پشت پرده احتیاط بورسبازان
طی معاملات روز گذشته در بورس تهران، شاخص کل با افت ناچیز 7 واحدی به عدد 77 هزار و 707 واحد رسید. این در حالی بود که شاخص هموزن با رشد 22/ 0درصدی مواجه شد و به عدد 15 هزار و 669 واحد رسید. روند کلی بورس نشان میدهد که فعالان بازار در برهه فعلی بیشتر تمایل دارند شاهد معاملات باشند تا عامل معاملات. در شرایط فعلی بورس تهران دوباره وارد فاز عدم اطمینان شده است و عدم قطعیت به حدی رسیده است که قدرت تصمیمگیری را از فعالان بازار گرفته است.
عدم قطعیت در مقیاس جهانی
این روزها، نه تنها فعالان بورس تهران، بلکه اغلب فعالان اقتصادی در حوزه بینالملل با افزایش عدم اطمینان مواجه هستند. رئیسجمهوری جدید ایالات متحده از روز مراسم تحلیف تاکنون نشان داده است که به وعدههای بحثبرانگیز خود در کمپینهای انتخاباتی پایبند است. جهان نیز از تشدید ناسیونالیسم افراطی، چه در سیاست و چه در اقتصاد هراسان هستند. نحوه برخورد دو اقتصاد قدرتمند جهان (آمریکا و چین) در چهار سال آینده میتواند اقتصاد جهانی را با نوسانهای معناداری مواجه کند. این جنس از کنشها در حوزه اقتصاد، قابل ارزشگذاری و ارزیابی کمی نیست، بنابراین سرمایهگذاران باید در این زمینه به غرایز سرمایهگذاری خود مراجعه کنند. برای مثال، از طرفی چشمانداز نرخ بهره در اقتصاد آمریکا صعودی است، این موقعیت بهصورت تئوریک باید دلار را در مقابل سایر ارزها تقویت کند که این موضوع منجر به کاهش قیمت جهانی کالاها خواهد شد. از طرف دیگر ترامپ در سخنرانیهای خود اعلام کرده است که قصد دارد در جهت تضعیف دلار، به منظور رقابتپذیرتر کردن کالاهای آمریکایی گام بردارد، امری که منجر به افزایش قیمت جهانی کالاها خواهد شد.
عدم اطمینان از توان اقتصاد آمریکا و ثبات سیاستهای اقتصادی در مقیاس بینالملل باعث شده است که اغلب فعالان اقتصادی جهانی، به پرریسکتر شدن اقتصاد اذعان داشته باشند.اما این تمام ماجرا نیست. در سال میلادی جاری، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نیز کلید میخورد. این موضوع که میتواند اتحادیه اروپا را در معرض فروپاشی قرار دهد، میزان عدم اطمینان در مقیاس اقتصاد بینالملل را دوچندان کرده است.
فعالان بورس تهران نیز در شرایط فعلی، علاوه بر آنکه از بحرانهای احتمالی مالی و اقتصادی جهانی هراسان هستند، از آینده توافقی که در سال گذشته بین ایران و قدرتهای ششگانه جهانی شکل گرفته، بیمناک هستند. اگرچه استنباطها از برجام هنوز به سمت خوشبینی متمایل است، اما برای ترغیب سرمایهگذاران بورسی، چیزی فراتر از اینها لازم است. سطح قیمتها در بازار سهام، با توجه به میزان سودآوری و قدرت سودسازی شرکتها در آینده، حاکی از آن است که فعالان بازار هنوز از آینده ناامید نیستند (در نظر داشته باشید که نسبت P بر E در بورس تهران در حال حاضر رقمی بیشتر از 8 مرتبه است).بهطور خلاصه میتوان ادعا کرد که فعالان بازار سهام تهران، اگرچه هنوز از گشایشهای احتمالی برجام ناامید نشدهاند، اما با وجود ریسکهای فعلی در مقیاس جهانی، حاضر نیستند احتیاط را کنار گذاشته و در قیمتهای بالا اقدام به خریدهای متهورانه کنند.
