بغض ژنرال


اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,بیژن نامدار زنگنه

 

یک دل پر، یک سینه آکنده از حرف‌های نگفته و یک بغض سیاسی که سرانجام شکست.

 

بغض یک وزیر از جنس وزارت نفت. بیژن نامدار زنگنه که این روزها در واپسین ماه‌های دولت یازدهم، با بستن قرارداد توتال فرانسه به جای قدردانی، ناسزا و تهمت می‌شنود باید هم اینگونه دلش پر باشد.

 

توتال فرانسه و قرارداد 5 میلیاردی نفتی در فاز 11 پارس جنوبی، در عوض شادمانی، هجمه‌های پیاپی برخی از مسئولین را به همراه داشته، یکی از عدم بسته شدن این قرارداد نان و آب دار با تیم خودشان ناراحت است و یکی هم مثل امام جمعه مشهد مقدس، قرارداد توتال را نتیجه عدم مقاومت می‌داند و آن را معامله‌ای با دشمنان خدا توصیف می‌کند، یکی مثل علیرضا زاکانی فریاد پایان آتش‌بس (به واسطه این قرارداد) سر می‌دهد و دیگری مثل احمد توکلی آن را مایه شرمساری می‌داند. برخی توتال را با عهدنامه‌های ننگین قجری قیاس می‌کنند و عده‌ای هم داعیه رشوه گیری مقامات نفتی کشورمان به خاطر توتال را مطرح .

 

و حالا زنگنه‌ای که روزی روزگاری به خوبی چنین روزهایی را پیش بینی کرده بود و در یکی از مصاحبه‌هایش پیش از قرارداد توتال، گفته بود "الان به ما می‌گویند چرا بعد از برجام قرارداد امضا نکردید و فردا وقتی قرارداد امضا کنیم همین‌ها برما خرده می‌گیرند که چرا قرارداد امضا کردید؟" اکنون بعد از قرارداد توتال به همان پیش‌بینی‌اش رسیده و حالا همه مخالفین دولت دست در دست هم داده تا زنگنه را بکوبند.

 

شرایط امروز زنگنه، بی شباهت به محمدجواد ظریف نیست، وزیر خارجه‌ای که وقتی برای برجام پای میز مذاکره می‌نشست بر او می‌تاختند که چرا مذاکره‌اش به برجام ختم نمی‌شود و وقتی مذاکرات به نتیجه رسید و برجام به تحقق پیوست همان‌ها بر او تاختند که این برجام نشان دهنده ذلت او و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای است.

 

گویی دست زنگنه هم مثل ظریف نمک ندارد، او نیز چون وزیر خارجه باید در مظلومیت ناسزا بشنود و دم نزند. اما این بار داغ دلش بدجور تازه شد و سکوتش را شکست.

 

زنگنه حرف‌های اخیرش با باقی حرف‌هایش فرق داشت، انگار صریح‌تر شده بود و جسورتر. انگار که دیگر نمی‌خواست راجع به توتال و بحث‌های تخصصی از خود دفاع کند چون می‌داند که "میخ آهنین در سنگ فرو نمی‌رود " او در سخنرانی مراسم اکران خصوصی مستند نامه‌های یک جاسوس نفتی، بی‌آنکه حرف‌های دوپهلو و محافظه کارانه بر زبان جاری و ساری کند، به مشکلات ریشه‌ای اشاره کرد.

**

زنگنه چه گفت؟

زنگنه با تاکید بر اینکه «واقعا باید ببینیم منافع ملی ما چیست»، گفت: این حرف‌ها‌ که «در جهان چه کسی دوست ما است» یا «فلان کشور برادر ماست» یعنی چه؟! به طور کلی برادر، دوست و رفیق همه در برابر منافع ملی تعریف‌ می‌شوند، در زندگی و روابط سیاسی امروز نیز همینطور است؛ چرا که در دنیا نیز ائتلاف بین افراد صورت‌ می‌گیرد. ما به خاطر منافع ملی با برخی افراد و جریان‌ها دوست‌ می‌شویم، و به خاطر منافع ملی خود از برخی افراد دور‌ می‌شویم. وظیفه ملی ما این است که منافع ملی را در درازمدت درنظر بگیریم؛ همچنانکه حکومت و نظام نیز اکنون همین کار را‌ می‌کند.

