نایب رئیس اول مجلس دهم : برخی با پروندهسازی نگذاشتند رجال سیاسی ظاهر شوند
مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت دوره اصلاحات و نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در دوره هشتم، نهم و دهم مجلس شورای اسلامی است. پزشکیان در انتخابات هیئت رئیسه موقت مجلس دهم به عنوان نامزد فراکسیون امید برای نایب رئیسی ثبت نام کرد و توانست با کسب ۱۵۸ رای نایب رئیس اول دهمین دوره مجلس شورای اسلامی شود.
رابطه مناسب این پزشک و سیاستمدار تبریزی با هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا منجر شد تا از همان آغاز فعالیت مجلس دهم، زمزمههایی مبنی بر حضور وی در انتخابات ریاستجمهوری به گوش رسد؛ گاه به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان و زمانی نیز تحت عنوان کاندیدای پوششی برای حسن روحانی. این در حالی است که پیش از این مسعود پزشکیان برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری 92 اعلام آمادگی کرد اما از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شد.
این بار نیز پزشکیان این شایعات را تکذیب و اعلام کرده که فعلاً برنامهای برای حضور در انتخابات ندارد. نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در گفتوگویی اختصاصی با ابتکار گفت: کاندیدای پوششی هیچ توجیه علمی ندارد؛ یک نفر یا کاندیدا میشود یا نمیشود.
شما سه دوره است که در مجلس حضور دارید، دو دوره به عنوان نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو این بار هم نایب رئیسی مجلس را عهدهدار هستید؛ تفاوت دوره دهم مجلس شورای اسلامی با دورههای پیشین چیست؟
در دوره دهم مجلس شورای اسلامی با توجه به جو حاکم، وزن نیروهای مختلف متعادل است؛ وزنه به هیچ سمتی سنگین نیست. تعامل با دولت در مجلس دهم نسبت به دو دوره پیشین بیشتر شده است اما به این معنا نیست که جناح اصلاحطلب تصمیم گیرنده نهایی خواهد بود.
مجلس و به ویژه فراکسیون امید در تصویب لوایح و طرحها تا چه میزان با دولت تعامل دارد؟ به طورکل سازوکار فراکسیون در مجلس دهم تا چه اندازه در تصویب طرح ها و لوایح یا استیضاح به چشم میخورد؟
به تصور من مشکل ما صرفا تعامل با دولت نیست، حرف این است که باید بتوانیم مشکلات را در جامعه پیدا و سیاستگذاری کرده و آنها را به قانون بدل کنیم. از سویی دیگر مسائلی که به درستی پیریزی شده را پیگیری و بر اجرای آن نظارت داشته باشیم تا به هنگام اتفاق بیفتد. مشکل ما در مجلس شورای اسلامی عدم توجه به قوانین و نظارت بر آنهاست. باید در صورتی که قانونی توسط یک دولت به شکلی ناصحیح اجرا میشود، با آن برخورد کرده و مراتب اعتراض خود را به گوش دولت برسانیم تا از اجرای ناصحیح جلوگیری شود. مشکل ما و مجلس قدیم همین است اما باید نقص و عیب را پیدا کنیم.
در دوره دهم مجلس شورای اسلامی شما جایگاه نایب رئیسی دارید، مجلس از جایگاه هیات رئیسه با مجلس از میان صحن چه تفاوتی دارد؟
تفاوتها بسیار است؛ گرفتاریها بیشتر و مسئولیت سنگینتر شده است. تمامی انتقادهایی که زمانی داشتیم، اکنون به خود ما بازمیگردد و باید بتوانیم آنها را اصلاح کنیم و برای مشکلات راهحلی بیابیم. ما یکی از حلقههای زنجیره حل مشکل هستیم و اگر قادر به رفع آنها نباشیم چه میشود؟ این پرسش و دغدغه که باید مسئولیت را درست انجام دهیم، انسان را شبانهروز رنج میدهد؛ چراکه بنا نیست شخصی از خارج بیاید و مشکلات را رفع کند.
متاسفانه در کشور چالشهای زیادی وجود دارد و برخی در این میان به جای طرح راهحل مشکل را به گردن طرف مقابل میاندازند، حال آن که در بروز چنین اتفاقاتی همه ما سهیم هستیم؛ هیچ شخصی طی این 38 سال نمیتواند بگوید من مقصر نیستم. همه آنهایی که کنار گود نشسته، نقد کرده و حرفهای نیشدار میزنند بیش از دیگران مقصرند. اگر بپذیریم که چون نگران هستند، کنایه میزنند، پس تا الان کجا بودهاند؟ فقط بلدند حرف بزنند؟ تدبیرهای عمیقی نداشتیم و اکنون هم به جای تفکر به هم گیر داده و در رسانهها طرف مقابل را محکوم میکنیم. همیشه دعای اول سال را میخوانم که «لا حول و لا قوه الا بالله»؛ حال ما را بهتر از این حالی کن که در آن قرار گرفتهایم. به جای نقد یکدیگر راه صحیح را درست نظارت کنیم تا مسئولان هم درست اجرا کنند و با همدلی مشکلات حل شود.
