گفتوگوی خواندنی با حامد همایون، پرسپولیسی دوآتشه و عاشق تفکرات کیروش
به گزارش خبرورزشی، در طول یک دهه گذشته ستارههای زیادی در موسیقی ایران رشد پیدا کردند که به هر سبک و سیاقی توانستند در این عرصه موفق شوند اما حالا نوبت به پسر 34 سالهای رسیده که اتفاقاً علاقه زیادی هم به پرسپولیس دارد. همین بهانهای شد تا یک گفتوگوی خواندنی با او ترتیب بدهیم. البته جا دارد بابت این مصاحبه از محسن رجبپور عزیز تشکر ویژهای داشته باشم.
به چهرهات میخورد زیر 35 سال باشی!
درست حدس زدید. متولد ۱۹ بهمن ۱۳۶۱ در شیراز هستم.
خدا را شکر هنرمند تحصیلکردهای هم هستی...
من تحصیلاتم را در رشته مهندسی آبیاری زهکشی دنبال کردم.
خانواده هم اهل هنر هستند؟
مادر من معلم بوده و پدرم نیز کارمند بانک.
راست است که از بچگی میخواندی؟
بله، در دورهمیهای خانوادگی اول میخواندم. خودش کلی شهامت میخواست.
و البته در مدرسه هم میخواندی؟
بله. همیشه در صف اول سرودهای مدرسه بودم.
شیراز تحت تأثیر از حافظ و شاعران معاصر، هنرمندان زیادی پرورش داده.
واقعیتش این است که من هم از بچگی به موسیقی علاقه داشتم. صدای خیلیها را گوش میدادم و برای اینکه بتوانم آنها را حفظ کنم چند بار ترانهها را روی کاغذ مینوشتم. صدایم بد نبود ولی طوری میخواندم که شنونده دفعه بعد هم از شنیدن صدایم لذت ببرد.
چرا به سمت ورزش نرفتی؟
خب هر کسی را برای کاری ساختند. من هنر را بیشتر دوست داشتم.
شنیدم موسیقی انگلیسی هم میخوانی!
بله من روی موسیقی خارجی هم زیاد تمرین میکنم.
اولین سازی که زدی چه بود؟
گیتار را از زمان مدرسه میزدم. کمکم با گیتار خواندنم را هم ادامه دادم.
به نظرت حامد همایون تا چه اندازه به خواستههایش رسیده؟
من هدفهای بزرگی دارم. موسیقی و بهتر بگویم هنر یک جاده بیانتهاست. باید برای موفق شدن تلاش کرد. من هم سعی کردهام حرفهای این راه را طی کنم. مطالعه زیاد دارم و اساساً معتقدم موسیقی را باید به عنوان یک علم حساب کرد. باید در موردش تحقیق کنی و بیشتر بدانی.
شما هم طبیعتاً مثل همه هنرمندان برای خودت الگویی داری؟
بله. کریس دی برگ.
موسیقی و کشاورزی با هم تناقض ندارد؟
نه. کششی بین من و موسیقی وجود داشت که باعث میشد وارد هر مسیری که میشوم به موسیقی هم بپردازم. موسیقی در من تحولی بزرگ به وجود آورد. البته خواسته خانواده چیز دیگری بود ولی انگیزه و تلاش من همه را مجاب میکرد. در دانشگاه هم بلافاصله به گروه موسیقی ملحق شدم.
جایی خوانده بودم کلاسهای دانشگاهت را میپیچاندی و به موسیقی میپرداختی!
درست است. آنجا هم گفتم خیلی از استادهایم به من میگفتند قید درس را بزن و به سراغ موسیقی برو.
مدرکت با موسیقی همخوانی ندارد؟!
اعتراف میکنم در موسیقی بهتر از کار مهندسی تبحر دارم.
اولین کارت دقیقاً چه تاریخی بود؟
یادم نیست ولی این را میدانم که کار کس دیگری بود.
تیتراژ برنامه علی ضیا خیلی طرفدار پیدا کرد.
بله خدا را شکر کار مردمپسندی بود. به نوعی قطعه باب میل رسانه شد و نمره قبولی هم گرفت.
سکوت میکنم که این سکوت منطقیتره!
بله موافقم. گاهی وقتها باید سکوت کرد. پاسخ خیلی از حرفها سکوت است.
یک روزی فکر میکردی چنین جایگاهی به دست بیاوری؟
در رؤیاهام بله. حتی در خواب و دوران بچگی میکروفون و خوانندگی را میدیدم.
با فضای مجازی چه میکنی؟
به اعتقاد من برای خوانندههای همنسل من شبکههای مجازی مفید بوده و هست. باید از هر چیزی استفاده مفید کرد.
ولی چتر خیست حسابی ترکاند.
خودم هم اولش انتظار این همه استقبال را نداشتم. بعد از یک ماه هر جا میرفتم همه این آهنگ را گوش میدادند. خوشحالم واقعاً...
خلاصه بهبه...
بله بهبه...
چقدر این واژه را میشنوی؟
خیلی. به قول بقالی سر کوچه آقای بهبه شدم.
تیمت هم که در شهرآورد باخت.
تیم ما قهرمان میشود و با یک باخت چیزی از ارزشهایش کم نمیشود.
قبول داری پرسپولیس بد بازی کرد؟
شانس آوردند! استقلال چیزی برای از دست دادن نداشت. البتـــه مزد زحماتشان را گرفتند. انصافاً بهتر بودند.
بازیــکـن مــــورد علاقهات کیست؟
فقط و فقط علی کریمی. دیگر مثل او فوتبالیست نمیآید.
قصد نداری برای پرسپولیس بخوانی؟
اگر بخواهم برای فوتبال بخوانم سعی میکنم برای موفقیت تیم ملی فوتبال کشورم بخوانم.
پس طرفدار تیم ملی هم هستی؟
شک نکنید. عاشق تفکرات کیروش هستم. امیدوارم بین برانکو و کیروش تعامل به وجود بیاید و این حواشی از فوتبال جدا شود.
ولی شنیدم خیلی از باخت پرسپولیس ناراحت شدی!
پرسپولیس اگر صد بار هم ببازد باز قرمز میماند و طرفدارش پایش میایستد.
چه پیامی برای طرفداران فوتبالیات داری؟
تشکر میکنم از این همه محبتی که به من دارند. امیدوارم این نگاه محبتآمیز مردم به من همیشه ماندگار باشد و قول میدهم پاسخگوی همه الطاف و ساپورتهای آنها باشم. ممنونم ازت.