استراتژی ترامپ: غیرقابل تحمل کردن فضا برای ایران و در نهایت نقض برجام از سوی تهران
لوبلاگ نوشت: عملیاتی شدن تحریم های جدید آمریکا، اولین قدم برای اقدامات سیستماتیک ترامپ برای لغو توافق هسته ای به شمار خواهد رفت. این در حالی است که ترامپ سعی میکند این روایت را که دولت آمریکا به همه تعهداتش در برجام پایبند است را به عنوان روایت غالب مطرح کند.
به گزارش «انتخاب»؛ تعداد وعده هایی ترامپ در دوران انتخاباتی اش داده بود و بعد از رسیدن به ریاست جمهوری به آن پایبند ماند اندک است اما دشمنی اش با برجام یکی از این وعده هاست. همزمان با لفاظی هایی از قبیل حفظ پایبندی به تعهدات در برجام و عدم لغو این توافق، ترامپ ممکن است به جای لغو کامل، رویکردهای سرسختانه تری را در قبال ایران در پیش بگیرد و منجر به شکست توافق از سوی ایران شود و یا احتمالا به مذاکرات مجدد با ایران برسد. اما شانس کمی برای بازنگری در توافق هسته ای وحود دارد . ایران هر گونه تلاش برای مذاکره مجدد را رد میکند و به نظر نمی رسد هیچ یک از دیگر طرف های مذاکرات هسته ای نیز به ایده اعتقادی داشته باشند. همین الان هم روشن است که رویکرد ترامپ سخت گیرانه تر است.
چهار روز قبل از مراسم تحلیف ترامپ، مجله پولیتیکو گزارش داد که مخالفان برجام معتقدند که رییس جمهور آتی نباید توافق را لغو کند بلکه به جای آن باید موضع خصمانه تری در رابطه با اجرای توافق هسته ای داشته باشد.
بسیاری از مخالفان برجام معتقدند خروج از توافق هسته ای غیر منطقی و غیر هوشمندانه است . در عوض آنها معتقدند که ترامپ باید به دنبال راهی برای بازنگری در توافق هسته ای باشد و ایران را برای رفتارهای غلط غیر هسته ای اش تنبیه کند. چنین رویکرد دو سویه ای برای اینکه ترامپ از زیر تیغ نقادان و مخالفان برجام دور نگه داشته شود استراتژی خوبی است.
این موقعیت مهمی برای مخالفان برجام است . این مخالفان شامل بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، شاهزادگان سعودی و نمایندگان جمهوری خواه است. بسیاری در تلاشند که اوباما را به خوشرفتاری با دشمن متهم کنند. الان که آنها این موقعیت را دارند که توافقی که از آن متنفرند را ملغی کنند محتاط شده اند.
اگر شما به شعارهای «توافق را پاره نکن» دقت کنید متوجه خواهید شد که این شعار از سر احتیاط نیست بلکه برای این است که نمی خواهند برای شکستن توافق سرزنش شوند. افکار عمومی آمریکایی مخالف خروج از برجام است. سایر کشورهای درگیر در توافق هسته ای هم همین تصور را دارند. در نتیجه برای مخالفان برجام گزینه ایده آل سیاسی و ژئوپلتیکی این است که اجرای برجام را به گونه ای پیش ببرند که برای تهران غیر قابل تحمل شود و این تهران باشد که از توافق خارج می شود نه واشنگتن.
پولیتیکو در مقاله اش توصیه کرده بود که هدف اصلی این است که به ایران فشار بیاروند که از توافق هسته ای خاترج شود.
مارک دوبوویتز از بنیاد دفاع از دموکراسی ها یکی از منتقدان اصلی توافق هسته ای است که با مشاوران ترامپ نیز همکاری می کند. دوبوویتز مدت ها تاکید میکرد که رییس جمهورب بعدی آمریکا نباید توافق هسته ای را از بین ببرد بلکه باید تلاش کند با فشار وارد کردن به ایران این کشور را به خروج از توافق هسته ای تشویق کند. او این ایده را در پنل گفت و گویی که در شورای آتلاتنتیک در 30 ام ژانویه برگزار شده بود نیز تکرار کرد و گفت این مسیر ما برای خروج از توافق هسته ای است.