در فضای مجازی انتقادهایی به عملکرد فراکسیون امید مطرح میشود، برخی معتقدند که به لیست امید رای داده و انتظاراتی هم داریم اما در مطالباتی همچون تحقیق و تفحص از شهرداری، نمایندگان ما آنطور که باید ظاهر نشدند، علت چیست؟
تحقیق و تفحص ربطی به فراکسیون ندارد. چند موضوع مطرح است؛ اصولا در تحقیق وتفحص، گام نخست این است که از واحد مربوطه اطلاعات و دادههای لازم را بگیریم و اگر اجتناب کردند یا نیاز به شفاف سازی بیشتر بود، آنگاه طرح را ارائه دهیم. آیا در این تحقیق و تفحص اطلاعاتی خواستند که شهرداری در اختیار نگذاشته باشد یا اینکه قرار بود حتما این تفحص صورت گیرد؟ عدهای براساس فراکسیون، شغل و انگیزهها اشکالاتی را میبینند و سوالاتی نیز در ذهنشان به وجود میآید. درهرصورت بنا نبود فراکسیون امید این کار را انجام دهد. اما سوال این است که چرا برخی از تفحص واهمه و ترس دارند؟ «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است.» شهرداری نیز باید از این تحقیق و تفحص استقبال میکرد. به یاد دارم در دوران وزارت خود بحث تحقیق و تفحص از وزارت بهداشت مطرح شد و بنده از آن استقبال کردم.
این بار نیز قرار نبود که فراکسیون امید برگزار کننده این تفحص باشد و هر نماینده نیز نقطهنظر خود را دارد اما متاسفانه این طرح به مسئلهای سیاسی و گاهی شخصی و سلیقهای بدل شد.
شایعاتی مطرح میشود که شما کاندیدای پوششی حسن روحانی خواهید بود، هستید؟ اصلا با چنین ساز و کاری موافقید؟
چنین سازوکاری معنا ندارد؛ یا یک نفر کاندیدا میشود یا نمیشود. نام کاندیدای پوششی را اخیرا شنیدهام و میدانم که در دنیا هم این سازوکار وجود ندارد. برای آن توجیه علمی نمیبینم.
اصولگراها با سازوکار «جمنا» وارد رقابت شدهاند، به اعتقاد شما آیا اصولگرایی در نهایت میتواند به وحدت دست یابد؟
مشکل احزاب ما این است که انسجام در آنها نیست و زمانی که یک نفر به قدرت میرسد فراموش میکند سخنگو حامیان خود بوده و دغدغهها را پاسخگو باشد و یا اینکه در تفکرات و جهتگیریها با حامیان خود همکاری کند؛ به عبارتی در میان احزاب فعلی وقتی یک نفر به جایگاه موردنظرش دست مییابد، یادش میرود که چه کسانی در رسیدن به قدرت او را همراهی کردهاند. رئیس دولت هم موظف است صدای تمامی گروهها را شنیده و حق مشارکت را به همه بدهد؛ این حمایت برای افرادی که حامی دولت هستند طبیعتا باید بیشتر باشد چراکه در همان جهت و سیاستها کمکرسانی کردهاند و در آینده نیز قادر هستند بهتر عمل کنند تا اشخاصی که برای دیگران تبلیغ کرده و حالا میخواهند همسو با دولت گام بردارند. اما گاهی شاهد بودهایم که دولتی حامیان خود را فراموش کرده و کمتر از آنها برای مشارکت دعوت به عمل میآورند.
محمود احمدینژاد بعد از منع از سوی رهبری اعلام کرد که از هیچ یک از کاندیداها حمایت نخواهد کرد؛ اکنون آنچه شاهد هستیم این است که احمدینژاد به شکلی غیرمستقیم و مردان دولت بهار به صورت مستقیم از حمیدرضا بقایی حمایت میکنند، تحلیل شما از این تحرک انتخاباتی چیست؟ پاسخ به انتقادها علیه دولت نهم و دهم تلقی میشود یا تلاشی است برای فراموش نشدن؟
در طیف وسیع اصولگرایی در میان برخی از آنان عقب ماندگی و عدم توسعه به چشم میخورد، چراکه افراد در کوران مدیریتی به سطوح بالا راه مییابند نه اینکه قادر باشند سبد رای جمع کنند. سبد رای آنها هم پر است از شعارهای پوپولیستی و حرفهای شعارگونه نه واقعیت. مانند آن زمانی که گفتند میآییم و هیچکسی بیکار نمیماند، آمدند، همه بیکار شدند و کسی نپرسید چرا.
فضای انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟ حسن روحانی تا چه اندازه شانس انتخاب مجدد دارد؟ به نظر شما اصلیترین رقیب برای رئیس دولت مستقر چه کسی است؟
از جمله دغدغههای ذهنی من به عنوان کسی که در این کشور زندگی میکند، این است که بعد از 38 سال، رجل سیاسی و افراد توانمند که بتوان از آن نام برد، وجود ندارد. کاری کردهایم که ظاهر نشوند و تلاش کردیم با پرونده سازی آنها را به پایین بکشیم؛ این ضعف سیستم ماست که نمیتوانیم از افراد توانمند در جامعه نام برده و به ظرفیتهای آنها اشاره کنیم. جای سوال و عیب برای نظام است که بعد از 38 سال مدیران برجسته و افرادی که قادر باشند اعتماد مردم را جلب کنند تا به این اندازه کم هستند. نمیدانم چه کسی میتواند رقیب حسن روحانی باشد.
اخبار سیاسی - ابتکار