 

او ادامه داد:" ما در ایران گرفتار تفکری هستیم که همه چیز را سریعا‌ می‌خواهیم بدانیم خیر است یا شر. درحالیکه زندگی مانند کامپیوتر صفر و یک نیست، بلکه مجموعه‌‌ای از خیر و شر است. اینکه صراحتا بگوییم خارجی خوب است یا بد را‌ نمی‌توان در قالب یک کلمه پاسخ داد. پاسخ دادن به این گونه سوالات عقلانیت‌ می‌خواهد و سخت‌ترین کار عالم، عقلانیت و فکر کردن است."

 

وزیر نفت گفت: بهترین قرارداد عالم، قرارداد امتیازی است که میدانی را به شرکتی برای درازمدت و مالکیت میدان را برای ۴۰، ۵۰ سال بدهیم. اما به دلایل سیاسی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی‌ نمی‌توانیم این کار را انجام بدهیم. چیزی که‌ نمی‌توان از لحاظ اجتماعی و فرهنگی در آن عمل کرد، تلاش بیهوده‌ می‌کنیم و‌ نمی‌توانیم، ممکن است به طور مثال ۴۰ سال دیگر بپذیرند.

 

به گزارش انتخاب، او در ادامه گفت: مسئله‌‌ای که حدود ۱۶۰ تا۱۷۰ سال است که گرفتار آن هستیم؛ دعوای روس و انگلیس در ایران است، در ابتدا روس و انگلیس، شرق و غرب تلقی‌ نمی‌شدند. پس از دعوای روس و انگلیس، مارکسیسم آمد و...

 

او با تاکید بر اینکه «نباید استدلال ما این باشد که یا باهم جنگ‌ می‌کنیم و یا برادر هستیم»، اذعان داشت: عده‌‌ای یا شعار‌ می‌دهند «آزاد باید گردد» و یا «اعدام باید گردد»؛ درحالیکه بین آزادی و اعدام هزاران حکم دیگر وجود دارد. "

 

وزیر نفت با انتقاد به صحبت‌های برخی افراد در مورد منابع نفتی ایران گفت:‌ "می‌گویند ارزش ایران به این است که ثروت‌های بیکران زیرزمینی دارد، اما من چون مهندس هستم و با اعداد و ارقام سروکار دارم این مسائل و حرف‌های مبالغه‌آمیز همچون بیکران، عظیم، بسیار زیاد را‌ نمی‌پذیرم!"

 

او اظهار کرد: جمع کل مخازن ما به ۱۵ هزار میلیارد دلار‌ نمی‌رسد، بنابراین درآمد سرانه به ۵ هزار دلارهم ‌نمی‌رسد، خود این ۱۵ هزار میلیارد دلار درآمد سرانه یک سال آمریکاست. پس ما ملت ثروتمندی نیستیم، توهم ثروتمندی داریم، امابه این معنا نیست که نفت‌ نمی‌تواند بر راه انداختن موتور توسعه کشور بی اثر باشد."

 

زنگنه با انتقاد از برخی افراد درخصوص درآمدهای نفتی گفت: برخی‌ می‌گویند نفت پنجاه دلاری ما را‌ می‌گیرند با محصولات پتروشیمی ۱۰۰۰دلاری به ما پس‌ می‌دهند. حرفی بی منطق تر از این وجود ندارد. آن پتروشیمی ۴میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده است. پس اینطور نگوییم، عوام‌ می‌گویند پس ۹۵۰ دلار در این میان چه‌ می‌شود؟ لابد آنها را‌ می‌خورند!

