باور داریم با روحانی، مردم حال بهتری دارند
میگویند شادی جمعی، ثبات روحی، نبودن تنشهای هر روزه در سطح کلان کشور، ارتباط مستقیمی با سلامت روان جامعه دارد. به عقیده کارشناسان جامعهای که وضعیت سیاسی مشخصی دارد، جامعهای که در یک سیر ثبات روزگار میگذراند، دارای مردمی سالم از نظر روانی خواهد بود. در تعریف آکادمیک سلامت روان آمده است: «سلامت روان بهعنوان حالت رفاهی که در آن هر فرد ظرفیتهای خود را شناخته، بتواند با استرسهای طبیعی زندگی خود کنار آمده، بهطور مؤثر و مولد کار کند و نیز قادر باشد در اجتماع مشارکت کند، تعریف شده است».
بدیهی است که نبود سلامت روانی هزینههای گزاف اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی را بر یک کشور تحمیل میکند. از آنجا که بسیاری از تعیینکنندههای کلان سلامت روان در سطوح مختلف حکومت پراکندهاند، بهبود وضعیت سلامت روان نیز نیازمند اتخاذ سیاستها و راهکارهای مرتبط از سوي سایر بخشهاست. بهعبارت دیگر، برخی از سازمانها و ارگانها، بهغیر از بخش سلامت، با عوامل تأثیرگذار بر اختلالات روانی و رفتاری در ارتباطاند، بنابراین خود آن سازمانها و ارگانها بايد سیاستها و راهکارهای لازم را اتخاذ کنند. سلامت معنوی بهعنوان یکی از ابعاد سلامتی در کنار سلامت جسمی، ذهنی و اجتماعی مطرح شده است. دیدگاه معنوی روی باورها، نگرشها، ارزشها و رفتارها تأثیر عمیق دارد و بر بیوشیمی و فیزیولوژی تأثیر میگذارد. این تأثیر روی فکر و بدن، تندرستی معنوی نامیده میشود. شاید برای همین است كه گروهی از متخصصان سلامت روانی- اجتماعی کشور با صدور اطلاعیهای ضمن حمایت از دولت تدبیر و امید، دلایل خود را برای حمایت از حسن روحانی برشمردند.
در این بیانیه آمده است:
«ما جمعی از متخصصان حوزه سلامت روان کشور با آگاهی از شیوه نگرش و برنامههای نامزدهای محترم ریاستجمهوری به دلایل زیر و مبتنی بر نگرانیهای حرفهای که برای مردم ایران داریم به رئیسجمهور حسن روحانی مجددا رأی خواهیم داد:
۱. در سالهای اخیر بارها در مورد زیانِ تنشهای سیاسی و ناپایداریهای اجتماعی بر سلامت روان مردم هشدار داده شده است. مبتنی بر یافتههای علمی و متکی بر تجربه خود به جد باور داریم سهم مؤلفههای اجتماعی در بهبود یا وخامت سلامت عمومی و روانی مردم بسیار تعیینکننده است. کشور به آرامش، آشتی و پیشبینیپذیری و در یک کلام به حکمرانی خوب نیاز دارد. دیدگاههایی که مجددا سایه شوم جنگ و تحریم را بر این آب و خاک مستولی گرداند به جد برای سلامت روان مردم تهدیدکننده؛ و برای تمامیت ارضی، همبستگی عمومی و توسعه ملی سمی مهلک است. به روحانی رأی میدهیم چون طرفدار آشتی، صلح و قانون هستیم.
۲. فقر، تبعیض، فساد و ناکارآمدی سیستم اداری برای کشور و برای سلامت روان مردم چونان زهر هلاهل است. ما متخصص اقتصاد نیستیم؛ اما در چارچوب حرفه خود میدانیم که روانِ مردم از ناپایداریها و ناامنیها آسیب جدی میبیند. به روحانی رأی میدهیم چون نگاه توسعهای دارد و تداوم برنامههای او به مدت چهار سال دیگر میتواند رکود را چون تورم بکاهد و با رونق تولید و اشتغال بر وضعیت قدرت خرید مردم تأثیر بگذارد. به او اعتماد کردهایم چون در مجموع کارنامه او را در مبارزه با فساد آبرومندتر و قابل دفاعتر یافتهایم. دولتی که رونق، امنیت، و امید به آینده را به ارمغان آورد، برای بهترشدن حالِ ایرانیان و ایران مفیدتر خواهد بود.
۳. بدون وجود رسانههای آزاد نمیشود با فساد مبارزهای مومنانه کرد. به روحانی رأی میدهیم چون رسانههای مجازی را محدود نکرد. رسانههای آزاد به جامعه امکان تنفس و البته امکان سخن گفتن و دیدهشدن میدهد. فضای مجازی امکانهای مهمی برای گفتوگو و مشارکت جمعی را در شرایطی که امکان مشارکت در فضای حقیقی با محدودیتهای جدی روبهرو است، به مردم ما داده است.
به سربلندی ایران و به حالِ خوب ایرانیان میاندیشیم. باور داریم با روحانی، مردمان ما حال بهتری خواهند داشت».
در گفتوگو با دو نفر از امضاکنندگان این بیانیه، ارتباط سلامت روان و ثبات سیاسی را جویا شدیم. دکتر امیرحسین جلالی، «روانپزشک» دراینباره به «شرق» میگوید: «سؤال شما در حقیقت به مؤلفههای اجتماعی مؤثر در سلامت و سلامت روان مرتبط است.
