تلویزیون بدون کلاه‌قرمزی


اخبار فرهنگی ,خبرهای  فرهنگی,کلاه‌قرمزی

این فقط بچه‌ها نیستند که هر سال منتظر پخش کلاه‌قرمزی و پسرخاله می‌مانند. این سریال نوروزی که سابقه پخش آن به چند سال می‌رسد، آن‌قدر در میان سنین مختلف، برای خودش مخاطب دست و پا کرده که به راحتی نمی‌توان جمعیت مشتاق دیدن آن را رده‌بندی سنی کرد. پیر و جوان، زن و مرد، بچه و بزرگ از دیدن شوخی‌های این عروسک‌های دست‌ساز ایرانی شاد می‌شوند.

 

اما اتفاقا چند ماه بعد از مرگ دلخراش عروسک‌گردان کلاه‌قرمزی، پخش‌نشدن این سریال، تلویزیون را در نوروز به یک جعبه بی‌بخار تبدیل کرد؛ جعبه‌ای که نتوانست با سریال‌های سفارشی و فیلم‌های سانسورشده خارجی، به بینندگان تلویزیون شادی ببخشد. اینها همه در حالی است که نوروز، به‌ هزار و یک دلیل برای ما ایرانی‌ها، موسم شادی است؛ آیین کهنی که به شکل‌های مختلف سعی در پاسداشت و زنده نگه‌داشتن آن داریم و ماحصل آن، یافتن شادی و انرژی مضاعف برای سال تازه و تلاش تازه است.

 

اما تا چه حد ما ایرانی‌ها که رتبه چندان خوبی در میان فهرست کشورهای شاد دنیا نداریم، توانسته‌ایم نوروزهای شادی را سپری کنیم و این شادی تا چه حد توانسته در چارچوب قواعد و قوانین خاص خود باشد؟ رسانه‌های جمعی مثل رادیو و تلویزیون که در ایام عید، مشغول به کار هستند، چطور؟ آیا آنها توانسته‌اند ما را در رسیدن به یک شادی واقعی کمک کنند؟ بخش مهمی از تولیدات صداوسیما که هزینه‌های سرسام‌آوری را طلب می‌کنند، قرار است هر نوروز، ما را از نشستن پای شبکه‌های ماهواره‌ای باز دارند و سعی کنند در جذب مخاطب، از آنها پیشی بگیرند، حال سؤال اینجاست که آیا می‌توان از ماحصل تمام اینها، ارزیابی مثبتی از شادی مردم در نوروز سال ٩٦ داشت؟ آیا ما ایرانی‌ها شادتر شده‌ایم؟ منیژه حکمت تهیه‌کننده سینما در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «همه‌ساله در زمان نوروز و عید باستانی ایرانی‌ها، موضوع سریال‌های تلویزیونی مطرح می‌شود و این سؤال پیش می‌آید که آیا تلویزیون با صرف چنین هزینه‌های گزافی می‌تواند نوروزی شاد و متفاوت برای مردم کشور رقم بزند یا نه؟».

 

به گفته او متأسفانه در کشور آن چنان با ضیق رفتارهای اجتماعی و از آن مهم‌تر شادی مواجه‌ایم که مردم به هر دلیلی به دنبال اتفاقاتی هستند که بتوانند تعریف اجتماعی- جمعی خودشان را نشان دهند. مردم تمایل دارند شادی‌شان را در جامعه با شنیدن اخبار خوش بروز دهند و بهترین اتفاق، رخ‌دادن مسائلی است که با عرق ملی آدم‌ها گره خورده است. بروز چنین اتفاقاتی انگیزه حضور مردم در عرصه اجتماعی و شادی جمعی آنها را پررنگ می‌کند تا در نهایت به شکل یک همدلی اجتماعی جلوه‌گر شود.

 

او ادامه می‌دهد: «به نظر من صداوسیما در این مسیر از مردم جدا افتاده و هنوز نتوانسته از محک مردم نمره خوبی عاید خود کند. خصوصا که امسال با پخش‌نشدن برنامه تلویزیونی کلاه‌قرمزی که بسیاری از مردم را پای تلویزیون‌ها می‌کشاند، این موضوع جدی‌تر شد». حکمت در پاسخ به این سؤال که به‌طورکلی شادی برای جامعه چه اهمیت و کارکردی دارد نیز می‌گوید: «به نظرم بیش از هر چیز، شادی، یک نوع سرمایه اجتماعی به حساب می‌آید؛ شادی نوروزی می‌تواند مردم را در سال پیش‌رو، متحدتر، هماهنگ‌تر و دلسوزتر کند. رفع محرومیت‌های اجتماعی، یکی از نیازهای مهم کشور است که به نظر می‌رسد بیش از هر چیز نیاز به شادکامی و رضایت فرد‌فرد ما از زندگی خودمان دارد».

 

 اخبار  فرهنگی  -  شرق