 

او ادامه داد: نفت مگر چقدر درآمد دارد؟ ما اگر روزانه شش میلیون بشکه نفت تولید کنیم، و به ازای آن ۱۰۰ هزار میلیارد تومان هم درآمد اضافه شد، اتفاقی‌ نمی‌افتد. یک مصوبه افزایش ۲۰ درصدی حقوق‌ می‌دهند و کل پول تمام‌ می‌شود! پس نفت‌ می‌تواند موتور محرک باشد بخصوص در مرحله توسعه، اما برای آینده تنها به نفت‌ نمی‌توان فکر کرد.

**

چرایی حرف‌ها‌ی زنگنه

محمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره چرایی حرف‌های زنگنه به آفتاب یزد گفت: امروز با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که بعد از 40 سال همچنان در کنار مشکلات اقتصادی‌اش، از مشکلات ریشه‌ای دیگری هم رنج می‌برد. در سال 76 ، دو دیدگاه در مقابل یکدیگر قرار گرفتند یک دیدگاه که می‌گفت ما به پول نیاز نداریم و توسعه ارزش‌ها را می‌خواهیم و گروهی دیگر که به دنبال توسعه اقتصادی بود،و این دو جریان به جد در مقابل هم قرار گرفتند، در آن سال‌ها تعارض عدالت اجتماعی با توسعه اقتصادی مطرح شد هر چند رئیس‌جمهور وقت بارها اعلام داشت که این دو با هم منافاتی ندارد اما در آن زمان هم به خاطر بخشی از جامعه که امروز به آنها دلواپسان گفته می‌شود این تقابل‌ها صورت گرفت.»

 

این فعال سیاسی ادامه داد: «دولت نهم و دهم با یک نگاه پوپولیستی مبنی بر تعلق یارانه به مردم، منابع ارزی کشور و نفت 140 دلاری و حدود 120 میلیارد دلار را خرج کرد و محصول و برونداد این عمل 3 میلیون بیکار دانشگاهی و مشکلات اشتغال و ازدواج جوانان شد، این دولت همان تفکر به اصطلاح ارزشمدار را دنبال می‌کرد.»

 

میرلوحی گفت: " نوبت به دولت یازدهم رسید، این دولت تعامل با دنیا و گفتگو را پیش گرفت اما، علی‌رغم اینکه مردم در انتخابات 92 و 94 و 96 نظر خود را بیان کردند باز همان جریان سنگ‌انداز که چند سالی خفته بود ، با نام دلسوزی در مقابل هر تحولی ایستاد، این جریان از طرفی مدام مطالبه اشتغال و رونق می‌کندو از سویی دیگر، در مقابل هر قراردادی از جمله قرارداد توتال مانع‌تراشی کرده و در مقابل آن ایستاده است و هم در قبل برجام و هم بعد از برجام، دولت را در معرض موانع قرار می‌دهد.»

 

وی اضافه کرد: «درحالی که همین عده در برابر معطل ماندن فازهای پارس جنوبی در دولت سابق سکوت اختیار کردند، در آن زمان پالایشگاه‌ها معلق ماند، از 100 هزار مهندس عسلویه 30 هزار نفر ماندند و باقی رفتند، اما امروز همان عده با ادعاهای گزاف اولا خودشان را در بالاترین تکنولوژی و سلامت اقتصادی می‌بینند و از سوی دیگر، دولت را به انفعال متهم می‌کنند."

 

وی گفت: بنابراین آقای زنگنه حق دارد به عنوان کسی که از زمان برجام تا به حال تلاش‌های بسیاری کرده ولی در تمام این مدت او و IPC‌ها‌ را هو می‌کردند، چنین سخن بگوید.»

**

به ثمر نمی‌رسد

این فعال سیاسی افزود: گروه مورد مخاطب زنگنه هر وقت کاری به ثمر برسد می‌گوید ما انجام دادیم و هر وقت کاری نتیجه ندهد، می‌گوید دولت، مسئول است. هر موقع دولت تصمیم به قرار دادی خارجی بگیرد دولت را متهم به نفوذی و جاده صاف کن غرب می‌کنند در حالیکه این عده هرگز پاسخگوی گذشته و ارزهای تلف شده در زمان خود، نیستند و متاسفانه صدایشان هم همیشه از تریبون شنیده می‌شود."

