دعوای ورثه برای دیه مقتول


متهمی پس از برقراری رابطه و تعرض جنسی به خانمی، وی را کشته بود. در بیان انگیزه قتل می‌گفت این خانم اصرار داشته روابط‌شان ادامه پیدا کند و چندبار پیشنهاد ازدواج داده بود، اما متهم به دلیل این‌که خودش زن و بچه داشته و نمی‌خواسته زندگی‌اش از هم بپاشد، در مقابل این پیشنهاد هر بار با طرح بهانه‌ای مقاومت می‌کرده است.

 

یک روز وقتی به خانه خود برمی‌گشته این خانم را سرکوچه دیده و پرسیده بود تو اینجا چه کار می‌کنی؟ خانم گفته بود تعقیبت کردم و خانه‌ات را یاد گرفته‌ام آمده‌ام همه قضایا را به همسرت بگویم. متهم آن روز هر جور بوده این خانم را راضی کرده بود تا از این کارش منصرف شود، اما چون اصرارو تهدیدهای این خانم تمامی نداشته، متهم با تصمیم شیطانی وی را به قتل رسانده بود.

 

در ابتدای جلسه رسیدگی دادگاه، پس از توضیح اختیارات قانونی اولیای دم، چون پدر مقتول نظرش را با تردید بیان می‌کرد به ایشان گفتم اگر مایلید دادگاه یک فرصت چنددقیقه‌ای برایتان فراهم می‌‌کند، در بیرون از دادگاه با همسرتان مشورت کنید بعد نظرتان را بگویید. گفت خیلی خوب است.

 

پس از مشورت به دادگاه فراخوانده شدند. پدر مقتول گفت من از حق قصاص خود صرف‌نظر می‌کنم و دیه مقتول را می‌خواهم. مادر مقتول هم گفتند من به‌خاطر امام زمان(عج) گذشت می‌کنم. مادر متهم که در دادگاه حضور داشت با شنیدن این مطلب نتوانست بر احساس خود غلبه کند و با صدای بلند شروع کرد به صلوات فرستادن که به‌خاطر نظم دادگاه او را دعوت به آرامش کردم. به مادر مقتول گفتم باید مشخص کنید آیا گذشت شما در مقابل عوض هست و در برابر گذشت از قصاص، دیه می‌خواهید یا بدون عوض هست؟

 

گفت من هیچی نمی‌خواهم. فقط به خاطر امام زمان(عج) گذشت می‌کنم و رضایت می‌دهم. گفتم چون گذشت قابل عدول نیست اگر مایلید نظر شما به این نحو در صورتجلسه دادگاه درج شود که با اخذ دیه از حق قصاص خود گذشت می‌کنید تا اگر بعداً نظرتان برگشت حق‌تان محفوظ باشد و حقوقی از شما تضییع نشود.

 

نهایتا در مرحله اجرای حکم، اگر مایل بودید آنجا از دیه صرف‌نظر کنید. گفت خدا خیرتان دهد همین‌طور بنویسید. چون یکی دیگر از اولیای دم در دادگاه حاضرنشده بود و نتیجه ابلاغ احضاریه نیز معلوم نبود، برای آن‌که حقی از وی تضییع نشود، جلسه دادگاه تجدید شد تانظر ولی دم دیگر نیز گرفته شود.

 

مادر مقتول که پس از پایان جلسه دوم رسیدگی خود را به دادگاه رسانده بود. گفت آقای قاضی حالا که ما گذشت کردیم نتیجه چه می‌شود؟ گفتم چون قتل عمد بوده متهم فقط از قصاص رهایی یافته ولی ده سال زندان دارد. گفت حالا دیه ما چقدر می‌شود؟ گفتم دیه زن نصف دیه مرد است و طبق قانون ارث بین ورثه تقسیم می‌شود.

 

میزان دیه را پرسید. مقدارش را به وی گفتم. گفت پس چرا اینقدر کم هست. من شنیدم بعضی‌ها چهارصد و پنجاه میلیون دیه گرفته‌اند و گذشت کرده‌اند. گفتم شما که گفتید به‌خاطر امام زمان(عج) گذشت می‌کنید و دیه هم نمی‌خواهید حال چه شد دنبال مبلغی بیشتر از دیه هستید؟ بدون این‌که حرفی بزند چند لحظه‌ای مکث کرد و رفت.

 

فردای آن روز به اتفاق سه نفرخانم آمد و گفت اینها خواهران من هستند. می‌گویند از همسایه‌ها شنیده‌اند بعضی‌ها حتی 800 میلیون تومان هم گرفته‌اند و بعد رضایت داده‌اند. گفتم من که در دادگاه مفصل توضیح دادم و گفتم یکی از اختیارات ولی دم مصالحه است.

 

یعنی با گرفتن مبلغی کمتر از دیه یا بیشتر از آن با متهم مصالحه کنید. گفتند حاج‌آقا حالا نمی‌شود شما نظر ما را عوض کنید و بنویسید دیه نمی‌خواهند مصالحه می‌خواهند. گفتم نه. مگر توضیح نداده بودم گذشتی که اعلام می‌کنید یا نظری که می‌دهید به هیچ‌وجه قابل برگشت و تغییر نیست؟ گفتند حاج‌آقا قلم دست شماست و دست قاضی باز است و شما هر کاری خواستید می‌توانید بکنید و هر حکمی خواستید می‌توانید صادر کنید.گفتم برخلاف تصور شما دست قاضی کاملا بسته است.

 

چون امانت‌دار مردم است. حتی یک نقطه هم نمی‌تواند کم و زیاد کند. گفتند آقا حالا که به ما رسیده، امانتدار شده. یکی دو روز بعد دیدم مادر مقتول علاوه بر سه خواهر، دو دخترش را نیز همراه خودش آورده است.

 

تا وارد شدند شروع کردند به سروصدا و شیون: آقای قاضی شما حق ما را ضایع کردید. گفتم اولا فقط یکی از شما حرف بزند تا ببینم چه می‌گویید. ثانیا غیر از یک نفرتان بقیه شماها اصلا حقی نداشته‌اید تا ضایع شود. مادر مقتول گفت آیا هیچ راهی ندارد شما از نظرتان برگردید. گفتم خیر. گفت پس من برگه‌هایم را می‌خواهم. آنها را به ماپس بدهید.

 

گفتم کدام برگه‌ها را؟ گفت همان‌هایی که در دادگاه امضاء کردم.آنها رابه من برگردانید. می‌خواهم آنها راپاره کنم.

 

 اخبار  حوادث  -  جام جم