بحران بانکها
نکته دیگری که این روزها باعث میشود فعالان بازار میل چندانی به خرید سهام نداشته باشند، عدم کشف ابعاد بحران بانکی است. در حالی که انتظار میرفت با بازگشایی نمادهای بانکی و آزاد شدن بخشی از نقدینگی بازار، تاحدودی شاهد رونق بازار سهام باشیم، عملا پس از بازگشایی نماد بانک ملت، همچنان ارزش معاملات در محدوده نازلی قرار دارد. این مساله نشان میدهد که فعالان بازار در این باره نیز هنوز تصمیم خاصی اتخاذ نکردهاند.
از طرفی به نظر میرسد با اصلاح ساختار مالی بانکها، وضعیت این بنگاههای مهم اقتصادی روبه بهبود گذارد، اما از طرف دیگر مشخص نیست که برای روی ریل افتادن بانکها چه میزان زمان و هزینه لازم است.موضوع لزوم ذخیرهگیری بانکها احتمالا به سال مالی جاری ختم نخواهد شد. در مجامع بانکهای مسالهدار عنوان شده بود که میزان کسری ذخایر در حسابهای بانکها به مراتب بیشتر از ارقامی است که بانکها در برهه فعلی در حسابهای خود نشان دادهاند. به عبارت سادهتر، به نظر میرسد اوضاع بانکها وخیمتر از چیزی است که در ظاهر نشان میدهند. بنابراین احتمالا روند افزایش ذخایر عمدتا غیرقابل برگشت در صورتهای مالی بانکها ادامهدار خواهد بود و بانکهای بزرگ به این زودیها قادر نخواهند بود بین سهامداران خود سود قابل توجهی تقسیم کنند.ابهامات بانکها باعث میشود که حتی با ریزش تقریبا 40 درصدی قیمت سهام، (آنچه برای سهام بانک ملت رخ داد) فعالان بازار احساس نکنند که سهام بانکی برای خرید جذاب است. از طرف دیگر، هنوز نماد برخی از بانکهای مهم متوقف است. به نظر میرسد فعالان بازار قصد دارند تا روشن شدن تکلیف بانکها، از خریدهای سنگین در محدودههای مثبت اجتناب کنند.
ضعف تقاضا در بازارهای کالایی
علاوه بر عدم اطمینان از چشمانداز آتی بازارهای جهانی و همچنین بحران بانکها، کمیت بخش واقعی اقتصاد ایران نیز میلنگد. حالا مدتها است که سمت تقاضا در اقتصاد ایران کمقدرت ظاهر میشود. با وجود رشد اقتصادی که در سال جاری رخ داد، هنوز سمت تقاضا برای رونقبخشی به اقتصاد ناتوان است. ریشه این مشکل را میتوان در بالابودن نرخ بهره (متوسط نرخ سود در اقتصاد) دانست. بالا بودن هزینه فرصت پول یا به عبارت بهتر نرخ سود بدون ریسک نه تنها منجر به کاهش سرمایهگذاری و در نتیجه کاهش تقاضای کالاهای واسطه میشود، بلکه منجر به کاهش مصرف و در نتیجه کاهش تقاضای کالای نهایی نیز میشود. در نتیجه شرکتهای بورسی و غیربورسی کشور، همچنان با ضعف تقاضا دست و پنجه نرم میکنند. مصرفکنندگان کالاها و خدمات واسطهای و نهایی، ترجیح میدهند مصرف خود را به دورههای بعد موکول کنند تا بتوانند از شکاف بین نرخ بهره و نرخ تورم کسب سود کنند.
اگرچه شرکتها در ماههای اخیر با رشد نسبی درآمد مواجه بودهاند، اما افزایش نرخ و مبلغ فروش از سمت تقاضا تقویت نشده است. این شرکتها عمدتا یا با تکیه بر افزایش قیمتهای جهانی یا با تکیه بر تصمیمات انجمنهای صنفی به هدف تنظیم بازار، موفق به افزایش نرخهای خود شدهاند. برای مثال تصمیم اخیر انجمن صنفی سیمان باعث بهبود درآمدهای شرکتهای سیمانی شد، اما به دلیل ادامه ضعف تقاضا همواره بیم تکرار رقابتهای منفی قیمتی بین شرکتهای سیمانی وجود خواهد داشت. بنابراین فعالان بازار سهام، با وجود مشاهده رشد درآمدها در شرکتهای کالایی، از ادامه این روند مطمئن نیستند. در رابطه با قیمتهای جهانی نیز شکی نیست که نمیتوان به روندهای فعلی اعتماد کرد؛ چراکه جهان با سرعت به سمت فضای نااطمینانی در حال حرکت است.
