اشکالات و معایب چند همسری - اشکالات تعدد زوجات
اشکالات و معایب چند همسری
اسلام نه چند همسری را اختراع کرد (زیرا قرنها پیش از اسلام در جهان وجود داشت) و نه آن را فسخ کرد (چرا که از
که راه چاره آنها منحصر به تعدد زوجات است) اما اسلام رسم تعدد زوجات را اصلاح کرد.قبل از اسلام تعدد زوجات نامحدود بود؛ یک نفر میتوانست صدها همسر اختیار کند و از آنها حرمسرائی بهوجود میآورد. اما اسلام یک ”حداکثر“ برای آن معین کرد؛ در شرع مقدس اسلام و با توجه به نص آیه ”فانکحوا ما طاب لکم من انساء مثنی و ثلاث و رباع“ مرد میتواند چهار همسر دائمی اختیار کند؛ البته ادامه آیه، اجراء عدالت بین زوجات را شرط اینکار برای مرد میداند و به مردی که از امکان اجحاف و عدم رعایت عدالت بین همسران خود میترسد، سفارش میکند که بیش از یک همسر اختیار نکند و به همان یکی اکتفا کند. ”فان خضتم الا تعد لوا فواحدهٔ...
●نقش اسلام در چندهمسری
اسلام چند زنی را برخلاف چندشوهری به کلی فسخ و لغو نکرد بلکه آن را تحدید و تقیید کرد. یعنی از سوئی عدم محدودیت را از میان برد و برای آن حداکثر قائل شد و از سوی دیگر برای آن قیود و شرایطی قرار داد و به هر کس اجازه نداد که همسران متعدد انتخاب کند. عجیب این است که در قرون وسطی از جمله تبلیغاتی که به ضد اسلام انجام میدادند این بود که بزرگانش برای اولینبار تعدد زوجات را در جهان اختراع کرد! اما در حکایات و روایات نام افرادی در صدر اسلام دیده میشود که در حالی اسلام آوردهاند که بیش از چهار زن داشتند و اسلام آنها را مجبور کرد مقدار زاید را رها کنند. از آن جمله نام مردی به نام غیلان بن اسلمه برده میشود که ده زن داشت و پیغمبر اکرم او را مجبور کرد که ششتای آنها را رها کند.اصلاح دیگری که اسلام بهعمل آورد این بود که عدالت را شرط کرد و اجازه نداد به هیچوجه رعایت نمیشد، نه میان خود زنان و نه میان فرزندان آنان. در ایران عهد ساسانی رسم تعدد زوجات شایع بود و میان زنان و همچنین فرزندان آنها تبعیض قائل میشدند. یک تا چند زن، زنان ممتاز (پادشاه زن) خوانده میشدند و مزایای قانونی کمتری داشتند. بهنحوی که فرزندان ”چاکرزن“ اگر از جنس ذکور بودند در خانه پدر به فرزندی پذیرفته میشدند و اگر دختر بودند به فرزندی قبول نمیشدند. اما اسلام همه این رسوم و عادات را منسوخ کرد و اجازه نداد تا برای یک زن یا فرزندان او امتیازات قانونی کمتری قائل گردند.با توجه به اینکه اغلب احساسات مرد نسبت به همه زنان یکسان و در یک درجه نیست، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض میان زنان یکی از مشکلترین وظایف به شمار میرود.تعدد زوجات با این شرط اخلاقی اکید و شدید بهجای آنکه وسیلهای برای هوسرانی مرد واقع گردد، شکل و انجام وظیفه بهخود میگیرد. آنجا که پای انضباط و عدالت و انجام وظیفه به میان میآید، هوسرانی و هواپرستی باید رخت بربندد. از اینرو بههیچ وجه تعدد زوجات را در شرایط اسلامی نمیتوان وسیلهای برای هوسرانی شناخت. کسانیکه تعدد زوجات را وسیله هوسرانی قرار دادهاند، قانون اسلامی را بهانهای برای یک عمل ناروا قرار دادهاند. گذشته از شرط عدالت شرایط و تکالیف دیگری نیز متوجه مرد است. همه میدانیم که زن مطلقا یک سلسله حقوق مالی و استمتاعی بهعهده مرد دارد. مردی حق دارد آهنگ چند همسری کند که امکانات مالی وی اجازه چنین کاری را بدهد. در نتیجه علاوه بر عوامل ذکر شده شرط امکان مالی در تکهمسری نیز هست.
