شوخی پژمان جمشیدی با توانایی فرشینگ منصوریان/برانکو مراقب باشد،با 9 تا ملیپوش دربی را باختیم!
تماشاگرانامروز نوشت: پژمان جمشیدی؛ او را دیگر میشود یک هنرپیشه حرفهای هم لقب داد. البته هنوز فوتبال را خوب پیگیری میکند.
بازي پژمان در نقش خودش در فيلم «خوب، بد، جلف» پيمان قاسمخاني به قدري خوب بود كه خيلي از بزرگان سينماي ايران لب به ستايشش گشودند. حتي سيروس الوند، خالق فيلم «علفهاي هرز» كه سالها قبل مرحوم محراب شاهرخي را جلوي دوربين فيلمش برده بود، درباره پژمان گفت: «راستش اگر من در جمع داوران بودم و قرار بود يك هنرپيشه براي سيمرغ از فيلم پيمان نامزد كنم، پژمان را انتخاب ميكردم، نه فرخنژاد را.» پژماني كه در اين دو سه سال خيلي از بزرگان سينماي ايران به حضورش در تئاتر و سينما معترض بودند، با اين بازي و اولين حضورش در جشنواره توانست خود را اثبات كند. با او دقايقي از فيلم جديدش و البته دربي پيشرو حرف زديم.
*بالاخره خودت را در سينما هم ثابت كردي و شايد ديگر كمتر با انتقاد روبهرو شوي؟
راستش خيلي خوشحالم. شكر خدا بعد از نمايش «خوب بد جلف» خيلي واكنشهاي خوبي گرفتم. حتي خيلي از دوستان اعتقاد داشتند اتفاقهاي بهتري هم ميشد بيفتد ولي من به اين چيزي كه رخ داده، افتخار ميكنم. راستش در يك سال گذشته، هر بار بچهها فيلم را ديدند، من ندیدم، چون استرس داشتم و خواستم يكدفعه آن را روي پرده ببينم، اما در همان اولين نمايش فيلم خيالم راحت شد. شكر خدا خيلي فیلم خوبی شده و من هم شرمنده بچهها نشدم.
*ديگر، طرفداران فيلمهايت از سطح علي پروين فراتر رفته.
آره خدايي. علي آقا كه هميشه به من لطف دارد اما در طول جشنواره از بزرگان زيادي پالسهاي مثبتي گرفتم. هرچند هنوز هم در خيلي از كانالهاي سينمايي، حتي بسياري از بزرگان به من انتقاد دارند اما اميدوارم روزبهروز به قدري بهتر باشم كه ديگر اين شرايط عوض شود.
*برسيم به دربي.
واقعاً دربي قشنگي ميشود. راستش به نظرم دربي را بازيكنان تاكتيكي نميسازند. دربي ستاره ميخواهد و بازيكن خلاق. فكر كن فوتبالي كه پژمان جمشيدي داشته باشد قشنگتر است يا علي كريمي و خداداد؟ قطعاً با اين دو نفر به خاطر كارهاي انفجاريشان قشنگتر ميشود. الان دو تا تيم، از اين ستارهها دارند. ستارههايي كه ميتوانند سرنوشت بازي را عوض كنند.
*كلا از آنهايي هستي كه به بازيكن دربيباز، اعتقاد داري؟
دقيقاً. ببين يكسري از بازيكنها، مثل خود من در زمان فوتبالم يا ماهيني و سيد جلال و كاميابينيا تمام توانشان صرف بازي در تاكتيك تيم ميشود. اما بازيكناني هستند مثل مسلمان، طارمي، رضاييان يا سروش رفيعي که اين توان را دارند هر لحظه ريتم بازي را عوض كنند. در استقلال هم الان منصوريان يكسري جوان دارد كه ميتوانند نتیجه بازي را در يك لحظه عوض كنند. براي همين من خيلي اميد دارم دربي قشنگي بشود.
*الان بزرگترين دغدغه برانكو احتمالاً نبود كاميابينيا باشد.
دقيقاً همينطوراست. او واقعاً نقش مهمي در گل نخوردن پرسپوليس دارد. چيزي شبيه به نقشي كه آقا كريم در تيم ما بازي ميكرد. البته ديدم برانكو گفته براي دربي سورپرايز دارد. ولي بعيد است كه شهاب كرمي را از راه نرسيده فيكس بگذارد. اميدوارم اين خلا باعث نشود كه سروش و مسلمان ناچار به دفاع بشوند.
*اين برانكو نسبت به برانكوي دوران شما عوض نشده؟
نه. چطور؟
*هجومي شده و كمتر احتياط ميكند.
ببين مربي بر اساس داشتههايش مربيگري ميكند. آن وقتها به نظرم ابزارش همان بود. البته تيم بوسانش اصلاً دفاعي نبود اما الان بخشي از بازي هجومي پرسپوليس به برانكو هم برنميگردد. تو هر كاري بكني وقتي احمدزاده دفاع چپت است، رامين رضاييان سمت راست و طارمي و مسلمان و سروش را داري يا وحيد اميري، ناخودآگاه نميتواني اصلاً دفاع كني! ولي براي دربي بايد خيلي مراقب باشند. استقلال هم خيلي خطرناك است. الان با بردشان جلوي السد، طرفداران منصوريان دوباره به او و تيمش اميدوار شدهاند و شرايط روحي استقلال هم خيلي خوب شده.
*اما خيلي از جوانهاي استقلال تجربه دربي ندارند.
ما خودمان چوب اين اتفاق را خوردهايم. يكبار يادم است كه تيم ما غير از ساشا ايليچ و ترائوره همه بازيكنانش مليپوش بودند اما تيم جوان قلعهنويي نصفشان اولين دربي را تجربه ميكردند. همين بازيكناني مثل طالبلو، صادقي، قرباني و... ما آن بازي را 2 بر يك باختيم و گلهاي آنها را فكري و سامره زدند. الان هم تيم منصوريان جوانهاي خوب و خوشتكنيكي دارند كه انگيزه بالايي دارند.
*تازه ميگويند بازيكني دارند كه فصل قبل پرسپوليس را كشته و قهرماني را از آنها گرفته.
كي؟ حقدوست؟ ببين دربي اينطوري نيست كه يك دكمه بزني بگويي پرسپوليس را كشتي يا مثلاً بگويي نريمان جهان قاتل آبيهاست چون جلوي آنها هتتريك كرده. اين بازي همهاش روحي است. هر كسي اعتماد به نفسش بالا باشد و از جو نترسد، بهتر بازي ميكند.
*البته استقلال نسبت به پرسپوليس خيلي خسته است.
دقيقاً. اين مشكل بزرگ دوست خوبم عليرضا منصوريان است. آنها 120 دقيقه كُشنده بازي كردند اما شكر خدا عليمنصور استاد فِرِشينگ است (لبخندي ميزند و ميگويد ما را با رفيقمان بد نكني!) او در اين مدت يكي از ابزارهاي قدرت مربيگرياش را در ريكاوري تيمش دانسته. به نظرم اينجا خيلي مهم است كه او بتواند تيمش را براي بازي مهم دربي از نظر بدني آماده كند تا روز بازي خسته نباشند.