«بانوی آهنین اروپا» چقدر شانس ماندن دارد؟
اگرچه در شرایط فعلی آنگلا مرکل صدراعظم فعلی جمهوری فدرال آلمان با فاصله ای که در نظرسنجی های مختلف در رسانه ها اعلام می شود، دغدغه چندانی برای تصاحب مجدد کرسی خود ندارد، اما با این حال تا هفته های آخر باید برای جشن پیروزی منتظر بماند. موضوع سیاست خارجی، حیطه ای است که معمولا به هیچ حزب و نماینده ای برای استفاده از آن در کمپین های انتخاباتی آلمان توصیه نمی شود.
حتی موضوعات مهمی مانند جدال دو بلوک سابق غرب و شرق و یا ساخت دیوار در آلمان نیز در جایگاه سیاست خارجی در انتخابات مورد بحث و گفتگو قرار نگرفتند. تنها شاید یک استثناء وجود دارد و آن هم تحرکات انتخاباتی ویلی برانت، صدراعظم سابق آلمان (از 1969 تا 1974) بود که به سیاست های گسترش به شرق آلمان فدرال انجامید.
برخلاف کشورهایی مانند امریکا و یا ایران که به ویژه در انتخابات اخیر آن موضوع سیاست خارجی وزنه مهمی برای به چالش کشیدن و یا غلبه بر رقیبان به حساب می آید، در انتخابات آلمان موضوعی فرعی به شمار می رود. معمولا در کمپین های انتخاباتی احزاب بیشتر به سیاست های داخلی در حوزه اقتصاد، حقوق کار، قوانین مالیاتی، برابری اجتماعی، محیط زیست، حداقل دستمزد، حقوق بازنشستگان و غیره می پردازند. مرکل در سه دوره اخیر خود کمتر به سیاست خارجی پرداخته بود، اما در این دوره تغییرات زیادی در اروپا و خارج از آن رخ داده که مرکل را در این زمینه وادار به واکنش کرده است.
مرکل، از عرش به فرش و از فرش به عرش!
در پی بی ثباتی هایی که طی دو سال اخیر در اثر بحران پناهجویان و حملات تروریستی اتفاق افتاد، نه تنها احزاب بزرگ مانند محافظه کاران مسیحی و سوسیال دموکرات ها SPD محبوبیت خود را از دست دادند، بلکه احزاب راست گرایی مانند حزب افراطی آلترناتیو برای آلمان AfD نیز از آن سود جسته و توانستند طی این مدت به سیزده مجلس ایالتی راه پیدا کنند.
این حزب در حال حاضر طبق نظرسنجی ها حدود 10% از آرای بوندستاگ را می تواند به خود اختصاص دهد. علی رغم آن مرکل توانست با ایجاد ثبات دوباره در امنیت و توافق های بین المللی که با ترکیه و کشورهای شمال افریقا امضاء کرد، هر دو چالش یعنی تروریسم و پناهجویان را تا اندازه ای مهار کند. همزمان با این مشکلات مرکل در جبهه ی رقیب با پدیده ای به نام مارتین شولتس مواجه شد. سوسیال دموکرات ها که در گذشته با گزینه های خود زیگمار گابریل (وزیر اقتصاد سابق و وزیر خارجه فعلی در آلمان) و فرانک والتر اشتاین مایر (وزیر خارجه سابق و رئیس جمهور فعلی) نتوانستند در مقابل مرکل پیروز شوند، دست به ابتکار جدیدی زدند و مارتین شولتس را از از ریاست پارلمانی اروپا قرض گرفته و به نبرد با مرکل فرستادند.
وی در هفته های اول توانست با چند سخنرانی پی در پی فاصله آرای سوسیال دموکرات ها را با ائتلاف مسیحی ها به حداقل رساند، اما با چند شکست پیاپی درانتخابات مجالس ایالتی به ویژه در ایالت نوردراین وستفالن (که تقریبا خانه حزب سوسیال دموکرات ها به حساب می آید) تأثیر وی خنثی گردید و رو به افول رفت. بدین ترتیب مرکل باز قدرت یافت ودوباره به عنوان بخت اول در پیروزی انتخابات بوندستاگ و صدراعظمی به حساب می آید.