●ضرورت چند همسری
تعجب میکنید اگر بگویم تعدد زوجات در مشرق اسلامی مهمترین عامل نجات تکهمسری بود. به این مفهوم که در شرایطی که موجبات تعدد زوجات پیدا میشود و عدد زنان نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند به ازدواج فزونی میگیرد، اگر حق تأهل این عده زنان به رسمیت شناخته نشود و به مردانی که واجد شرایط اخلاقی و مالی و جسمی هستند اجازه چندهمسری داده شود، فسادهای اخلاقی و معشوقهگیری ریشه تکهمسری واقعی را میخشکاند.در اینکه تکهمسری بهتر از چند همسری است تردیدی نیست. بدیهی است که روح زندگی زناشوئی که وحدت و یگانگی است را در زوجیت اختصاصی بهتر و کاملتر میتوان یافت. آن دو راهی که بشر بر سر آن قرار گرفته این نیست که از میان تکهمسری و چندهمسری کدامیک را انتخاب کند. بلکه به واسطه ضرورتهای اجتماعی، مخصوصاً فزونی نسبی عده زنان نیازمند بر ازدواج بر مردان نیازمند، تکهمسری مطلق عملاً در خطر افتاده است.ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن صفحه ۶۱ میگوید: ”علمای دینی در قرون وسطی چنین تصور میکردند که تعدد زوجات از ابتکارات پیغمبر اسلام است، در صورتیکه چنین نیست و در اجتماعات ابتدائی جریان چندهمسری بیشتر مطابق آن بوده است. عللی که سبب پیدایش عادت تعدد زوجات در اجتماعات ابتدائی گشته فراوان است. به واسطه اشتغال مردان به جنگ و شکار، زندگی مرد بیشتر در خطر بود و به همین جهت مردان بیشتر از زنان تلف میشدند و فزونی عده زنان بر مردان سبب میشد که یا تعدد زوجات رواج پیدا کند یا عدهای از زنان در بیشوهری بهسر برند. ولی در میان آن ملل که مرگ و میر فراوان بود هیچ شایستگی نداشت که عدهای زن مجرد بمانند و تولید مثل نکنند... بیشک تعدد زوجات در اجتماعات ابتدائی امر متناسبی بوده، زیرا عده زنان بر مردان فزون داشته است.“
●اشکالات و معایت چندهمسری
روابط زناشوئی منحصر به امور مادی و جسمانی نیست. اگر منحصر به این امور بود تعدد زوجات قابل توجیه بود. زیرا امور مادی و جسمانی را میتوان میان افراد متعدد قسمت کرد و به هر کدام سهمی داد. در روابط زناشوئی اساس برامور روحی و معنوی است. عشق و احساسات مانند هر امر روحی دیگر قابل تجزیه و تقسیم نیست و نمیتوان آن را میان افراد متعدد جیرهبندی کرد. بلی، یک چیز مسلم است و آن اینکه عشق و احساسات هرگز در صورت تعدد آنقدر اوج نمیگیرد که در وحدت میگیرد. از سوی دیگر چندهمسری موجب بروز آسیبهای روحی ـ روانی بسیاری در کانون خانواده است. در اینکه تعدد زوجات زمینه آثار ناگوار تربیتی است شکی نیست. اما یک نکته را نباید فراموش کرد و آن اینکه باید دید چقدر از این آثار ناشی از طبیعت تعدد زوجات بوده و چقدر از آن معلول رفتار مردان و طرز اجراء عوامل عنوان شده است.همچنین قانون تعدد زوجات با اصل فلسفی تساوی حقوق زن و مرد ـ که ناشی از تساوی آنها در انسانیت است ـ منافات دارد. چرا که زن و مرد هر دو انسان و متساویالحقوق هستند. اما اینکه مرد مجاز باشد چند زن داشته باشد و زن مجاز نباشد که چند شوهر اختیار کند، تبعیض و مردنوازی است! از نظر استاد مطهری این ایراد سخیفترین ایرادی است که بر تعدد زوجات گرفته شده است. گوئی ایرادکنندگان به علل و موجبات فردی و اجتماعی تعدد زوجات کوچکترین توجهی نداشتهاند و تصور میکنند تنها موضوعی که در میان است هوس و امیال نفسانی است.
منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها
●نقش اسلام در چندهمسری
اسلام چند زنی را برخلاف چندشوهری به کلی فسخ و لغو نکرد بلکه آن را تحدید و تقیید کرد. یعنی از سوئی عدم محدودیت را از میان برد و برای آن حداکثر قائل شد و از سوی دیگر برای آن قیود و شرایطی قرار داد و به هر کس اجازه نداد که همسران متعدد انتخاب کند. عجیب این است که در قرون وسطی از جمله تبلیغاتی که به ضد اسلام انجام میدادند این بود که بزرگانش برای اولینبار تعدد زوجات را در جهان اختراع کرد! اما در حکایات و روایات نام افرادی در صدر اسلام دیده میشود که در حالی اسلام آوردهاند که بیش از چهار زن داشتند و اسلام آنها را مجبور کرد مقدار زاید را رها کنند. از آن جمله نام مردی به نام غیلان بن اسلمه برده میشود که ده زن داشت و پیغمبر اکرم او را مجبور کرد که ششتای آنها را رها کند.اصلاح دیگری که اسلام بهعمل آورد این بود که عدالت را شرط کرد و اجازه نداد به هیچوجه رعایت نمیشد، نه میان خود زنان و نه میان فرزندان آنان. در ایران عهد ساسانی رسم تعدد زوجات شایع بود و میان زنان و همچنین فرزندان آنها تبعیض قائل میشدند. یک تا چند زن، زنان ممتاز (پادشاه زن) خوانده میشدند و مزایای قانونی کمتری داشتند. بهنحوی که فرزندان ”چاکرزن“ اگر از جنس ذکور بودند در خانه پدر به فرزندی پذیرفته میشدند و اگر دختر بودند به فرزندی قبول نمیشدند. اما اسلام همه این رسوم و عادات را منسوخ کرد و اجازه نداد تا برای یک زن یا فرزندان او امتیازات قانونی کمتری قائل گردند.با توجه به اینکه اغلب احساسات مرد نسبت به همه زنان یکسان و در یک درجه نیست، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض میان زنان یکی از مشکلترین وظایف به شمار میرود.تعدد زوجات با این شرط اخلاقی اکید و شدید بهجای آنکه وسیلهای برای هوسرانی مرد واقع گردد، شکل و انجام وظیفه بهخود میگیرد. آنجا که پای انضباط و عدالت و انجام وظیفه به میان میآید، هوسرانی و هواپرستی باید رخت بربندد. از اینرو بههیچ وجه تعدد زوجات را در شرایط اسلامی نمیتوان وسیلهای برای هوسرانی شناخت. کسانیکه تعدد زوجات را وسیله هوسرانی قرار دادهاند، قانون اسلامی را بهانهای برای یک عمل ناروا قرار دادهاند. گذشته از شرط عدالت شرایط و تکالیف دیگری نیز متوجه مرد است. همه میدانیم که زن مطلقا یک سلسله حقوق مالی و استمتاعی بهعهده مرد دارد. مردی حق دارد آهنگ چند همسری کند که امکانات مالی وی اجازه چنین کاری را بدهد. در نتیجه علاوه بر عوامل ذکر شده شرط امکان مالی در تکهمسری نیز هست.
