آزار و اذیت 3 زن از سوی طلافروش قلابی
فروشنده سیار کفش که خود را طلافروش جا زده و به بهانه ازدواج، سه زن را مورد آزار و اذیت قرار داده بود در جلسه دادگاه منکر اتهامات خود شد.
به گزارش جامجم، اواسط سال 93 زنی با مراجعه به پلیس پایتخت به ماموران گفت: «مدتی قبل به عنوان مسافر سوار خودروی مردی جوان شدم. او خودش را طلافروش معرفی و درخواست دوستی کرد. مدتی با هم در ارتباط بودیم تا این که به تصاویر خصوصیام دست پیدا کرد، مرا به جاده چالوس کشاند و با تهدید انتشار تصاویر، مورد آزار و اذیت قرار داد.» تحقیقات ماموران برای شناسایی متهم آغاز شده بود که پنج زن دیگر نیز به پلیس مراجعه کردند و دو نفرشان در شکایت مشابه، مدعی وقوع آزار و اذیت شدند. متهم نیز که 11 فقره سابقه کیفری دارد، تحت تعقیب قرار گرفت و پس از مدتی دستگیر شد.
جلسه رسیدگی به پرونده او صبح دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده و با حضور قاضی مستشار حشمتالله توکلی برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد که در آن آمده بود: «متهم در پوشش مسافرکش شش زن را سوار خودرو کرده و با معرفی خود به عنوان طلافروش و به بهانه ازدواج از سه نفر سرقت کرده و سه نفر دیگر را هم با تهدید به انتشار تصاویر خصوصی و مسموم کردن آنها مورد آزار و اذیت قرار داده است.»
سپس یکی از شاکیان گفت: «متهم به من پیشنهاد ازدواج داده بود. با هم قرار ملاقات گذاشتیم اما او با خوراندن نوشیدنی مسموم، مرا بیهوش کرد و مورد آزار و اذیت قرار داد.» دو زن دیگر نیز که با تهدید انتشار تصاویر خصوصی مورد تجاوز قرار گرفته بودند، درخواست مجازات کردند. در این پرونده سه زن نیز مورد سرقت قرار گرفته اند که یکی از آنها گفت: «در یکی از خیابانهای غرب تهران منتظر ماشین بودم. خیلی شلوغ بود برای همین تا متهم بوق زد، به خیال این که مسافرکش است سوار ماشینش شدم.
کمی که حرکت کردیم، او خودش را به بیحالی زد و از من خواست پیاده شوم و یک بطری آب برایش بگیرم. آنقدر عجله داشتم که کیفم را در خودرو جا گذاشتم. وقتی برگشتم، اثری از متهم نبود.» زن دیگر نیز گفت: «با متهم دوست شده بودم. روز حادثه رفته بودیم مانتو بخریم. من وارد اتاق پرو شدم اما وقتی بیرون آمدم تا مانتویم را نشان متهم بدهم، او را ندیدم. کیفم در خودرویش بود که آن را دزدیده بود.»
متهم که در جایگاه قرار گرفت، اتهام آزار و اذیت را رد کرد و گفت: «من در بازار فروشنده سیار کفش هستم. قبول دارم که با شاکیان دوست بودم اما هیچ ارتباطی با آنها نداشتم.» در پایان دادگاه قضات برای متهم قرار بازداشت موقت صادر و ادامه رسیدگی را به روزهای آینده موکول کردند.