ایجاد انگیزه برای نوجوانان - انگیزه درس در نوجوانان
ایجاد انگیزه برای نوجوانان
چگونه برای نوجوانان انگیزه ایجاد کنیم؟دلایل زیادی برای انگیزه نداشتن نوجوانان وجود دارد، البته نوجوانان برای انجام کارهایی که والدین شان از آنان می خواهند ، انگیزه ندارند اما برای کارهایی که خودشان دوست دارند (مثل گفت وگوی تلفنی با دوستانشان ، مهمانی دوستانه ، بازی با دوستان) با انگیزه عمل می کنند.
در اینجا به بعضی از دلایل بی رغبتی نوجوانان به پیروی از دستورات والدین اشاره می کنیم :
۱) پدر و مادرها وقتی کاری را از نوجوان خود می خواهند عجول و عصبی رفتار می کنند، در نتیجه فرزند خود را دعوت به مقاومت می کنند.
۲) نوجوانان احساس می کنند عشق والدینشان به آنان عشقی مشروط است (اگر مطابق خواسته های آنان عمل کنم مرا دوست دارند). این حس آسیب زننده است و نوجوان را دچار سرخوردگی و مقاومت بیشتر می کند.
۳) پدر و مادر اجازه نمی دهند فرزندشان چیزهایی را که به خودش مربوط می شود و برایش اهمیت دارد کشف کند.
۴) والدین به فرزندان خود اجازه نمی دهند از شکست خود درس بگیرند. یکی از راههای آموزش مسؤولیت پذیری به نوجوانان ، بی مسؤولیتی آگاهانه است. به آنان اجازه دهید کاری را شروع کنند ، در آن شکست بخورند ، سپس با آنان همدردی نشان دهید ، به آنان کمک کنید بفهمند چه اتفاقی افتاده ، اشکال کار در کجاست ، چه درسی از آن گرفته اند و در آینده چه باید بکنند که در چنین موقعیتی موفق شوند.
۵) والدین در اکثر موارد به جای آنکه از فرزند خود بخواهند با منطق و استدلال صحیح ، راه حل مسأله را پیدا کند ، به فرزند خود «می گویند» چه باید بکند. نوجوانان بیشتر دوست دارند برنامه ای را که در طراحی آن کمک کرده اند دنبال کنند.
۶) والدین انتظار دارند فرزند نوجوانشان فراموش نکند کارها و وظایف شخصی خود را در منزل انجام دهد، گویی این کار نشان دهنده مسؤولیت پذیری اوست. نوجوانان حتی وقتی خودشان در طراحی برنامه ای همکاری کرده اند بازهم فراموش می کنند برنامه را به طور منظم و مستمر دنبال کنند ، چون این کارها در فهرست اولویتهای آنان مقام اول را ندارند. این به معنی بی مسؤولیتی آنان نیست. بلکه به این معناست که آنان نوجوان هستند. یک یادآوری دوستانه مشکل بزرگی ایجاد نمی کند. از حس شوخ طبعی خود برای این کار استفاده کنید و سعی کنید زیاد بحث نکنید. مثلاً یادداشتی بنویسید. اگر مجبور شدید حرف بزنید می توانید فقط از او بپرسید : «چه قراری باهم داشتیم؟»
۷) لازم است والدین در عین قاطعیت، مهربان باشند. در فضایی به دور از عصبانیت و ایجاد تنش ، همه بهتر و راحت ترکار می کنند.
۸) والدین معمولاً «مهارتهای حل مسأله» را به فرزندان خود آموزش نمی دهند. این مهارتها را می توان درحین ملاقاتهای خانوادگی و صحبتهای فردی با نوجوان به وی انتقال داد.
۹) مهارتهای «مدیریت زمان» را با انجام کارها و فعالیتهای روزانه به کودکان و نوجوانان یاد دهید. کلید موفقیت شما در «مشارکت» نهفته است.
۱۰) وظایفی بیش از حد توان به فرزند خود واگذار نکنید. حواستان به تعداد وظایف محوله و سنگینی آنها برای نوجوانتان باشد.