سازمان جهانی بهداشت چند سالی است نقش مؤلفههای اجتماعی مؤثر در سلامت را مورد توجه قرار داده و تحقیقات زیادی روی آن انجام گرفته است. بهگونهای که گفته میشود تا ٧٠درصد نقش تعیینکننده دارد». او افزود: «البته عوامل اجتماعی متفاوت روی هر موضوعی تأثیرات متفاوتی میگذارند؛ اما چیزی که مشخص است، عواملی مثل فقر، بیکاری، تبعیض و نابرابری و ناپایداریهای اجتماعی، مثل ناپایداری وضعیت سیاسی و پیشبینیناپذیربودن بخشی است که روی سلامت روان تأثیرگذار است. زمانی که جامعه فکر کنند که وضعیت آینده کشورشان با ثباتتر است، میتوانند برنامهریزی طولانیمدتتری داشته باشند و این میتواند آرامش بیشتری برای جامعه رقم بزند».
جلالی در پاسخ به این سؤال که وضعیت سلامت روان جامعه ایران را در چهار سال دولت تدبیر و امید چگونه ارزیابی میکنید، خاطرنشان کرد: «این مسئله نیازمند پژوهش است، ولی همانطور که اشاره کردم هر چقدر اوضاع جامعه آرامتر باشد و پیشبینی و برآورد جامعه از فردایش این باشد که قرار نیست تلاطم زیادی در جامعه ایجاد شود و قرار نیست هرچیزی در لحظه تغییر کند، قرار نیست تصمیمهای اورژانسی در جامعه گرفته شود، قرار نیست مقررات دستخوش تغییرات کلیدی شود، در این شرایط وضعیت سلامت باثباتتر است. اصولا ما انسانها به داشتن احساس کنترل نیازمندیم. هرقدر احساس کنترل در ما کاهش پیدا کند، حال ما بد میشود، بههرحال تجربه چهار سال گذشته نشان میدهد، حداقل اگر در بسیاری از شاخصهها رشد نداشتهایم، اما نگران هرروزه تغییر قوانین و مقررات و تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی داخلی و بینالمللی روی زندگی روزمرهمان نیستیم. ما در چهار سال گذشته شاهد تغییر و نوسانات زیادي در اقتصاد نبودهایم و همین پارامتر طبیعتا میتواند پارامتر مهم و تعیینکنندهای باشد. هر وضعیتی که در آن به نوعی بیثباتی و نبود تعادل باشد و تصمیمهای اورژانسی و شوکآور باشد، حداقل از منظر سلامت روان برای جامعه مفید نیست».
همچنین دکتر حسن رفیعی، از تهیهکنندگان متن این بیانیه به «شرق» گفت« بهجز این نامه که با صراحت بیشتری نسبت به وضعیت سیاسی موضع گرفته، هفته پیش هم بیانیهای توسط انجمن روانپزشکی نوشته شده و مطالبات و درخواستهای انجمن بهعنوان نهاد روانپزشکی از رئیسجمهور ذکر شد که پای آن سند، تعدادی منابع و مستندات ملاحظه میکنید که در آنها مشخص شده است بین ثبات و آرامش سیاسی اجتماعی و بسیاری دیگر از عوامل اجتماعی با سلامت روان رابطه وجود دارد.
مردم ما در این سالها آنقدر این مسئله را با پوست و استخوان خود لمس کردهاند که خود آنها نیز درک میکنند میان وضعیت سیاسی کشور و سلامت روان رابطه مستقیمی وجود دارد. وقتی نرخ دلار بالا و پایین میرود، وقتی بیانیهای علیه ملت صادر میشود، وقتی موضعی گرفته میشود که باعث میشود منافع ملی ما به خطر بیفتد، مردم کاملا حس میکنند». او افزود: «در چهار سال گذشته مملکت بهشت نشده بود، ولی شرایط بهتری را تجربه کردیم. برای اینکه اثبات کنیم در این بیانیه ما موضع سیاسی نگرفتهایم بلکه در واقع نگرانی و دغدغه سلامت روانی و اجتماعی داریم، به شاخصهای اقتصادی نیز باید توجه کرد.
در چهار سال گذشته شاخص فلاکت که شاخصی در اقتصاد است، کاهش پیدا کرده؛ این شاخص مرکب از وضعیت دو شاخص بیکاری و تورم است. هر دوی اینها از ٩٢ تا کنون کاهش پیدا کرده است. البته باید این مسئله را متذکر شد كه با اینکه بیکاری کاهش پیدا کرده، اما بیکاری جوانان افزایش يافته است، دلیل این مسئله هم تأثیر هرم سنی جمعیت است که جوان شده است. درهرحال ما نتیجه میگیریم در کل وضعیت جامعه بهتر است؛ اما این بهبود شرایط به صورت یکدست اتفاق نیفتاده و انتظار این است که عقلانیتی حاکم باشد تا بشود اقدامات مؤثرتری داشت». او در پایان تصریح کرد: «از جهت دیگر شاخص نابرابری یعنی شاخص جینی، در طول سالهای بعد از انقلاب تاکنون کاهش داشته است و البته در این کاهش هدفمندی یارانهها تأثیر داشته است. همه اینها به ما نشان میدهد سلامت روان با دموکراسی رابطهای مستقیم دارد».
اخبار اجتماعی - شرق