نقطهکور» ذکر کرده است.
اصلاح حجاب بازیگران زن: در روز های ابتدایی توزیع این مجموعه، اصلاح حجاب بازیگران زن، باعث تاخیر در توزیع قسمت سوم شد. درحالی که تا پیش از این در فیلم ها و سریال های خارجی شبکه نمایش خانگی اصلاح حجاب بازیگران را می دیدیم، این بار سریالی ایرانی چنین وضعیتی داشت! حتی عکس های این سانسور که ناشیانه و سرسری انجام شده بود، در فضای مجازی دست به دست شد و این تصاویر به دست بسیاری از کسانی که «عاشقانه» را ندیده بودند یا حتی از توزیع آن در شبکه نمایش خانگی خبر نداشتند، هم رسید.
دانلود غیر قانونی و مشکل VOD: سازندگان این مجموعه ابتدا تاریخ ۲۰ فروردین ماه را برای توزیع قسمت پنجم وعده دادند ولی این تاریخ به پایان فروردینماه رسید و همچنان «عاشقانه» درگیر مشکلات بود. همزمان اختلافاتی که میان مهدی گلستانه؛ تهیه کننده و سرمایهگذاران بهوجود آمده بود، باعث شد تا گروه عوامل تولید«عاشقانه» با گلستانه قطع همکاری کند و تهیه کننده جدیدی به پروژه اضافه شود.
اینجا بود که پای سامانه های پخش اینترنتی (VOD) به میان آمد. سامانه های VOD سایت هایی هستند که با تولیدکنندگان فیلم و سریال قرارداد می بندند و محصولات آن ها را بهصورت قانونی به مخاطبان در فضای مجازی می فروشند. «عاشقانه» هم قراردادهایی با پنج پخشکننده اینترنتی داشت ولی طبق گفته محمد صراف؛ رئیس انجمن صنفی VOD و IPTV از قسمت چهارم به بعد، این سریال را تنها بهصورت دی وی دی توزیع کردند. بههمین دلیل این سامانه ها که با «عاشقانه» قرارداد داشتند، از عوامل این سریال شکایت کردند اما تا ۱۱ اردیبهشتماه که دستور قضایی برای توقیف این سریال برسد، قسمت ششم هم توزیع شده بود.
«عاشقانه» و ولنگاری فرهنگی
اولینبار خبرگزاری فارس در روزهای پایانی سال ۹۵ از «عاشقانه» بهعنوان مصداق ولنگاری فرهنگی، سخن گفت. در متن گزارش «فارس» میخوانیم:
«بهتازگی در شبکه نمایش خانگی سریالی با عنوان «عاشقانه» تولید و توزیع میشود که نهتنها محتوای آن ترویج سبک زندگی اسلامی نیست بلکه هیچ ردپایی از سبک زندگی ایرانی در آن دیده نمیشود. متاسفانه در این سریال میتوان بهوفور مصادیق «ولنگاری فرهنگی» را مشاهده کرد از جمله روابط غیرمتعارف و بیپرده میان شخصیتهای داستان، همچنین نگهداری سگ، اعتراض شوهر به حضور سگ در خانه، مورد عتاب قرارگرفتن او توسط همسر پزشکش! و...
بهتازگی در شبکه نمایش خانگی آثاری تولید میشود که هزینههای هنگفتی و گاهی خارج از عرفی برای تولیدشان صورت میگیرد، همین امر باعث هشدار کارشناسان نسبت به پولشویی در این شبکه شد و سازندگان سریال «شهرزاد» را دچار مسئله کرد. حال این شائبه درباره سریال «عاشقانه» نیز مطرح است.»
بعد از آن برنامه خبری ۲۰:۳۰ انتقادهای تندی را علیه این سریال مطرح کرد که خیلی زود واکنش انتقادی تلویزیون و عنوان ولنگاری فرهنگی که توسط مقام معظم رهبری بیان شده بود، در صدر خبرها قرار گرفت.