۱۱) اکثر والدین نمی دانند چگونه به فرزند نوجوان خود بگویند : «دوستت دارم. اما با این خواسته ات موافق نیستم.»
۱۲) والدین بیشتر به دنبال نتایج کوتاه مدت و سریع هستند تا نتایج درازمدت و ماندنی. مثلاً ، نوجوان را وادار می کنند در همان لحظه تکالیف خود را حتی با بی دقتی و عجولانه انجام دهد. به جای اینکه به او فرصت دهند پس از استراحتی کوتاه ، با دقت و علاقه بیشتر به انجام کارها یا تکالیف مدرسه خود بپردازد.
چرا بچه ها با والدین خود همکاری نمی کنند؟
اکثر والدین این طور فکر می کنند نوجوانانشان حس همکاری ندارند. اگر این والدین به جای راهنمایی کردن فرزندشان به استفاده مفید از قدرت خود ، الگویی خشن و عصبی برای آنان طراحی کرده اند ، پس حق دارند ، فرزندشان حس همکاری ندارد! «همان کاری را بکن که من می گم!» این حرف جایی برای همکاری باقی نمی گذارد. برعکس ، نوجوان را دعوت به شورش می کند.
وقتی بچه ها نمی خواهند همکاری کنند به این معنی است که والدین یا معلمان محیط همکاری برای مشارکت حقیقی آنان در برنامه ریزی ، راهکارها و ایده های خلاق فراهم نکرده اند. بسیاری از نوجوانان به جای استفاده از حس خویشتنداری و همکاری با بزرگترها ، با مقاومت و شورش در برابر کنترل والدین ، انرژی زیادی صرف م حافظ ت از «حس اعتماد به نفس» خود می کنند.
تا وقتی به جای فرزند خود تصمیم می گیرید ، برنامه ریزی می کنید و مسؤولیت کارهای او را قبول می کنید ، نوجوانتان انگیزه ای برای همکاری و مسؤولیت پذیری ندارد. شاید پرسش واقعی این باشد : «چگونه می توانیم برای والدین انگیزه استفاده از روشهای ایجاد انگیزه برای نوجوانان ایجاد کنیم؟»
سازمان آموزش و پرورش استان خراسان
ویرایش و تلخیص:برگزیده ها
در اینجا به بعضی از دلایل بی رغبتی نوجوانان به پیروی از دستورات والدین اشاره می کنیم :
۱) و مادرها وقتی کاری را از نوجوان خود می خواهند عجول و عصبی رفتار می کنند، در نتیجه فرزند خود را دعوت به مقاومت می کنند.
۲) نوجوانان احساس می کنند عشق والدینشان به آنان عشقی مشروط است (اگر مطابق خواسته های آنان عمل کنم مرا دوست دارند). این حس آسیب زننده است و نوجوان را دچار سرخوردگی و مقاومت بیشتر می کند.
۳) پدر و مادر اجازه نمی دهند فرزندشان چیزهایی را که به خودش مربوط می شود و برایش اهمیت دارد کشف کند.
۴) والدین به فرزندان خود اجازه نمی دهند از شکست خود درس بگیرند. یکی از راههای آموزش مسؤولیت پذیری به نوجوانان ، بی مسؤولیتی آگاهانه است. به آنان اجازه دهید کاری را شروع کنند ، در آن شکست بخورند ، سپس با آنان همدردی نشان دهید ، به آنان کمک کنید بفهمند چه اتفاقی افتاده ، اشکال کار در کجاست ، چه درسی از آن گرفته اند و در آینده چه باید بکنند که در چنین موقعیتی موفق شوند.
۵) والدین در اکثر موارد به جای آنکه از فرزند خود بخواهند با منطق و استدلال صحیح ، راه حل مسأله را پیدا کند ، به فرزند خود «می گویند» چه باید بکند. نوجوانان بیشتر دوست دارند برنامه ای را که در طراحی آن کمک کرده اند دنبال کنند.
