مخالفان دولت ،تورم 48درصدی دوره احمدی نژاد و ادبیات سخیفش را فراموش کرده اند؟
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:برخی افراد، گروهها و رسانهها در هر فرصتی و به هر مناسبتی سرگرم سیاه نمائی و جوسازی علیه نظام اجرائی هستند و با تبلیغات منفی تلاش میکنند جامعه را نسبت به عملکرد بخشهای مختلف نظام اجرائی بدبین سازند و حتی آنها را به دسیسه و خیانت متهم کنند.
اما آیا واقعیتهای عینی و ملموس، چنین دیدگاه منفی و مایوس کنندهای را تایید میکند؟ و آیا تضعیف و تخریب نظام اجرائی، ملازم تخریب و تضعیف نظام و کشور نیست؟
فراموش نکنیم که در طول دوران 38 ساله گذشته، کم نبودهاند گروهها و جناحهای معارض و مخالف که با اسلام و با اصل انقلاب و نظام در تضاد و تقابل بودهاند و با سمپاشی و سیاه نمائی تلاش میکردند آحاد مردم را از تداوم انقلاب و بهتر شدن اوضاع کشور به کلی مایوس نمایند و با ایجاد تردید و بدبینی، در صفوف مردم نفوذ کنند و خود را دلسوزتر از مسئولین نظام و آگاهتر از آنها به رموز کار معرفی نمایند. کم نبودهاند کسانی که با همین شیوهها و ابزارها، بذر تفرقه و نفاق پاشیدند و کشور را دچار خساراتی کردند که تکرار آن، حتی به اختصار نیز ملال آور است.
جای تعجب است که امروز با آنکه به برکت استقامت و هوشمندی ملت، صحنه سیاسی کشور از لوث وجود گروهکهای معاند و محارب در مقیاس وسیعی پاکسازی شده، باز هم کسانی هستند که در لباس دوست و از موضع دلسوزی و با حربه تبلیغات عوام فریبانه و پوپولیستی سعی دارند همان اهداف و برنامهها را به شکل جدیدی، عیناً در سطح کشور و در میان اقشار مختلف جامعه بازسازی و اجرا کنند و چنین وانمود سازند که گویا مصالح کشور و نظام را نمایندگی میکنند.
باید دید مایوس کردن مردم و ایجاد فضای مسموم تبلیغاتی در جامعه و دامن زدن به مشکلات، چه نفعی در بردارد؟ و حتی اگر به بهانه دلسوزی نیز مطرح شود، چگونه میتواند مردم و مسئولین را برای ادامه راه پرفراز و نشیبی که الزامات روز کشور اقتضای عبور و گذار از مقطع کنونی را دارد، یاری کند؟ در برخی موارد، اگر مقایسهای میان عملکرد عناصر نادان دوست نما و دشمنان حیلهگر و مکار داخلی و خارجی صورت گیرد، وجه تمایز چندانی میان عملکرد و تبلیغات دوستان نادان و دشمنان قسم خورده را نمیتوان فهرست کرد. گویا برخی عناصر داخلی از روی دست ترامپ یادداشتبرداری کردهاند و دقیقاً با همان اهداف و برنامهها، با همان ادبیات و رفتارها، سرگرم ایجاد نگرانی و تشویش و اضطراب در جامعه هستند و مصالح نظام و کشور را به بازی گرفتهاند.
ما دشمنان شروری داریم که از هر فرصتی برای مقابله با اصل انقلاب و نظام سوءاستفاده کردهاند و خواهند کرد. طبعاً دشمن، دشمن است و از او غیر از دشمنی و کینه ورزی انتظاری نمیرود. اما از جمع دوستان و یاران و یاوران انقلاب و نظام، هرگز پذیرفته نیست که با ادبیات و رفتارهای دشمن، درباره انقلاب و نظام سخن بگویند و مقابله کنند. با این حساب، دیگر حتی احتیاجی به دشمن هم نیست! چرا که بعضی از ما، چه بسا برای رضای خدا و به حساب خدمتی به اسلام و انقلاب و کشور، دقیقاً ریشههای نظام و اعتماد مردم را هدف گرفتهایم و حتی برای تحقق تمامی اهداف و برنامههای خصمانه علیه دولت کنونی، نه تنها «ریل گذاری» کردهایم بلکه دیگران را هم به یاری میطلبیم و «دستور حمله» به دولت را در صدر اهداف خود قرار داده ایم.