او در این پنل گفته بود که از نظر من دولت ترامپ باید موضع درستی را در مرحله اول اتخاذ کند. من بارها گفته ام که این اشتباه بزرگی است. توافق هسته ای باید باقی بماند و با شور و نشاط اجرایی شود. ما باید همان کاری که اوباما و کری گفته اند را انجام دهیم و از تحریم های غیر هسته ای برای فشار وارد کردن به ایران و فعالیت های این کشور در منطقه استفاده کنیم.
در اول فوریه مایکل فلین مشاور امنیت ملی ترامپ گفت ما رسما ایران را تحت نظر قرار داده ایم. کاری که یک کارفرما یا معلم با کارمند و دانش آموز بی ادبش انجام می دهد. کاخ سفید یا نتوانست و یا نخواست که معنای این واژه را شفاف سازی کند اما خبرها در مورد اعمال تحریم های جدید بر روی ایران به اندازه کافی واضح بود. اما پاسخ به اظهارات فلین دو برابر بود. اول اینکه ایران روز یکشنبه موشک های بالستیک میان بردش را آزمایش کرد و بند های فطعنامه 2231 را به چالش کشید و دوم اینکه روز دوشنبه یک حمله از سوی حوثی های یمن علیه ناوچه عربستان در دریای سرخ اتفاق افتاد که به کشته شدن دو ملوان عربیستانی منجر شد.
ادبیات قطعنامه 2231، آزمایشات موشکی را ممنوع نکرده است و از سویی دیگر از تهران خواسته که موشک های با قابلیت حمل سلاح هسته ای را آزمایش نکنند. با چنین ادبیات مشروطی و با توجه به تعریف موشک های دارای قابلیت حمل کلاهک هسته ای می توان گفت این قطع نامه مبهم است و آزمایشات موشکی ایران به طور عینی نقض قطعنامه نیست. از سویی دیگر راه های کمتر تحریک آمیزی برای خطاب قرار دادن برنامه های موشکی ایران وجود دارد.
اگر به حادثه دریای سرخ توجه کنید متوجه می شوید که به وضوح دولت ترامپ هیچ توجیهی برای جریمه ایران به واسطه این حادثه ندارد. ایران با حوثی های یمن در ارتباط است و این روشن نیست که چرا آمریکا باید علیه ایران به دلیل حمله حوثی ها به عربستان اقدامی بکند؟ سعودی ها و حوثی ها در جنگند و مقامات دفاعی ناشناسی سعی دارند در مصاحبه شان با فاکس نیوز القا کنند که حوثی ها قصد حمله به ناو آمریکایی را داشته اند و دلیلشان هم این است که می گویند یکی از حمله کنندگان فریاد زده مرگ بر آمریکا.
شان اسپایسر سخنگوی کاخ سفید یک قدم هم فراتر گذاشت و گفت که ایران به ناو آمریکایی حمله کرده است. این یک داستان سرایی است. البته اسپایسر بعدا این حرف خود را تصحیح کرده و گفته که ناو عربستانی بوده است .
نشست خبری فلین هم بین تهران و واشنگتن در رفت و آمد بوده است . او همچنین گفته ایران ترامپ را فردی غیر قابل پیش بیینی خوانده است. خبر تحریم های جدید علیه ایران نمایشی از آخرین سخت گیری ترامپ علیه این کشور بوده است. اعمال تحریم ها درست خلاف ضمانت هایی بوده که دولت داده است و بدون شک به این معناست که ایران در موقعیتی قرار دارد که یا میتواند به محدودیت های برجام پایبند بماند یا از از آن خارج شود.
این کج سلیقگی دولت آمریکا هدیه ای به تندرو ها در ایران است که درست مانند ترامپ و جمهوری خواهان با برجام مخالفند. شکست روحانی در ماه می به نفع تندرو ها در هر دو طرف است. تندرو های ایرانی بار دیگر کنترل دولت را در دست خواهند گرفت و تندرو های آمریکایی نیز بار دیگر به موقعیت سابقشان در دوران احمدی نژاد باز خواهند گشت. در نهایت به نظر می رسد دولت ترامپ اینگونه مورد استقبال و خوش آمد گویی قرار خواهد گرفت.