منوچهر هادی در واکنش به خبر ۲۰:۳۰ در صفحه شخصیاش نوشت: «من سرمایه تلویزیون و نظام هستم. بیشترین تجربیاتم در فیلمسازی را مدیون کار در تلویزیون هستم. ای کاش تلویزیون با فرزند خود کمی مهربانتر برخورد میکرد، وای کاش دوستان تا انتها کار را میدیدند، بعد قضاوتمان میکردند. وی افزود: کاش بخشهایی از کار را که بهتنهایی میتواند شبهه برانگیز باشد برش نمیزدند و درنهایت نقد نمیکردند.»
موسیقی سریال
موسیقی سریال یکی از نکات قابل توجهسازندگان بوده که از قضا مورد توجه مخاطبان نیز قرار گرفت و خیلی زود توسط دنبالکنندگان سریال پخش و توزیع شد.
فرزاد فرزین، تیتراژ ابتدایی سریال را که «عاشقانه» نام دارد و فریدون آسرایی تیتراژ پایانی این سریال را که «سنگدل» نام دارد اجرا کردهاند. همچنین در قسمت چهارم این سریال قطعه جدیدی از فرزاد فرزین اجرا شد که بهنام همین سریال؛ یعنی «عاشقانه» است. همچنین یک قطعه مشترک با عنوان «کمک کن» با صدای فرزاد فرزین و فریدون آسرایی برای سکانس پایانی قسمت پنجم این سریال اجرا شده است.
آسرایی درمورد همکاری با پروژه عاشقانه اظهار کرد: زمانی که در خارج از کشور بودم، پیامی از بابک زرین دریافت کردم که از من برای خواندن در سریال «عاشقانه» دعوت کرده بود. دوستی من و بابک زرین، باعث همکاری دوباره ما در سریالی با عنوان «عاشقانه» شد و تیتراژ پایانی این اثر را خواندم.
برگ برنده سریال
شاید جذابترین بخش سریال بر خلاف پیشبینیهای اولیه که مربوط به سکانسهای حضور گلزار میشد، مربوط به کاراکتر دیگری باشد که اگرچه هنرمندیاش را به سینمادوستان ثابت کرده بود ولی در این سریال یکی از برگ برندههای اصلی سریال و از جذابیتهای غیر قابل انکار آن محسوب میشود.
هومن سیدی در نقش پیمان و با رد شدن از خط قرمزهایی که همانقدر میتوانست جذاب باشد خطرناک هم بود موفق شد جذابترین کاراکتر سریال را میان بزرگانی چون حسین یاری و ساره بیات و سلبریتیهایی چون گلزار و افشار باشد. سیدی با نقش کمتر دیده شدهای که برایش نوشته شده بود و با جزئیاتی که در صورت، بیان و حرکاتش بروز میداد، نقش پیمان را آنقدر جذاب بازی میکرد که بیشتر تماشاگران منتظر حضورش در سریال و نیز نقشآفرینی بیشتر او بودند.
خطرناکبودن چنین نقشی از آن جهات بیان شد که به تصویرکشیدن چهرهای عیاش و بیبندوبار سابقه زیادی در سیما ندارد و در سینما نیز با ممیزیها و سانسورهای متعددی روبهرو میشده است. چنانچه بسیاری از سایتها و روزنامههای اصولگرا یکی از دلایل مهم ولنگاری فرهنگی و انتقادهای خود را پیرامون نقشی مطرح کردند که هومن سیدی آن را به بهترین شکل ایفا کرده بود.
فرزاد فرزین، در نقش خودش و بهخصوص تورج چلبیانی درحالی بسیار خوب ظاهر شد که حضور بسیاری از همکاران خوانندهاش در سینما بسیار ضعیف و خنثی بوده است، بنیامین بهادری در «سلام بمئبی» یکی از نمونههای ناموفق بازیگری خوانندهها بود که فیلمش سال قبل اکران شد. اما فرزاد فرزین با تیپسازی که در نقش تورج بهعنوان بدل خوانندهای مشهور انجام داده بود توانست لحظات شیرین و بامزهای برای تماشاگران به ارمغان بیاورد.
