آيا رد صلاحيت پايان برنامه احمدينژاد است؟
رسانههاي اصولگرا همچنان خبر مهمشان ضعف دولت كنوني است. چهرههاي اصولگرا ترجيح ميدهند به ياد نداشته باشند كه روزگاري حامي مردي به نام محمود احمدينژاد بودهاند، خبر ردصلاحيتش دو شب پيش در يك آخر هفته بهاري مخابره شد. كمتر كسي بود كه انتظار خبر «تاييد صلاحيت» محمود احمدينژاد را داشته باشد.
هرچند كه خود اعضاي شوراي نگهبان هم تا اندازهاي براي رد صلاحيت او ترديد داشتند اما سابقه سالهاي اخير او به ويژه دو سال آخر رياستش بر دولت كه با رخدادهايي همچون «خانهنشيني ١١ روزه»، «ظهور و بروز جريان انحرافي» و «مجموعه تخلفات اقتصادي و سياسي او و اطرافيانش» همراه بود، احتمال اين را كه محمود احمدينژاد براي سومين بار بتواند از فيلتر شوراي نگهبان عبور كند، صفر ميكرد. با اين همه آنچه در ميان خود احمدينژاديها دليل احتمالي قويتر براي رد صلاحيت او در نظر گرفته ميشد بيتوجهي او به نهي رهبري از حضور در انتخابات بود.
هر چه كه بود محمود احمدينژاد هم حالا جزو روساي دولتي است كه براي سومين بار نتوانست از فيلتر شوراي نگهبان عبور كند. خود او اما بهتر از هر كس ديگري ميدانست كه در انتخابات پيش رو تاييد صلاحيت نخواهد شد. ميدانست كه هر چقدر هم گفته باشد كه پرونده خودش و بقايي پاك است اما اينبار نميتواند از فيلتر شوراي نگهبان عبور كند. اما حضور احمدينژاد در ميدان انتخابات با برنامهاي بلندمدت براي آينده سياسي او بود. هرچقدر هم كه برخي از كارشناسان اين تحليل را داشته باشند كه احمدينژاد با حضور در انتخابات و ردصلاحيتش خودكشي سياسي مرتكب شده است خود او با برنامهاي به ميدان اين خودكشي آمده بود كه آينده سياسياش را تامين كند، هوادار جمع كند نه از ميان اصولگرايان و اصلاحطلبان كه هر دو از او فراري هستند بلكه از ميان افرادي كه زبان و گفتار او و رفتارهاي ساختارشكنانهاش را ميپسندند.
از لحظه اعلام خبر رد صلاحيت محمود احمدينژاد تا لحظه نگارش اين گزارش او هيچ واكنشي به رد صلاحيتش نشان نداد و خبري از معترض به رد صلاحيت رييس دولتهاي نهم و دهم نبود. محمود احمدينژاد اما از اين سكوت هم برنامه دارد؛ برنامهاي كه روزهاي آتي از آن رونمايي خواهد كرد. انتخابات فرصتي براي احمدينژاديها بود تا دوباره به ميدان بيايند، به اسم «دفاع از خود» به دولت مستقر حمله كنند و خودشان را ساختارشكن نشان بدهند اما بعيد به نظر ميرسد كه رد صلاحيت نقطه پايان اين برنامهها باشد.
سكوت اصولگرايانه
سكوت اصولگرايان در مورد محمود احمدينژاد منحصر به اين چند روز نيست. از همان سال ٩٠ بود كه بيصلاحيتي او بعد از خانهنشيني ١١ روزهاش براي اصولگرايان روشن شد. همين هم شد كه دو سال بعدي تا پايان عمر دولتش را ترجيح دادند سكوت كنند. آنها كه روزگاري حامي تمام و كمالش بودند حالا ترجيح داده بودند سكوت كنند تا عمر روزهاي دولت دهم به پايان برسد. اما نميدانستند كه همان حمايتهاي پيشين آنها را در جلب نظر مردم براي راي دادن به اصولگرايان در انتخابات ٩٢ با شكست مواجه ميكند. حتي نميدانستند كه سكوت تا پايان عمر دولت احمدينژاد سياست پيروزي نخواهد بود.
حسن روحاني كه رييسجمهور شد تازه خبر پشت خبر بود كه از تخلفات ريز و درشت احمدينژاديها بيرون ميآمد. همين هم باعث شد كه كابوس احمدينژاد براي آنها تمام نشود. بازخواست از حاميان ديروز كه حالا تبديل به ساكتان شده بودند و در دوره او هيچ انتقادي را برنميتابيدند تمامي نداشت. اما اصولگرايان هر روز بيشتر اميدوار بودند كه كابوس احمدينژاد تمام و فراموش شود. فراموشي اما ممكن نبود. خود احمدينژاد نميگذاشت كه اين آرزوي اصولگرايان برآورده شود. سفرهاي استاني و ديدارهاي او به ويژه در دو سال اخير براي هر بينندهاي حكايت از اين داشت كه احمدينژاد قصد انتخابات كرده است. از شش ماه پيش اما كابوس اصولگرايان وارد فاز جديتري شد.
احمدينژاد به ديدار مقام معظم رهبري رفته و براي كانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري كسب تكليف كرده بود؛ كسب تكليفي كه با نظر منفي رهبري مواجه شده بود تا اندازهاي خيال اصولگرايان را از احتمال بازگشت احمدينژاد راحت كرده بود. سفرهاي استاني و سخنرانيهاي بعدي نشان ميداد كه احمدينژاد آنچنان كه گفته است در مسير عدم كانديداتوري قدم برنميدارد. كمي بعدتر هم كانديداتوري حميدرضا بقايي و حمايت احمدينژاد از او حكايت از يك برنامه تنظيم شده براي انتخابات ٩٦ داشت. روزي كه احمدينژاد همراه با بقايي و مشايي به اسم همراهي بقايي براي ثبت نام در انتخابات به وزارت كشور رفت مشخص بود كه خود او هم در اين انتخابات ثبت نام خواهد كرد. اما درست از روز ثبتنام احمدينژاد تا همين دو روز پيش بيشك اميد اصولگرايان به رد صلاحيت احمدينژاد در انتخابات بود.
هرچند كه پس از شنيدن رد صلاحيت او رسانههاي اصولگرا ترجيح دادند كه به خبرهاي تخريبيشان عليه دولت ادامه بدهند و ردصلاحيت مردي كه خبر رييس دولت شدنش را چهار سال پيش با ذوق بسيار حتي قبل از وزارت كشور اعلام كرده بودند را كوتاه و مختصر ببينند. چهرههاي اصولگرا هم در سكوت خبري قرار داشتند تا شايد آرزوي فراموشي محمود احمدينژاد در جناح اصولگرا كمي قوت بگيرد. اصولگرايان بيش از هر چيز ديگري در اين سالها از محمود احمدينژاد است كه ضربه ديدهاند و تنها تمايلشان فراموش كردن او، حمايتهايشان از او و تخلفاتي است كه از او به يادگار مانده است؛ رويايي كه با توجه به رفتار احمدينژاد، برآورده شدنش دور از ذهن به نظر ميرسد.
اخبارسیاسی - اعتماد/مهشيد ستــوده