عوامل احساس ناکامی در زندگی - ناکامی در زندگی مشترک

ناکامی در زندگی مشترک

ناکامی در زندگی مشترک

چه عواملی در زندگی مشترک می توانند از احساس خوشبختی توسط آنان پیشگیری کنند؟و مانع خوشبختی شان شوند

برخی از مشکلات در زندگی مشترک وجود دارد که جزئی طبیعی از روند به تفاهم رسیدن همسران است و نمی توان توقع داشت در زندگی خانوادگی به هیچ وجه وجود نداشته باشد. بهتر است به جای مشکل بگویم واقعیاتی که باید با آنها کنار آمد و به نحوی حل و فصلش کرد. اینها نه عجیب است و نه نقطه پایانی برای رابطه.

وقتی کسی صاحب فرزند می شود، اگر فرزندش قدم های اول را بسختی بردارد، تعجب نمی کند، حتی در مقابل زمین خوردن های او هم واکنش خاصی نشان نمی دهد فقط به او کمک می کند تا بلند شود و مراقب است تا آسیبی نبیند، اما می داند این زمین خوردن ها برای فردایی که می خواهد بدود، کاملا طبیعی است. در زندگی زناشویی و روابط بین همسران هم همین طور است. نوزاد رابطه بین زن و شوهر هم تا بیاید دوندگی یاد بگیرد، باید بارها زمین بخورد و برخیزد، اما برویم سر اصل مطلب که همان چند مشکل رایج بین همسران است.

پول و دخل و خرج مشترک

مشکلات مالی یکی از چیزهایی است که در ابتدای زندگی مشترک باعث بحث و اختلاف نظر زیادی می شود و اگر بخوبی حل نشود، تا آخرین نفس هم ادامه دارد.

پول داشتن یا نداشتن مساله ای نیست که نشود آن را درک کرد یا پذیرفت. دعواهایی که ریشه در پول دارد عمدتا به خاطر داشتن یا نداشتن پول نیست، این دعواها معمولا پیچیده تر از این حرف هاست. یکی از مهم ترین دعواهای زوج ها بر سر پول، مدیریت مالی خانواده است. باید از همان ابتدا در مورد میزان درآمد خانواده، خرج های ضروری، نحوه پس انداز و چگونگی ارتقای وضعیت مالی صحبت کرد. وقتی سر و کله بچه ها پیدا شود، آن وقت کلی خرج و مخارج حساب نشده هم اضافه خواهد شد. مدیریت مالی خانواده کاری است که زن و مرد باید به کمک هم انجام دهند، حتی اگر تنها مرد شاغل باشد، اما خانم خانه هم باید خود را در این موضوع سهیم بداند.

توقعات و توهمات

این که چه چیزی در مورد زندگی مشترک در سر داشتید و رویاهای دوران مجردی تان چه بود، یک روی سکه است و این که واقعیت چیست روی دیگر سکه. بعد از ازدواج باید مراقب باشید گرفتار توهم نشوید. خواسته ها و رویاهایتان را متعادل کنید و آنها را به همسرتان بگویید. روی پیشانی هیچ کدام از ما ننوشته است که چه چیزهایی را دوست داریم. هرقدر هم که باهم تفاهم داشته باشیم و قبل از ازدواج در جلسات خواستگاری در مورد موضوعات مختلف صحبت کرده باشیم، بازهم باید در مورد توقعاتمان باهم حرف بزنیم. هم بگوییم، هم بشنویم. این که بدانیم همسرمان در هر مورد خاصی چه رفتاری را دوست دارد. این شامل هر رفتار و برخوردی می شود، مثلا از این که اگر در یک مهمانی بودید چگونه رفتار کنید تا چگونگی نوازش و معاشقه در رابطه جنسی، در مورد همه اینها تا زمانی که صحبت نکنید ممکن است در توهم خود فکر کنید مطابق میل او رفتار کرده اید، در حالی که درست برعکس باشد.

دخالت خانواده ها

در فرهنگ ما دختر و پسر بعد از ازدواج از خانواده هایشان منفک نمی شوند و ارتباط با خانواده ها همچنان ادامه دارد. روزهای تعطیل را به دیدن پدر و مادرهایشان می روند، باهم راهی سفر می شوند و ارتباط زیاد گاهی باعث می شود حرف و دلخوری پیش بیاید. این که ما همیشه فرزند خانواده مان هستیم و باید به وظایفمان عمل کنیم و قدردان زحماتشان باشیم، بسیار زیباست، اما باید رفتارهای خودمان و آنها را به گونه ای مدیریت کنیم که باعث دخالت در زندگی شخصی مان نشود. این کار باید با همکاری زن و شوهر انجام شود و به مرور و رفتار همراه با احترام، حد و مرزها را برای خانواده ها روشن کرد. گاهی اختلافات فرهنگی و تربیتی دلیل اصلی ایجاد دلخوری از خانواده طرفین است، یعنی رفتاری که در خانواده یک طرف کاملا عادی و مرسوم بوده ، ممکن است در خانواده همسر وی حمل بر دخالت باشد. در چنین شرایطی هم باید زن و شوهر با شناختی که از یکدیگر پیدا می کنند حد و حدود خانواده تازه تشکیل شده خود را اول برای خودشان و بعد والدینشان ترسیم کنند.

بچه مشترک یا مشکل مشترک

وقتی خانواده دیگر دونفره نیست و سر و کله بچه ها پیدا می شود، برخلاف تصور همه که فکر می کنند این فرشته کوچولو ها با آمدنشان باید تفاهم و صمیمیت بیشتری بیاورند، اگر زن و شوهر باهم همراه و همقدم نباشند، فرزند، بیشتر باعث ایجاد اختلاف در خانه می شود. یکی از چیزهایی که همسران باید قبل از بچه دار شدن به آن توجه کنند سبک و روش تربیتی است. اگر یک طرف سهل گیر و طرف دیگر بسیار سختگیر باشد، هم فرزندان دچار دوگانگی می شوند و هم خود والدین باهم درگیر خواهند شد. برای جلوگیری از چنین اتفاقی بهتر است قبل از تولد فرزند تفاهم های تربیتی ایجاد شود یا اگر چنین اتفاقی نیفتاد، این تفاوت ها مخفیانه حل شود نه در مقابل روی فرزندان.

آش رابطه از دهان نیفتد

مشکل دیگری که تقریبا در همه خانه ها وجود دارد و در اصل یکی از ملزومات گذشت زمان است، سرد شدن هیجانات اولیه است. هیجاناتی که دیگر چون روز اول آتشین نیست و زن و شوهری که حرفی برای گفتن ندارند و برخورد های عادی شده ای که به مرور زمان این فکر را ایجاد می کند که دیگر برای همسرمان جذاب نیستیم.

این در حالی است که زیباترین آثار هنری هم وقتی در مقابل چشم ما قرار دارد، گاهی یادمان می رود به آن نگاه کنیم چون برایمان عادی می شود، اما در روابط همسران باید مراقب بود که آش رابطه از دهان نیفتد و سرد نشود. این کار سختی نیست، زیرا جاذبه های جنسیتی زن و مرد کمک می کند تا آنها برای هم تکراری نشوند، به شرطی که خودشان از این جذابیت ها کمک بگیرند. صمیمیت بهانه خوبی برای بی توجهی به طرف مقابل نیست. زن و شوهر باید بدانند که در نظر یکدیگر باید خوب جلوه کنند، درست مانند اولین برخوردهایشان که به این موضوع اهمیت می دادند.


,