فیلمنامه و شخصیتپردازی سریال
فیلمنامه سریال که حاصل تلاش مشترک علیرضا کاظمیپور و سعید جلالی است یکی از مهمترین نقاط آسیبپذیر «عاشقانه» است که در کنار سهلانگاری کارگردان در بازیگردانی و تدوینهای غیرمنطقی و نامناسب از آشکارترین اشکالات این سریال ضعیف نمایش خانگی محسوب میشود.
داستان قرار است با تمی «عاشقانه» به بررسی رابطه عاشقانه زوج پگاه و سهیل بپردازد، در کنار آن خردهروایتهای دیگری در خصوص آشنایی پیمان و درسا، زندگی و نحوه آشنایی رضا و ریحانه و بعدتر زندگی خصوصی گیسو برازنده را تعریف کند. درحالی که تم عاشقانه کار اصلا خوب از آب درنمیآید و نهتنها بازی بازیگران تصنعی و اغراقآمیز بهنظر میرسد که تماشاگر حس درستی از روابط عاشقانه این زوجها بهدست نمیآورد.
چرا سهیل باید اینهمه توسط همسرش بهخاطر رخدادن اتفاقی سهوی سرزنش شود و مورد تنفر قرار گیرد که با سگ مقایسه شود؟ مگر نه این بوده که پگاه عاشق سهیل بوده که ب او ازدواج کرده و حال بهخاطر سقط فرزندش از او ناراحت است ولی آیا این ناراحتی اینقدر به عشق او به همسرش میچربد و بر آن غلبه میکند که چنین رفتار زننده این داشته باشد. آیا منطقی است که کاراکتر پگاه بهعنوان انسانی تحصیلکرده تا این اندازه بیمنطق و باعقده رفتار کند و چنین درک ضعیفی از زندگی مشترک و همسر و عشقش داشته باشد؟
نمونه این شخصیتپردازیهای ضعیف در سریال کم نیستند و انگیزه، رفتار سریع و شتابزده بسیاری از کاراکترها در کنار انفعال و بیهویتی برخی دیگر باعث شده که «عاشقانه» یکی از ضعیفترین شخصیتپردازیها را داشته باشد و استعداد و توانایی بازیگرانی چون ساره بیات و پانته آبهرام نیز بهدلیل ضعیفبودن شخصیتپردازی کاراکترهایشان حیف شده و هدر میرود.
مقایسه «عاشقانه» و «شهرزاد»
سریال «عاشقانه» که بعد از سریال «شهرزاد» و در پی موفقیت حیرتانگیز «شهرزاد» ساخته شد، با ادعای بهتر بودن کیفیت نسبت به این سریال و ادعاهای بزرگ سازندگان آن توزیع و عرضه شد. درحالی که نهتنها به پای سریال «شهرزاد» هم نرسید بلکه حتی نتوانست استانداردهای سریالی معمولی را رعایت کند.
برای نشان دادن وضعیت فروش و استقبال «عاشقانه» و موفقیتی که در عرضه نمایش خانگی داشت، میتوان از موفقیت کمدیهای بفروش اینروزهای سینما مثال زد؛ فیلمها و آثاری که بهشدت دارای تاریخ مصرف هستند و فقط با موج سواری بر نبض کنونی جامعه توانستهاند مخاطب جذب کنند وگرنه هیچ اندوخته فرهنگی و هنری برای مخاطبان خود به ارمغان نمیآورند.