●ضرورت چند همسری
تعجب میکنید اگر بگویم تعدد زوجات در مشرق اسلامی مهمترین عامل نجات تکهمسری بود. به این مفهوم که در شرایطی که موجبات تعدد زوجات پیدا میشود و عدد زنان نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند به ازدواج فزونی میگیرد، اگر حق تأهل این عده زنان به رسمیت شناخته نشود و به مردانی که واجد شرایط اخلاقی و مالی و جسمی هستند اجازه چندهمسری داده شود، فسادهای اخلاقی و معشوقهگیری ریشه تکهمسری واقعی را میخشکاند.در اینکه تکهمسری بهتر از چند همسری است تردیدی نیست. بدیهی است که روح زندگی زناشوئی که وحدت و یگانگی است را در زوجیت اختصاصی بهتر و کاملتر میتوان یافت. آن دو راهی که بشر بر سر آن قرار گرفته این نیست که از میان تکهمسری و چندهمسری کدامیک را انتخاب کند. بلکه به واسطه ضرورتهای اجتماعی، مخصوصاً فزونی نسبی عده زنان نیازمند بر ازدواج بر مردان نیازمند، تکهمسری مطلق عملاً در خطر افتاده است.ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن صفحه ۶۱ میگوید: ”علمای دینی در قرون وسطی چنین تصور میکردند که تعدد زوجات از ابتکارات پیغمبر اسلام است، در صورتیکه چنین نیست و در اجتماعات ابتدائی جریان چندهمسری بیشتر مطابق آن بوده است. عللی که سبب پیدایش عادت تعدد زوجات در اجتماعات ابتدائی گشته فراوان است. به واسطه اشتغال مردان به جنگ و شکار، زندگی مرد بیشتر در خطر بود و به همین جهت مردان بیشتر از زنان تلف میشدند و فزونی عده زنان بر مردان سبب میشد که یا تعدد زوجات رواج پیدا کند یا عدهای از زنان در بیشوهری بهسر برند. ولی در میان آن ملل که مرگ و میر فراوان بود هیچ شایستگی نداشت که عدهای زن مجرد بمانند و تولید مثل نکنند... بیشک تعدد زوجات در اجتماعات ابتدائی امر متناسبی بوده، زیرا عده زنان بر مردان فزون داشته است.“
●اشکالات و معایت چندهمسری
روابط زناشوئی منحصر به امور مادی و جسمانی نیست. اگر منحصر به این امور بود تعدد زوجات قابل توجیه بود. زیرا امور مادی و جسمانی را میتوان میان افراد متعدد قسمت کرد و به هر کدام سهمی داد. در روابط زناشوئی اساس برامور روحی و معنوی است. عشق و احساسات مانند هر امر روحی دیگر قابل تجزیه و تقسیم نیست و نمیتوان آن را میان افراد متعدد جیرهبندی کرد. بلی، یک چیز مسلم است و آن اینکه عشق و احساسات هرگز در صورت تعدد آنقدر اوج نمیگیرد که در وحدت میگیرد. از سوی دیگر چندهمسری موجب بروز آسیبهای روحی ـ روانی بسیاری در کانون خانواده است. در اینکه تعدد زوجات زمینه آثار ناگوار تربیتی است شکی نیست. اما یک نکته را نباید فراموش کرد و آن اینکه باید دید چقدر از این آثار ناشی از طبیعت تعدد زوجات بوده و چقدر از آن معلول رفتار مردان و طرز اجراء عوامل عنوان شده است.همچنین قانون تعدد زوجات با اصل فلسفی تساوی حقوق زن و مرد ـ که ناشی از تساوی آنها در انسانیت است ـ منافات دارد. چرا که زن و مرد هر دو انسان و متساویالحقوق هستند. اما اینکه مرد مجاز باشد چند زن داشته باشد و زن مجاز نباشد که چند شوهر اختیار کند، تبعیض و مردنوازی است! از نظر استاد مطهری این ایراد سخیفترین ایرادی است که بر تعدد زوجات گرفته شده است. گوئی ایرادکنندگان به علل و موجبات فردی و اجتماعی تعدد زوجات کوچکترین توجهی نداشتهاند و تصور میکنند تنها موضوعی که در میان است هوس و امیال نفسانی است.
منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها
,