هزینه فرصت پول، سد سدید سرمایهگذاران
در کنار تمام این عوامل، نباید فراموش کرد که فعالان بازار سهام حتی در شرایط فعلی نیز نشان دادهاند که هنوز از آینده ناامید نیستند. بهرغم آنکه هزینه فرصت پول بالاست و در اقتصاد کنونی ایران، در بدترین شرایط میتوان بدون ریسک بازده 15 درصدی کسب کرد، اما قیمتها در بازار سهام تهران به گونهای بسته شده است که متوسط نسبت P بر E بازار سهام تهران، در محدودهای بالاتر از 8 مرتبه قرار بگیرد. به عبارت سادهتر سرمایهگذاران بورسی حاضرند برای رسیدن به بازدهی معادل سرمایه اولیه خود، 8 سال صبر کنند. در حالی که با سپردهگذاری در سیستم بانکی، در بدترین حالت میتوان پس از 5 یا 6 سال این بازدهی را بهدست آورد.
ناگفته نماند که با استفاده از ابزارهای بازار بدهی کشور و همچنین با استفاده از نرخهای سود ترجیحی بانکها، دوره بدون ریسک بازگشت سرمایه به مراتب پایینتر است. با تمام نکاتی که مطرح شد و بررسی شرایط فعلی بازار سهام، نمیتوان انتظار داشت که فعالان بازار حاضر باشند هر سهم موجود در بورس را گرانتر از قیمتهای فعلی خریدار باشد. در طرف مقابل نیز، همچنان خوشبینی به آینده شرکتهای بورسی جریان دارد و سهامداران حاضر نیستند در قیمتهای نازل فروشنده باشند.
مروری بر آمار معاملات دیروز
در بازار روز گذشته سهامداران بیش از یک هزار و 437 میلیارد ریال سهم، حق تقدم و سایر داراییهای مالی را در بیش از 52 هزار نوبت معاملاتی دست به دست کردند. شرکتهای سرمایهگذاری غدیر، فولاد مبارکه، ارتباطات سیار و پتروشیمی جم با بیشترین تاثیر منفی بر شاخص کل باعث افت 6 واحدی این متغیر شدند. به این ترتیب این متغیر دیروز در رقم 77 هزار و 707 به کار خود پایان داد. دیروز هلدینگ نفت و گاز پارسیان، سایپا و پتروشیمی خارک با بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص مانع افت بیشتر این متغیر شدند.
در نتیجه معاملات روز گذشته گروههای خودرو، شیمیایی و فلزات اساسی با بیشترین حجم و ارزش معاملات در صدر برترین گروههای صنعت قرار گرفتند. صدرنشینی بازار نیز با بیشترین رشد قیمت متعلق به نمادهای سختآژند، تامین ماسه ریختهگری، چرخشگر، شیر پاستوریزه پگاه خراسان، حملونقل پتروشیمی، سامان گستر اصفهان و پلاسکو کار بود. در مقابل نمادهای ایران یاسا تایر، توسعه شهری توسگستر، صنایع شیمیایی سینا، صنایع شیمیایی سینا، صنایع لاستیکی سهند، موتورسازان تراکتورسازی ایران، نیرو ترانس و پارس الکتریک با بیشترین کاهش قیمت در انتهای جدول معاملات قرار گرفتند.
سهامداران دیروز برای خرید اوراق مشارکت شهرداری سبزوار، سهام چرخشگر، اوراق مشارکت کارکنان نفت، واحدهای صندوق امین یکم، سهام حملونقل توکا، واحدهای صندوق پارند پایار سپهر و اوراق صکوک مرابحه سایپا بیشترین تقاضا و طولانیترین صفهای خرید را رقم زدند. در مقابل گروهی دیگر از سرمایهگذاران بیشترین عرضهها را برای خروج از واحدهای صندوق پارند پایدار سپهر، اوراق صکوک بناگستر کرانه، اوراق مشارکت شهرداری شیراز، صکوک مرابحه سایپا، اوراق مشارکت ملی نفت ایران ثبت کردند و برای این نمادها سنگینترین صفهای فروش را تشکیل دادند.
اخبار اقتصادی - دنیای اقتصاد