۶) والدین انتظار دارند فرزند نوجوانشان فراموش نکند کارها و وظایف شخصی خود را در منزل انجام دهد، گویی این کار نشان دهنده مسؤولیت پذیری اوست. نوجوانان حتی وقتی خودشان در طراحی برنامه ای همکاری کرده اند بازهم فراموش می کنند برنامه را به طور منظم و مستمر دنبال کنند ، چون این کارها در فهرست اولویتهای آنان مقام اول را ندارند. این به معنی بی مسؤولیتی آنان نیست. بلکه به این معناست که آنان نوجوان هستند. یک یادآوری دوستانه مشکل بزرگی ایجاد نمی کند. از حس شوخ طبعی خود برای این کار استفاده کنید و سعی کنید زیاد بحث نکنید. مثلاً یادداشتی بنویسید. اگر مجبور شدید حرف بزنید می توانید فقط از او بپرسید : «چه قراری باهم داشتیم؟»
۷) لازم است والدین در عین قاطعیت، مهربان باشند. در فضایی به دور از عصبانیت و ایجاد تنش ، همه بهتر و راحت ترکار می کنند.
۸) والدین معمولاً «مهارتهای حل مسأله» را به فرزندان خود آموزش نمی دهند. این مهارتها را می توان درحین ملاقاتهای خانوادگی و صحبتهای فردی با نوجوان به وی انتقال داد.
۹) مهارتهای «مدیریت زمان» را با انجام کارها و فعالیتهای روزانه به کودکان و نوجوانان یاد دهید. کلید موفقیت شما در «مشارکت» نهفته است.
۱۰) وظایفی بیش از حد توان به فرزند خود واگذار نکنید. حواستان به تعداد وظایف محوله و سنگینی آنها برای نوجوانتان باشد.
۱۱) اکثر والدین نمی دانند چگونه به فرزند نوجوان خود بگویند : «دوستت دارم. اما با این خواسته ات موافق نیستم.»
۱۲) والدین بیشتر به دنبال نتایج کوتاه مدت و سریع هستند تا نتایج درازمدت و ماندنی. مثلاً ، نوجوان را وادار می کنند در همان لحظه تکالیف خود را حتی با بی دقتی و عجولانه انجام دهد. به جای اینکه به او فرصت دهند پس از استراحتی کوتاه ، با دقت و علاقه بیشتر به انجام کارها یا تکالیف مدرسه خود بپردازد.
چرا بچه ها با والدین خود همکاری نمی کنند؟
اکثر والدین این طور فکر می کنند نوجوانانشان حس همکاری ندارند. اگر این والدین به جای راهنمایی کردن فرزندشان به استفاده مفید از قدرت خود ، الگویی خشن و عصبی برای آنان طراحی کرده اند ، پس حق دارند ، فرزندشان حس همکاری ندارد! «همان کاری را بکن که من می گم!» این حرف جایی برای همکاری باقی نمی گذارد. برعکس ، نوجوان را دعوت به شورش می کند.
وقتی بچه ها نمی خواهند همکاری کنند به این معنی است که والدین یا معلمان محیط همکاری برای مشارکت حقیقی آنان در برنامه ریزی ، راهکارها و ایده های خلاق فراهم نکرده اند. بسیاری از نوجوانان به جای استفاده از حس خویشتنداری و همکاری با بزرگترها ، با مقاومت و شورش در برابر کنترل والدین ، انرژی زیادی صرف م حافظ ت از «حس اعتماد به نفس» خود می کنند.
تا وقتی به جای فرزند خود تصمیم می گیرید ، برنامه ریزی می کنید و مسؤولیت کارهای او را قبول می کنید ، نوجوانتان انگیزه ای برای همکاری و مسؤولیت پذیری ندارد. شاید پرسش واقعی این باشد : «چگونه می توانیم برای والدین انگیزه استفاده از روشهای ایجاد انگیزه برای نوجوانان ایجاد کنیم؟»
سازمان آموزش و پرورش استان خراسان
ویرایش و تلخیص:برگزیده ها
,