طبق آخرین نظرسنجی ها که در ماه جون انجام شده حزب موتلفه مسیحی دموکرات و سوسیال مسیحی 38% ، حزب سوسیال دموکرات 24%، حزب لیبرال دموکرات FDP 10% ، حزب چپ ها Die Linke 8%، حزب راست گرای آلترناتیو برای آلمان 9% و در نهایت سبزها Die Grüne با 7% شانس حضور در مجلس آتی فدرال آلمان از 24 سپتامبر به بعد را برای خود می بینند.
اهمیت سیاست خارجی در انتخابات پیش رو
سیاست خارجی-امنیتی آلمان و مسئولیت بین المللی مدت هاست که (از سال 2010 به بعد) در رسانه ها و محافل علمی آلمان مورد بحث و گفتگو قرار می گیرد. رئیس جمهور سابق آلمان در همین سال در حاشیه برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ گفتمان "مسئولیت" را در سیاست خارجی این کشور باب کرد. از آن پس تلاش های زیادی برای تقویت و عملی کردن این گفتمان صورت گرفت. مرکل نیز مانند اغلب رهبران سیاسی در غرب نگران نتایج انتخابات در امریکا بود.
با انتخاب دونالد ترامپ، شرایط جدیدی در روند سیاسی میان اروپا و آتلانتیک شکل گرفت. ترامپ بر خلاف اوباما، بیشتر سعی دارد تا سیاست های حمایت گرایانه protectionism را در بخش اقتصاد و سیاست های امنیتی و خارجی که خلاف قواعد عادی جامعه بین الملل و روابط بین این دو منطقه است را پیش ببرد.
بر همین اساس مرکل پس از شکست مذاکرات در اجلاس سران گروه جی 7 در آلمان اعلام نمود که از این پس آلمان و اروپا باید خود آینده و سرنوشت شان را در دست گیرند. چالش ترامپ و سایر موضوعات امنیتی در منطقه اروپا باعث شده تا مرکل بیشتر در این حوزه حضور پیدا کند. اورزولا فون در لاین، وزیر دفاع مرکل پس از حملات تروریستی در پاریس مأموریت یافت تا در کنار توماس دمزیر وزیر داخلی فدرال آلمان، امنیت این کشور را در داخل و خارج بیش از قبل تأمین کنند.
یکی از اهداف بلند مدت در سیاست امنیتی و خارجی آلمان استقلال بیشتر در این حوزه و کم کردن وابستگی آن به هم پیمان خود امریکاست. اگرچه ناتو همچنان زمین بازی اصلی آلمان و اروپا در زمینه سیاست امنیتی است، اما آلمان و فرانسه (به ویژه پس از انتخاب امانوئل ماکرون در فرانسه) نیم نگاهی به تشکیل ارتش اروپایی دارند. چالش سیاست خارجی و امنیتی دو موضوعی است که اساسا مرکل را از سوی احزاب راست گرای آلترناتیو برای آلمان و سوسیال دموکرات ها تهدید می کرد.
اما با سخنرانی که مرکل انجام داد، عملا خود شخصا وارد این چالش شد تا از یک سو نگرانی حزب موتلفه خود (سوسیال مسیحی) را از بین برد و از سوی دیگر کارت بازی حزب افراطی AfD و سوسیال دموکرات ها را یک جا بسوزاند. ممکن بود با عدم ورود مرکل به گفتمان سیاست خارجی و امنیتی در فاصله مانده تا انتخابات، فرصت را در اختیار رقبا قرار می داد، اما اینگونه نشد.
به نظر می رسد علاوه بر موضوعاتی که مرکل و حزب موتلفه آن در سال 2013 در نظر داشتند، باید موضوع سیاست خارجی را نیز اضافه کرد. اگرچه در برنامه انتخاباتی و سندی که تا به حال منتشر شده، به صورت قطعی و یک برنامه مجزا از سیاست خارجی یاد نشده است، اما می تواند در گفتمان مرکل جایگاه ویژه ای داشته باشد. از جمله وعده هایی که مرکل در سال 2013 داده بود، می توان به کنترل و کاهش بدهی آلمان، عدم افزایش مالیات، عدم افزایش میزان اجاره خانه، بازنشستگی زنان، ایجاد و توسعه انرژی های تجدیدپذیر و غیره اشاره کرد. وی در اغلب وعده هایی که اعلام کرده بود، موفق ظاهر شد.
*پژوهشگر مطالعات آلمان و اروپا
اخبار بین الملل - خبرآنلاین