اما آیا هرگز به نتیجه کارها و آثار و تبعات این روشها اندیشیده ایم؟ بدون هیچگونه تعارف و رودربایستی بپذیریم که در بسیاری از مقاطع تاریخ معاصر، تحریک علیه دولت، عملاً تحریک علیه انقلاب و نظام و کشور بوده و هست. همه باید بپذیریم که دولت و نظام اجرائی، ملک طلق هیچ کس نیست و در نتیجه باید میان تهاجم کینه توزانه علیه دولت و کارگزاران نظام اجرائی با نقد منصفانه تفاوت قائل شد.
به راستی آیا آرامش نسبی در صحنه اقتصادی - سیاسی – اجتماعی و فرهنگی جامعه در مقطع کنونی را میتوان با آن دوران سیاه و پرتنش 8 ساله مقایسه کرد؟ آیا ادبیات فاخر دولتمردان کنونی را با ادبیات منحط آن دوره پرخطا میتوان برابر دانست؟ قصد بر این نیست که اوضاع نابسامان آن روزها را در این فرصت کوتاه به نقد بگذاریم ولی از همراهان و توجیه گران آن روزها هرگز پذیرفته نیست که امروز طلبکاری کنند و همه را ناکارآمد معرفی نمایند. این ادعاهای بدون پشتوانه، این قبیل گزافه گوئیهای کینه توزانه را مردم نمیپذیرند و اتفاقاً در مقاطع مختلف انتخاباتی، واکنشهای معنیدار و هوشمندانهای نسبت بهاین رفتارها و مواضع غیرمنصفانه نشان داده و میدهند مردم با هوشیاری و البته با سعه صدر مثال زدنی، همه چیز را زیر نظر گرفتهاند و سمپاشیهای رسانهای و سیاه نمائیهای جناحی را به دقت رصد میکنند و واکنشهای متناسبی را از خود بروز میدهند.
ما از امام خمینی و رهبر معظم انقلاب آموختهایم که تخریب و تضعیف هر یک از ارکان و اجزاء قوای سهگانه به منزله تخریب و تضعیف نظام است و فقط به زیان ملت و به نفع دشمن تمام خواهد شد. کسانی تصور نکنند که این تخریب رقیب است و خود، سودش را خواهند برد. برجسته کردن کمبودها، بزرگنمائی مسائل و مشکلات، نادیده گرفتن موفقیتها و مسئلهدار جلوه دادن پیشرفتها، بالا بردن توقعات جامعه، بیاهمیت معرفی کردن دستاوردها، انعکاس وارونه حقایق، انگ زدن به خادمان و چهرههای مورد اعتماد مردم به ویژه با برچسب «خیانت»، استفاده ابزاری از مقدسات انقلاب و جامعه و الگوپذیری از ادبیات و رفتارهای ترامپی، نمیتواند ارزش و اعتباری برای هیچکس در زیر خیمه انقلاب را ایجاد، تثبیت و تضمین کند.
چگونه ممکن است منتقدین بیانصاف، مسائل و مشکلات ریز و درشت را ببینند و از تثبیت نسبی نرخ ارز، مهار تورم 48 درصدی و تک رقمی کردن آن و انبوه موارد منتهی به بهرهبرداری از طرحهای توسعهای و زیربنائی را به کلی منکر شوند؟ منطقاً با در پیش گرفتن چنین خط مشی انحرافی و بحران زائی، اساساً احتیاج به هیچ دشمنی نیست، چرا که دوستان بیانصاف حتی جور دشمنان غدار را هم میکشند و به نیابت از دشمن حتی موثرتر از دشمن به نظام جمهوری اسلامی ضربه میزنند.