سریال «عاشقانه» با بهرهگیری از سلبریتیهای جذاب و سینمایی میخواست جا پای سریال با کیفیت و هنرمندانه «شهرزاد» بگذارد ولی نه عوامل «عاشقانه» آنقدر حرفهای و اصیل بودند و مدیوم سینما بهمثابه هنر را میشناختند و نه داستان و ماجراهای «عاشقانه» آنقدر باورپذیر و واقعی بود که برای تماشاگر ماندگار شود و همانطور که گفته شد عوامل «عاشقانه» با همراهیکردن بخشی از سلایق مخاطب، مانند علاقهشان به دیدن سلبریتیهای جذاب همچون گلزار و نشان دادن نوعی سبک زندگی مدرن و شیک توانستند در طی این هفتهها مخاطب عام را تشنه ذائقه سطحیشان کنند و بهنوعی از علاقه و کنجکاوی مخاطبشان سوءاستفاده کنند.
«عاشقانه» در داستانگویی، روایت و حتی برخی از اجزای تماتیک و المانهای فنی نیز تقلیدگر «شهرزاد» بود. مجموعه «شهرزاد» اولین سریال نمایش خانگی بود که نقش موسیقی و خواننده را در سریال، اینچنین پررنگ کرد که اجرا و صدای محسن چاووشی همراه با کلیپهای احساسی و گوشنواز باعث جذابیت بیشتر سریال شد. در «عاشقانه» نیز حضور فرزاد فرزین و پرداختن به کلیپ عاشقانه در قسمتهای ابتدایی، نمونهای از این گرتهبرداری غیر هوشمندانه است. در ارتباط با تم اصلی نیز «شهرزاد» علاوه بر دنبال کردن داستان عاشقانه شهرزاد و فرهاد، همچنین تم معمایی جناییای را روایت میکرد که در سریال «عاشقانه» و از قسمتهای ۱۰ به بعد و با مرگ «گیسو» بهنظر میرسد این الگو در سریال تکرار شده است.
گمانهزنی و نظرات بینندگان سریال
درحالی که قسمت پانزدهم سریال «عاشقانه» در هنگام نگارش این گزارش در حال توزیع است، هنوز بینندگانش از زمان دقیق اتمام سریال و توزیع آخرین قسمت آن اطلاعی ندارند. چنانکه برخی این قسمت را قسمت آخر میدانند، برخی آن را ۱۷ قسمت و برخی تعداد قسمتها را بیشتر از ۱۷ عنوان کردهاند.
درباره شخصیت گیسو برازنده نیز حرف و حدیثها کم نیست چنانکه برخی از کاربران او را زنده تصور میکنند که در پایان به داستان بر میگردد و نقش کلیدیای در پایان سریال دارد، برخی گیسو را همسر اصلی و صیغهای حاج یونس میدانند و دختر خواندن آن توسط حاج یونس را دروغ و نشانی غلط میدانند.
شیفت تم اصلی داستان از فضایی عاشقانه و رمانتیک به ماجراهای جنایی و معمایی دیگر موضوعی است که در فضای مجازی درباره آن بحث میشود و گاهی به آن خرده میگیرند که چرا سریال مسیر «عاشقانه»اش را نپیموده و وارد مسئله قتل و خونریزی شده است.
پایان بندی
سریال «عاشقانه» به پایانش نزدیک میشود و درس مهم و قابل اعتنایی برایسازندگان و مردم دارد. اول این که چقدر کار گروهی و همکاری با بخش خصوصی در ایران و جذب سرمایه در ایران سخت است و هنوز دانلود غیر قانونی یکی از مهمترین مشکلات بخش هنری کشور است که امید است با فرهنگسازی توسط خود مردم وضعیتش بهتر شود.
ثانیا مسیر «عاشقانه» مسیر کمدیهای نازل این سالهاست که نه ذائقهسازی میکنند و نه فرهنگ عمومی مردم را ارتقا میبخشند و تنها ویژگیشان ایجاد سرگرمی است که بهخاطر انفعال و سستی تلوزیون و رسانه ملی به مردم تحمیل میشود و برای تولید مجموعههای بیکیفیت هزینه صرف شود که تنها فرقش با مجموعههای تلویزیونی عبور از خط قرمزهاست.
صبا