شهر هرت!
لیگی که برای برگزاری بازی در برف توپ نارنجی ندارد و خطکشیهای زمین ورزشگاه 65 هزار نفریاش را با جارو تعیین میکنند، لیگی که دو تیم از سه صدرنشین آن از پنجره نقل و انتقالات محروم میشوند و هر دوی آنها هم با وجود آگاهی از محرومیت، بازیکن جدید میخرند
لیگی كه صدرنشین مقتدرش هر لحظه در آستانه خطر كسر امتیاز است، لیگی كه تیم شهرستانیاش همزمان دو هیأت مدیره، دو مدیرعامل و دو سرمربی دارد، لیگی كه نتایج 50 درصد بازیهای یك هفتهاش را اشتباه داور تعیین میكند، لیگی كه تعداد پروندههای بازش در فیفا از تعداد مجموع دورههای برگزاریاش و تعداد تیمهای شركتكنندهاش بیشتر است و لیگی كه همین حالا نیمی از تیمهایش تا خرخره زیر بار قرض هستند و به بقال و هتلدار و بازیكن و مربی بدهكارند، اسمش لیگ نیست، شهر هرت است...
خدا بیامرزد ناصر حجازی را كه گفته بود این لیگ فقط شماره پیراهن بازیكنانش خارجی شده و هیچ چیزش شبیه لیگ حرفهای نیست. بنده خدا حق داشت، كجای دنیا تعریف لیگ حرفهای این است كه ما داریم؟ در لیگهای آماتوری و محلات هم نظیر این اشتباهات دیده نمیشود. این لیگ كه بنیان و اساسش از ابتدا اشتباه بوده، نیاز به یك بازنگری جدی دارد. آن روزها كه با یك تماس تلفنی قانون را دور میزدیم و با یك من بمیرم، تو بمیری محرومیتها را به حالت تعلیق درمیآوردیم و هرچه پیش آید، خوش آید جلو میرفتیم، باید فكر اینجا را هم میكردیم كه حالا در شانزدهمین دوره لیگ برترمان، اسم این تورنمنت لیگ بدتر باشد!
اخبار ورزشی - خبر ورزشی