 

وی گفت: تریبون‌های رسمی کشور که باید قداست داشته باشند تبدیل به بلندگوی دلواپسین شده ‌است، در حالی که همین‌ها‌ در آن 8 سال هر بلایی کهبر سر کشور می‌آمد، انتقاد را تضعیف دولت و بر ضد منافع ملی کشور می‌دانستند. ولی امروز مشاهده می‌کنید رئیس‌جمهوری که هنوز مهر رای مردم خشک نشده و 24 میلیون رای دارد را چگونه تحقیر می‌کنند؟ و نظراتش را در سطح و جایگاه یک مقام مسئول در یک بخش خاص که علیه او سخن می‌گوید نیز حساب نمی‌کنند."

 

میرلوحی ادامه داد: مثلا جای تاسف است که اکنون صحبت‌های زاکانی که نماینده سابق مجلس بوده توسط رسانه‌های فراگیر مثل صداو سیما سند قرار می‌گیرد. آقای زنگنه حق دارد که اعتراضی ملی کند. وقتی مردم مشکل نقدینگی دارند باید هم در کشور سرمایه‌گذاری شود. ما به بیش از 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در بخش نفت نیاز داریم، اینها چیزی نیست که با این هجمه‌ها صورت بگیرد."

 

این فعال سیاسی گفت:" از سویی مخالفین زنگنه و دولت می‌گویند سرمایه‌گذاری خارجی در پسا برجام کم شده است که دولت اعلام می‌کند یازده هزار میلیارد دلار در کشور سرمایه‌گذاری خارجی شده است، اما همین گروه مخالف وقتی سرمایه‌گذاری خارجی مثل توتال در کشور صورت می‌گیرد مانع تراشی می‌کنند، عده‌ای برای خودشان به قدری حق تصمیم‌گیری قائلند که برای وزیر نفت و رئیس‌جمهور هم تعیین تکلیف می‌کنند و همین است که زنگنه را این‌گونه به واکنش وا داشته است."

**

حرف‌ها‌ی بی پرده زنگنه

هر چه بود زنگنه حرف‌ها‌یش را زد ، بی پرده و به دور از تعارف. او کنایه‌هایش فقط به مخالفین خودش نبود . بلکه گله داشت از یک فرهنگ دراین چنددهه که عین خوره به جان مردم افتاده است . گله زنگنه از کسانی نیست که دراین چند روز بر او تاختند و وی را به خیانت متهم و عملکردش با شرکت فرانسوی را نماد بارز ننگ و شرمندگی ملی تعبیر کردند، بلکه شکوه‌ها‌ی او از نوعی تفکر است ، تفکری که سرطان‌وار در بخشی از جامعه که معمولا تندرو نامیده می‌شوند ریشه دوانیده و علاجی برای این درد نیست مگر تعقل.

 

زنگنه هم امروز همان گلایه‌هایی را دارد که ظریف در این چهار سال داشت اینکه چرا عده‌ای اندیشیدن را برخود حرام کرده‌اند و طوطی وار آنچه را می‌گویند که یا به آنها دیکته شده و یا هیچ منطقی جز تعصب‌های کورکورانه پشت آن نیست. زنگنه حرف‌های اخیرش فرق داشت ... متفاوت با همه سیاستمداران ایران . او اینبار از در راستی و صداقت با مردمش سخن گفت و گلایه‌هایش رنگ و بوی جناحی و سیاسی نمی‌داد بلکه او شکوه‌هایی ملی داشت و یک دغدغه حل نشدنی. زنگنه بیشتر از آنکه به فکر مظلومیت این روزهای خود باشد به فکر مظلومیت کسانی است که خرد از یاد برده‌اند و پرخاش‌های کوته فکرانه می‌کنند.

 

 اخبار سیاسی - آفتاب  یزد